close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

تناقضات پرونده قتل مهرجویی؛ قاتلان از کدام در وارد شدند آقای پلیس؟

۳ آبان ۱۴۰۲
سینا قنبرپور
خواندن در ۹ دقیقه
با انتشار فیلمی تحت عنوان بازسازی صحنه  جنایتی که «داریوش مهرجویی» و وحیده محمدی‌فر قربانی آن بوده‌اند،  برخی ابهام‌ها در مورد چگونگی وقوع جنایت را تقویت کرده است
با انتشار فیلمی تحت عنوان بازسازی صحنه جنایتی که «داریوش مهرجویی» و وحیده محمدی‌فر قربانی آن بوده‌اند، برخی ابهام‌ها در مورد چگونگی وقوع جنایت را تقویت کرده است
مانوش منوچهری، وکیل مونا مهرجویی، با تاکید بر اینکه «خانواده مهرجویی تا به حال در روند تحقیقات حاضر نبوده‌اند و از جزییات پرونده اطلاع‌ ندارند» این تقاضا را مطرح کرده که تا پایان رسیدگی، اتمام روند دادرسی و صدور حکم قطعی و روشن‌شدن تمامی ابعاد جنایت از انتشار هر گونه اخباری از جمله معرفی قاتل یا قاتلان احتمالی پرهیز شود
مانوش منوچهری، وکیل مونا مهرجویی، با تاکید بر اینکه «خانواده مهرجویی تا به حال در روند تحقیقات حاضر نبوده‌اند و از جزییات پرونده اطلاع‌ ندارند» این تقاضا را مطرح کرده که تا پایان رسیدگی، اتمام روند دادرسی و صدور حکم قطعی و روشن‌شدن تمامی ابعاد جنایت از انتشار هر گونه اخباری از جمله معرفی قاتل یا قاتلان احتمالی پرهیز شود
بررسی صحنه‌ جرم و بازسازی چگونگی وقوع جنایت که در فیلم‌های اختصاصی پلیس و خبرگزاری قوه‌قضاییه دیده می‌شود، جای تامل و نقد متعدد ازجمله نداشتن «گان» و لباس مخصوص در صحنه جرم به هنگام بررسی، یا تعدد افراد در محلی که می‌تواند آثار قابل بررسی بسیار در خود داشته باشد، دارد
بررسی صحنه‌ جرم و بازسازی چگونگی وقوع جنایت که در فیلم‌های اختصاصی پلیس و خبرگزاری قوه‌قضاییه دیده می‌شود، جای تامل و نقد متعدد ازجمله نداشتن «گان» و لباس مخصوص در صحنه جرم به هنگام بررسی، یا تعدد افراد در محلی که می‌تواند آثار قابل بررسی بسیار در خود داشته باشد، دارد
توضیحات محمد قنبری رییس‌ پلیس آگاهی ایران در فیلم بررسی صحنه جرم بر باز بودن درهای ویلای محل وقوع جنایت تاکید دارد
توضیحات محمد قنبری رییس‌ پلیس آگاهی ایران در فیلم بررسی صحنه جرم بر باز بودن درهای ویلای محل وقوع جنایت تاکید دارد

دستگیری افرادی که پلیس ایران آن‌ها را به‌عنوان مرتکبان جنایتی که «داریوش مهرجویی» و «وحیده محمدی‌فر»، قربانی آن بوده‌اند معرفی کرده، پرسش‌هایی درباره چگونگی این جنایت مطرح کرده است. این پرسش‌ها با انتشار فیلمی تحت‌عنوان بازسازی صحنه جنایت پررنگ‌تر شده و برخی ابهام‌ها در مورد چگونگی وقوع جنایت را تقویت کرده است. 

