شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. میهمان این برنامه، «دریا»، یک زن ترنس است و از تجربه زیسته خود در جامعه ایران و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات خانوادگی و اجتماعی برای رسیدن به خود حقیقیاش میگوید.
***
اعضای جامعه رنگینکمانی که در ایران زندگی میکنند، کمتر زمانی خاطرات و تجربیات شیرینی برای بازگو کردن دارند. زندگی در فضایی جنسیت زده و تهی از هر گونه اطلاعات و آموزش صحیح درباره موضوعات جنسی و جنسیتی برای افرادی که از این منظر مورد تبعیض قرار گرفته و به حاشیه رانده شدهاند، کار سادهای نیست؛ افرادی که گرایش جنسی و هویت جنسیتی آنها نه تنها پذیرفته شده نیست بلکه تبدیل به عاملی برای انگانگاری، بیمارپنداری و مجرم بودنشان شده است. در میان رنگارنگی این جامعه، تنها افراد ترنس در چارچوب تنگی که وجهه «شرعی» داشته است، تا حدودی پذیرفته شدهاند. این فضای پذیرش که معمولا خالی از درک است، در مواردی نه تنها به افراد ترنس کمک نمیکند بلکه آنها را در مسیری قرار میدهد که خواسته قلبیشان نیست اما برای زندگی در جامعهای که بر دوگانگی جنسی و جنسیتی زنانه و مردانه تاکید دارد، چاره دیگری ندارند.
شنیدن داستانها و تجربیات این افراد، هرچند در بسیاری از موارد تلخ و دردناک است اما نکات آموزندهای دارد که میتواند ما را در درک بهتر شرایط و مسایل و مشکلاتی که آنها در فضای خانوادگی، اجتماعی، پزشکی و قانونی جامعه دارند، یاری کند.
از سویی دیگر، ایجاد احساس همدلی و درد مشترک بین افرادی که تجربه زیسته مشابه دارند، به آنها کمک میکند تا باور کنند که تنها نیستند. تجربیات آنها میتواند با دیگر دوستان هماحساس خود مشترک یا متفاوت باشد و نکاتی که در زندگی هر یک از آنها وجود دارد، دیگری را در انتخاب مسیر درست و تصمیمات بهتر یاری کند.
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، «زن ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود. در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
«مرد ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده است و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
«دریا» از تجربه زیسته خود به عنوان یک زن ترنس میگوید: «از همان کودکی متوجه تفاوتهایم با دیگران بودم. دو برادرزاده داشتم که همسن و سال بودیم، با هم بزرگ شده بودیم و همیشه با هم وقت میگذراندیم و بازی میکردیم اما رفتارهای من با آنها بسیار تفاوت داشت. همه انتظار داشتند که مثل آنها پسرانه رفتار کنم. ولی من خودم را طور دیگری احساس میکردم. بازیهایمان با هم متفاوت بودند؛ حتی سلیقه لباس پوشیدنمان. از بچگی به زور لباسهای خواهرهایم را میپوشیدم. هرچه رفتهرفته سنم بیشترمیشد، این احساس زن بودن در من قویتر میشد اما میترسیدم که بیانش کنم. از خانوادهای که درکم نمیکردند و جامعه میترسیدم. در ابتدا فکر میکردم که همجنسگرا هستم اما بیشتر که تحقیق کردم، متوجه شدم یک ترنس هستم.
دوران مدرسه، دوران سختی بود. خیلی گوشهگیر و منزوی بودم و همه فکر میکردند که افسرده هستم. در سن بلوغ بودم و فشار زیادی که در مدرسه و در خانه از سوی خانواده احساس میکردم، خستهام کرده بود. دنبال یک راه فرار بودم؛ راهی که بتواند مرا از این شرایط نجات دهد. در اینترنت جستوجو میکردم. دقیقا نمیدانستم چه چیزی را باید جستوجو کنم، فقط مینوشتم پسرهایی که تمایلات و رفتارهای زنانه دارند. آنجا بود که با واژه ترنس آشنا شدم و فهمیدم که یک ترنس هستم.
به دور از چشم خانواده، پیش مشاور میرفتم. شهرستان زندگی میکردم و مجبور بودم برای مشاوره با روانشناس متخصص به تهران بروم. کمسن و سال بودم و برای اولین بار بود که به تنهایی به یک شهر بزرگ میرفتم. با شرایطی که داشتم، خیلی کار سختی بود. خلاصه خودم به تنهایی، دور از چشم خانواده، پیگیر کارهایم شدم تا مطمئن شوم که ترنس هستم. میدانستم وقتی به خانواده بگویم، شرایط برایم بسیار سختتر میشود و همینطور هم شد. از خانواده طرد و مجبور شدم که برای زندگی شهرستان محل سکونتم را برای همیشه ترک کنم و به تنهایی زندگی خود را بسازم. کارهای قانونی خود را دنبال و جراحی کنم.»
دریا با وجودی که روزهای سختی را پشت سر گذاشته اما حالا از زندگی خود خوشحال و راضی است. او میگوید حالا مشغول به کاری است که همیشه دوست داشته و شرایط برایش با گذشته خیلی متفاوت شده است. حالا هم در جامعه احساس راحتی بیشتری دارد. هویت قانونی دریا با هویت جنسیتی او منطبق و به عنوان یک زن در جامعه پذیرفته شده است و زندگی میکند. هرچند نبود خانواده و نداشتن حمایت آنها کار سادهای نیست.
او میگوید: «خانواده و نقش حمایتی آن بسیار اهمیت دارد. وقتی خانواده از فرد حمایت میکند، مشکلات زیادی از سر راه برداشته میشود. دوستانی دارم که همه شرایط لازم برای انجام جراحی و ترنزیشن را دارند اما تا به امروز این کار را انجام ندادهاند. همه سعی آنها این است که خانواده را با خودشان همراه کنند. من چنین شرایطی را نداشتم. هیچ یک از اعضای خانوادهام با من همراه نشدند و ارتباطم با همه آنها به طور کامل قطع شده است اما خوشحالم که توانستم به خواستهام برسم و خود حقیقیام را زندگی کنم. امروز از آنچه که هستم، خیلی خوشحال و راضیام.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر