close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

آیا خامنه ای از توافق هسته ای، خشمگین است؟

۲۸ تیر ۱۳۹۴
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۹ دقیقه
آیا خامنه ای از توافق هسته ای، خشمگین است؟
آیا خامنه ای از توافق هسته ای، خشمگین است؟

سه شنبه شب، 24 تیرماه مردم ایران در استقبال از توافق هسته ای ایران و 1+5، شادمان به خیابان آمدند، جشن گرفتند و از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و حسن روحانی، رییس جمهور ایران تشکر کردند. برخی از آن ها پوستر علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی را هم در دست داشتند.

یک روز پس از این جشن، علی خامنه ای در پاسخ به نامه حسن روحانی، به جشن مردم واکنش سردی نشان داد و خطاب به آن ها نوشت: «متانت خود را حفظ کنید.»

رهبر جمهوری اسلامی در هفته گذشته چهار بار درباره مذاکرات هسته ای سخن گفته است؛ یک بار در نامه و سه بار در سخنرانی. او که در این ابرازنظرها هرگز از کلمه «توافق» استفاده نکرده، به حسن روحانی دستور داد متن مذاکرات را در مسیر قانونی برای تصویب قرار دهد. به جناح های داخلی هم توصیه کرد از ایجاد قطب بندی های سیاسی حول مذاکرات هسته ای بپرهیزند و گفت اجازه سوءاستفاده از این مساله را نمی دهد.

علی خامنه ای در عین حال اگرچه مسوولیت توافق را به صورت مستقیم قبول نکرد و آن را منوط به تصویب در نهادهای قانونی کرد ولی علیه توافق موضع منفی نگرفت، اشاره ای به خطوط قرمز مدنظر خویش نکرد و به حمایت قوی از مذاکره کنندگان پرداخت.

او حتی به برخی دست‌آوردهای ایران در این مذاکرات اشاره کرد و آن را نشانه شکست طرف های مذاکره کننده دانست: «شش قدرت امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ این صنعت را در کشور تحمل کنند؛ ناچار شدند ادامه‌ تحقیقات و توسعه‌ این صنعت را تحمل کنند.»

به نظر می رسد او برای کنترل پیامدهای احتمالی توافق هسته ای در فضای سیاست داخلی، مایل نیست دوقطبی «موافق توافق»/«مخالف توافق» دوباره جان بگیرد. علاوه بر این که به طور اساسی، ژست مخالف توافق در فضای کنونی، یک امتیاز منفی در افکار عمومی ایران و جهان محسوب می شود و علی خامنه ای را در کنار رهبران اسراییل و اعضای کنگره قرار می دهد.

او به خوبی می داند شکل گیری هر قطب بندی تازه، یک امتیاز مثبت به سود دولت حسن روحانی است که در حال آماده شدن برای بهره برداری از فضای پساتوافق است.

هم‎چنین کش دادن روند تصویب نهایی توافق هسته ای ایران که با توجه به سیر بین المللی این روند، یک رویداد تشریفاتی به نظر می رسد، نوعی تلاش هدفمند برای کسب اجماع سیاسی و قانونی است. این اجماع به طور تلویحی مسوولیت توافق را در این مرحله از دوش علی خامنه ای بر می دارد. چنین فراری، سابقه دار و کارآمد است.

روح الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در ماجرای انتخاب «ابوالحسن بنی صدر» به عنوان رییس جمهور و انتخاب «حسینعلی منتظری» به عنوان قائم مقام خود گفته بود با وجود مخالفتش، به دلیل رای مردم، رای اعضای مجلس خبرگان و یا نظر مسوولان، تن به این انتخاب ها داده است. علی خامنه ای هم می تواند به وقت ضرورت از این الگو استفاده کند.

در چهار واکنش اخیر علی خامنه ای، سخنرانی 27 تیرماه او مهم و مفصل تر بود؛ به رسم معمول این مراسم، ایستاده سخنرانی کرد، در کنار دست راستش یک اسلحه قدیمی شبیه اسلحه های روسی قرار داشت و در دست چپ چند برگه داشت که مرتب به آن نگاه می کرد تا نکته ای را فراموش نکند.