در همین حال، اطلاعیه وکیل خانواده مهرجویی نیز بر جدی‌تر شدن این پرسش‌ها افزوده‌است. «مانوش منوچهری»، وکیل «مونا مهرجویی»، با تاکید بر اینکه «خانواده مهرجویی تا به حال در روند تحقیقات حاضر نبوده‌اند و از جزییات پرونده اطلاع‌ ندارند»، این تقاضا را مطرح کرده که تا پایان رسیدگی، اتمام روند دادرسی و صدور حکم قطعی و روشن‌شدن تمامی ابعاد جنایت، از انتشار هر گونه اخباری ازجمله معرفی قاتل یا قاتلان احتمالی پرهیز شود. 

آنچه از ابتدای اعلام جنایت تا این لحظه چه به‌صورت رسمی و چه در مطالبی که رسانه‌ها آن را منتشر کرده‌اند، به دست آمده، و داده‌هایی بر پایه اعتراف ۴ فرد دستگیر شده، مبنای این پرسش‌ها هستند. 

هنوز کیفرخواست این پرونده صادر نشده و این به معنای آن است که هنوز تحقیقات جنایی در حال انجام است. با‌این‌حال به‌نظر می‌رسد با‌وجود اعلام این موضوع که جنایت توسط افراد دستگیرشده صورت گرفته، ذهن مخاطبان، پاسخ‌های مناسبی برای سوالات خود می‌جوید. 

***

خط سیر زمانی وقوع قتل مشخص نیست

رسیدگی به پرونده‌های جنایی بدون مشخص بودن خط سیر زمانی آن، نمی‌تواند بدون نقص باشد. براساس آنچه پلیس اعلام کرده، نخستین تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه شامگاه ۲۲مهر۱۴۰۲ بوده است. براساس گزارش رسانه‌های ایران، زمان وقوع جنایت بین ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه تا ساعت ۲۲ تخمین زده شده است. همچنین رسانه‌های ایران به نقل از پلیس اعلام کردند که حدود ساعت ۲۰ و ۵۰ دقیقه همان شب، آقای مهرجویی با ارسال پیامکی از دخترش خواسته برای شام به خانه بازگردد. 

آنچه از گزارش پزشکی قانونی درباره علت و چگونگی وقوع قتل می‌دانیم، بر پایه اظهارات رییس‌کل دادگستری استان البرز است. «حسین فاضلی هریکندی» گفته «طبق گزارش پزشکی قانونی، علت فوت داریوش مهرجویی و همسرش برخورد چاقو یا جسم برنده و نوک تیز بوده» و «ضرباتی با چوب و یا جسم سخت نیز به سر مرحوم مهرجویی برخورد کرده است که منجر به شکستگی سر نشده و علت فوت نبوده است».

به‌طور کلی گزارش کالبدگشایی و معاینه جسد با جزییات قابل تاملی از چگونگی و عمق ضربات وارده و زاویه ورود جسم برنده، تا میزان و رنگ کبودی‌های دیگر تهیه و تحویل کارآگاهان جنایی و بازپرس رسیدگی به قتل می‌شود، اما از آنجا که هنوز تحقیقات درباره این دو قتل در جریان است، دسترسی به چنین گزارشی بعید به‌نظر می‌رسد. همچنین نقشه و پلان خانه آقای مهرجویی در دست نیست تا بتوان کروکی حوادث را روی آن ثبت کرد.

آنچه از صحنه جرم و چگونگی وقوع جرم می‌دانیم، مربوط به فیلم‌ها و اظهارنظرهایی است که خبرگزاری پلیس، خبرگزاری صداوسیما، و خبرگزاری میزان منتشر کرده‌اند.

