close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

چرا کودک خشونت‌دیده، بزرگسالی سختی دارد؟

۵ دی ۱۴۰۰
ثمانه قدرخان
خواندن در ۵ دقیقه

هر هفته چهارشنبه ساعت ۸ شب به وقت ایران درباره یکی از مسائل مربوط به حقوق کودکان با کارشناسان متخصص مربوط به هر موضوع صحبت می‌کنیم. این گزارش به مساله خشونت در دوران کودکی و تاثیر آن بر بزرگسالی پرداخته است. 

***

«برو تو اتاقت و به کارهای بدی که کردی، فکر کن»، «حالا که درسِت رو درس نمی‌خونی، منم می‌ذارم می‌رم و کاری باهات ندارم.» تاکنون فکر کرده‌ای که با بیان این جملات احساس ناکافی بودن و خوب نبودن به کودک خود منتقل کرده‌اید؟

مثل اثر انگشت که منحصر به هر فرد است، خشونت هم منحصرا اثر خاص خودش را بر زندگی افراد و گروه‌های سنی مختلف دارد. کودکان به عنوان گروه آسیب‌پذیر در جامعه، شدیدترین و بیشترین تاثیرپذیری را از خشونت دارند. 

اگرچه علم روانشناسی و فنون تربیت بیشتر بر این باور استوار بوده است که کودک به صورت کلی، موجودی شاد و بدون تعارض است؛ ولی این مساله نباید فراموش شود که  رنج‌های بزرگسالان نتیجه سختی‌های کودکی است. 

روان‌کاوی حکایت از آن دارد که تمام رنج‌های سنین بزرگسالی در زندگی در بیشتر موارد تکرار همان رنج‌های قبلی؛ یعنی رنج‌های دوران کودکی است. هر کودکی در سال‌های اول زندگی هر میزان رنج که پشت سر می‌گذارد، پایه‌های بزرگسالی او را شکل می‌دهد و متاسفانه کودک رنج‌های بی‌اندازه‌ای را پشت سر می‌گذارد. 

یکی از چالش برانگیزترین مباحث مرتبط با حقوق کودک، خشونت علیه کودکان است که با همه‌گیری کرونا و مشکلات روحی و روانی که بسیاری از مردم در دنیا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، این بحث اهمیت بیشتری پیدا کرده است. 

آنچه در مورد کودک و بزرگسال رنج‌های بعدی زندگی را رقم می‌زند، خشونت‌هایی است که فرد در کودکی با آن‌ها مواجه بوده است. 

بسیاری از این خشونت‌ها ناآگاهانه رخ می‌دهد و بسیاری هم آگاهانه اتفاق می‌افتد.

اینکه خشونت چیست و چه ابعادی دارد از جمله پیش‌شرط‌های آگاهی یافتن در این حوزه است. 

«سارا رحیمی» سخنران، لایف کوچ، نویسنده و انترن روانشناس می‌گوید:‌ «باید بدانیم وقتی در مورد خشونت و آزار و اذیت حرف می‌زنیم، دقیقا در مورد چه چیزی حرف می‌زنیم. نتیجه تحقیقات رسمی در ایران نشان می‌دهد، اغلب خانوارهای ایرانی تنبیه بدنی را نوعی از خشونت نمی‌شناسند؛ بلکه تنبیه بدنی که بر اثر آن کودکان ناچار به بیمارستان مراجعه می‌کنند، به عنوان خشونت شناخته می‌شوند.»

یکی از اصلی‌ترین مشکلات جامعه ایران نبودِ آمار رسمی و مستند در مورد کودکان آزاردیده و خشونت‌دیده است. 

بر اساس گزارش‌های رسمی در مقابل هر یک نمونه خشونتی که در مورد کودکان آزاردیده در ایران گزارش می‌شود، ۲۰ مورد مخفی شده وجود دارد. 

سارا رحیمی در مورد شناسایی انواع خشونت توضیح می‌دهد:‌ «تعریف خشونت در جوامع مختلف متفاوت است. مهاجران ایرانی در بدو ورود به جامعه میزبان تازه متوجه می‌شوند که اتفاقاتی که در ایران در خانه‌ها رخ می‌دهد، خشونت محسوب نمی‌شوند؛ در حالی که در خارج از کشور پلیس در صورت مطلع شدن از وقوع چنین خشونتی می‌تواند کودک را از خانواده جدا کند.»

به گفته این مربی زندگی، خشونت انواع مختلفی دارد که واضح‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن در میان خانواده‌های ایرانی، «خشونت فیزیکی» است. مثل زدن با خط‌کش روی دست کودک، با سیگار روی دست بچه‌ها را سوزاندن یا شلاق زدن کودک با کمربند. این موارد وحشتناک‌ترین موارد خشونت است.»

