close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

"برای این که من شاپی هستم..."

۶ شهریور ۱۳۹۳
محمد عبدی
خواندن در ۵ دقیقه
"برای این که من شاپی هستم..."

"استند آپ کمدی" یا شوهای کمدی تک نفره که در آن هنرمند رو با مخاطب داخل تالار حرف می زند و شوخی های مختلفی را تعریف می کند، در بریتانیا طرفداران زیادی دارد و عجیب این که دو تا از معروف ترین همه آنها ایرانی هستند: شاپی(شاپرک) خرسندی و امید جلیلی.

شاپی پس از یک وقفه یک ساله، باز به جشنواره ادینبورگ بازگشت؛ با اجرایی به نام " برای این که من شاپی هستم...." که در بیست و سه شب اجرا، هربار با سالن های پر روبرو شد.

شاپی دختر هادی خرسندی که در بریتانیا بزرگ شده، همه شوهایش را به زبان انگلیسی اجرا می کند اما مساله ایرانی بودن بخش اصلی اجرای او را در برمی گیرد و شوخی ها و داستان های زیادی را در این باره برای مخاطبش روایت می کند. 

چه در اجرای تازه در ادینبورگ و چه اجراهای قبلی، شاپی از ویژگی ای سود می جوید که در هنرهای نمایشی بسیار اهمیت دارد: توانایی استفاده از انرژی اطراف بر روی صحنه برای جذب مخاطب. در واقع جذب مخاطب مهمترین نکته در کار یک کمدین است که می تواند موفقیت یا عدم موفقیت یک اجرا را رقم بزند. شاپی با ترکیبی از حس های زنانه و رفتار دوست داشتنی با تقلید رفتارهای مردانه موفق می شود حضور قوی و مسلط خود را گوشزد کند. حتی زمانی که تظاهر می کند جمله اش را فراموش کرده یا این حرفی را که دارد ادا می کند نباید می گفت، در حال نوعی زنده کردن ارتباط اش است با تماشاگر.

اما مهمترین دلیل موفقیت شاپی - و وجه تمایزش با اجراهای مثلاً امید جلیلی- شخصی بودن شوخی های اوست. شاپی در تمام شوخی ها به شدت به خودش و خانواده اش و دوستانش رجوع می کند و پایه و اساس شوخی ها را در برخوردهای روزمره اش با آنها جست و جو می کند. او درباره پدر و برادر و دوستانش از هر نوع تعارف پرهیز دارد و آنها را با قید نام مورد اشاره قرار می دهد. در واقع نقطه قوت کار شاپی را باید در همین نکته جست و جو کرد: شکستن مرزها و قائل نشدن حد و مرز برای شوخی. او از خودش شروع می کند و تندترین شوخی ها را با خودش و خانواده اش دارد. مثلاً در اجرایی در ادینبورگ در حالی که بچه دار بود با اشاره به شکمش گفت:«شوهرم دلش خوشه که پدر این بچه است!»

یا این بار اجرایش را با شوخی درباره بچه هایش آغاز می کند. اولین جملات او در این باره است که او بچه یک ساله ای دارد که الان او را در اتوموبیل اش که کنار تالار پارک شده، تنها گذاشته تا این اجرا را تمام کند( که در عین حال شوخی با زنی بریتانیایی است که به تازگی نوزاد خود را برای خرید رفتن در داخل اتوموبیل رها کرده بود).

شاپی خیلی زود شوخی با بچه اش را به مسائل اجتماعی و سیاسی و طبقاتی ربط می دهد و می گوید که او را به مدرسه خصوصی نخواهد فرستاد چون "ارزش های سوسیالیستی حساب بانکی" اش این اجازه را به او نمی دهد!

شوخی با برادرش برخی از جذاب ترین شوخی های این اجرا را شکل می دهد. همین طور داستان هایی که از نصیحت های پدرش تعریف می کند:« یک بار در اوایل کارم بخاطر بخشی از یک اجرا و چیزی که گفته بودم مورد حمله واقع شدم. با قیافه ای گریان به پدرم گفتم ببین چقدر تو ایمیل ها به من حمله کرده اند! گفت چند تا ایمیل گرفتی؟ گفتم بیست تا. گفت نه دختر تو تو کارت چیزی نمی شی! گفتم یعنی چی؟ گفت هر وقت هزاران ایمیل فحش گرفتی اون وقت موفقی! در مخالفت با من هزاران نفر در اول انقلاب به خیابان آمدند و خواستار اعدام من بودند،هر وقت خواستار اعدام تو هم شدند یا ایمیل تهدید به مرگ گرفتی، اون وقته که موفقی!» [نقل به مضمون]

شاپی رابطه اش با پدرش را هم دستمایه شوخی ها و طنزهای متفاوتی می کند. از طرفی مفهوم مهاجرت و مهاجر بودن را از خلل این رابطه شرح می دهد و داستان های زیادی از نوجوانی و عکس العمل های دیگران درباره خارجی بودن آنها روایت می کند و از طرف دیگر فرصت می یابد تا درباره جامعه ای که در آن زندگی می کند حرف بزند.  

شاپی از اشتباهات خودش هم می گوید، اما باز با زبانی طنز. او روایت می کند که چطور خانمی از میان تماشاگران از شوخی او رنجیده و سالن را ترک کرده و با فرستادن ایمیل گفته است که دختر او ترنسکشوال است و این قضیه شوخی ندارد. بعدتر هم انجمن آنها به این نوع شوخی های شاپی اعتراض کرده اند. هرچند شاپی این داستان را با نوعی شرم تعریف می کند اما در عین حال ابایی ندارد که شوخی را در اشکال دیگری ادامه دهد. کماکان او مرزی برای شوخی قائل نیست؛ هر چند می داند که ممکن است گاه اشتباه کند و کسی آزرده شود. 
شوخی با تماشاگران هم بخش مهمی از کار است. او به واکنش های تماشاگران عکس العمل نشان می دهد و مثلاً اگر تماشاگری خنده طولانی تری داشته باشد آن را دستمایه شوخی های تازه ای می کند. 

در وجه جدی تر شوخی های شاپی، مساله نژادپرستی به موضوع اصلی اجرای او بدل می شود. شاپی با طنز از اتفاقاتی که طی سال ها از کودکی تا به امروز در بریتانیا تجربه کرده حرف می زند و در واقع "خارجی بودن" مهمترین مایه شوخی های او در اجراهای قبلی و این اجرای تازه است:« دوست ایرانی ام می گفت چند تا بچه بزرگ تر نیجریه ای در لندن در مدرسه دخترم رو اذیت کرده بودند. رفتم و اعتراض کردم و بعد که والدین نیجریه ای آنها آمدند به آنها گفتم: ما غریب و بیچاره افتادیم تو کشور شما، این انصافه!»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

ارزیابی یکساله تذکرهای آیت الله خامنه ای به دولت روحانی

۶ شهریور ۱۳۹۳
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۶ دقیقه
ارزیابی یکساله تذکرهای آیت الله خامنه ای به دولت روحانی