close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

طنز تلخ

۱۵ مهر ۱۳۹۲
مسابقه
خواندن در ۵ دقیقه
طنز تلخ
طنز تلخ

 


یک عمر هر چه خواستی از آنها، تنها جوابشان به تو شاید بود
آنها که هر چه خواسته اند از تو، قبلش همیشه حتما و باید بود

در کار تو همیشه نه آوردند، گفتی چرا؟
برای تو از قرآن فی الفور استخاره گرفتند و مثل همیشه پاسخ آن بد بود
بختت همیشه ثانیه ی آخر چرخید و پشت و رو به زمین افتاد
در زندگی برای تو خوشبختی آن روی سکه ات که نیامد بود

هر کس که زخم زد به تو پیش از آن دیدی که دوستانه صدایت زد
کم کم رسید کار به جایی که کابوس تو «سلام محمد» بود                                           شعر از محمد رفیعی
<< حقوق شهروندی >>

با دیدن کلمه حقوق لبخند تلخی روی صورتم نقش میبنده و به خیلی چیزها فکر میکنم  ، به اینکه آیا سر وقت پرداخت میشه ، چون باید کلی حساب و کتاب کنم ، از کرایه خونه گرفته تا آب و برق و هزار و یک چیز دیگه ، یا اینکه فکر کنم ماهیانه چقدر پرداخت می کنن ؟ مدرک تحصیلی چقدر تاثیر داره ؟ برای گرفتنش چه کار باید کرد و از کجا شروع کرد ؟

اما با دیدن کلمه شهروندی بعد از حقوق به خاطر میارم که این حقوق با اون حقوقی که هر چهار ماه یه بار میگیریم فرق داره ، این حقوقیه که هر روز کف دستمون میزارن . فقط کافیه چند ساعت روزنامه ها را ورق بزنیم و یا شاید نگاهی به اطرافمون بندازیم ، پیش چشم خودمون حقوق ها منظم پرداخت شده و میشه ، طوری که  انگار هر روز، روز آخر ماهه و روز پرداخت حقوق ، سیگاری روشن میکنم  و به گوشه ای خیره میشم و حقوق شهروندی که طی چند سال یا چند ماه و شاید هم چند روز گذشته دریافت کردیم  رو مرور می کنم ، همین چند وقت پیش بود حقوق چند شهروند بهائی رو با بیست سال زندان و یا اعدام پرداخت کردن البته این بنده خدا ها که بعد از انقلاب حقوقشون رو مرتب دریافت کردن ،تازه حقوق مسیحی ها هم که چند وقتیه پرداخت میشه ، حقوق کارمندانی که در راهپیمائی های مربوط به نظام شرکت نمی کنند هم به لطف پروردگار و همت برادران زحمتکش حراست اداره مربوطه پرداخت می شه ، حقوق اشراری که هفتاد هزار تومان دزدی کرده بودند هم به لطف نظام با اعدام در ملا عام پرداخت شد ، البته استفاده از کلمه اشرار چیزی بود که تو روزنامه ها و خبرها خوندیم وگرنه کی میدونه چقدر درد تو ی زندگی آدم باید باشه که به خاطر هفتاد هزار تومان دست به زور گیری بزنه ، شاید اگه حقوق شهروندیش رو زودتر پرداخت میکردن کار به اینجا نمی رسید ، زنان و دختران سرزمین من هم که بعد از انقلاب حقوقشان را چند برابر ، منظم و بدون وقفه دریافت کردند و دریافت میکنند ،کام بعدی سیگار ، من رو به سال 88 می بره هیچ وقت یادم نمیره که حتی وسط شلوغی انتخابات هم به فکر رعایت حقوق شهروندی و پرداختش بودند یادمه یکی از همسایه ها به نشانه اعتراض" الله اکبر" گفت به ساعت کشیده نشد از کلانتری محل آمدند و چنان حقوق شهروندی اش را پرداخت کردند که شنیده ام تا چند ماه از تخت خواب بیرون نیامده ،تفاوت بزرگی که در پرداخت حقوق و حقوق شهروندی میبینیم اینکه برای بدست آوردن اولی چند ماه است منتظر  نشسته ام اما برای بدست آوردن مورد دوم کافیست که لب به اعتراض باز کنم  آنوقت چنان حقوق شهروندی ام را پرداخت می کنند که به همان نداشتنش راضی شوم ،بارها و بارها از صدا و سیما شنیده ام که رانندگان زحمتکش آمبولانس و آتش نشانی با چه سرعتی در محل حادثه حاظر می شوند اما شاید خود آنها هم نمی دانند که هستند کسانی که برای پرداخت حق مردم با سرعتی چند برابر خدمت رسانی می کنند . راستی فکر می کنم همین چند روز پیش بود که جلسه دادگاهی  یکی از مسئولین رسیدگی به حقوق شهروندان به دلیل یک سری از مسائلی که نمی دانم و یا شاید هم بخاطر کوتاهی در پرداخت حق مردم به پایان رسید و  به لطف عدالت نظام جمهوری اسلامی چنان جریمه سنگینی شد که تا مدتها زیر بار این جریمه سنگین خمیده است و تا مدتها با دیدن نوشابه لرزه بر اندامش می افتد فقط امیدوارم رای دادگاه قطعی باشد که نتواند اعتراض کند و با گریه و زاری و لابی گری مبلغ جریمه را کاهش دهد باز هم جای شکرش باقیست که یکی حواسش هست که خدای ناکرده مسئولین در رسیدگی به حقوق مردم کوتاهی نکرده باشند. سیگارم به پایان خودش نزدیکه ، باید ایستاد ، اما در صف ، منتظر دریافت حقوق شهروندی ، نمی دانم چه شده و چه گذشته بر نسل من اما ایستادنمان هم دیگر برای بدست آوردن حقوقمان نیست راضی هستیم به حقوقی که می دهند اما همیشه هم اینطور نیست ، خودم بارها دیده ام کسانی را که برای گرفتن حقشان در صف نانوایی چه ایستادگی ها که نکرده اند و یا کسانی که برای  گرفتن مابقی کرایه خود از راننده فریادها که نزده اند و اندک ندا هایی که معنای واقعی حقوق شهروندی را فهمیدند و با ایستادگی برگی از این دفتر را به رنگ قرمز نقاشی کشیده اند . حقوق شهروندی یعنی نداشته های من ، نداشته های تو ، حقوق شهروندی یعنی استفاده ابزاری از من و تو در مواقع ضروری مثل انتخابات ، راهپیمائی ها ، عذاداری ها و . . .  حقوق شهروندی یعنی لال شو بمیر یعنی کور شو نبین حقوق شهروندی یعنی پشیمانی از گذشته نگرانی از آینده ، حقوق شهروندی یعنی از بین هزاران نفر کاندید ریاست جمهوری  چند نفر توسط فرد دیگری انتخاب شوند  و تو مجبوری . . . . .
و در نهایت از انتخاب فرد مورد تایید فرد دیگری خوشحالیم

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان خوزستان

مجسمه دو متری حافظ، سرگردان در شهرداری اهواز

۱۵ مهر ۱۳۹۲
خواندن در ۲ دقیقه
مجسمه دو متری حافظ، سرگردان در شهرداری اهواز