الکساندر دوگین؛ بذر خمینی، عشق احمدی نژاد، عقل پوتین

الکساندر دوگین در ایران آدم ناشناسی نیست، خودش می گوید بیست سال است که به ایران می آید و می رود ولی حداقل هشت سال است که رسانه های اصولگرا به تبلیغ و برجسته تر کردن او مشغول هستند.

دوگین ۵۵ ساله، مسیحی ارتدوکس که مثل پدرش سابقه کار در کا.گ.ب، سازمان اطلاعات روسیه را دارد،‌ در رسانه های جهان به عنوان چهره ای خطرناک و جنگ طلب و حامی فاشیسم و نازیسم شناخته می شود ‌و دو سال پیش به علت حمایتش از قتل عام اوکراینی ها هم از ریاست دپارتمان جامعه شناسی روابط بین الملل دانشگاه مسکو برکنار شد و هم از سوی برخی کشورها تحریم شد ولی در ایران به عنوان مغز متفکر پشت پرده کرملین، عقل پوتین، فیلسوف روس، رهبر جنبش آسیای روسیه و ... معرفی می شود که نظریه چهارمی فرای کمونیسم و لیبرالیسم و ناسیونالیسم ارائه داده و یکی از ۲۰ فیلسوف بزرگ جهان است.

در این میان، درباره تاثیر او بر پوتین به طور مداوم تبلیغ می شود. به عنوان نمونه، وب سایت مشرق نیوز نوشته «هر تحقیقی با هدف پوتین شناسی باید با دوگین شناسی آغاز شود.»

محمدکاظم انبارلویی، سرمقاله نویس رسالت هم یک بار او را ثمره بذر پاکی دانست که با نامه خمینی به گورباچف در آن کشور پاشیده شد. اصولگرایان همچنین دوست دارند مرتب از او نقل قول کنند، مثل همین چند روز پیش که تبلیغ کردند دوگین گفته اربعین حادثه آخرالزمانی و نشانه نزدیکی به ظهور است، دو سال پیش هم نادر طالب زاده گفت دوگین می گوید روسیه به دومین نامه خمینی نیاز دارد.

او سال های اخیر بیشتر به ایران دعوت می شود، معمولا هم میزبانش نهادهای نزدیک به سپاه و تندروها هستند، مثل روزنامه جوان، شبکه افق، ماهنامه عصراندیشه، رجانیوز. نادر طالب زاده هم از علاقه مندان اوست. اسفند۹۴ دوگین را در به عنوان میهمان ویژه کنفرانس افق نو دعوت کرد تهران. مهدی نصیری که نسخه قدیمی تر طالب زاده است هم دوگین را دوست دارد و در آن سفر با او مفصل گفتگو کرد. در پیاده روی اربعین هم او و طالب زاده همراه دوگین بودند. دوگین در سفرش به تهران با آیت الله محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم هم دیدار کرد. او در این دیدار، مدرنیته را شیطان، غرب را خانه پدری شیطان و ایران را مقر اصلی مبارزه با مدرنیته خواند و گفت روسیه هم باید از ایران برای بازگشت به سنت الگو بگیرد. پیشنهاد داد یک پل بین متفکرین مذهبی ایران و حلقه های سنت گرای روسیه ایجاد شود و گفت باید ادبیات ضدغربی را از زبان غربی ها خواند و پیشنهاد داد مثل خودش به ترجمه آثار ضد غرب از زبان دانشمندان غربی مشغول شوند.

مهم ترین موضوعی که او معمولا درباره اش حرف می زند، اوراسیاست، یعنی ایجاد یک پیمان منطقه ای متشکل از روسیه، ترکیه، چین، هند، ایران و کشورهای اروپای شرقی برای مقابله با آمریکا و اتحادیه اروپا. هدف نهایی هم روشن است: روسیه قوی شود، حتی قوی تر از شوروی سابق. نظریه او درباره ایران هم آنطور که روزنامه جوان وابسته به سپاه در تاریخ ۲۶اسفند۸۸ نوشته،‌ ساده است: «با توجه به اینکه کشورهایی مانند ترکیه و عربستان به عنوان ابزار منطقه ای آمریکا عمل می کنند، ایران می تواند به متحد روسیه تبدیل شود.»

او قبلا پوتین را فرستاده ای می دانست که می خواهد اوراسیاگرایی را محقق کند ولی اندک اندک معلوم شد که چندان به پوتین امیدوار نیست. سال ۹۴ در تهران گفت نیمی از پوتین با ماست و نیم دیگر نیست: «جهاد کبیر میان ابعاد خبر و شر وجودی در درون پوتین در جریان است و ما از بیرون، از طرف حق و نور، از او حمایت می کنیم.» میل او به حمایت از احمدی نژاد و خامنه ای اما بیشتر است. او اعتقاد دارد تحریم ایران نشانه درست بودن راه احمدی نژاد است: « احمدی‌نژاد را دوست دارم، به خاطر محافظه‌کار بودن و ضدغربی بودنش. اکثر اقدامات او در صحنه بین‌المللی هم به نظر من، درست و بجا بودند. من زمانی که او رئیس‌جمهور بود، به سفیر ایران در مسکو پیشنهاد دادم که یک کتاب درباره احمدی‌نژاد بنویسند. مصاحبه‌ای طولانی با او بکنند و در انتها هم یک سری نتایج ژئوپلتیک و سیاسی به آن اضافه کنند ... البته به نظر من، «رهبر» بصیرت بیش‌تری دارد.» دوگین خامنه ای را «بهترین راه چاره برای مقابله با غرب» می داند و می گوید: «اگر با کمک ایشان برای شکست غرب برویم، حتما از این صحنه موفق و سربلند بیرون خواهیم آمد»، چون اعتقاد دارد: «در مرکز ولایت فقیه، اراده خدا وجود دارد.»

اغلب حرف هایی که او باب طبع اصولگرایان زده، در دو سال اخیر است، در واقع به موازات اینکه او در ایران تحویل گرفته شد، تقریبا از نیمه دوم سال ۹۴، غلظت ایده هایش درباره ولایت فقیه و امام زمان و انقلاب اسلامی فزونی پیدا کرد. اگر قبلا از اتحاد ایران و روسیه برای تحقق اوراسیا می گفت، حالا می گوید انقلاب ایران، جهانی است و معجزه و «تغییر مسیر حرکت انسان از مسیر انحطاط است» و «نوعی الگوی الهام بخش برای پیروی کردن.»  

ایده های او در این زمینه چیزی دست کم از ایده های مدیریت جهانی احمدی نژاد ندارد. او در حالی می خواهد با کمک خامنه ای برای شکست غرب برود که می گوید در زمینه نزدیک کردن ایران و روسیه بهم شکست خورده است: « در ایرانی ها نگرش مثبتی درباره روسیه مشاهده نکردم. جوانان ایرانی علاقه و اشتیاقی چندانی به آشناشدن با روسیه ندارند. شاید لازم باشد دنبال کلیدی باشیم که این در را میان دو کشور باز کند. من بیست سال است که در این زمینه تلاش کردم اما متاسفانه باید اعتراف کنم به موفقیت چندانی دست نیافته ام.» او این وضعیت البته کار لیبرال ها می داند: «در ایران برخی نیروهای طرفدار غرب و لیبرال .... خواهند گفت به روسیه اعتماد نکنید. این حرف ها سخنان دشمنان ایران و روسیه است. ستون پنجم ها تلاش می کنند این ائتلاف آخرالزمانی را نابود کنند.»