 

بخش اول؛ صحنه جرمی شلوغ‌تر از خیابان

بررسی صحنه‌ جرم و بازسازی چگونگی وقوع جنایت که در فیلم‌های اختصاصی پلیس و خبرگزاری قوه‌قضاییه دیده می‌شود، جای تامل و نقد متعدد ازجمله نداشتن «گان» و لباس مخصوص در صحنه جرم به هنگام بررسی، یا تعدد افراد در محلی که می‌تواند آثار قابل بررسی بسیار در خود داشته باشد، دارد. خبرنگار خبرگزاری پلیس در محلی که از کابینت‌های آن به‌نظر می‌رسد آشپزخانه محل سکونت قربانیان است، می‌گوید: «همین الان ۳۰ -۴۰ کارآگاه در حال بررسی صحنه جرم هستند». این در‌حالی‌ست که حتی ورود و خروج به صحنه جرم برای حفظ و مستندنگاری آن باید ثبت و ضبط شود. 

 

چرا درها را قفل نکرده بودند؟

هم‌زمان با انتشار خبر وقوع جنایت، این موضوع که خانم محمدی‌فر در پستی اینستاگرامی از تهدید در ویلای محل سکونتشان خبر داده بود و همچنین مطرح شدن سرقت سنتور استفاده شده در فیلم «سنتوری»، این پرسش مطرح شد که هرکسی با بروز و وقوع خطر به‌طور ناخودآگاه یکسری احتیاط‌ها را به کار می‌گیرد. حتی اگر فرض کنیم شهرک زیبادشت مرکز، حصار داشته و نگهبانی آن ورود و خروج را کنترل می‌کرده، بروز چنین وضعیتی یک تغییر رفتار غریزی، ولو موقتی برای احتیاط بیشتر را موجب می‌شود. بنابراین پرسش این است که چگونه ممکن است همچنان درهای ساختمان باز بوده باشد؟

شاید اگر مونا مهرجویی در وضعیتی بود که می‌توانست توضیحاتی درباره هفته‌های آخر منتهی به وقوع جنایت بدهد، بخشی از این ابهام‌ها هم برطرف می‌شد. 

 

از کدام در وارد شده‌اند؟

توضیحات «محمد قنبری»، رییس‌ پلیس آگاهی ایران در فیلم بررسی صحنه جرم، بر باز بودن درهای ویلای محل وقوع جنایت تاکید دارد. از دقت در فیلم‌های منتشر شده به‌نظر می‌رسد یک در، ورودی اصلی به ساختمان است و آشپزخانه نیز، یک در دارد. با این‌حال مشخص نیست چرا دستگیرشدگان همگی از یک در وارد شده‌اند؟ محل قرار گرفتن دستگیرشدگان پس از داخل شدن به خانه مبهم است. زمان و چگونگی مطلع شدن آقای مهرجویی و همسرش از ورود افراد غریبه به داخل خانه نامشخص است. 

 

بخش دوم؛ بازسازی صحنه و سوال‌های القا کننده 

فیلم منتشر شده از بازسازی صحنه جرم توسط خبرگزاری قوه‌قضاییه ایران، «میزان»، ۵ دقیقه و ۳۱ ثانیه، برابر با ۳۳۱ ثانیه است. از مجموع ثانیه‌های این فیلم، ۷۴ ثانیه به چگونگی قتل داریوش مهرجویی، و ۱۹۴ ثانیه به چگونگی جنایت منجر به قتل وحیده محمدی‌فر پرداخته است. فردی که در فیلم سوال می‌پرسد، پی‌درپی پرسش‌هایی از دستگیرشدگان مطرح می‌کند که جملاتی القا کننده است تا جوینده. او در مورد چگونگی ورود ضربات چوب به سر آقای مهرجویی، صرفا عدد ضربه‌ها را می‌پرسد و به اینکه ضربه با کدام دست بوده یا به کدام ناحیه سر وارده شده و اثر آن چه بوده، توجهی ندارد. از چگونگی گرفتن چاقو و چگونگی در دست‌داشتن آن نیز چیزی نمی‌پرسد. در فیلم، فردی که نقش قربانی را بازی می‌کند، سرش را به جلو می‌آورد، در‌حالی‌که هدف از بازسازی صحنه جرم، مشخص شدن این است که هر یک از اقدامات انجام شده چه اثری می‌توانسته داشته باشد. در بخش دیگری فرد پرسش‌کننده، از اینکه افراد دستگیر شده فحاشی کرده‌اند یا نه، می‌پرسد و وقتی از یکی از آن‌ها می‌خواهد که چگونگی بستن دست خانم محمدی‌فر را توضیح دهد می‌گوید:«حالا نمی‌خواهد جدی جدی ببندی». بعد بلافاصله وقتی فرد دستگیر شده می‌خواهد توضیحی بدهد، فرد پرسشگر می‌گوید:«چطور بستی، از روی لب‌هایش رد کردی؟». 

