close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
اقتصاد

فرهنگ تجاوز در کسب و کار

۲۲ آبان ۱۳۹۳
بهروز مینا
خواندن در ۵ دقیقه
فرهنگ تجاوز در کسب و کار

رضا در سال های دهه شصت دوران دبیرستان را در تهران می گذراند. یک روز سر کلاس معارف معلم درس که مربی پرورشی مدرسه هم بود درباره محاکمه کسی صحبت کرده بود که به یک زن در آمریکا تجاوز کرده بود. در این داستان متجاوز پستچی بود که وقتی برای تحویل نامه به منزل قربانی رفته بود با دیدن او که لباس شنا به تن داشته عنان از کف داده بود. در ادامه تعریف این داستان معلم رضا به او و نزدیک به 40 دانش آموز پسر گفته بود: «هیات منصفه او را تبرئه کرد و گفت اگر شما جای او بودید چه می کردید.»

از بدو تاسیس نظام جمهوری اسلامی حامیان حکومت با پیوند زدن پوشش زنان به مفاهیمی چون تبرج و جلب توجه و نگاه های شهوانی چنین تبلیغ کردند که زنانی که از پوشش کمتر از چادر برخودارند یا پوشش آنها متفاوت از تعریف رسمی حاکمیت است در واقع از مردان برای تجاوز به خود دعوت می کنند. در سال های دانشگاه رضا که مدتی در انجمن اسلامی آن سال ها فعال بود، بارها از سایر اعضا شنیده بود که با تشریح دقیق آرایش دختران همکلاسیش نتیجه می گرفتند: «طرف بدجوری مرد می خواد.» برای حامیان جمهوری اسلامی تجاوز به زنانی که آنها را بدحجاب می دانستند، روا بود.

در یکی از مهمترین پرونده های تجاوز که در تاریخ قضایی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد در سال 1382 یک دندانپزشک عراقی الاصل متهم به تجاوز به 75 زن از میان بیماران مراجعه کننده به درمانگاهش شد. او که از صحنه های تجاوز فیلم تهیه می کرد بعدا در دادگاه اعلام کرد که زنان به میل خود تسلیم او می شدند. قضات دادگاه در نهایت با این استدلال که قربانیان برای فرار از دست او تلاش کافی به عمل نیاورده بودند، او را از اتهام به تجاوز به عنف تبرئه کرد.

این واقعیت که قربانیان تحت تاثیر داروی بیحسی نمی توانسته اند کار زیادی برای دفاع از خود بکنند مورد پذیرش دادگاه قرار نگرفت. از میان 75 قربانی تنها سه زن پیگیر شکایت خود شدند و در نهایت بعد از هشت سال کش و قوس و تغییر اتهامات در سال 1391 اعلام شد که او به 18 سال حبس و تبعيد، شلاق و محروميت از فعاليت دندانپزشکي محکوم شد. با اینحال هیچ خبری از اجرای این حکم در دست نیست.

سی و شش سال محکوم دانستن زنان در پرونده های تجاوز به عنف این روزها بخشی از فرهنگ مراودات اجتماعی در ایران شده و فضای کسب و کار را تحت تاثیر قرار داده است. علی یک فعال اجتماعی به ایران وایر می گوید: «الان وضع به جایی رسیده است که مردم در همه موارد قربانی را مجرم اصلی می دانند.» به نظر او حاکمیت با موفقیت توانسته است به مردم بفهماند که همه جرائم یکسان نیستند و با داشتن توجیه شرعی تقریبا هر کاری می توان کرد. او می گوید: «در دادگاه همین که قاضی می فهمد وضع مالباخته خوب یا حتی متوسط بوده است بلافاصله او را مسوول می داند.»

