close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

روایت‌های زندان؛ هنگام بازدید مسئولان از زندان چه می‌گذرد؟

۲۰ مهر ۱۴۰۰
روایت‌های زندان
خواندن در ۶ دقیقه
«آقایون اعلام بازدید میشه، لطفا دمپایی‌هاتون رو از جلوی اتاق‌ها بردارید.» هر وقت این جمله اعلام می‌شود، نیم ساعتی طول می‌کشد تا مشخص شود بازدید آن روز از چه سالنی خواهد بود
«آقایون اعلام بازدید میشه، لطفا دمپایی‌هاتون رو از جلوی اتاق‌ها بردارید.» هر وقت این جمله اعلام می‌شود، نیم ساعتی طول می‌کشد تا مشخص شود بازدید آن روز از چه سالنی خواهد بود
بعضی وقت‌ها زندانیان را ناچار می‌کنند جلوی دوربین بنشینند و هرآن‌چه در بندها و زندان اتفاق میفتد، وارونه بیان کنند
بعضی وقت‌ها زندانیان را ناچار می‌کنند جلوی دوربین بنشینند و هرآن‌چه در بندها و زندان اتفاق میفتد، وارونه بیان کنند

زیبا یاری 

عموما شنیده‌اید که مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی هر از گاهی در اقدامی تشریفاتی قدم به زندان‌ها می‌گذارند و سپس خبرگزاری‌های وابسته به حکومت، از شرایط مناسب زندانیان و محیط زندگی آن‌ها خبر می‌نویسند. حتما به یاد دارید که «ابراهیم رئیسی» رئیس دولت و از اعضای هیات مرگ کشتار ۶۷ در ۲۷بهمن۱۳۹۹ ادعا کرد که مجامع حقوق بشری می‌توانند از زندان‌های ایران بازدید کنند و البته شرط گذاشت که جمهوری اسلامی هم باید از هر زندانی خواست دیدن کند! بگذریم از شرط و شروط‌های مقامات جمهوری اسلامی و خبرهای رسانه‌های حکومتی در مطلوب جلوه دادن شرایط زندان پس از بازدید مقامات مسئول؛ در این گزارش به روایت زندانیان نشان می‌دهیم که در زندان‌ها، هنگام بازدیدهای تشریفاتی چه می‌گذرد.

«روایت‌های زندان»، مجموعه‌‌ای از گزارش‌هایی است که راویان آن‌ها زندانیان هستند؛ گاه از زندان‌های معروف می‌گویند و گاه از زندان‌هایی که شاید نام‌ آنان را هم نشنیده باشیم.

***

«آقایون اعلام بازدید میشه، لطفا دمپایی‌هاتون رو از جلوی اتاق‌ها بردارید.»

هر وقت این جمله اعلام می‌شود، نیم ساعتی طول می‌کشد تا مشخص شود بازدید آن روز از چه سالنی خواهد بود. از هر ده بار بازدید، یک بار فردی با کت‌وشلوار به همراه افسر نگهبان وارد سالن می‌شود، چرخی می‌زند و نگاهی به این‌سو و آن‌سو می‌اندازد و می‌رود. پس از خروج آن فرد کت‌وشلواری، زندانیان از افسر نگهبان می‌پرسند که «کی بود؟»

آن نیم ساعت که از اعلام بازدید طی می‌شود، فرصتی است برای ظاهرسازی. زندانیان باید به سرعت مشغول تمیزکاری بند شوند و موارد را جاساز کنند. جمع کردن «بساط مصرف» از کف سلول و گاردونی و در نهایت، بازگشت به فضای متعارفی که باید از اتاق‌ها، سالن‌ها و بندها به دید مقام مسئول برسد، وظیفه‌ای است که زندانیان در آن نیم ساعت برعهده دارند. 

آن‌چه در ادبیات زندان «بازدید» خوانده می‌شود، در واقع نمایشی است برای سطوح مختلف مدیران و نوشتن چندین گزارش و خبر در رسانه‌های حکومتی. در واقع، زندان‌بان به سرعت صحنه تئاتر را می‌چیند، زندانیان بازیگران اجباری آن هستند و تماشاچی، مقام مسئولی است که نیم‌نگاهی به نمایش می‌اندازد؛ اگرچه در این میان همه می‌دانند، آن‌چه اتفاق می‌افتد یک تئاتر ساختگی بیش نیست. 

«حسین» زندانی سیاسی یا به قول مقامات جمهوری اسلامی «امنیتی» در زندان فشافویه (تهران بزرگ) است که برای «ایران‌وایر» این صحنه‌سازی را توصیف می‌کند: «چهار سالی می‌شود که در حبس هستم و شاهد بیش از صد نمایش این‌چنینی بوده‌ام. اوایل در چند نمایش بازی کردم و خیال می‌کردم قرار است صدای زندانیان باشم و واقعیت را به گوش مسئولان برسانم. اما کم‌کم فهمیدم برای این‌که به انفرادی نروم، به میله‌های سر بند دستبند نشوم و چک‌ولگد نخورم، بهتر است اجرای نمایش را متشنج نکنم.» 

او ادامه می‌دهد: «نباید می‌گفتم آب نوشیدنی نیست و باید هر بطری را شش هزار تومان بخریم. نباید می‌گفتم غذای زندان را نمی‌شود خورد. نباید می‌گفتم این‌جا، افسر نگهبان‌ها و وکیل بندها زندانیان را به هر بهانه‌ای می‌زنند. درباره آب و غذا هم باید سکوت کنیم؛ چه رسد به شکنجه‌ها.» 

نمایش به این‌ تحمیل سکوت هم ختم نمی‌شود. بعضی وقت‌ها زندانیان را ناچار می‌کنند جلوی دوربین بنشینند و هرآن‌چه در بندها و زندان اتفاق میفتد، وارونه بیان کنند. این‌که آب هست، وضعیت بهداشت و رسیدگی درمانی عالی است، هیچ مشکلی نداریم و همه در بهترین شرایط زندگی می‌کنیم! حتی اگر اخبار حقوق بشری حاکی از تزریق داروهای مشکوک به زندانیان یا انتقال آن‌ها به تیمارستان و بستن‌ آنان با زنجیر به تخت باشد. تهدید به قطع ملاقات، ضرب‌وشتم، محرومیت بیشتر از حقوق ابتدایی هر زندانی، مجازاتی است برای بازیگرانی که تئاتر را برهم می‌زنند. 

حسین ادامه می‌دهد: «برای ما زندانیان، بازدید و جنایت، دو روی یک سکه هستند. هنوز باورمان نمی‌شود که بازرس سازمان زندان‌ها را در تلویزیون دیدیم که همان رئیس سابق زندان تهران بزرگ به نام فرزادی است، همان که به خاطر مرگ شیر محمدعلی، آن‌هم بر اثر عدم اجرای قانون تفکیک جرایم برکنار شد. حالا او بازرس عالی سازمان زندان‌ها شده است.» 

مگر می‌شود از پایین تا بالای مسئولان قضایی ندانند، در زندان‌ها چه خبر است؟ 

جرم «مرتضی» مالی است و برای «ایران‌وایر» از آخرین بازدید رئیس سازمان زندان‌ها از فشافویه روایت می‌کند: «رئیس اندرزگاه، دو شبی بود که به خانه نمی‌رفت و برای چندمین بار به بند سرک می‌کشید. معلوم بود به گوشش رسیده است که بازدیدی در کار است. شب قبلش به افسر نگهبان گفته بود که احتمالا فردا بازدیدکننده داریم. شنیدم که به او گفت قرار است بازدیدکننده به تیپ ما بیاید. تیپ ما نسبت به بقیه تیپ‌های فشافویه تازه‌ساخت است و زندانیان مالی را در آن نگهداری می‌کنند. حتی به افسر نگهبان گفت که ممکن است دوربین صداوسیما هم همراه بازدیدکنندگان باشد و اگر لازم شد، بعضی از زندانیان مصاحبه خواهند کرد و تاکید کرد آبروداری کنید. رئیس اندرزگاه وکیل‌بند را هم صدا زده بود که مواظب باشد زندانیان گاف ندهند و مواد از سطح بند جمع شود. ۱۰ - ۱۵ نفر شروع به تمیزکاری کردند و در حسینیه هم چند پارچه چسباندند. فردای همان شب ۲۰ نفر برای بازدید آمدند که حتی داخل سالن هم نشدند و از همان جلوی در، سرک کشیدند و رفتند.» 

«علی» هم زندانی دیگری در فشافویه است که اتهام سیاسی دارد. او در یک ماه بازجویی بارها مورد شکنجه قرار گرفت. علی برای «ایران‌وایر» از بازدید معاون دادستان تهران از این زندان روایت کرد: «ساعت ۱۰ شب بود که وارد بند زندانیان سیاسی شدند و اتاق به اتاق بازدید کردند. آماده بودم که از طرف هم‌اتاقی‌هایم صحبت کنم و شرایط شکنجه خودم و بی‌خبری سه ماهه از یکی از بچه‌ها را مطرح کنم. تا خواستم شروع به حرف زدن کنم، بازدیدکننده حرفم را قطع کرد و به همکارش گفت که من را بیرون ببرند. من را از اتاق خارج و با هول دادن، به انفرادی منتقل کردند. تا صبح به میله‌ها دستبند شده بودم و مدام به حماقت خودم که شکایت را پیش چه کسی برده‌ام، می‌خندیدم. این وضعیت ما هنگام بازدید مسئولان است!» 

به گفته زندانیان تهران بزرگ، هیچ مقام مسئولی برای بازدید به زندان‌های یک تا چهار برده نمی‌شود. بلکه همه به زندان تیپ ۵ یعنی محل نگهداری زندانیان مالی و چند بند تازه بازسازی شده برده می‌شوند که به مدد زندانیان مالی که از مقامات سیاسی یا سرمایه‌گذاران هستند، در ازای اتاق و امکانات و ملاقات‌های اختصاصی، بازسازی شده‌اند. 

حقیقت اما همچنان پنهان می‌ماند؛ در بندهای فشافویه بین ۲۰۰ تا ۶۰۰ زندانی شبانه‌روز خود را در شرایطی می‌گذرانند که نه آب و غذای سالم دارند و نه حتی بهداشت و درمان حق آن‌ها محسوب می‌شود؛ زندانیانی که به بیگاری گرفته می‌شوند و خشونت را هر لحظه تجربه می‌کنند. زندگی در زندان، مرگی است که در هیچ تئاتر و نمایشی اجرا نمی‌شود و هیچ بازدیدکننده‌ای هم ندارد. 

مطالب مرتبط:

روایت‌های زندان؛ این‌جا قبرستان زنده‌ها است

روایت‌های زندان؛ کار در فشافویه یعنی حبس با اعمال شاقه

روایت‌های زندان؛ زندانیان را گیج کن و بخوابن تا اعتراض نکنند

روایت‌های زندان؛ بند دارالقرآن در دو پرده: آیت‌الکرسی و فیلم پورن

روایت‌های زندان؛ ضرب و شتم زندانیان یکی از مراحل «پذیرایی» است

روایت‌های زندان؛ در جست‌وجوی خواب از دست رفته

روایت‌های زندان؛ ما پشت آن دیوارهای بلند بی‌مدعا جان می‌بازیم

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

ایران–کره جنوبی؛ دل‌خوش به یک عمر شکست‌ناپذیری در تهران

۲۰ مهر ۱۴۰۰
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۷ دقیقه
ایران–کره جنوبی؛ دل‌خوش به یک عمر شکست‌ناپذیری در تهران