close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اقتصاد کلان فکر و رواج اندیشه

۱۶ تیر ۱۳۹۶
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
اقتصاد کلان فکر و رواج اندیشه


بخش دوم
گفتوگو با حمید مهدیزاده
محمد تنگستانی

در بخش اول این گفتوگو حمید مهدیزاده مدیر انتشارات فروغ در شهر کلن آلمان از نحوه سانسور کتاب در اوائل انقلاب اسلامی و نقش افرادی مانند اسحاقجهانگیری، معاول اول ریاست جمهوری ایران، حسن روحانی گفت:
«
در آنزمان انجمن اسلامی دانشگاه کرمان که از قضا تعدادی از مسئولین فعلی حکومت اسلامی از جمله معاون رئیس جمهور فعلی، آقای اسحاق جهانگیری هماز اعضای اصلی آن بودند. به شیوههای مختلف با برگزاری نمایشگاه کتاب ما مخالفت میکردند و یک روز در اقدامی کمسابقه دست به بسیج مردم شهر زدند و در یورشی ناگهانی تمام کتابهای ما را جمع کردند و در وسط زمین بسکتبال دانشگاه روی هم ریخته و به آتش کشیدند. صحنهای ناباورانه و دردناک بود. کسانی که دم از آزادی و برابری و... میزدند چندهزار جلد کتاب مختلف را روی هم ریختند و به آتش کشیدند. ما و چند صد دانشجویی که شاهد این اتفاق بودند در خشم و بهتزدگی ماندیم. طبعا قبل از آن با کشمکش فراوان و ضرب و شتم همه ما توانستند کتابها را از روی میزها و قفسهها جمعآوری کنند. آنها با این اقدام از فعالیت ما جلوگیری کردند.»  در دومین بخش از این گفتوگو، آقای مهدی‌زاده در تعریف خودسانسوری میگوید:
_ ناشران و نویسندگان نمیتوانند بیکار باشند، باید کار کنند، دولت جمهوری اسلامی هم که نمیگذارد راحت بنویسند و چاپ کنند. تعداد کمی هستند که ترجیح میدهند کار نکنند تا اینکه به سانسور تن بدهند. برخی که تعدادشان هم کم نیست باید کار کنند، در نتیجه به آن قوانین تن میدهند. 

شبکههای اجتماعی در دنیای امروز اهمیت زیادی دارند. گستردگی شبکههای اجتماعی و عمومی شدن کتابهای الکترونیک و pdf آیا در دور زدن سانسور موثر هستند؟
ـ بخشی از فعالیتها در شبکههای اجتماعی حول محور ادبیات است. اما عمده اتفاقات و فعالیتها در شبکههای اجتماعی انتقال اخبار و به اشتراک گذاشتن اتفاقات اجتماعی است. فعالین شبکههای اجتماعی تلاش میکنند به واسطه این امکان اخبار درست و سانسور نشده را بدون واسطه سیستمهای نظارتی و دولتی با هم به اشتراک بگذارند. بخش کمی از مخاطبین ادبیات که اغلب آنها نسل جوان هستند با کتاب‌هایی که به صورت الکترونیک عرضه میشوند، ارتباط برقرار کردهاند. خوشبختانه در عرضه الکترونیک کتاب، سانسور دولتی کمتر وجود دارد. دولت در عرضه کتاب به شکل سنتی، یعنی چاپ میتواند اعمال نفوذ و قدرت نمایی کند. شاید یکی از دلیلهایی که تیراژ کتاب در سالهای گذشته پایین آمده است همین باشد که نسل فعال و جوان ما نمیخواهد تن به سانسور بدهد. هم آثارشان را الکترونیک عرضه میکنند و هم خود مخاطب کتابهای الکترونیک سانسور نشده هستند. من نگران پایین آمدن تیراژ کتاب‌‌های چاپی نیستم. در آلمان هم کتابفروشان و ناشران آلمانی از پایین آمدن تیراژ کتابها میگویند. درست است که صنعت نشر کتاب سنتی کمرونق شده است اما این نباید سبب دلسردی باشد. دنیا در حال دگرگونی و انقلابی در صنعت نشر و چاپ است. اینترنت در حال ساخت فضاهای جدید معالعاتی است. دو دهه پیش کسی تصور نمیکرد کتاب به شکل الکترونیک عرضه شود. 

برخی براین باورند که سانسور کتاب، یکی از علتهای عدم استقبال مخاطب و در نهایت پایین آمدن تیراژ کتابدر ایران است.
ـ علت پایین آمدن تیراژ کتاب‌‌های چاپی فارسی فقط سانسور  نیست. سانسور بخش مهمی از دلسرد شدن مخاطب نسبت به آثار منتشر شده است، اما همه ماجرا نیست. کتاب‌‌های الکترونیک و ایبوکها در حال دگرگونی جهان مطالعه هستند. در اروپا، دولتها سانسور و نظارتی بر آثار منتشر شده ندارند، اما ما شاهد پایین آمدن تیراژ کتابها هستیم. این اتفاقی جهانی است. 

