close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

سانسورچی‌ها سینه را جایگزین پستان می‌کنند

۳ مرداد ۱۳۹۶
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
سانسورچی‌ها سینه را جایگزین پستان می‌کنند

گفت‌وگو با هادی خوجینیان
بخش دوم
محمد تنگستانی

در بخش اول این گفتوگو  هادی خوجینیان مدیر انتشارات مهری در مورد تیراژ کتاب و سیاستناشران مستقل خارج از ایران گفت: در ایران و خارج از ایران ندارد، میانگین تیراژ کتاب فارسی در حال حاضر ۱۵۰ تا ۳۰۰ جلد است و این تیراژ برای کشوری که هشتاد میلیون جمعیت دارد تاسفآور است. البته ما چاپ اول هر کتاب را بین ۲۵ تا ۱۰۰ جلد منتشر میکنیم. وقتی قرار است ناشر سرمایه گذار باشد قاعدتا به بازگشت پول و سود آن اهمیت میدهد. من به عنوان ناشر قرار نیست انبار کتاب داشته باشم. اما سیاست جدید من و اغلب همکاران من در خارج کشور در راستای انقلاب دجیتال، در صنعت نشر است. یعنی بر اساس تقاضا کتاب منتشر میشود.  در دومین بخش از این گفتوگو، آقای خوجینیان در تعریف خودسانسوری میگوید: « خودسانسوری و سانسور دو لبه ی یک تیع هستند و در داخل ایران با هماهنگی کاملی عمل می‌کنند. خود‌سانسوری حتی در خارج از کشور هم وجود دارد. نویسندگانی داریم که هنوز فکر می‌کنند باید برای ارایه کار و چاب آثارشان این موضوع را رعایت کنند. دلایل مختلفی هم دارند. ترس از فامیل و آشنا و قضاوت شدن ولی به نظر من این یک موضوع روانشناختی و تاریخی است که از یک ذهن دیکتاتور زده تغذیه می‌کند. البته قابل ذکر است که نویسندگانی هم در بیرون از ایران داریم که با ذهن خلاق‌شان هیچ سدی برای نوشتن ندارند و این موضوع باید بیشتر و بیشتر مدنظر دیگر خلاقان فرهنگی باشد که به هیچ دولتی و هیچ ذهنیت متعصبی اجازه نمی‌دهند به جای آنان فکر کند و بگوید که چه بگویند و چه بنویسند.»

اغلب نویسندگان ایرانی با سانسور مخالفاند. اما در نهایت آثارشان را برای انتشار به تیغ سانسور میسپارند. در حالی که ناشران مستقل، بیرون از ایران بدون نظارت دولت و سانسور فعالیت میکنند. در گفتوگوهایی که با برخی از این نویسندگان داشتهام، مشکل آنها و عدم همکاریشان با ناشران مستقل خارج از کشور عدم اعتماد به نحوه پخش، پایین بودن کیفیت اجرایی و چاپ آثار در خارج از کشور است. چرا مولفین به ناشران مستقل اعتماد ندارند و شما برای جلب اعتماد مولفین چه تلاشی کردهاید؟
_نویسنده‌ای که تن به سانسور و بدتر از آن  تن به خود‌سانسوری بدهند، به باور من نویسنده نیست. ما در قرن هفدهم و هجدهم نیستیم. اگر موضوع انتشار تفکرات  یک نویسنده باشد، خوب وجود شبکه‌‌های اجتماعی، سایت‌ها و کتاب‌های الکترونیک این مشکل را برای نویسندگانی که در کشورهایی مثل ایران  زندگی می‌کنند و حکومت حاکم با آزای بیان مشکل دارد، حل کرده است. ما بارها با نویسندگان ساکن و خارج از ایران  برای چاپ آثارشان جلساتی داشته‌ایم. به گمان من هر دو گروه بیشتر مشکل خود‌سانسوری دارند تا سانسور.  مثلا نویسنده‌ای داستانی را برای ما ارسال کرده است. بخشی از داستان این‌گونه روایت می‌شود: «زن و شوهر در طول روز اتفاقاتی عاشقانه برایشان رخ می‌دهد. به خانه خود می‌رسد، شام می‌خورند، وارد اتاق خواب می‌شوند. مشخص است که قرار است، سکس داشته باشند. اما می‌بینیم که موضوع قطع می‌شود و مخاطب سر از فردای آن داستان در می‌آورد». اینجا اصلا موضوع سانسور دولتی نیست، این ذهن نویسنده ساکن خارج از کشور است که مرتکب خود‌سانسوری شده است. و یا در ایران، من مواردی دیده‌ام  که  به شخصه اطمینان داشتم از تیغ سانسور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبور می‌کند، اما ناشر به نویسنده گفته‌ است حذفش کن و نویسنده بدون هیچ تردید و پرسشی حذف کرده است. پرسه سانسور در ایران شامل سه ضلع یک مثلث است. خودسانسوری مولف، سانسور پیشنهادی ناشر به مولف و اداره سانسور. این سه ضلع در دهه‌های گذشته به خوبی با هم کنار آمده‌اند فقط افرادی مانند شما هستند که چوب لای چرخ‌شان می‌کنند و برای ادامه کارشان مانع تراشی می‌کنند، وگرنه به باور من اغلب نویسندگان در ایران با موضوع سانسور و خودسانسوری مشکلی ندارد. چرا که دنیایی غیر از آنچه تا کنون به آنها نشان داده‌اند را نمی‌شناسند.

