close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

در جستجوی زردآلو

۳۱ خرداد ۱۳۹۸
بلاگ میهمان
خواندن در ۳ دقیقه
در جستجوی زردآلو

نظام الدین میثاقی

 

حس بویایی و تا حدی حس چشایی، بنا به رابطه مستقیم آناتومی ویژه با آمیگدالا و هیپوکامپ در مغز، با حافظه، هیجان، و احساس همراه است.  آن ترانه جاودانه شادروان فرهاد خواننده که “بوی عیدی” نام دارد، از همین اصل بهره می گیرد که تنها یادآوری بوهای ویژه بهار و اسکناس و ماهی دودی در شنونده برانگیزنده احساس، هیجان، امید، و خاطره است. شنونده بزرگسال امروز خاطره های کودک دیروز را مرور می کند و چون رسانگر این تجربه ها حس بویایی است بار احساسی این ترانه بسیار پر رنگ است و شاید به همین دلیل فراگیر و ماندگار شده است.

در میان میوه ها، زردآلو جایگاه ویژه دارد.  نخست این که فصلی است و تنها در چند هفته در بهار، فصل شاد و پر از خاطره نوروز، به بازار می آید. پس چون همیشه در دسترس نیست ارزش آن بالاتر است. دوم آن که خوش بو است و تنها بوی آن هم خاطره انگیز است و هم بی درنگ آب دهان را به تکاپو می آورد. سوم آن که بافت لطیفی دارد و خوش خوراک است.  چهارم آن که در هسته هر زردآلو هدیه ای دیگر نهفته است و آن مغز شیرین است که با یک “فندق شکن” تهیه می شود و حس چشایی را نوازش می دهد.

برای ایرانیان برون مرزی اما زردآلو به عنوان نمادی از گذشته ها، خاطره ها، فصل بهار و نوروز، و درمانی کوچک برای درد دلتنگی و دوری از میهن و خانواده کارآمد نیست.  در آمریکا توجه بیشتر به ظاهر و درشتی میوه است تا کیفیت آن. یک ایرانی در آمریکا به سوپرمارکت می رود، زردآلوهای درشت را می بیند و می خرد و با هیجان، هنوز به خانه نرسیده، دست در کیسه می کند و اولین زردآلو را نشسته می خورد به امید آن که این میوه لذیذ مانند تونل زمان او را به زمانی ساده تر در حیاط خانه مادربزرگش ببرد و تلنگری به آمیگدالایش بخورد. ولی افسوس که با تمام درشتی و زیبایی، زردآلوهای امریکایی، بافتشان سفت است، کم آبند، ترش مزه هستند، و بالاتر از همه بویی از عطر زردآلوهای ایران نبرده اند. بدتر آنکه در هسته آنها هیچ هدیه قابل توجهی نیست.  تنها یک مغز تلخ در هسته ها است که تلخی آن پس از سه چهاربار آب کشیدن دهان قابل تحمل میشود.

سالها بود که در فصل بهار، وقتی در آمریکا به سوپرمارکت می رفتم و زردآلو می دیدم، دیگر فریب رنگ و درشتی آنها را نمی خوردم و عطایشان را به لقایشان بخشیده بودم. گویی با زردآلو ها گفتگو می کردم که چون از محنت من بی غمند حتی شایسته نام زردآلو نیستند! اما امسال رویداد جالبی اتفاق افتاد و نوری از امید پایان مصیبت زردآلوهای فریبنده بر تاریکی دلتنگی من تابید. یکی از دوستان پیشنهاد کرد که از سوپرمارکت محله مان “زردآلوی فرشتگان” (Angelcots) خریداری کنم.  با شک و تردید چنین کردم و با کمی ظن و احتیاط، پیش از رسیدن به خانه، نخستین گاز را نثارش کردم.  گویی که فرهاد در گوشم می خواند، با همان بو، همان بافت، و همان طعم با تونل زمان زیبایی های کودکی و هیجان های نوجوانی در من زنده شد. گویی که در آمیگدالایم یک مهمانی خودجوش در جریان بود. دقایقی بعد با یک گاز انبر هسته آن را هم شکستم و همان مغز شیرین کودکی قدیم هدیه دیگر آن زردآلو بود. آن مغز شیرین مرا برد به دورانی که هسته زردآلوها را پدرم در تهران جمع می کرد و در بالکن نزدیک آشپزخانه روی روزنامه می نشست و آنها را با چکش و با حوصله دانه دانه می شکست و مغزشان را در کاسه می انداخت و با مهر پدرانه به من و خواهرم می داد. 

این چند خط را نگاشتم که بگویم برای ما که سالهاست از ایران دوریم، هنوز هر تجربه کوچک بهانه ای است که آن سرزمین و آب و رنگ و بویش را حس کنیم.  ما از ایران دوریم اما ایران از ما دور نیست.  به امید آن روز که شیرینی ها و بوهای ایران را در ایران تجربه کنیم و در آن خاطره های جدید بسازیم.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

شش سال حبس برای عاملان آتش‌سوزی کاخ چهلستون

۳۱ خرداد ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
شش سال حبس برای عاملان آتش‌سوزی کاخ چهلستون