close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

قاضی‌ ربیحاوی؛ از کتاب‌های مستقل و سانسور نشده حمایت نمی‌شود

۱۳ بهمن ۱۳۹۶
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
قاضی‌ ربیحاوی؛ از کتاب‌های مستقل و سانسور نشده حمایت نمی‌شود

محمد تنگستانی
بخش اول

بعد از دو سال اداره سانسور کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجموعه داستان «از این مکان » نوشته قاضی ربیحاوی، نویسنده و کارگردان شصت‌ویک ساله زاده آبادان، مجوز انتشار نداد. انتشارات چشمه قرار بود کتاب این نویسنده ساکن انگلستان،  که  شامل ۱۵ داستان کوتاه است، را  چاپ و عرضه کند. پیش از این کتاب‌هایی مانند «نخل باروت»، «لبخند مریم»، «خاطرات یک سرباز» و «پسران عاشق» از این نویسنده منتشر شده است. از خصوصیات داستان‌های قاضی ربیحاوی می‌توان به زبانی ساده  در روایت و نثری سالم و روان اشاره کرد. در کارنامه این کارگردان تئاتر می‌توان به نویسندگی فیلم‌نامه «سایه‌های غم» به کارگردانی شاپور قریب و طرح فیلم‌نامه «گل‌های داوددی» به کارگردانی رسول صدرآملی اشاره کرد. 
قاضی ربیحاوی از جمله نویسندگانی‌ است که در سال‌های گذشته یکی از معترضین به سانسور کتاب درایران بوده  ولی برای انتشار آثارش، حاضر به ارسال کتاب به اداره سانسور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. کم نیستند شاعران و نویسندگانی که با سانسور و خودسانسوری مخالف‌اند اما آثارشان را به تیغ سانسور می‌سپارند و بعد حاضر به گفت‌وگو نیستند.

صنعت نشر در ایران به سه دسته تقسیم می‌شود. ناشران حکومتی ( ناشرانی که تبلیغ کننده تفکرات مذهبی و ایدئولوژی‌های حکومت هستند)، ناشران دولتی ( ناشرانی که مدعی هستند استقلال دارند اما برای چاپ کتاب باید آثار را بنا به قانون نشر در جمهوری اسلامی به  تیغ سانسور بسپارند) و ناشران مستقل،( ناشرانی که  خارج از ایران فعالیت می‌کنند و بدون هیج نظارت و سانسوری می‌توانند آثار نوشته و ترجمه شده را منتشر و عرضه کنند).  ایران‌‌وایر بعد از اطلاع از عدم اجازه چاپ مجموعه داستان «از این مکان » با این نویسنده شناخته شده در ادبیات داستانی گفت‌وگویی داشته‌ است.
در ادامه گفت‌گوی ایران‌وایر را با قاضی ربیحاوی می‌خوانید.
 
چرا برای انتشار آثارتان  به ناشران مستقل خارج ایران اعتماد نمی‌کنید و آثارتان را به آنها نمی‌سپارید؟ 

ـ ما به عنوان نویسنده به ناشران ایرانی خارج کشور یا به قول شما ناشران مستقل اعتماد می کنیم اما آنها به ما اعتماد ندارند. انتشار کتاب نویسنده‌هایی مثل من که مشهور نیستند و خوانندگان محدودی دارند که فقط خود نویسندگان را شامل می‌شود از نظر اقتصادی برای ناشر ایرانی ساکن خارج صرف نمی‌کند.  من سال‌ها پیش برای یک سخنرانی به دعوت یک ناشر ایرانی به پاریس رفتم متن اصلی بحث را بر حمایت ناشران خارج کشور گذاشتم. هنوز هم بر همان نظر هستم و گمان می‌کنم نشر ایرانی خارج کشور می تواند شکلی معقول و مرتب پیدا کند اگر از جانب نویسنده‌ها، خوانندگان و خود ناشران  حمایت شود.اغلب ناشران مستقل خارج از کشور فقط به چند شکل محدود کتابی را منتشر می‌کنند.
راه این است: ناشر صددرصد خیالش راحت باشد که کتاب منتشر شده مورد توجه همه قرار می‌گیرد و پول ساز است. 
راه دوم: نویسنده هزینه چاپ و انتشار کتابش را به ناشر بپردازد. خب برای نویسنده‌ای مثل من که چهار دهه مشغول انجام این حرفه هستم مثل این می‌ماند که به شوفر تاکسی بگویی هر مسافر را که به مقصد می‌رسانی باید مبلغی هم به او بپردازی، و این عملی نیست چون شوفر تاکسی با دریافت پول از مسافر شکم خود و خانواده‌اش را سیر می‌کند نه با پرداخت پول به آنها. گاهی هم موضوع جدی‌تر است. مثلا چند سال پیش رمانی نوشتم بنام – پسران عشق – و به درخواست شخصی که در آن زمان با نشری در سوئد همکاری می‌کرد کتاب را جهت انتشار برای آنها فرستادم. مدت‌ها بعد وقتی ناشر متوجه شد که موضوع کتاب چیست از انتشار آن صرف‌نظر کرد. خب این کتاب اولین رمانی ایرانی‌ای بود که درباره عشق دو مرد جوان حرف می‌زد و وقایع آن هم درست در میانه اتفاقات انقلاب بود، بنابراین روایت‌هایی هم از عمکرد سازمان‌ها و احزاب چپ به میان آمده بود که مورد پسند ناشر واقع نشد. سانسور اخلاقی فقط در ایران نیست بلکه گاهی در فرهنگ ایرانی  نهادیه شده است.  پس از مدت‌ها بالاخره آن رمان راانتشارات گردون در آلمان چاپ کرد. از طرفی دیگر انتقال کتاب چاپ شده از چاپخانه به انبار نشر مرحله پایان یک کتاب نیست. بعد از چاپ مرحله پخش کتاب شروع می‌شود و کوشش برای رساندن آن به خواننده آغاز می‌شود. قدم اول پخش کتاب، معرفی آن است به اشکالی که همه جا معمول و مرسوم است و برای هر کالایی انجام
می‌شود و باید بشود، چون اگر مردم نام کتاب را نشنوند و عکس جلد آن را در سایت یا همان بنگاه نشر و رسانه‌ها نبینند و حداقل چند خطی درباره‌اش نخوانند خب بدیهی ست که از وجود آن بیخبر خواهند ماند. کتاب «پسران عشق» اگر به خوبی معرفی شده بود با توجه به اینکه اولین رمان فارسی زبان بود که به عشق دو مرد می‌پرداخت، حتما بازتاب‌های خوبی در ادبیات می‌توانست داشته باشد اما خوب به دلیل عدم اطلاع‌رسانی خوب، عقیم شد و خاک خورد. کسی از کتاب‌های مستقل و سانسور نشده حمایت نمی‌کند. حالا منِ نویسنده اعتماد نمی‌کنم یا ناشران مستقل کارشان را خوب درست انجام نمی‌دهند؟ 