برای خیلی از افراد جامعه خوب بودن وضع یعنی اینکه دزدی از این فرد اشکالی ندارد. این مطلب مورد تایید ناصر یک وکیل باسابقه دادگستری است: «از یکی از موکلین من، ملکی را در دهه شصت مصادره کردند، یازده سال طول کشید تا دادگاه حکم به بازگرداندن ملک داد در این فاصله یک سازمان دولتی ملک را به محل ستاد خود تبدیل کرده بود و در نهایت با پرداخت کسری از ارزش روز ملک به اقساط پرونده خاتمه پیدا کرد.»

دادگاه های ایران با انبوهی از پرونده های مالی روبرو هستند که حتی رسیدگی به آنها به معنای بازگرداندن دارایی مالباختگان نیست. از سوی دیگر در فضای کسب و کار ایران  ارتکاب جرم دیگر علنی شده است. ناصر می گوید: «درست است که خیلی کارها جرم هستند ولی آنکه مرتکب آنها می شود می داند که احتمال تعقیب و مجازاتش تقریبا صفر است.»  زمانی که فرهنگ قربانیان را مقصر اصلی می داند، مرتکبین جرائم همیشه راه فراری دارند.

در اکثر دادگاه ها و نهادها، این واقعیت که یک کارآفرین بدنبال سود بوده، اولین دلیل مجرمیت اوست. علی می گوید: «خیلی از اوقات اینکه دنبال کسب و کار رفته ای، یعنی اینکه تو می خواستی بخوری ولی خورده شدی، پس نباید اعتراض کنی.» به گفته او، بسیاری از بنگاه ها و دفاتر بازرگانی این روزها محل جلسه آدم هایی هستند که دنبال «اسکل کردن» یا «مالوندن» به رقبا و طعمه های احتمالی هستند. جرایمی مانند جعل، افترا و دسیسه برای کسب اموال نامشروع هر ساعت در بازار تهران روی می دهند. ناصر می گوید: «مردم متوجه نیستند ولی  دستگاه قضا در کشور ما دیگر بدنبال حمایت و جبران زیان قربانی نیست.»

سرانجام همه این رفتارها هم به این ختم شده که گروهی که هر روز حضورشان در شبکه های اجتماعی و رسانه های سراسری پررنگ تر می شود، همیشه در حال توجیه رفتار متجاوزان و مجرمان هستند. علی که برخی از اظهارنظرهای ایشان را خوانده است می گوید: «دردآور است که می بینی خیلی آدم ها طوری حرف می زنند انگار در دنیای واقعیت تنها دو عامل وجود دارد: قدرت و غریزه.» هر کاری که برای حفظ اولی و به بهانه دومی مجاز است. او اضافه می کند: «برای این آدم ها، قربانی فقط یک خلافکار یا بدکاره دیگر است که بدشانسی آورده است.»

رضا که این روزها به تدریس دوره های مدیریتی مشغول است هنوز می کوشد به آینده کسب و کار در ایران خوش بین باشد. او سر کلاس هایی حاضر می شود که دهها دانشجو مشتاقانه می خواهند یادبگیرند چطور کسب و کار خود را شروع کنند. او امیدوار است که این افراد بتوانند آینده بهتری برای ایران بسازند ولی گاهی «این فکر که هرکدام از آنها می تواند طعمه روش های رایج باشد، خیلی آزارم می دهد. من آدم های شکست خورده در ایران را  دیده ام. آدم هایی که نه به ضعف های خود، بلکه به فرهنگ کسب و کار در کشور باخته اند.» فرهنگی که قربانی را مجازات می کند، چون نتوانسته خود را از دست متجاوز قدرتمند و مطمئن از انفعال دستگاه قضا نجات بدهد.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان کردستان

مین بی‌رحم بود، مسوولان بی توجه/ دخترک مریوانی ‌خانه‌نشین شده و محروم...

۲۲ آبان ۱۳۹۳
خواندن در ۴ دقیقه
مین بی‌رحم بود، مسوولان بی توجه/ دخترک مریوانی ‌خانه‌نشین شده و محروم از تحصیل