close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

آیا مجازات اعدام زنای با محارم را کنترل کرده است

۱۴ خرداد ۱۳۹۴
مهرانگیز کار
خواندن در ۸ دقیقه
آیا مجازات اعدام زنای با محارم را کنترل کرده است

 

سیاست جزائی مسیر پر فراز و نشیبی در طول تاریخ پیموده و به دستاوردهائی رسیده که نمی توان آن دستاوردها را زیر پوشش دینداری و بومی گرائی انکار کرد. مجازات های خشونت بار در سیاست جزائی نوین که برگرفته از آن تجارب است، یا بکلی مورد تردید است یا برحسب فایده اجتماعی، در موارد خاص پیشنهاد می شود. این تصور که جامعه را می توان با مجازات های خشونت بار به سمت و سوی آرمان های اخلاقی هدایت کرد، دیری است بی اعتبار شده. علت آن است که جواب نداده و از نرخ جرم و جنایت نکاسته، به عکس بر آن افزوده است. یکی از مصادیق رایج در ایران که از نظر پنهان است، اما در حریم برخی خانه ها و در خصوصی ترین بخش از این حریم، تمام کرامت انسانی و اعتماد به نفس زنان را تهدید می کند، زنای با محارم است. ورود به این درد اجتماعی و شنیدن قصه دردمندانی که گاهی و به ندرت به یک دوست و مشاور اعتماد می کنند و راز دل می گویند، ورود به منجلابی است که زنانی در آن غرق شده و نفس های آخر را می کشند. با این درد اجتماعی از دوران پیش از انقلاب آشنا شده ام و در دوران انقلاب مشاهداتی داشته ام که نشان می دهد با افزایش جمعیت و با وجود خشونت های قانونی، درد عمیق تر و گسترده تر شده است. این دردی است که حتی اگر نظرسنجی و تحقیقات اجتماعی از سوی حکومت آزاد بود، نمی توانستیم آن را با آمار و منابع زنده و در دسترس گزارش دهیم. از این رو دردی است که اغلب قربانیان، آن را با خود به گور می برند و عموما برای این خاموشی و سکوت جانکاه، دلائل قابل فهمی دارند.

چرا قربانیان سکوت می کنند؟

مردان خانواده که به این حوزه از رفتار غیرانسانی وارد می شوند، از کودکی با لمس دائمی اندامهای دختر بچه ای که در خانواده معصومانه رشد می کند، او را به این تماس جسمی عادت می دهند، به اندازه ای که طفل اعتراض نمی کند. مرد خانواده می تواند پدر باشد یا برادر یا دائی و عمو و در همه حال فردی است که طفل در آغوش او احساس امنیت می کند. تا زمانی که دختر بچه به بلوغ نرسیده و از مناسبات جنسی زن و مرد بی خبر است، زندگی اش با وجود همزیستی با این مرد، طبیعی است. در این سالها آن مرد از محدوده ملامسه به رابطه کامل جنسی رسیده است. کودک از هنگامی که زبان باز کرده، با تهدید و تشویق آن مرد مواجه شده و یاد گرفته که از این رابطه با احدی سخن نگوید تا از محبت ها و هدایای او محروم نشود.

بلوغ این دختر و رسیدن به این آگاهی که از بدو زندگی مورد سوء استفاده جنسی بوده، آتش به جانش می زند. از آن پس امتناع می کند. چوب تهدید بالای سرش جدی می شود. مرد به او می گوید اگر تن ندهی و راز را فاش کنی انکار خواهم کرد و می گویم جای دیگری باکرگی از دست داده ای. دختر نوجوان باز هم از ترس تسلیم می شود یا پریشان احوال از خانه می گریزد و برچسب "دخترفراری" می خورد. قربانی در صورتی که موفق به ورود به دانشگاه هم بشود، زیر بار سنگین خاطرات کودکی و نوجوانی نمی تواند روان زخم خورده اش را التیام بخشیده و با زندگی مستقل خود با سلامت روان آشتی کند. مشتری دائمی مطب روانشناسان و مشاوران می شود. زیر قرص های افسردگی روزگار می گذراند. و در بسیاری نمونه ها خودکشی می کند. از خود پیامی بر جا نمی گذارد که چرا خودکشی را انتخاب کرده است؟

در این ماجراها که اغلب کتمان می شود، قوانین خشونت بار که برای زنای با محارم مجازات "اعدام" در نظر گرفته، نه تنها به قربانی کمک نمی رساند، بلکه از این که راه دادخواهی پیش بگیرد، گریزانش می کند. این قربانیان در منتهای نفرت از مرد خانواده که آنها را ابزار جنسی خود قرار داده است، حاضر نمی شوند مرتکب را تا پای چوبه دار ببرند و نفرت خود را علنی کنند. مجازات اعدام برای ورود قربانی به مراحل دادخواهی، منفی عمل می کند. در این راه گام برنمی دارند و مرگ تدریجی زیر فشار افسردگی یا خودکشی را ترجیح می دهند. نظر به این که در جامعه ایران، حکومت و مردم، هردو دوست دارند از در انکار درآیند و گزارشگر این گونه مناسبات نشوند، زنای با محارم تا جائی که شنونده دردهای آنها هستیم، رو به رشد است. نابسامانی های اقتصادی، اجبار افراد خانواده برای خواب شبانه در یک اطاق و کنترل های حکومتی بر روابط خارج از محیط خانه، رشد زنای با محارم را توضیح می دهد. به علاوه شدت "تابو" بودن آن که از هرگونه همکاری قربانی با مشاور و وکیل و بزرگترهای خانواده جلوگیری می کند، عامل رشد آن می شود.

نقش برخی مادران در این ماجراها تا حدودی مبهم و گاهی به شدت نگران کننده است. از برخی قربانیان شنیده ایم که نقش مادر را منفی اعلام می کنند. معتقدند مادرشان حاضر بوده دخترش بمیرد، ولی این راز فاش نشود که پدر یا برادر یا دائی و عمو بر او دست درازی کرده اند. برخی که به هر دلیل نتوانسته اند مثلا علت خودکشی دخترشان را نزد در و همسایه مخفی نگاهدارند، به سرعت نقل مکان کرده و به شهر و دیار دیگری گریخته اند. افشای این گونه رازها از نگاه افراد خانواده که مادر رکن آن است، تمام آبرو و احترام کل خانواده را بر باد می دهد و تنها دامان مرتکب را نمی گیرد.  

دختری از جمع قربانیان می گفت: وقتی به پدرم هشدار دادم که راز را بر ملا خواهم کرد، از فردای آن روز همه جا پر کرد که من دختر سبکسر و چل و بی عقلی هستم و سخنان نسنجیده فراوان می گویم و اساسا همین گونه زاده شده ام. مادرم که پیش تر موضوع را با او در میان گذاشته بودم، در برابر این درجه از وقاحت پدر سکوت کرد و با سکوت مادر، دروغ های پدر در خانواده پذیرفته شد و من تبدیل به غریبه ای شدم که مدافعی در خانواده نداشتم. رفتم زیر قرص های با دوز بالای افسردگی و هر روز را به امید آن که شجاعت خودکشی پیدا کنم به شام می رسانم. پدرم هم خوش و خرم ریاست خانواده را به عهده دارد و همه را امر به معروف و نهی از منکر می کند و زیر لب انواع دعاها را برای دور شدن شیطان از حریم خانه پاکیزه اش پچ پچ می کند. در این فضا اساسا زندگی معنائی دارد؟ کجا بروم؟

نمونه هائی مثل یک زن افغان که اخیرا پدر خودش را پدر دو فرزند خردسالش به دادگاه معرفی کرد و مجازات اعدام پدر در مرحله صدور است، انگیزه نگارش این یادداشت است. زن افغان در وضعیتی قرار گرفته که دیگر چیزی به نام آبرو برایش باقی نمانده تا به عاقبت کار فکر کند. این زن به حدی ترسان است که دعا می کند با توجه به این که با آزمایش DNA ادعایش ثابت شده، هرچه زودتر پدرش را بالای چوبه اعدام ببیند. وی از آن می ترسد که پدر زنده بماند و دست از سرش برندارد. این پرونده نمونه کم نظیر زنای با محارم است که پدر متجاوز حتی برای پیشگیری بارداری دخترش اندیشه نکرده است. دیگر نمونه ها در کشورهائی با ویژگیهای ایران و افغانستان، زیرکانه اتفاق می افتد و تا ابد پنهان می ماند.

آیا برای مهار یک چنین ظلم فاحش به دختران در زندگی خانگی، نمی شود شبکه سازی کرد و به گونه ای که قربانیان اعتماد کنند، موجبات رهائی و جداسازی آنها را فراهم ساخت؟  واضح است در جست و جو برای راه حل نباید به چوبه دار امید بست. مجازات اعدام باعث شده تا قربانیان از طرح شکایت بگریزند. از طرف دیگر ترس از به آبروئی خانواده، زبان آنها را بسته است. از آن بیش سکوت مادر بر فاجعه افزوده است. چگونه می شود با وجود این همه مانع به فریاد قربانیان رسید؟ زنای با محارم خاص ایران و جوامع بسته و مسلمان نیست. تفاوت در این است که در جوامع غربی دسترسی کودکان به پلیس خاص این جرائم زیاد است و کودکان و نوجوانان در معرض سوء استفاده جنسی در خانواده و محیط آموزشی، نسبت به شبکه های حمایتی و پلیس همکار با آنها اعتماد دارند. به علاوه اگر مجازاتی هست که هست، در حد اعدام نیست تا قربانی حاضر بشود ظلم را بپذیرد یا خودش را بکشد، اما وارد شکایتی نشود که به اعدام پدر یا برادر و دیگران بینجامد.

در هر حال باید به این وجه زشت از سوء استفاده جنسی در برخی خانواده ها همه جانبه نگریست و برای آن به نحوی که قربانی فنا نشود و خانواده ای آبرو از دست ندهد فکری کرد.  کنترل دردهای اجتماعی از این دست آسان نیست، غیرممکن هم نیست. ایران جامعه ای است که زنان تحصیلکرده در رشته های روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره خانواده و مددکار اجتماعی و رشته های مشابه در آن بسیار است. شبکه سازی به یاری آنها برای کنترل زنای با محارم بدون تکیه بر مجازات اعدام، آینده ساز است. به علاوه زنان حساس نسبت به این فاجعه و شاید زنان زیان دیده از آن، می توانند این شبکه را غنی کنند. اعتمادسازی و رازداری مهمترین ویژگی است که افراد متصل به این شبکه اگر از آن بهره مند باشند، فاجعه به افسردگی و خودکشی منجر نمی شود. زنانی را می شناسم که به همت شخصی توانسته اند خود را از این بار سنگین نجات دهند و در جلای وطن و مهاجرت، از خود افسرده شان، دیگری سالم و توانمندی ساخته اند و هم اکنون در شبکه های کمک رسانی خارج از کشور کار می کنند. چرا درون ایران این امکانات و تسهیلات ایجاد نمی شود تا خادمان به این قربانیان هم کسب درآمد کنند، هم زخم ها را مرهم نهند.  کارآفرینی به کارمندی و کارگری محدود نمی شود. آن جامعه به کارآفرینی در حوزه های پردرد اجتماعی نیاز مبرم دارد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

korosh
۱۴ خرداد ۱۳۹۴

salam mojazate edam ashade mojazat ast shaiad beshavad ba ` tarfandhaee masaln inke dokhol anjam nashode va dar hade azare jensi bode va rabete na mashroee dar kar bode az ie taraf be ghorbani komak kard az ie taraf be edame monjar nashod a az ie tarafe dige be noee aberoie tarafein ro raiat kard va az ie taraf tar s az ashade mojazat ro az bein nabord
... بیشتر

agentofchange
۵ بهمن ۱۳۹۴

«روانزخم و بهبودی» ترجمه فارسی کتاب مشهور Trauma& Recovery اثر جودیث لویس هرمان است. ترجمه این کتاب در سال 2016 به بازارعرضه شده است.
”یکی از مهمترین آثار روانپزشکی منتشر شده از زمان فروید تا به حال .“ نیویورک تایمز
"این کتاب به روشنی، دقیق و زیبا مستند شده است. دنیای رزمندگان، اسرای جنگ، زنان ضرب و ش تم شده و قربانیان تجاوز محارم را به هم می­رساند. هِرمان تحلیلی قانع­ کننده از روانزخم و روند بهبودی را ارائه می دهد." لورا دیویس، نویسنده کتاب شجاعت برای شفا
قابل خرید در سراسر دنیا:
https://www.createspace.com/5866256
و یا از:
http://www.amazon.com/gp/product/1519292554?keywords=trauma+and+recovery+kaveh
زمانی که «روانزخم و بهبودی» برای اوّلین بار در سال 1992 انتشار یافت، به عنوان یک کار پیشگام و نوآورانه مورد ستایش قرار گرفت. از آن زمان، کتاب هِرمان شیوه ی فکر کردن را در مورد درمان روانزخم ها و قربانیان روانزخم دگرگون کرده است. «روانزخم و بهبودی» سطح جدیدی از ادراک نسبت به مجموعه ای مشکلات را به میان آورد که معمولاً شخصی در نظر گرفته می شد. هرمان تحقیقات پیشگامانه ی خود را در زمینه ی خشونت خانگی و همچنین در حوزه ی گسترده ی سربازان جنگ گسترش می دهد تا شباهت های بین روانزخم های شخصی مانند تجاوز و روانزخم های عمومی مانند جنگ را نشان دهد. این کتاب تجربه های فردی را در قاب سیاسی گسترده تری قرار می دهد، با این استدلال که آسیب های روانی را تنها می توان در یک زمینه ی اجتماعی درک کرد.
این کتاب به رزمندگان، اسرای جنگ و همچنین زنان ضرب و شتم شده، بازماندگان سوءاستفاده در دوران کودکی و قربانیان استثمار جنسی کمک می کند تا قدم در راه شفای روحی بگذارند، ازاحساس اینکه تنهایند رها شوند، دوباره توانمند گردند، و حس اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.
برای اطلاعات بیشتری درباره­ ی کتاب می­توانید به صفحه فیسبووکی آن مراجعه کنید: https://www.facebook.com/TraumaAndRecovery

https://sites.google.com/site/kbevraniwebpage/home/book
... بیشتر

بلاگ

موضوع انشا: چرا باید مرقد امام مجلل و باشکوه ساخته شود؟

۱۴ خرداد ۱۳۹۴
شراگیم زند
خواندن در ۳ دقیقه
موضوع انشا: چرا باید مرقد امام مجلل و باشکوه ساخته شود؟