close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

روایت‌های زندان؛ تخته نردهای استانبول ساخت زندانیان فشافویه

۲۱ بهمن ۱۴۰۰
روایت‌های زندان
خواندن در ۵ دقیقه
بخشی از صادرات تخته نردهای خاتم‌کاری شده لوکس ایران دسترنج زندانیانی است که در این زندان کارگری می‌کنند
بخشی از صادرات تخته نردهای خاتم‌کاری شده لوکس ایران دسترنج زندانیانی است که در این زندان کارگری می‌کنند
بهره‌کشی رایگان از زندانیان در کارگاه و البته بالا بردن توان و بازدهی‌ آن‌ها با توزیع مواد مخدر است
بهره‌کشی رایگان از زندانیان در کارگاه و البته بالا بردن توان و بازدهی‌ آن‌ها با توزیع مواد مخدر است
زندانی حاضر می‌شود عاجزانه درخواست صدور رای اشتغال به کار کند و پای متنی انگشت بزند که رضایت‌نامه مرگ خوانده می‌شود
زندانی حاضر می‌شود عاجزانه درخواست صدور رای اشتغال به کار کند و پای متنی انگشت بزند که رضایت‌نامه مرگ خوانده می‌شود

زیبا یاری،شهروندخبرنگار

بنا به روایت زندانیانی که از تیپ یک زندان تهران بزرگ (فشافویه) با «ایران‌وایر» صحبت کرده‌اند، بخشی از صادرات تخته نردهای خاتم‌کاری شده لوکس ایران دسترنج زندانیانی است که در این زندان کارگری می‌کنند. اگر چند پاکت سیگار و شاید کمی شیشه [ماده مخدر صنعتی] را به حساب نیاوریم، دستمزد دیگری برای ساخت این هنرهای صادراتی به زندانیان پرداخت نمی‌شود. هرچند همان سیگار و شیشه هم می‌توانند بابت افزایش تمرکز بر ساخت هنری باشند که قرار است در کافه‌های استانبول مورد استفاده قرار گیرند. 

***

«صبح، بعد از آمار و خواندن اسامی، از بند خارج می‌شویم و مورد بازرسی بدنی قرار می‌گیریم. ما را به کارگاه می‌برند. البته همین که از بند بیرون می‌روی و مشغول به کار می‌شوی، خوب است. پول که نمی‌دهند ولی یک وقت‌هایی عشق می‌دهند [مواد مخدر یا سیگار]. البته بعضی‌ها هم با پیمان‌کار زد و بند می‌کنند و برای فروش در بند هم عشق می‌گیرند. سرپرست کارگاه هم یکی از زندانی‌ها است که دستش برای برخورد با ما کاملا باز است. خبر داریم که هر تخته‌ نردی را که ما می‌سازیم، ۲۰ تومان می‌فروشند. توی همین منوچهری [منطقه‌ای در تهران] فروش می‌رود.» 

«شاهین» شش ماه از کل دوران حبس خود را به خاطر قمار به زندان محکوم شده ولی حالا کارش ساختن تخته ‌نرد برای قمارخانه‌های ترکیه است. او مثل صدها زندانی دیگر، تن به کارگری داده است تا روزگار زندانش بگذرد. به خوبی هم می‌داند نه دستمزدی در کار است و نه حتی کسی می‌داند بر آن تخته‌ای نرد می‌بازد که دسترنج او است. 

روسای سازمان زندان‌ها یکی پس از دیگری تغییر کرده‌ و همواره رسالت خود را توسعه اشتغال در زندان‌ عنوان کرده‌اند. اما در عمل آن‌چه اتفاق می‌افتد، بهره‌کشی رایگان از زندانیان در کارگاه و البته بالا بردن توان و بازدهی‌ آن‌ها با توزیع مواد مخدر است. 

تیپ یک فشافویه حدود شش هزار زندانی را در ۱۰ بند جای داده است. برخی از مددکاران اجتماعی معتقدند که غیرانسانی‌ترین شرایط زیست‌جمعی در ایران، همین تیپ است. بسیاری از قتل‌ها یا آزار زندانیان سیاسی در سال‌های اخیر هم در همین تیپ اتفاق افتاده‌اند. کریدور و کف‌خوابی و حتی پتوهایی که برای جای خواب روی کاسه‌های توالت پهن شده‌اند، بیان‌گر عمق شرایط غیرانسانی برای انسان‌ها در این زندان هستند؛ ۵۰۰ متر فضای یک بند با ۶۰۰ زندانی که در هم گم می‌شوند. 

بر سر نان خشک دولتی، گاه نزاع خونی اتفاق می‌افتد و هر هفته درگیری بین زندانیان روی می‌دهد. از دل همین شرایط غیرقابل تحمل است که زندانی حاضر می‌شود عاجزانه درخواست صدور رای اشتغال به کار کند و پای متنی انگشت بزند که رضایت‌نامه مرگ خوانده می‌شود. در این متن، زندانی با رضایت کامل تمامی حقوق مادی خود را به زندان واگذار می‌کند و متعهد می‌شود که در صورت هر نوع صدمه جسمی، اعم از قطع عضو و حتی مرگ در اثر سانحه کاری، از سازمان زندان‌ها و پیمان‌کارانش هیچ مطالبه‌ای نداشته باشد. 

