close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

فرهاد حاجت پور: نقش معلم در توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه کجاست؟

۳۰ مهر ۱۳۹۸
بلاگ معلمان
خواندن در ۶ دقیقه

فرهاد حاجت پور رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش شهرستان انزلی که روز ۱۸ مهرماه سال جاری در مراسم روز جهانی معلم سخنرانی کرده است، در سخنان خود از همکاران عضو کانون صنفی فرهنگیان گیلان درخواست کرد تا به آسیب شناسی عملکرد خود پرداخته و موجبات پویایی و بالندگی بیشتر این کانون را در پیگیری مطالبات فرهنگیان فراهم سازند. رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پروش شهرستان انزلی در ادامه سخنرانی خود به نقد «سیستم آموزشی مدارس»، «محتوای کتب درسی»، «فرار مغزها» و «عدم استقبال شرکت کنندگان در کنکور از رشته‌های دبیری و آموزشی در سالهای اخیر» سخن گفت. متن ویرایش شده سخنرانی فرهاد حاجت پور را در ادامه بخوانید:

من در کانون بازنشستگان شهرستان انزلی هستم. دوستان گیلانی اغلب می‌دانند. چیزی که می‌خواهم امروز در مورد آن صحبت کنم در دو بخش هست:

اول اینکه چطور می‌شود کانون صنفی فرهنگیان استان گیلان از این معدل و وضعیتی که دارد شکوفاتر و پویاتر، بالنده تر رو به جلوتر حرکت کند. آسیب شناسی کنیم این چیزی است که  باید در خودمان جستجو کنیم . ما به کیفیت می‌نگریم و کمیت برای ما خیلی مهم نیست ولی هر دو مهم است هم کمیت و هم کیفیت. ما باید از مرحله هم زبانی به همدلی و از همدلی به همیاری برسیم. ما در چارچوب اصول و مقررات و قانون اساسی، مطالبه‌گرهستیم . خارج از اصول و منطق حرفی نداریم. شیخ اجل سعدی می‌گویند: 

محل قابل و آنگه نصیحت  قایل     چو گوش هوش نباشد چه  سود حسن مقال؟

نصیحت همه عالم چو باد در قفس است      به گوش مردم نادان چو آب در غربال

دوم اینکه می‌گویند آدم وقتی به چهل سالگی می‌رسد دوران بلوغ فکری و رشد و بالندگی‌اش هست. نظام جمهوری اسلامی هم حالا دوران رشد و بالندگی‌اش باید باشد. نزدیک چهل سال از عمر این نظام گذشته و ما همان‌طور که از یک آدم چهل ساله انتظار نادانی نداریم، همین انتظار را از سیستم موجود داریم. این انتظار نابجایی نیست.

پنجم اکتبر مصادف است با تعیین روز جهانی معلم از طرف سازمان یونسکو. این روز در تقویم شمسی سیزدهم مهرماه است. فرصت مناسبی است تا کسانی که در نظام تعلیم و تربیت دست اندرکار هستند، یک واکاوی از سیستم آموزشی نظام خود را داشته باشند. وقتی در ارتباط با نظام آموزش و پرورش حرف می‌زنیم، هم معلم و هم دانش آموز و هم اولیا، هم رسانه، هم تکنولوژی آموزشی و صدها مساله دیگر به ذهن ما خطور می‌کند. نمی‌خواهم خودمان را با همسایگان‌ ایران مقایسه کنم که ما کجا هستیم و آنها کجا؟ سوال من این است که باید باور داشته باشیم امروزه کشوری که ذخایر ارزی و طلا، نفت، گاز و... دارد را نمی‌توان گفت این کشور سرمایه‌دار است. کشوری که مغز و نیروی تحصیل‌کرده دارد حتما یک کشور ثروتمند است. روی پای خودش است. اگر این کشور بگوید مرگ بر استبداد، بلوف نزده. مرگ بر استبداد نباید شعار باشد. باید عمل ما باشد.

وقتی 180 هزار نیروی تحصیل کرده سالیانه از کشور مهاجرت می‌کنند، وقتی فقط در امریکا 25 هزار پزشک و مهندس ایرانی داریم، از این جمع سوال می‌کنم: شما یک نفر نام ببرید از المپیادی‌های ما که الان در کشور باشد؟ هستند؟ شما یک رتبه اول کنکور نام ببرید که بعد از فراغت از تحصیل لیسانس و فوق لیسانس در کشور باشد. اینها درد سیستم آموزش و پرورش ماست. ما باید کشور را با نخبگان اداره کنیم. وقتی در ارتباط با روز جهانی معلم صحبت می‌کنیم، این‌طور نیست که اول و آخر دغدغه‌های ما "معیشت معلمان" باشد. این مهم است. ولی آیا رتبه‌های تک رقمی و دو رقمی در کنکور دبیری انتخاب می‌کنند؟ 

به ما برنخورد ما باید این را قبول کنیم وقتی انگیزه‌های قوی برای شغل دبیری به وجود آوردیم، نخبگان دانشگاهی ما هم شغل دبیری را انتخاب می‌کنند. اگر دنیا به توسعه رسیده از کانال آموزش و پرورش رسیده .