در سه دهه گذشته نویسندگانی صاحبنامی در ایران آثارشان را برای صدور مجوز  به اداره سانسور سپردهاند و مجوز چاپ و پخش آن را گرفتهاند. برخی از این نویسندگان در ادبیات جدی  و تاثیرگذار ایران سهم بسزایی دارند. میگویید«نویسندهای که تن به سانسور بدهد نویسنده نیست» تکلیف شاعران و داستاننویسانی مانند نصرت رحمانی، بیژنالهی، هوشنگ گلشیری و یا نجفدریابندری  که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آثارشان منتشر شده است و سهمی در ادبیات معاصر ایران دارند، چیست؟

ـ حرفم را با مثالی تصحیح می‌‌کنم. نویسنده‌ای که خنثی باشد قاعدتا تن به سانسور می‌دهد. ما در انتشارات مهری پروژه‌ای داریم، آن پروژه این است که  نویسندگانی که آثار داستانی‌شان در آپارتمان اتفاق نمی‌افتد، خواسته‌ایم آن آثار را به ما بدهند و ما در یک مجموعه جامع منتشر کنیم. حالا ببینید چند نویسنده وجود دارد که داستان‌هایشان شهری باشد؟ اگر دستگاه سانسور به برخی می‌گویند بنویسید و چیزی به آنها نمی‌گوید به این خاطر است که شناخته شده هستند، حالا در مقابل آنها برفرض‌مثال کتاب «زوال کلنل» را داریم که نویسنده آن هم شناخته شده است. سیستم سانسور با تمام حمایت‌هایی که در سال‌های گذشته  نویسنده این کتاب، محمود دولت‌آبادی، از دولت آقای روحانی کرده‌ است به او اجازه انتشار نمی‌دهد. دولت‌آبادی حتی رژیم را قبول دارد اما باز مجوز نمی‌گیرد. صورت مسئله اینگونه است که حکومت می‌گوید ما با حداقل‌هایی که داریم می‌سازیم. هدف آنها بالابردن و معرفی ادبیات مستقل و متعهد نیست. آنها به دنبال معرفی و عرضه آثار نویسندگان مذهبی خودشان هستند. نویسندگانی که شعار مبارزه با سانسور سر می‌دهند چرا کتاب‌هایشان را به اداره سانسور می‌سپارند و بعد با افتخار در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسند فلان کتاب من منتشر شد. گاهی به یک نویسنده می‌گویند به جای «پستان» بنویس «سینه» خوب ماهیت همان است. هرچند که این را هم نباید بگویید اما وقتی از یک کتاب ۲۵۰ صفحه‌اس ۱۲۰ صفحه حذف می‌شود این عملا شراکت در خلق داستان است، خوب نویسنده‌ای که حاضر به این کار می‌شود به باور من بی‌معرفتی می‌کند که اسم سانسورچی را به عنوان نویسنده دوم اثر روی جلد نمی‌نویسند. 

شبکههای اجتماعی در دنیای امروز اهمیت زیادی دارند. گستردگی شبکههای اجتماعی و عمومی شدن کتابهای الکترونیک و pdf آیا در دور زدن سانسور موثر هستند؟ 

ـ  معلوم است  که شبکه‌های اجتماعی بسیار کارایی دارند. در حال حاضر هر نویسنده‌ای مجله  ذهنی مستقل خودش را دارد و هر آنچه را که فکر و تحیل می‌کند به راحتی در شبکه‌های اجتماعی خودش بیان می‌کند. اما یک نکته مهم را باید بگویم که هیچ شبکه‌ای جای کتاب را نمی‌گیرد. چرا که شبکه اجتماعی محدودیت کلام و نثر دارد. ذهن خوانندگان این شبکه‌ها خلاصه شده است. یعنی اگر متن طولانی نوشته شود به راحتی خوانده نمی‌شود. شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع رسانی آنی و در چند خط و نوشته  کوتاه قابل تحمل هستند و در این جا این کتاب است که حرف اخر را می‌زند. به این دلیل که وقتی کتابی نوشته می‌شود نویسنده بارها آن را ویرایش می‌کند. به کسانی نشانش
می‌دهد. نقد و بررسی می‌شود و تفکر عمیق‌تری در لا‌به‌لای کار به وجود می‌آید.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

مهم ترین دستورکار اصلاح طلبان در شهرداری تهران چیست؟

۳ مرداد ۱۳۹۶
بهروز مینا
خواندن در ۶ دقیقه
مهم ترین دستورکار اصلاح طلبان در شهرداری تهران چیست؟