در عمده لحظه‌های این فیلم، دستگیرشدگان در حال تایید پرسش‌های این فرد هستند، تا تشریح چگونگی اقدام خود. 

 

چرا جای هیچ جراحتی ندارند؟

براساس اظهارات پلیس و سپس نمایشی که از گرداندن سگ‌های پلیس در ویلا و زمین خالی همجوار با آن جستجویی در پی کشف اثر خون مرتکب یا مرتکبان در صحنه جرم، آغاز شد. روزنامه جوان در تاریخ ۲۶مهر۱۴۰۲ نوشت: «پرونده مهرجویی به رد خون قاتلان رسید». محمد قنبری، رییس پلیس آگاهی ایران، در فیلم بررسی صحنه جرم می‌گوید: «آثاری در دست مقتول پیدا کردیم که احتمال می‌دهیم مربوط به قاتل باشد».

 نگاهی به عکس‌های منتشر شده توسط خبرگزاری میزان و فیلم بازسازی صحنه نشان می‌دهد هیچ یک از دستگیرشدگان جراحتی در دست‌هایشان که منجر به خونریزی و باقی‌ماندن خون در صحنه داشته باشد ندارند. هر ۴ فرد دستگیرشده فقط یک ماسک ساده در دست دارند. 

از آنجا که براساس استانداردهای جنایی و کشف جرم، استفاده از سگ برای ردزنی است و عموما در عملیات‌هایی که به شیوه دشتبانی انجام می‌گیرد یا برای کشف بقایایی از جسد یا لوازم قربانی از آن استفاده می‌شود، این پرسش مطرح است که آیا پلیس صرفا یک نمایش برای مخاطبش به اجرای درآورده؟ و اگر پلیس چنین سرنخی داشته، چرا دستگیرشدگان جراحتی ندارند؟

 

ابهام در ضربه‌های وارد شده با چوب 

«حمید هداوند»، فرمانده پلیس استان البرز، در همان فیلم بررسی صحنه جرم می‌گوید: «با چوب به سر آقای مهرجویی زده بوده‌اند». در فیلم بازسازی صحنه جرم، از دستگیرشدگان پرسیده می‌شود چند ضربه به آقای مهرجویی زده‌اید و یکی از دستگیرشدگان می‌گوید ۴ ضربه. پرسش این است که ۴ ضربه به سر مردی ۸۴ ساله با چه کیفیتی وارد شده است؟ آیا همان‌طور که در فیلم به‌صورت نمایشی شبیه نوازش ضربه را می‌زنند؟ ۴ ضربه به کدام سمت از سر آقای مهرجویی وارد شده است؟ آیا شدت ضربه‌ها نباید او را به‌سمت عقب پرت کرده و به سرعت تعادل او را به هم زده باشد؟ آیا با‌توجه به اثر ضربه‌های ۴ گانه، نباید محل وارد شدن ضربات چاقو با محل به هم خوردن تعادل او همخوانی می‌داشت؟

از دستگیرشدگان درباره محل نشستن آقای مهرجویی پرسیده شده‌است، اما مشخص نیست در فاصله زمانی که آقای مهرجویی از روی مبل برخاسته و به سمت مهاجمان آمده، چه زمانی طی شده و آیا صرفا آقای مهرجویی به‌سمت مهاجمان آمده یا آن‌ها هم به سوی او حرکت کرده‌اند؟ 