اغلب نویسندگان ایرانی با سانسور مخالفاند. اما در نهایت آثارشان را برای انتشار به تیغ سانسور میسپارند در حالی که ناشران مستقل، بیرون از ایران بدون نظارت دولت و سانسور فعالیت میکنند. در گفتوگوهایی که با برخی از این نویسندگان داشتهام، مشکل آنها و عدم همکاریشان با ناشران مستقل خارج از کشور عدم اعتماد به نحوه پخش، پایین بودن کیفیت اجرایی و چاپ آثار در خارج از کشور بوده است. چرا مولفین به ناشران مستقل اعتماد ندارند و شما برای جلب اعتماد مولفین چه تلاشی کردهاید؟
ـ ممکن است در آینده این همکاری شکل بهتری به خود بگیرد. اما موضوع این است که وقتی کسی در ایران و در جامعه‌  هشتاد میلیونی زندگی می‌کند، برای من روشن نیست که  کتابش را بفرستد در اروپایی که  چند میلیون ایرانی وجود دارند منتشر کند. چرا که سوال مهم این است کتاب چگونه بعد از انتشار به ایران برسد. ارسال کتاب‌هایی که ما به شکل سنتی منتشر می‌کنیم به ایران کار ساده و راحتی نیست، شاید به همین دلیل باشد که شما به عنوان نویسنده و روزنامه‌نگار محوریت گفت‌وگو و فکرتان را در ایران‌وایر به کتاب‌های الکترونیک اخصاص داده‌اید و من به عنوان ناشر با انتشار و گستردگی این کتاب‌‌ها موافق‌ام. در حال حاضر نویسنده ایرانی انگیزه قوی و محکمی برای ارسال و انتشار کتابش در خارج کشور ندارد، مگر مخالفت با سانسور باشد. خوب وقتی نویسنده می‌تواند کتابش‌ را بدون سانسور به صورت الکترونیک در ایران به واسطه شبکه‌ها و سایت‌ها منتشر و عرضه کند. چه نیازی به من ناشر دارد؟ در فرهنگ ما موضوع اقتصادی هنری، چیزی که شما برآن تاکید دارد نهادینه نشده است. 
گاهی هم موضوع و پردازش داستان برای ناشر در بیرون از ایران جذابیت ندارد. ناشر به عنوان یک بنگاه اقتصادی در عرصه چاپ، به سلیقه مخاطب نگاه می‌کند، برفرض فلان نویسنده که داستان‌نویس خوبی‌ است، به فلان موضوع در کتابی پرداخته اما آن موضوع برای مخاطب من که در اروپا زندگی می‌کند اهمیت ندارد و آن موضوع برایش دغدغه نیست. در نتیجه چرا من باید آن را منتشر کنم وقتی مخاطب آن موضوع در ایران است و من امکان پخش آن کتاب در ایران را ندارم؟ این نکات ظریف، اما مهم هستند و قابل تامل. مگر اینکه این دسته از کتاب‌ها را، ما به صورت الکترونیک منتشر کنیم و مخصوص مخاطب داخل ایران باشند که تازه آن موقع ما با مشکل نحوه فروش رو‌به‌رو هستیم. ایران سیستم بانکی درستی ندارد. اگر هم قرار باشد به صورت رایگان عرضه شود، اقتصاد هنر چه می‌شود؟ اقتصاد ناشر و مولف چه می‌شود؟ محوریت نمایشگاه‌های کتابی که در اروپا برگزار می‌شود برای تجارت کلان بین تولیدکنندگان فکر و اندیشه است. یک نویسنده اثری را تولید کرده است، ناشر براساس سیاست‌های خود با مولف قرارداد تجاری می‌بندد و هر دو به سودی اقتصادی می‌رسند. در حالی که در نمایشگاه کتاب تهران فقط کتاب فروخته می شود. کتاب‌ها با ۲۰ درصد و ۳۰ درصد تخفیف به فروش می‌رسند نمایشگاه کتاب تهران فروشگاه بزرگی است. آنجا کسی به اقتصاد کلان تولیدات فکری اهمیت نمی‌دهد. در اقتصاد کلان فکر، اندیشه رواج پیدا می‌کند. خود شما، اگر رسانه‌تان شما را از لحاظ مالی تامین نکند، آیا حاضر به تهیه و عرضه این همه گفت‌وگو در حوزه سانسور و خودسانسوری هستید؟ 

قاعدتا تاکنون خودسانسوری داشته اید. تمایل دارید یک نمونه از خودسانسوریهایتان را همرسانی کنید؟
ـ در عرضه نشر، فکر نمی‌کنم کاری به دست ما رسیده باشد و آن را به خاطر محافظه‌کاری سانسور کرده باشیم و بگوییم نه منتشر نمی‌‌کنیم. دلیلی ندارد، من یک ناشرم و وظیفه من جدا از ملاحظه‌های اقتصادی، عرضه افکار و نگاه‌های مختلف است. سانسور در صنعت نشر جهان جایگاهی ندارد. شاید خود نویسندگان به دلیل مشکلات فرهنگی و عادت‌های فرهنگی، خودسانسوری داشته باشند اما من به عنوان ناشر نه نداشته‌ام.

 

برای خواندن بخش اول این گفت‌وگو کلیک کنید

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

آغاز بیانیه نویسی کی روش؛ این بار اسدی جادوگر شد

۱۶ تیر ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۴ دقیقه
آغاز بیانیه نویسی کی روش؛ این بار اسدی جادوگر شد