تنها پس از گرفتن این تعهدنامه توسط اداره حفاظت و قاضی ناظر بر زندان است که او به کار گماشته می‌شود. شرایط بندها در تیپ یک زندان فشافویه شاید برای تن دادن به این تعهدنامه کافی باشد که زندانیان پای آن را امضا می‌کنند. این تعهدنامه، مجوزی برای استخدام زندانی به حساب می‌آید. کار در کارگاه چوب و تخته‌سازی نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

مناسبات کارگری در کارگاه زندان فشافویه که بر حیات زندانیان تاثیر می‌گذارد، بر پایه ارتباط‌ و رانت پیمان‌کاران با سازمان زندان‌ها استوار است؛ پیمان‌کارانی که به واسطه همین روابط‌‌‌شان با بدنه سازمان زندان‌ها، کارگاه‌های زندان را اجاره می‌کنند و از آن پس، مسوول بهره‌کشی از زندانیان می‌شوند. 

پیمان‌کار بخش چوب و تخته‌سازی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند که دسترنج زندانیان حتی به کافه‌های شهرهای توریستی ترکیه می‌رسد. 

در چنین شرایطی، هویت زندانی در آمار اداره اشتغال هم به عنوان جمعیت فعال ثبت می‌شود. 

یکی از زندانیان مالی تیپ یک فشافویه، آمارسازی را چنین برای «ایران‌وایر» روایت کرد: «صبح سر بند آمدند، مسوول اشتغال یک زندانی را فرستاده بود تا شماره کارت ۵۰ یا ۶۰ زندانی را بگیرد و لیست کند. من اسم ندادم. بعدتر که جویا شدم، فهمیدم که این‌ شماره‌ها را در سامانه وارد می‌کنند و سندسازی انجام می‌شود که فلان زندانی کار کرده است و حقوق هم دارد. حالا اسم ما را کلاهبردار گذاشته‌اند!» 

در زندان فشافویه، زندانی مهریه‌ای که با ۵۰ میلیون تومان آزاد می‌شود، برای چند سال به بیگاری گرفته خواهد شد. همین‌طور دزدی که برای تامین معیشت خانواده‌اش کیف‌قاپی کرده یا ابزار یک خودرو را به سرقت برده است، یک کارگر بدون مواجب خواهد بود که احتمالا بعد از آزادی، خصوصا اگر درگیر اعتیاد شود، باز هم به دزدی باز می‌گردد. 

دیگر بحث بر سر اشتغال و آموزش یا بهبود شرایط زندان نیست بلکه مساله معتاد کردن زندانیان، بیگاری کشیدن و نابود کردن چشم‌انداز آینده‌ آن‌ها است. معرق و منبت، ساخت عصا و چپق‌هایی با کنده‌کاری و قلم‌کاری شده، ساخته‌های زندانیان در کارگاه‌های چوب هستند؛ اثرهای هنری که مزدی برای آن دریافت نکرده‌اند. اما همین آثار در بازارهای تهران با قیمت‌های هنگفت به فروش می‌روند یا به کشورهای دیگر صادر می‌شوند. 

«میثم» یکی از زندانیان قدیمی است که از فروش کارهایش به زندانیان و زندان‌بان‌ها روزگار می‌گذراند. او به «ایران‌وایر» گفت: «صبح تا شب کار می‌کنم. ساخت یک عصا سه تا چهار ماه کار می‌برد. چوب به من نمی‌دهند. دو سال شده است که نامه زدم فلان چوب را بیاورند اما توجهی نمی‌کنند. حالا می‌دانم چند میلیون به فروش می‌رسد اما به ما هیچ دستمزدی نمی‌دهند. فوقش ۳۰۰ هزار تومان به کارت من بزنند. اگر دستمزدم را می‌دادند، با رد مال، چند ماهه از زندان خارج می‌شدم. اگر هم سرپیچی کنم و هرچه می‌خواهند نسازم، من را به حفاظت می‌برند و همین ابزارهای کار را هم از من می‌گیرند.» 

حالا اگر در کافه‌های توریستی استانبول یا ازمیر تخته‌ نردی جلوی‌ شما گذاشتند یا چپقی کنده‌کاری شده به دست گرفتید و یا ویترین‌های خانه‌های‌تان پر شدند از هنرهای ایرانی، در گوشه ذهن‌ خود این احتمال را بدهید که یک زندانی در بدترین شرایط نگه‌داری، روزها و ساعت‌ها بر سر آن عرق ریخته است بدون آن‌ که دستمزدی دریافت کند.

مطالب مرتبط:

روایت‌های زندان؛ افسر نگهبان یا مواد فروش و مامور شکنجه؟

روایت‌های زندان؛ افسران ابدی؛ بازداشت دو افسر نگهبان با اتهام حمل مواد مخدر

روایت‌های زندان؛ هنگام بازدید مسئولان از زندان چه می‌گذرد؟

روایت‌های زندان؛ در جست‌وجوی خواب از دست رفته

روایت‌های زندان؛ این‌جا قبرستان زنده‌ها است

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

ادای احترام سفیر روسیه به تدوین کننده قرارداد ترکمانچای خبرساز شد

۲۱ بهمن ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
ادای احترام سفیر روسیه به تدوین کننده قرارداد ترکمانچای خبرساز شد