از اواخر سالهای دهه ۱۹۹۰، کارشناسان مسایل ایران بر این نکته تأکید داشتهاند که ایران سرزمین جوانان است با یکی از بزرگ ترین جمعیتهای زیر ۳۰ سال در جهان. اما این ادعا دیگر صادق نیست. متوسط سن ایرانِ امروز ۳۱ سال است. کسانی که در سالهای پس از جنگ ایران و عراق (۸۸-۱۹۸۰)، یعنی در اوج افزایش جمعیت در ایران به دنیا آمدند، حالا بزرگ شده اند و اولویتهایشان تغییر کرده است. جوانانِ آرمانگرایی که زمانی از اصلاحات اجتماعی محمد خاتمی حمایت میکردند، امروز بیش تر دغدغه کار و اشتغال دارند.
یکی از میراث سالهای مشکلات اقتصادی این است که بسیاری از این جوانها به ناگزیر ازدواج و داشتن فرزند را به تعویق انداختهاند و حالا نگران این هستند که هر لحظه زمان را از کف میدهند.
این تغییرات در انتخابات ریاست جمهوریِ ۲۰۱۷ به وضوح دیده میشد. رقبای حسن روحانی، دولت او را به سوء مدیریت در مسایل اقتصادی و مبالغه در مزایای «برجام» متهم میکردند. منتقدان میگویند روحانی وعده داده بود که لغو تحریم ثروت هنگفتی را نصیب کشور کند، حال آن که تنها عده معدودی رنگ این ثروت را دیدهاند.
«جواد صالحی اصفهانی»، استاد اقتصاد در دانشگاه «ویرجینیا تک» میگوید: «روحانی مجبور بود درباره قرارداد هستهای مبالغه کند و برای محافظهکاران ایرانی خیلی سخت بود آن را بپذیرند. بنابراین، باید تمام تلاش خود را میکرد تا به توافق دست یابد. این هم بهایی است که دارد میپردازد.»
صالحی اصفهانی معتقد است با این حال، اقتصاد ایران به یمن این توافق هستهای، قطعاً در موقعیت بهتری قرار گرفته است: «از دو جهت وضع اقتصاد بهتر شده است؛ اول اینکه دیگر در حال سقوط نیست. البته مردم حالت خلاف واقعِ آن را تصور نمیکنند که اگر توافقی نمیبود، اوضاع به چه صورتی در میآمد. دوم این که شرایط در ۱۲ ماه اخیر بهتر شده است.»
به گفته او، اقتصاد ایران در همان سال اول ریاستجمهوریِ روحانی از خطر سقوط نجات پیدا کرد و ثمرات برجام نیز تقریباً بلافاصله پس از امضای قرارداد به بار نشست:«منتها اینها ضرورتاً برای مردم ایران قابل لمس نبود.»
می گوید:«سال دوم ریاستجمهوری روحانی تغییرات اندکی اتفاق افتاد زیرا بیش تر تحریمهای هستهای همچنان فعال بودند. پس از برجام، روحانی برای کاهش تورم، سیاستی اقتصادی "انقباض" را در پیش گرفت؛ یعنی از هزینههای دولت کم کرد.»
به اعتقاد صالحی اصفهانی، این سیاست آثار مثبت اولیه برجام را از میان برد. اما از نظر این استاد اقتصاد، ایران در مسیر درستی قرار گرفت: «تا سال ۲۰۱۶، سیاست انقباضی کار خودش را کرده و تورم هم به شدت پایین آمد. روحانی هزینهها را بالا برد و برجام آثار خودش را میگذاشت. بنابر گزارش صندوق بینالمللی پول، اقتصاد ایران تا ۶.۶درصد رشد داشته است. آمار رسمی ایران البته رشد اقتصادی را کمی بالاتر اعلام کرده است.»
اما بسیاری از محرومان کشور میگویند هیچ خیری از برجام ندیده اند. صالحی اصفهانی میگوید: «محرومان هنوز مزایای برجام را ندیده اند. شک دارم که این نرخ اخیر رشد اقتصادی بتواند کمدرآمدترین اقشار جامعه را هم پوشش دهد. چنین اتفاقی خیلی کم پیش میآید. پول نفت اول نصیب ثروتمندان، بعد روانه طبقه متوسط میشود و سپس به تدریج به محرومان میرسد. در این جهش اخیر اقتصادی هم درآمد حاصل از فروش نفت دخالت داشت چون صادرات نفت از زمان امضای برجام تقریباً دو برابر شده بود. بنابراین، بعید میدانم که سال بعد هم فقرا و محرومان از مزایای این ماجرا بهرهمند بشوند. یکی از دستآورهای عمده روحانی این بود که جلوی خونریزی را گرفت ولی البته نتوانست این اقدام خود را به مردم نشان بدهد و اثبات کند.»
سیاست جمعیتی
صالحی اصفهانی میگوید بنابر گزارش سرشماری عمومی در پاییز سال گذشته، جمعیت جوان ایران در حال کوچک شدن است:«نسلی که در سالهای پس از جنگ، یعنی در اوج افزایش جمعیت به دنیا آمد، حالا در سالهای آخر 20سالگی و اوایل 30سالگی است.»
او می گوید است در انتخاباتِ پیش رو، روحانی با این خطر مواجه است که شاید نتواند اعتماد آنها را برانگیزد:«مسأله و دغدغه اصلی این نسل، فقر نیست، بیکاری است. اگر روحانی برنامه جدیتری برای مسأله بیکاری داشت، شاید میتوانست دل این نسل را به دست بیاورد.»
صالحی اصفهانی معتقد است که این نسل در چهار سال آینده که به دهه سومِ زندگی خود پا می گذارد، دیگر آنقدرها دغدغه آزادیهای اجتماعی که روحانی در دور اول بر آن تأکید کرده بود - مثل محدویتهای پوشش زنان - نخواهد داشت بلکه بیش تر دلمشغول شغل و تحصیلات خوب خواهد بود: «خیلیها با این حرف موافق نخواهند بود ولی به نظر من، اوضاع تا حدی شبیه چین خواهد شد. اکبر هاشمی رفسنجانی همیشه به مدل چین علاقه نشان میداد. در چین، اقتصاد را درمان کردند و از محدودیتهای سیاسی قسر در رفتند. هرکسی که بتواند محیط اقتصادیِ پویا و چالاکی ایجاد و از جمعیتِ روبه رشدِ جوان حمایت کند، از حمایت وسیعی هم برخوردار خواهد شد.»
این اقتصاد دان بر این باور است که در سالهای پیش رو، همین نسل جوان خواهد بود که جمهوری اسلامی را به ارث خواهد برد؛ با تمام مشکلات و گرفتاریهای جمعیتشناختی که اکنون دیده میشود: «وقتی جوانانِ امروز 50 یا 60ساله شدند، گفتمان سیاسی را در دست خواهند گرفت. ولی مشکل واقعی وقتی است که این افراد مسنتر شوند؛ چون تعداد کسانی که قرار است از آنها حمایت کنند و مخارج تأمین اجتماعی آنها را بپردازند، کم و کمتر خواهد شد.»
می گوید در حال حاضر وضعیت افراد مسن در ایران از این نظر چندان بد نیست و افرادی که در اوج دوران افزایش جمعیتی در سالهای پس از جنگ به دنیا آمدند، در سالهای آینده از افراد 60 سال به بالا مراقبت خواهند کرد. ولی سالهای بسیار سختتری پیش روی خودِ این جوانان است: «وقتی این نسل عظیمِ جوان پیر شد، تعداد کسانی که بتوانند از آنها حمایت و مراقبت کنند، بسیار بسیار کم خواهد بود.»
به اعتقاد صالحی اصفهانی، راه حل این مسأله عمدتاً همان راه حلی خواهد بود که در بسیاری از کشورهای دیگر انجام شد؛ مهاجرت. میگوید: «ایران از جهاتی بسیار خوششانس است چون همیشه میتواند به مردم افغانستان اجازه مهاجرت بدهد. افغانها فارسی صحبت میکنند و جوانتر از ایرانیها خواهند بود چون افغانستان در دو تا سه دهه آینده از جمعیت جوانی برخوردار خواهد شد. بنابراین، ایران هم مثل امریکا میتواند از ثمرات مهاجرت استفاده کند تا از جمعیت پیر خود مراقبت و صیانت کند. اما شکی هم نیست که در این سالها تغییرات زیادی روی خواهد داد. از نظر مسایل و مشکلات جمعیتی، آینده ناهمواری در پیش است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر