مریم دهکردی
” قصد خودکشی دارم .” شنیدن این جمله از سوی کسی که او را می شناسید شوکآور و هراسانگیز است، اعلام خبری از یک دوست یا عضو خانواده، که دوستش دارید و هیچ دلتان نمیخواهد از دستش بدهید. در پی شنیدن این جمله عموما هزاران سوال در ذهن شنونده ایجاد میشود از جمله اینکه: «چگونه به این فکر افتاده است که خودش را بکشد؟» و «آیا این قصد یا تصمیم را عملی خواهد کرد؟» . در عین خال بهطور همزمان تلاش خواهید کرد با گفتن جملات آرامبخش او را از انجام چنین کاری منصرف کنید. فردی که میخواهد بمیرد با گفتن این جمله شما را به حریم خصوصی خود وارد میکند و این فرصت را در اختیار شما قرار میدهد تا به او کمک کنید. بنابراین تک تک کلماتی که برای این منظور مورد استفاده قرار میدهید از اهمیت بهسزایی برخوردارند. سوال امروز بلاگ «از روانشناس بپرسید» را یکی از کاربرانی پرسیده که ما را در موقعیت بالا قرار داده است. او برای ایران وایرنوشته است:
«من کودکی پر از رنجی داشتم. مادرم در شرایط عادی یک زن معمولی بود اما وقتی عصبانی می شد بدترین شکل تنبیه را برای من و برادرم انتخاب می کرد. آنقدر می زد تا کبود و زخمی بشویم. یکبار با کمربند پدرم انقدر به کف پاهایم زد که پوست پایم رفت. من فقط هفت سالم بود و جرمم این بود که روپوش مدرسه ام لک شده بود. پدرم هم همیشه در برابر عصبانیت او سکوت می کرد. من چهل ساله ام و مستقل زندگی می کنم. هرگز نتوانستم ازدواج کنم، به شدت افسرده ام و تنها کاری که کرده ام این بود که به محض اینکه استقلال مالی پیدا کردم از خانواده جدا شدم. برادرم در 16 سالگی خودکشی کرد و من هم مدام به خودکشی فکر می کنم. لطفا کمکم کنید.»
دکتر ناناز پیرنیا متخصص رواندرمانی و مغزدرمانی ساکن آمریکا در پاسخ به این سوال ضمن اظهار تاثر برای اتفاقات تلخی که در زندگی ایشان رخ داده می گوید:
«مسلما گذراندن دوران کودکی در شرایطی که شرحش توسط شما گفته شد منجر به داشتن شرایط روحی بحرانی در بزرگسالی خواهد شد. نظر به اینکه مدام به خودکشی فکر میکنید لزوم گرفتن کمک حرفهای برای شما احساس میشود. بنابراین پیشنهاد میکنم هرچه سریعتر با یک روانشناس قرار ملاقات بگذارید و برای این افسردگی کهنه از او کمک بگیرید. همانطور که پیشتر گفته شد خاطرات بد و صدمات جسمی دوران کودکی منجر به آسیب پذیری سلولهای مغز میشود. بخصوص ده سال اول زندگی، بسیار در ساختن آینده هر فرد سرنوشتساز است. از مادری که بنا بوده به شما احساس اطمینان و امنیت بدهد تغییر شخصیت و افسردگی برای شما به جای مانده است،از دست دادن برادرتان هم این صدمات روحی عمیق را شدت بخشیده اما خبر خوب این است که شما میتوانید با کمک رواندرمانی مرتب و با برنامه، از گذشته عبور کرده و به جای یادآوری خاطرات تلخ، برای آینده و حال خود برنامه ریزی کنید.
بعنوان قدم اول هر روز با خود تکرار کنید که گذشته قادر به از پای درآوردن شما نیست. از نوشته شما اینگونه بر میآید انسان مستقلی به لحاظ روحی و مالی هستید و این موفقیت بزرگی است. خودتان را بیشتر دوست بدارید. شما آنچه را در زندگی اولتان با والدینتان نداشتهاید در دوران بلوغ و استقلال، خودتان برای خودتان فراهم کردهاید. این نشان دهنده این است که شما خودرا لایق داشتن یک زندگی خوب و سالم میدانید. اختلالات فکری و افسردگی شما قابل مرتفع شدن است مشروط بر اینکه آن را جدی گرفته و حتما به روانشناس مراجعه نمایید. ورزش و گذراندن اوقات فراقت با کسانی که دوستشان دارید را در برنامه روزانه خود قرار دهید. تلاش کنید بیشتر ساعتهای خود را صرف انجام دادن کارهایی کنید که انرژی های منفی را از شما دور میکنند. موزیکهای بیکلام گوش کنید و بگذارید موسیقی با انتقال انرژی مثبت سلولهای آسیب دیده مغز شما را ترمیم کند. فراموش نکنید که هرچه بیشتر به گذشته فکر کنید به بیماری خود مجال گسترش و رشد بیشتری میدهید و در پایان اصل بخشش را فراموش نکنید. سعی کنید والدین خود را ببخشید تا روح و روانتان از بندهای گدشته رها شوند. موفق باشید!»
برای ارسال سوالات خود یکی از این روشها را استفاده کنید:
ایمیل به [email protected]
ارسال به تلگرام به آدرس @shomairanwire
پیام به فیسبوک http://iranwire.com ایران وایر
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر