close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شکارچیان محیط‌بان یا محیط‌بانان شکارچی

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
زمین ما - سام خسروی‌فرد
خواندن در ۴ دقیقه
شکارچیان محیط‌بان یا محیط‌بانان شکارچی
شکارچیان محیط‌بان یا محیط‌بانان شکارچی
شکارچیان محیط‌بان یا محیط‌بانان شکارچی
شکارچیان محیط‌بان یا محیط‌بانان شکارچی

دو محیط‌بان منطقه حفاظت شده جاجرود در شرق تهران به جرم شکار غیرمجاز یک راس قوچ البرزی ماه گذشته دستگیر شدند. این خبر را تاکنون هیچ یک از رسانه‌های رسمی ایران و خبرگزاری‌های محیط‌زیست کشور منتشر نکرده‌اند.

ماجرا از این قرار است: پس از آن که مخبران محلی به یگان نظارت و بازرسی سازمان محیط‌زیست گزارش دادند که شکارچیان غیرمجاز به منطقه پارک ملی خجیر وارد شده‌اند، شماری از ماموران سازمان  محیط‌زیست از پردیسان به سمت آن منطقه می‌روند. محیط‌بانان متخلف که ازخودروی سازمان محیط‌زیست برای شکار غیرمجاز خود استفاده می‌کردند با دیدن ایست بازرسی همکاران‌شان در جاده‌های خاکی منطقه پا به فرار گذاشته و به سرعت منطقه را ترک کردند. پس از تعقیب و گریزی نه چندان طولانی این دو محیط‌بان متخلف دستگیر شدند و از خودروی‌شان یک راس قوچ البرزی خون‌آلود به دست آمد. 

اخباری از این دست کمتر در رسانه‌های ایران منتشر می‌شود. در حالی که این تخلف تنها مورد سو استفاده برخی از محیط‌بان‌ها از مقام و موقعیت‌شان نیست. اگر وقایع محیط زیست ایران را دنبال می‌کنید اخبار مربوط به کشته و زخمی شدن محیط‌بان‌ها، درگیری‌شان با شکارچی‌‌های محلی و غیرمحلی، دستگیری و حکم‌ اعدام آنان را نیز خوانده یا شنیده‌اید. اخباری که نشان می‌دهد محیط‌بانانِ فرشته‌خو، هستی‌شان را در راه پاسداری از میراث طبیعی‌ ما گذاشته‌اند و همواره بی‌مهری دیده‌اند. اما چرا فقط چنین اخباری منتشر می‌شود و خبری از تخلف محیط‌بانان به گوش نمی‌رسد؟ شاید این پاسخ به این پرسش را باید در اعتقادها، باورها و فرنگی جست‌وجو کرد که سعی دارد تقدس‌سازی کند.

در شغل محیط‌بانی نیز مثل همه مشاغل، هستند افرادی که از موقعیت و فرصت خود سو استفاده کنند. این واقعیت اما پنهان نبود از نگاه کسانی که قانون شکار و صید را در سال ۱۳۴۶ نوشتند و به تصویب رساندند. در ماده ۲۱ قانون شکار و صید آمده است: «هر گاه مامورین سازمان [محیط‌زیست] خود مرتکب جرایم مندرج در این قانون شوند و یا در ارتکاب جرم مشارکت یا معاونت داشته باشند بر حسب مورد به حداکثر مجازات مقرر در این قانون محکوم خواهند شد.» همچینین در ماده ۲۰ همان قانون به تخلف دیگر ماموران محیط‌زیست پرداخته است: «در صورتی که گزارش مامور سازمان برخلاف واقع باشد مامور مزبور به دو برابر کیفر جرمی که موضوع گزارش بوده محکوم خواهد شد.» این دو ماده قانونی همان بحث قدیمیِ نظارت بر علمکرد ناظران را مورد تاکید قرار داده است. 

خاطرات قدیمی‌های محیط‌زیست نیز بخش دیگری از واقعیت را بازسازی می‌کند. یکی از کارشناسان و مدیران رده میانی سازمان نقل می‌کرد که اگر شکارچی متخلفی دستگیر می‌شد، او را به اداره محیط‌زیست می‌بردند. اسلحه‌اش را برای چند دقیقه می‌گرفتند و در حیاط پشتی اداره لوله تفنگ را میان دو شاخه یک درخت قرار می‌دادند و با کمی فشار به چپ و راست (به طوری که محسوس نباشد) در لوله تفنگ انحراف ایجاد می‌کردند. صرف نظر از این که شکار با این تفنگ ممکن بود هم خطرآفرین باشد و هم به جای کشتن جانوران آنها را فقط زخمی کند، رفتار فراقانونی ماموران محیط‌زیست نشانه‌ سو استفاده از مقام و موقعیت است. کتک زدن کسانی که برای چرای دام و یا کندن بوته‌ها و زغال‌گیری به مناطق وارد می‌شدند از دیگر برخوردهای فراقانونی برخی محیط‌بان‌ها بوده است. 

حتی اگر کسانی با مجوز وارد منطقه حفاظت‌شده و یا پارک ملی شوند اگر رییس پارک یا منطقه میل‌اش نباشد ممکن است جلوی پای‌‌شان سنگ‌اندازی کند و با بهانه‌تراشی مانع ورود آنان به عرصه‌های ملی شود. دوربین عکاسی یا فیلمبرداری نیز ممکن است عاملی باشد برای جلوگیری از ورودشان. چرا؟ چون تخریب‌های منطقه مصور می‌شود و با اطلاع‌رسانی ممکن است موجی از نارضایتی هر چند کوتاه مدت به پا شود. 

چند سال پیش محیط‌بانی با قندان سر مدیر کل سابق محیط‌زیست استان تهران را شکست. مدتی بعد خبر رسید که همان محیط‌بان در اداره محیط‌زیست شهرستان دماوند مشغول به کار شده است.جرم او تریاک کشیدن بود که مدیر کل اسبق محیط‌زیست استان تهران (محمد حسن پیراسته) او را دستگیر کرد. 

واقعیت این است که شغل محیط‌بانی با وجود تمام سختی‌ها و دشواری‌هایش و نیز حضور پرشمار مامورانی صادق و عاشق از گزند ماموران سو استفاده کننده مصون نبوده است. در عین حال محیطبانان نیز ممکن است در انجام ماموریت خود دچار خطا و اشتباه شوند. اگر کمی واقع‌بین باشیم به جای آن که جنبه قدسی به کار این گروه ِ اکثرا زخمت‌کش بدهیم که قانون نیز از آنان حمایت چندانی نمی‌کند، با واقع‌بینی مشکلات‌، تنگناها، گرفتاری‌ها، خطاها و سو استفاده‌ها، فداکاری‌ها و از جان گذشتگی‌شان را در کنار هم می‌بینیم، بر اساس آن به قضاوت می‌نشینیم و برای بهبود شرایط موجود چاره‌ای پیدا می‌کنیم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

روزنوشت های یک دختر پوشیه پوش: با حجاب اجباری مخالفم

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
هانیه محمدی
خواندن در ۸ دقیقه
روزنوشت های یک دختر پوشیه پوش: با حجاب اجباری مخالفم