مبنای توسعه در همه کشورها آموزش و پرورش است. ما چه بلایی بر سر آموزش و پرورش و علم آوردیم؟ علم مگر هدیه دادنی است؟ مگر علم را می‌توان کادو کرد و به فرد داد؟ علم بدست آوردنی است. با این روش پولی سازی که در آموزش و پرورش درست کردیم، چند نوع مدرسه داریم؟

کشوری که هفتاد میلیون جمعیت داشته باشد، یک میلیون و هفتصد هزار کودک کار داشته باشد. کودکانی که در خیابان آدامس بفروشند و اسفند دود کنند و گل بدهند به دست ما؟  روز جهانی معلم فقط دغدغه‌اش خود معلم نیست. ما دغدغه  دانش اموز را هم داریم. دغدغه محتوای آموزشی را هم داریم. دغدغه کتب درسی داریم. یک کاسبان ظالمی مافیایی درست کردند بین کنکور و مدرسه و دانشگاه. قبل از اینکه کتب درسی برسد به دست دانش آموز، کتاب کمک درسی‌اش رسیده.

ما نسل خود را مطالعه می‌کنیم که مثلا سی سال قبل که دانشگاه بودیم یا تحصیل می‌کردیم، چنین چیزی نبود که کسی افتخار کند کلاس خصوصی می‌رود. چه کرده‌ایم که معلم وقتی وارد کلاس درسی می‌شود، همان ماه اول، از همان کلاس 25-26 نفری، بیست نفر را می‌خواهد ببرد کلاس خصوصی؟ این‌ها همه معلول است وعلت‌های خاص خود را دارد. ساعت‌ها می‌توان بحث کرد. اما آموزش و پرورش به معنای واقعی خودش باید متولی داشته باشد. کسی که قرص و محکم پشتش بیایستد و از حقوق‌اش دفاع کند. این را ما در ایران نداریم. در نتیجه، معجزه هم نمی‌شود. اگر قرار است آموزش و پرورش از این وضعیت خارج شود، باید آموزش و پرورش و معلم در جایگاه درست و واقعی خودش قرار گیرد.

ارتباطی بین نهاد مدرسه و خانواده و نهادهای مرتبط  در جامعه با مدرسه. چندی قبل یک جمعیتی از تیپ جوان‌ها را دیدم. یک جایی در خیابان از کنار من رد شدند. از این شلوارهای زاپ که همه پاره و پوره است پوشیده بودند. پیش خودم گفتم خدایا چند سال دیگر یک مدیر مدرسه می‌خواهد این‌ها را به عنوان اولیا دانش آموزان به مدرسه دعوت کند و بگوید آقا ما می‌خواهیم انجمن اولیا تشکیل دهیم. شما تشریف بیاورید مدرسه. بچه شما در این مدرسه درس می‌خواند. ما در سایه هم‌فکری با شما برای تعلیم و تربیت بچه‌های شما باید همکار و همیار باشیم. من گفتم شما خندیدید ولی من خدا شاهد است از درون دارم گریه می‌کنم.

اخلاق یک جامعه فونداسیون یک جامعه است. آموزش و پرورش در این بخش، سهم کلانی دارد.خدا نیامرزد کسانی که دست در دست هم دادند و معلم را راننده آژانس کردند. معلم را در بازنشستگی، منشی هر آدم بی‌سوادی کردند. معلم را آنقدر در فشار قرار دادند که دغدغه دو دو تا چهارتای خود را داشته باشد. معلم باید در راستای حرفه ی شغلی خودش حداقل ماهی شش کتاب بخواند.  آیا این مجال را داریم؟  من از همه  حضار محترم، خواهش می‌کنم به‌عنوان یک شاگرد کوچک شما، راه رسیدن به هدف و نیل به مقصود این است که ما تشکل‌های صنفی خود را قوی کنیم. این جمله‌های: "به من چه؟ ولش کن."، "تا بوده همین بوده. درست نمیشه."، "بابا کی به فکر ما هست؟" این‌ها مایوس کننده و یاس آور است. امیدوارم این حس و حال را ما نداشته باشیم. ترغیب کنیم تشکل‌های صنفی را پر بار کنیم.

من به جرات می‌خواهم بگویم آنچه موجب خشنودی خاطر آقا اسماعیل [عبدی]عزیز، آقا محمود [بهشتی لنگرودی]عزیز و سایر عزیزانی که عکس‌هایشان در این سالن مزین شده؛ همین است. آنها می‌خواهند که تشکل‌های صنفی پا بگیرد. ما راه دور و درازی در پیش رو داریم. هم باید حوصله کنیم. هم با صبوری و متانت حرکت کنیم. ولایاس من روح الله الی القوم الکافرین. ما از رحمت خدا مایوس نیستیم. رحمت خداوند هم در همین تشکل‌هاست. در جمع بودن، با هم بودن و متحد بودن است

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

ویدیو

مخالفت قوه قضائیه با درخواست مرخصی سه روزنامه‌نگار زندانی

۳۰ مهر ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
مخالفت قوه قضائیه با درخواست مرخصی سه روزنامه‌نگار زندانی