در این فاصله مشخص نیست موقعیت همسر آقای مهرجویی دقیقا چه بوده است؟

 

دست‌های بسته؟

یکی از پرسش‌هایی که بر ابهام‌ها درباره چگونگی وقوع این جنایت افزوده، بستن دست‌های خانم محمدی‌فر است. دستگیرشدگان توضیح می‌دهند که پس از ورود به اتاق، یکی سر او را گرفته و دیگری دست‌هایش را بسته و همین‌طور دهانش را. اما کشف جسد درحالی روی داده که دست‌ها باز بوده و پارچه‌ای به دور یکی از دست‌ها باقی‌است. پرسش این است که اگر افراد قصد قتل خانم محمدی‌فر را داشته‌اند، همان‌طور که آقای مهرجویی را هدف قرار داده‌اند او رانیز ابتدا به ساکن با چوب و چاقو می‌زدند. بستن دست زمانی معنا پیدا می‌کند که مهاجم یا مهاجمان بخواهند از زنده بودن قربانی اطلاعاتی به‌دست آوردند یا در فرضی دیگر، از قدرت جسمانی قربانی خود هراس داشته باشند، یا قربانی قصد فرار، مقاومت و درگیری داشته باشد. این حالت‌ها باتوجه به تعداد زیاد مهاجمان، ابهام‌برانگیز است.

 

سیگاری را چه کسی کشیده بود؟

در فیلم بازسازی صحنه، بار دیگر فردی که مرتب سوال می‌پرسد از دستگیرشدگان درباره سیگار و گوشی خانم محمدی‌فر می‌پرسد. در دقیقه ۳ و ۱۱ ثانیه از دستگیرشدگان پرسیده می‌شود «وقتی سیگار را انداخت، گوشی دستش بود یا نه؟»

این پرسش ابهام دیگری در این جنایت مطرح می‌کند. پلیس مدعی شده پس از کشف تلفن همراه خانم محمدی‌فر نزد یکی از دستگیرشدگان، به پیامکی دست یافته که نوشته شده، ولی فرصت ارسال آن دست نداده است. شبکه «شرق» در تاریخ ۳۰مهر۱۴۰۲ این خبر را منتشر کرده که در آن آمده «وحیده محمدی‌فر زمانی که قاتلان وارد منزل آن‌ها می‌شوند، پیامی با مضمون (کریم اومد تو خونمون تتتتت) را برای دخترش تایپ می‌کند، اما فرصتی برای ارسال آن پیدا نمی‌کند و این پیام در حافظه گوشی وی باقی می‌ماند که پس از کشف تلفن همراه از یکی از متهمان و بازگشایی قفل آن توسط پلیس به دست آمده است». 

باوجود چنین داده‌ای، این پرسش در ذهن برجسته می‌شود که آیا خانم محمدی‌فر فرصت تماس با ۱۱۰ یا هر فردی دیگری برای جلب کمک را داشته، ولی صرفا به دخترش این پیامک داده؟ 

براساس آنچه محمد قنبری، رییس پلیس آگاهی در فیلم بررسی صحنه جرم می‌گوید «خانم به حالت فرار به داخل اتاق رفته و در را بسته و حائل در شده»، و به آثاری از خون روی دیوار اتاق خواب اشاره می‌کند. این گفته نیز موضوع سیگار و انداختن آن در اتاق را به ذهن متبادر می‌کند، در‌حالی‌که اظهارات قنبری، رییس پلیس آگاهی، فرض حضور خانم محمدی‌فر در فضای عمومی خانه و فرار او به سمت اتاق خواب را تداعی می‌کند. در هر صورت این پرسش مطرح است که اگر در زمان حمله مهاجمان خانم محمدی‌فر گوشی به‌همراه نداشته، پس پیامکی که پلیس مدعی است آن را در گوشی او یافته کجا نوشته شده است؟

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر