close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

کجاست بخشندگی بجای انتقام؟

۱۶ مهر ۱۳۹۲
مسابقه
خواندن در ۳ دقیقه
کجاست بخشندگی بجای انتقام؟
کجاست بخشندگی بجای انتقام؟

در ایران فعالان حقوق بشری به هر سختی و با هر مانعی به کار خود ادامه می دهند تا مقابل نقض قوانین بین المللی حقوق بشر ایستاده و صدای کسانی شوند که از حقوق طبیعی و انسانی خود محرومند. سالهاست که مبارزه می کنند علیه تبعیض جنسیتی، مذهبی و قومی. مبارزه می کنند برای حقوق کودکان و همجنس گرایان و مبارزه می کنند برای حرمت حریم شخصی و آزادی بیان. سالهاست مبارزه می کنند برای حداقل حق هر انسانی، حق زیستن...

فعالان حقوق بشری در ایران، کشوری که بعد از چین بیشترین آمار اعدامیها را دارد و با حساب میانگین جمعیتی این رتبه به مقام نخست می رسد، تلاش می کنند این آمارها به حداقل برسد. اما سخت است مبارزه با دولتی که ایدوئولوژی خود را اسلامی و برترین ایدئولوژی جهان و قوانین آن را برگرفته از قانون خدا می داند - قانونی که تا ابد به تغییر نیاز ندارد. سیاستمداران ایرانی هم زیر سایه ی همین قوانین به هر سخن مخالفی انگ محاربه می چسبانند و نسخه ی اعدام را علاجش می دانند. سخت است مبارزه با ایدئولوژی که برای اعتبار بخشیدن به خود پشت خدا پنهان می شود و راه گذشته اش را با شدت بیشتری ادامه می دهد. اما تعداد کمی از محکومین را می شود نجات داد بدون آنکه دولتی با قوانینش دخالت کند و مانعی باشد برای یک زندگی.

محکومین به مرگ هر کدام با گذشته ای به گوشه های تاریک زندان رسیده اند به اینجا و خطهای آخر داستانهایشان را می گذرانند و هر کدام منتظر دستی که شاید فصل جدیدی را در زندگیشان بنویسد، فصلی که شروعی باشد برای ادامه ی زندگی.

و کنار همه ی اینها که دست تقدیرشان به دست حکومتیان بسته است، هستند محکومینی که منتظر دستان بخشنده ای از جنس دستان خودشان هستند. منتظر بخشندگی کسانی که شرع اسلامی آنها را در جایگاه الهی نشانده و اهرم مرگ را به دستشان سپرده تا در محوطه ی سرد زندان در مقابل چشم خانواده ای نگران و امیدوار یا آن را رها کند و زندگی ببخشد و یا بکشد و با انتقام و کینه اش پایان دهد به داستانی که با فقر و غفلت و خشم و ناآگاهی شروع شده. 

پایان دهد به یک زندگی به یک رویا. پایان دهد به آینده ای که می توانست بهتر از گذشته اش باشد اما فرصت جبرانی نداشت. و پایان دهد به زندگی کسی که خواسته و ناخواسته مرتکب جرم شده، تحت شرایطی که شاید هیچ کس از آن آگاه نباشد، تحت شرایطی که شاید اگر ما هم جای آنها بودیم انتخاب بهتری نداشتیم، تحت شرایطی که شاید در یک دادگاه دادگر و بازپرسی مسئول رای شان تبرئه ی مجرم می بود. 

اما نبود، نه دادگاه دادگری بود و نه بازپرس مسئولی و حالا ده دقیقه است که طناب به دور گردنش حلقه آویز دارد جان می دهد و دسته و پا می زند مقابل چشمان مادری که کم سو شده و اشکها بر او دل سوزانده اند. حلقه زده اند در چشمش تا نبیند لحضه ی آخر فرزندی را که برای آمدنش نذرها داده بود، مقابل چشم پدری که پاهایش دیگر توان ایستادن ندارد، مقابل چشم خواهری که برادر تکیه گاهش بود و جان می دهد مقابل چشم همسری که روزها و شبها دربدر کوچه های پر از کینه بود برای رضایت گرفتن. همسری که به دخترش قول داده بود امروز بابا از مسافرت برمی گردد، همسری که مرد رویاهایش مرد.

باشد که بزرگی و بخشندگی بر دستانی پر از کینه و انتقام پیروز شود و بدانیم که جان یک انسان ارزشمندتر از کینه هاست. انسانی که در یک نزاع در یک اشتباه و خشم مرتکب قتل شده. در لحضه ای که در قانونی عادل به اسم دفاع از خود حکم تبرئه دارد و تو و دستان تو آگاهانه، فقط به حکم شرع، به خود این اجازه را می دهی که جانش را بگیری

کجاست بخشندگی بجای انتقام؟

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان اصفهان

نامه کودکان اصفهانی به بان‌ کی‌ مون/ عشق، صلح و دوستی را...

۱۶ مهر ۱۳۹۲
خواندن در ۲ دقیقه
نامه کودکان اصفهانی به بان‌ کی‌ مون/ عشق، صلح و دوستی را دیکته می کنیم