خانم رحیمی همچنین توضیح می‌دهد: «خشونت می‌تواند جنسی باشد. خشونت جنسی که وحشتناک‌ترین حالتش تجاوز است نیز مراتب مختلفی دارد. به طور کلی هر کاری که بدون موافقت و اجازه کودک با او انجام شود، در واقع خشونت جنسی از سوی بزرگسالان است. از انجام رابطه جنسی با کودک گرفته تا دست زدن به اندام جنسی و غیرجنسی کودک، حتی بوسیدن کودک شامل خشونت جنسی بر کودکان است. لمس بدن کودک و تماس‌های بدنی که حس بسیار بد یا ناخوشایند و چندش‌آور به کودک می‌دهد، می‌تواند خشونت جنسی باشد.» 

به گفته این نویسنده و سخنران، خشونت می‌تواند روانشناختی، روحی و روانی باشد که این موارد در نهایت تاسف خشونت‌هایی است که بسیار پنهان‌تر است و بسیاری از آن‌ها آگاهی خاصی ندارند. 

برخی از والدین به کودک خود می‌گویند: «اگر غذا نخوری، من دیگه مامانت نیستم»،‌ «اگه درس‌ات رو نخونی من می‌رم»؛ همه این موارد مصداق خشونت است. چون از لحاظ روانی و روحی هر حرکتی و هر جمله‌ای که بچه را تهدید کند، ممکن است از دید بزرگ‌ترها ساده باشد؛ ولی کودک هنوز درک  این مساله را ندارد که حرف والدش جدی است یا شوخی و برداشت کودک این است که اگر غذایش را نخورد، مادر یا هر کسی که والد اوست، او را دوست ندارد و از او مراقبت نخواهد کرد. پس این تهدید و از انواع خشونت است. هر آنچه کودک را تهدید کند، احساس بی‌ارزش بودن، احساس ناتوانی، ترس و احساس شرم و احساس عذاب وجدان را به کودک بدهد، همه از لحاظ روحی تاثیر بسیار زیادی روی بچه‌ها دارد. هر قدر کودک در سنین کمتری باشد، این مساله می‌تواند برای او تهدید و خطر بزرگ‌تری باشد. 

بسیاری از بی‌توجهی‌هایی که نسبت به کودک می‌شود، از شدیدترین آن‌ها مثل اهمیت ندادن به سلامت روح و روان و جسم کودک، تغذیه کودک تا اینکه کودک درد داشته باشد که والدین آن درد را کوچک جلوه بدهند و بگویند اتفاق مهمی نیفتاده است، مصداق خشونت است. چون زمانی که کودک نیاز به کمک دارد و آن نیاز را از والدین یا مراقب خود نمی‌گیرد، در ذهنش معنای جدیدی ساخته می‌شود، به این عنوان که او نمی‌تواند نیازش را از تنها مراقب خود دریافت کند که باز هم احساس ترس در کودک ایجاد می‌کند. تحقیر کودکان، مقایسه کودکان با هم و نامیدن کودکان با شرایط ظاهری و جسمی آن‌‌ها؛ مثلا کوتوله یا لنگ‌دراز و کارهایی از این دست. این نوع گفتمان تبدیل به باور در کودکان شده و کودک بر اساس آن باورها زندگی می‌کند و تاثیر بسیار مخربی بر آینده کودک دارد. قلدری کردن‌ در خانواده یا در مدرسه زورگویی به بچه‌ها از خشونت‌های روانی علیه کودکان است. حتی مشاهده خشونت بین پدر و مادر یا بزرگ‌ترها خشونت علیه کودکان محسوب می‌شود؛ چون همان احساس ترس و ناامنی، تهدید و ناکافی بودن را در کودک ایجاد می‌کند. در بسیاری از موارد وقتی پدر و مادر با هم دعوا می‌کنند، بچه فکر می‌کند اگر پدر و مادر با هم دعوا می‌کنند، پس تقصیر من است. اگر من بچه خوبی باشم و سکوت کنم، با هم دعوا نمی‌کنند و تمام این مشاهدات خشونت، تبدیل به تروماهای کودک و ادامه یافتن آن در بزرگسالی می‌شود. خشونت می‌تواند مالی باشد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

مشاور علی لاریجانی: او هر چه دارد، از اموال پدرش است

۵ دی ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
مشاور علی لاریجانی: او هر چه دارد، از اموال پدرش است