close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اسپری فلفل در صف پناهجویان!

۱۴ اسفند ۱۳۹۷
شراگیم زند
خواندن در ۵ دقیقه
اسپری فلفل در صف پناهجویان!

اخیرا فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد پلیس ترکیه به سمت صفی از پناهجویان ایرانی و افغانستانی که مقابل اداره مهاجرت شهر دنیزلی ایستاده بودند اسپری فلفل می‌زند. از فیلم منتشر شده چنین به نظر می‌رسید که این اقدام پلیس در شرایطی صورت گرفته که هیچ اغتشاش و بی نظمی یا حتی سر و صدایی در صف پناهجویان وجود نداشته و در بین حاضرین زنان و احتمالا کودکانی نیز حضور داشته اند. به عنوان کسی که حدود پنج سال است در ترکیه منتظر طی شدن مراحل پناهجویی خود هستم چند باری برخوردهای نامناسب از سوی مسئولین اداره مهاجرت دیده ام اما این بار برخورد پلیس ترکیه با پناهجویان بسیار تکان دهنده بود.

 

اما ماجرای صف چه بود؟ کیملیک ها یا کارتهای شناسایی که دولت ترکیه در اختیار پناهجویان قرار می‌دهد مدت دار است و هر شش ماه یک بار باید تمدید شود. تا پیش از این پناهجویان کارتهای تاریخ گذشته خود را بدون اینکه نیاز به گرفتن نوبت باشد تحویل باجه نگهبانی می‌دادند و بعد از چند هفته کارتهای جدید خود را از همان باجه تحویل می‌گرفتند. اما ظاهرا سیستم و روال کار تغییر کرده و حالا هر پناهجو باید برای تمدید کیملیک خود وقت بگیرد و دوباره فرمهایی را پر کند و مشخصاتش ثبت در سیستم شود و این باعث افزایش حجم مراجعین شده است. البته در کنار این مراجعین دیگرانی هم هستند که کارهای دیگری از جمله نیاز به اجازه خروج از شهر (ایذین) و یا فعال کردن بیمه و یا کارهای متفرقه دیگر دارند و برای همین عملا هر روز تعداد زیادی پناهجو باید به ساختمان اداره مهاجرت در شهرهای خود مراجعه کنند. جایی که تعداد محدودی کارمند برای رسیدگی به اموراتشان مشغول فعالیتند. ظاهرا توقف پذیرش پناهنده از ترکیه توسط کشورهای دیگر و زیاد شدن تعداد پناهجویانی که در ترکیه در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرند و اضافه شدن مسئولیت UNHCR و دفترASAM به اداره مهاجرت ترکیه باعث افزایش حجم کار مسئولین این اداره نیز شده است و همین مساله تبدیل به بحرانی شده که فشارش تنها بر روی دوش پناهجویان قرار دارد. حالا اداره ای با تعداد محدودی کارمند که در حالت عادی روزانه کار مثلا صد نفر را راه می‌انداخت، با چند صد مراجعه کننده در هر روز مواجه است و همین باعث شده که در عمل رقابت شدیدی برای گرفتن نوبت بین مراجعین به وجود بیاید. رقابتی که باعث شده حتی در سرمای منفی چند درجه از ساعت ۱۲ شب بیایند و پشت درهای اداره مهاجرت صف تشکیل دهند تا بلکه به محض باز شدن درها بتوانند نوبت های محدودی را که هر روز داده می‌شود به خود اختصاص دهند و کارهایشان انجام شود.

شاید ده‌ها راه برای حل این مساله که تبدیل به بحران شده است وجود داشته باشد. اضافه کردن نیروی کار توسط دولت ترکیه، تغییر سیستم نوبت دهی به شکلی که نیازی نباشد مرد و زن پشت در اداره مهاجرت برای گرفتن نوبت از شب قبل بخوابند، الکترونیکی کردن و اینترنتی کردن برخی مجوزها مثل ایذین و یا حتی حذف آنها، نظارت جدی‌تر بر روی کم‌کاری و اتلاف وقت پرسنل در اداره مهاجرت، ساده تر کردن مراحل صدور و یا تمدید کیملیک و دهها راه حل دیگر که می‌تواند این مشکل را حل کند. اما ظاهرا نه تنها هیچ اراده ای برای حل این قبیل مشکلات وجود ندارد بلکه برعکس همه چیز به شکلی ست که این شائبه ایجاد می‌شود که انگار می‌خواهند عمدا کاری کنند که بیشترین فشار بر روی پناهجویان باشد.

هر پناهجویی در ترکیه می‌داند که دستش به جایی بند نیست و با کوچکترین مساله ای اداره مهاجرت ترکیه می‌تواند او را اخراج کند و یا به ایران بازگرداند. به خصوص بعد از اینکه UNHCR و سازمان ASAM که بزرگترین حامی حقوق پناهجویان بودند بخش زیادی از مسئولیتها و اختیارات خود را به اداره مهاجرت و پلیس ترکیه سپردند، پناهجویان ترکیه تنها تر از قبل شدند.

اما برگردیم به صف... شاید این اتفاق اگر در ایران افتاده بود جمعیت لااقل هو می‌کرد و به هر حال عکس العملی نشان می‌داد. اما اینجا کشور تو نیست. تو در ایران حداقل به عنوان یک ایرانی می‌توانی دلگرم به هموطنان خود باشی اما در ترکیه در صورت بروز کوچکترین مشکلی هیچکس پشت تو نخواهد بود. اینجا کشور تو نیست و قوانینش نیز به شکلی ست که کشور تو نیز نخواهد شد. ترکیه برای پناهجویان ایرانی یک برزخ بی پایان انتظار است که سالهای سال هم اگر به عنوان پناهجو در آن بمانند همچنان «یابانجی» خواهند بود. معنای این لغت فراتر از «خارجی» ست. یابانجی بیشتر به معنای «بیگانه» است!

در آخر لازم است این را هم بگویم که همانطور که در ایران حقوق افغانهای عزیز متاسفانه از سوی بسیاری از ما نقض می‌شود در ترکیه خود ما به شکلی تاوانش را پس می‌دهیم. اما این همه ماجرا نیست. همانطور که در ایران بسیاری هستند که در هر موقعیت و شرایطی نگاهشان به افغان های پناه آورده به سرزمین ایران، نگاهی از موضع برابر و انسانی ست در ترکیه هم آنها که از هیچ کمک و همدلی نسبت به پناهجویان ایرانی و یا افغان دریغ نمی‌کنند، بسیارند. انسانهای مهربان و خوش قلبی که در این پنج سال در ترکیه شانس آشنایی با خیلی از آنها را نیز داشته ام.

به امید آنکه روزی بیاید که هیچکس مجبور به ترک وطن خود نشود و اگر کسی هم از وطن خود دور شد مرزهای این دنیا آنقدر کمرنگ شده باشند که هیچکس در هیچ سرزمینی مادامی که در میان انسانها زندگی می‌کند احساس «بیگانه» بودن و «بی پناهی» نداشته باشد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

درخواست کمک دختران آزادی از کنفدراسیون فوتبال آسیا؛ هنوز درها قفل است

۱۳ اسفند ۱۳۹۷
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
درخواست کمک دختران آزادی از کنفدراسیون فوتبال آسیا؛ هنوز درها قفل است