close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

تربت‌جام؛ آخرین مقصد تبعید

۳۱ مرداد ۱۴۰۲
بهناز میرمطهریان
خواندن در ۵ دقیقه
گفتگوی خبرنگار ایران‌وایر با چند تن از  اهالی تربت‌جام نشان می‌دهد شهرهایی نظیر تربت‌جام که به دلایل مختلف از جمله محدودیت‌های شغلی، رفاهی، وضعیت ناپایدار آب و مسایلی از این دست که به دلیل عدم رسیدگی سران جمهوری‌اسلامی به چنین معضلاتی پدید آمده است، خود باعث کوچ اجباری مردمانش و جابه‌جایی آنها با تبعیدی‌های جمهوری‌اسلامی شده است.
گفتگوی خبرنگار ایران‌وایر با چند تن از اهالی تربت‌جام نشان می‌دهد شهرهایی نظیر تربت‌جام که به دلایل مختلف از جمله محدودیت‌های شغلی، رفاهی، وضعیت ناپایدار آب و مسایلی از این دست که به دلیل عدم رسیدگی سران جمهوری‌اسلامی به چنین معضلاتی پدید آمده است، خود باعث کوچ اجباری مردمانش و جابه‌جایی آنها با تبعیدی‌های جمهوری‌اسلامی شده است.
حکم مرضیه محمودی خبرنگار و تبعید یک ساله او به شهر تربت جام در نتیجه شکایت حمید رسایی، نماینده اصولگرا در ادوار هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، آخرین نمونه از تبعیدهای جمهوری اسلامی در داخل کشور بود.
حکم مرضیه محمودی خبرنگار و تبعید یک ساله او به شهر تربت جام در نتیجه شکایت حمید رسایی، نماینده اصولگرا در ادوار هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، آخرین نمونه از تبعیدهای جمهوری اسلامی در داخل کشور بود.

حکم «مرضیه محمودی» و تبعید یک ساله این خبرنگار به شهر تربت جام در نتیجه شکایت «حمید رسایی»، نماینده اصول‌گرا در دوره‌های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، آخرین نمونه از تبعیدهای جمهوری اسلامی در داخل کشور بود. این حکم پنج مرداد ۱۴۰۲، واکنش‌هایی را در پی داشت؛ واکنش‌هایی نه چندان در خور آن‌چه در حال رخ دادن در جمهوری اسلامی در راستای افزایش تبعیدگاه‌ها است. 

تبدیل شدن شهرهای ایران به تبعیدگاه‌های جمهوری اسلامی، پروژه‌ای است که حکومت طی چهار دهه اخیر به عنوان ابزاری برای سرکوب و تحقیر فعالان اجتماعی، معترضان و اعضای سایر تفکرهای سیاسی و اقلیت‌‌های مذهبی استفاده کرده است. این موضوع نه تنها به اصرار حاکمیت بر محروم نگه داشتن این شهرها منجر شده بلکه تبلیغی منفی علیه این مناطق مسکونی است. خواه‌ناخواه این سیاست، کورسوی امید شهروندان این شهرها را برای یافتن جایگاهی مقبول در میان شهرهای کشور از بین می‌برد. 

در این گزارش با تمرکز بر شهر تربت‌جام از استان خراسان رضوی به عنوان آخرین مقصد تبعید برای یک روزنامه‌نگار، به این پرسش می‌پردازیم که سیاست زندان‌سازی شهرهای ایران چه تاثیری بر زیست جغرافیایی و مدنی کشور گذاشته است. 

 

اعتراض به تبعید و نادیده گرفتن محدودیت 

پس از صدور حکم دادگاه برای مرضیه محمودی و تبعید یک ساله‌اش به تربت‌جام، «جلیل رحیمی جهان‌آبادی»، نماینده تربت‌جام، تایباد، باخرز و صالح‌آباد در مجلس در صفحه شخصی خود در توییتر نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و ناراحت بود از این که چرا این شهر مقصدی برای تبعید شناخته شده است. 

او نوشته بود: «مشخص شد تا الان‌ ما مجرم و در تبعید بودیم. ترجیح می‌دهیم تا آخر عمر در تبعید باشیم اما هم‌فکر امثال رسایی نباشیم‌.» 

آن‌چه قابل تامل به نظر می‌رسید، این بود که این نماینده مجلس شورای اسلامی در توییت خود نسبت به محرومیت‌هایی اعتراض نداشت که تربت‌جام را به یکی دیگر از تبعیدگاه‌های جمهوری اسلامی تبدیل کرده است بلکه منکر تبعیدگاه دانستن تربت‌جام شده بود. حال آن که اصرار جمهوری اسلامی بر محروم ماندن شهرها، رفته رفته تبعیدگاه‌ها را گسترش می‌دهد و این همان موضوعی است که سال‌ها است هیچ‌یک از مسوولان قوه قضاییه زیر بار آن نرفته‌اند.

 

کوچ گروهی از تربت جام 

تبدیل شدن محل سکونت و زندگی شهروندان ایرانی به تبعیدگاه و زندانی که به حد یک شهر گسترش یافته است، چه‌قدر می‌تواند زندگی شهروندان آن منطقه را تحت تاثیر قرار دهد؟ 

«رضا»، یکی از اهالی تربت جام است که ۴۰ سال دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار «ایران‌وایر» می‌گوید: «به دلیل محرومیت‌ها، بسیاری از جوانان مثل من در سال‌های اخیر از این شهر رفته‌ و زادگاه خود را ترک کرده‌اند. کسی از اهالی شهر دیگر باقی نمانده است که به غرورش بربخورد.» 

او می‌گوید این سرنوشت بسیاری از جوانان شهرهایی است که جمهوری‌ اسلامی برای استفاده از آن‌ها به عنوان تبعیدگاه، بر محروم ماندن‌شان اصرار دارد.  خانواده‌اش دام‌داری داشتند و طی کمتر از یک دهه، دام‌های‌شان به یک پنجم کاهش یافته و در نهایت ناچار شدند همان تعداد باقی‌مانده را هم بفروشند. می‌گوید: «نه انگیزه‌ای برای ماندن در شهر باقی مانده و نه توانی. حتی قیمت آب معدنی هم در سال‌های اخیر افزایش داشته است. اما شیر را از دام‌دار با کمترین افزایش قیمت می‌خرند. علوفه و خوراک دامی که در ازایش می‌دهند را هم هر سال کمتر از قبل می‌کنند. تصور کنید در شرایطی که آب آشامیدنی برای انسان پیدا نمی‌شود، ما چه‌گونه باید برای دام‌ها آب تامین کنیم؟»

رضا به «ایران‌وایر» می‌گوید: «گاوها این‌قدر لاغر می‌شدند که ناچار بودیم آن‌ها را به کشتارگاه ببریم. با کشتنش‌شان پولی هم دست‌مان را می‌گرفت و می‌توانستیم بخشی از هزینه‌های دام را بپردازیم. اما نه درآمد برای ما کافی بود و نه دام به کار کشتارگاه‌ها می‌آمد.»

یکی دیگر از جوان‌های تربت‌جامی که سال‌ها پیش شهر خود را ترک کرده است هم در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» می‌گوید: «آن‌ها که مانده‌اند، همین الان حتی برای تهیه آب دچار مشکل‌ هستند، چه برسد به امرار معاش. دیگر برای خیلی‌ها اهمیتی ندارد که شهر به چه نامی معرفی می‌شود، همه دارند می‌روند. خشک‌سالی و کمبود ‌آب زمین کشاورزی را نابود کرده است. خیلی از ما زمین‌ها را تغییر کاربری دادبم و به قیمت خوبی فروختیم. من با پولش ماشین خریدم و در مشهد به عنوان تاکسی اینترنتی کار می‌کنم. این سرنوشت بسیاری از جوان‌های این شهر است.» 

او می‌گوید: «مشکلات تربت‌جام فقط آب و غذا نیست، ما هیچ بهره‌ای از سیستم بهداشتی نبرده‌ایم. درمانگاه‌های شهر هیچ امکاناتی ندارند. این شهر را تبدیل به تبعیدگاه کرده‌اند.»

گفت‌وگوی خبرنگار «ایران‌وایر» با چند تن از اهالی تربت‌جام نشان می‌دهد شهرهایی نظیر تربت‌جام که به دلایل مختلف از جمله محدودیت‌های شغلی، رفاهی، وضعیت ناپایدار آب و مسایلی از این دست که به دلیل عدم رسیدگی سران جمهوری‌اسلامی به چنین معضلاتی پدید آمده، خود باعث کوچ اجباری مردمانش و جابه‌جایی آن‌ها با تبعیدی‌های جمهوری‌اسلامی شده است.

 

تبعیدگاه‌ها از قبل تا پس از انقلاب ۵۷ 

تبعید در داخل کشور دهه‌ها سابقه دارد. پیش از انقلاب ۱۳۵۷ چهره‌هایی چون «علی خامنه‌ای»، رهبر کنونی جمهوری اسلامی به سیستان و بلوچستان تبعید شد. «محمدصادق خلخالی» به شهرستان رفسنجان و سپس شهرستان لار تبعید شد و «محمدجواد حجتی کرمانی» از شاگردان نزدیک «روح‌الله خمینی» نیز به سنندج تبعید شده بود. 

در عین حال جست‌وجوها نشان می‌دهند که در در دوران پهلوی، تعدد تبعیدها در داخل کشور و حتی دوران محبوس ماندن آن‌ها در  این شهرستان‌ها، مانند امروز پرتعداد و طولانی نبوده است. در دهه‌های اخیر نه تنها این تبعیدگاه‌ها افزایش یافته‌اند که قوه قضاییه در موارد بسیاری تصمیم به صدور تبعید محکومان می‌‌گیرد. در همین دهه گذشته به جز تبعید دراویش گنابادی به سیستان و بلوچستان، حکم تبعید ۱۰ ساله «سعید مدنی» به بندرعباس که بدون حتی یک ساعت مرخصی و وقفه بعد از پشت سر گذاشتن پنج سال زندان در اواخر سال ۱۳۹۴ اجرا شد، واکنش‌هایی را در پی داشت. 

قوه قضاییه اما هرگز زیر بار وجود این تبعیدگاه‌ها نرفته است؛ چنان‌که شهریور سال ۱۳۹۹، «غلامحسین اسماعیلی»، سخن‌گوی وقت قوه قضاییه منکر تبعیدگاه نامیدن برخی شهرها شد و گفت: «همه ایران سرای من است.»  

همان زمان اما در سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی می‌شد به لیست ۴۸ شهری دسترسی پیدا کرد که نقاط اقامت اجباری خوانده می‌شدند. 

برخی از اماکن باستانی و تاریخی ایران، از مسجدسلیمان و استهبان گرفته تا فردوس، مراغه، طبس، کاشمر، گناباد و میناب، از دامغان و بافق تا آشتیان، همه بخشی از این ۴۸ نقطه تبعیدگاهی ایران‌ هستند؛. شهرهایی که هر کدام به خودی خود می‌توانستند به جای تبعیدگاه، به مکان‌هایی برای جذب توریست تبدیل شوند و به جای محرومیت، شاهد رونق آن‌ها باشیم. اما جمهوری اسلامی به جای شهرهای تاریخی، صنعتی، نفتی و توریستی، تبعیدگاه می‌خواهد. آیا مردم این شهرها نسبت به این اتفاقات اعتراضی دارند؟

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

ویدیو

پشت صحنه گزارش؛ سینماگران معترض و فیلم‌هایی که روی دست وزارت ارشاد...

۳۱ مرداد ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
پشت صحنه گزارش؛ سینماگران معترض و فیلم‌هایی که روی دست وزارت ارشاد ماند