پیدایش کتاب‌های الکترونیک و pdf انقلابی در صنعت نشر در جهان ایجاد کرد. سالیانه در کشورهای اروپایی و امریکایی میلیونها نسخه کتاب الکترونیک به فروش میرسدیکی از اهداف ناشران مستقل ایرانی، خارج از کشور، دور زدن سانسور در ایران است که به واسطه انتشار کتابهای الکترونیک و دسترسی مخاطب ساکن ایران به اینکتابها امکان پذیر استاما کتاب‌‌ الکترونیک در بین ایرانیان هنوز به عنوان کالایی فرهنگی شناخته نمیشود.
عدم باور
به کتابهای الکترونیک به عنوان یک کالای فرهنگی و یک اثر منتشر شده، ریشه در فقر فرهنگی ایرانیان  دارد یا عدم فرهنگسازی  و سیطره تفکرات سنتی در صنعت چاپ و نشر ایران؟
ـ درباره انقلاب در صعنت نشر با شما موافقم و صدای این انقلاب به خواننده‌های ایرانی هم رسیده است. اما این انقلاب فعلا فقط در خط خبر فعال است و در انتشار متن‌های کوتاه و یا رساندن اطلاعات دیگر.  مردم ما هنوز نیاموخته‌اند که این انقلاب کتاب‌های ادبی، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه را هم شامل می‌شود. هنوز کتابی در این زمینه برای خواننده محترم است که روی کاغذ و به شکل سنتی منتشر شده باشد و بتوان آنرا از کتابفروشی‌ها خریداری کنند. این که چرا تا به حال انتشار ادبیات اینترنتی هنوز آنچنان رسمی و معمول نشده پرسشی است که جامعه شناس‌ها بلکه هم روانشناس‌های اجتماعی می‌توانند دقیق‌تر به آن پاسخ بدهند. شاید یکی از دلیل‌ها این است که برای انتشار در اینترنت به دلیل عدم اقتصاد مدرن در ایران و تحریم‌ها پولی به نویسنده ایرانی نمی‌رسد و یا فروش آنقدر زیاد نیست که مبلغی قابل قبول باشد و بتوان پیرامون اقتصاد هنر در مورد آن حرف زد. کسی که شغل و حرفه او نویسندگی است نمی تواند به صف این انقلاب بپیوندد اما در قرارداد برای انتشار کتاب کاغذی حتما حقوق نویسنده قید می‌شود. از طرفی دیگر هنوز فضای فارسی اینترنت بی‌در و پیکر است و لحظه‌ای که شما کتابی منتشر می‌کنید بعد از یک ساعت هزاران سایت آن را بازنشر کرده‌اند بدون پرداخت هزینه‌ای به نویسنده. اینکه بر حقوق مادی کتاب تاکید می‌کنم به این دلیل است که بگویم اقتصاد هنر برای مولف و ناشر اهمیت زیادی دارد.  در ایران موضوع انتشار اثر به شکل کتاب سنتی آنقدر جدی است که حتی یک عده هستند به ناشر پول می‌دهند تا اثر آنها  به شکل کتاب منتشر شود. من خیال می‌کنم یکی از دلیل‌ها همان وسوسه کتاب کاغذی است، شئی که می شود آنرا از دستی به دستی داد و بدون سرک کشیدن در صفحه کامپیوتر حجم آن را لای انگشت‌ها حس کرد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

عکس

یوز ایرانی

۱۳ بهمن ۱۳۹۶
ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
یوز ایرانی