سخنرانی مفصل رهبر جمهوری اسلامی سه وجه غالب داشت؛ خشم، تحقیر و تهدید. علی خامنه ای در گام اول تاکید کرد علت خودداری ایران از تعقیب برنامه هسته ای معطوف به داشتن بمب اتم، فتوای مذهبی خودش بوده نه تلاش غربی ها و از این که امریکایی ها چنین فتوایی را نادیده گرفته اند، خشمگین نشان داد.

او نخستین بار به صورت رسمی، 28 فروردین 89 در پیامی برای نخستین «کنفرانس بین المللی خلع سلاح هسته ای و عدم اشاعه»، به منع شرعی برای استفاده از سلاح هسته ای اشاره کرد و نوشت ما «کاربرد این سلاح ها را حرام» می دانیم.

در طول پنج سال گذشته، مسوولان ایرانی بارها کوشیده اند اهمیت این فتوا را برجسته کنند. محمدجواد ظریف علاوه بر محوری دانستن این فتوا در مذاکرات، تاکید کرده بود به این فتوا بیش از هر سند بین المللی اعتقاد دارد و از تلاشش برای قانع کردن «کاترین اشتون»، مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گزارش کوتاهی داد که مورد استقبال سایت های اصول‎گرا قرار گرفت: «[به اشتون گفتم] می‌توانم به راحتی، به دور از هر اطلاعی از دیگران و رسانه‌ها با شما مصافحه داشته باشم اما از این کار به دلیل دینی اجتناب می‌کنم. این مورد همان دلیل ما مسلمانان بر پیروی کردن از فتوای مرجع تقلید تشیع [درباره سلاح هسته ای] است.»

علاوه بر این، «حسین موسویان»، مذاکره کننده سابق ایران طرحی برای جهانی شدن فتوا ارایه داد و «علی اکبر صالحی»، رییس سازمان انرژی اتمی ایران دی ماه 91 تاکید کرد ایران آماده است این فتوا را به صورت یک سند رسمی در سازمان ملل ثبت کند. این موضع از سوی علی لاریجانی، رییس مجلس ایران نیز تایید شد.

با وجود این فراز و نشیب ها، در اوج گیری مذاکرات، اعتنای جدی از سوی طرفین به این فتوا نشد و در نهایت نه در متن 159 صفحه ای توافق وین و نه در پیش نویس قطع‎نامه ای که برای تصویب در شورای امنیت سازمان ملل آماده شده، اشاره ای به این فتوا نشده است. به طور طبیعی، این سطح از بی توجهی آزاردهنده است و مایه خشم.

اما این تنها دلیل نبود؛ علی خامنه ای 16 اردیبهشت 94 در یک سخنرانی علنی، تهدیدهای نظامی امریکا را «غلط زیادی» توصیف کرد و گفت: «من نمی فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل این که یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملت ایران این‌جوری نیست؛ ملت ایران مذاکره‌ زیر سایه‌ تهدید را برنمی تابد. چرا تهدید می کنند؟»

یک هفته پس از این سخنرانی، برخی از نمایندگان مجلس ایران، طرح سه فوریتی «توقف مذاکرات هسته‌ای تا قطع تهدیدات امریکا» را ارایه دادند که با مخالفت رییس مجلس ایران و نمایندگان حامی او ناکام ماند.

در روزهای اخیر، برخی دیدگاه های باراک اوباما، از جمله این که در صورت عمل نکردن ایران به وعده هایش، این کشور توانایی نابود کردن ارتش ایران را دارد، خشم کهنه رهبر جمهوری اسلامی را برانگیخت. او شاید انتظار نداشت «توافق با شبح تهدید» را از زبان رییس جمهور امریکا بشنود. به همین دلیل نیز کوشید به شدت او را تحقیر کند. سخنان اوباما را «حرف های یاوه ای» توصیف کرد که به سرعت از ذهن فراموش می شود. خامنه ای سرنوشت اوباما را هم مشابه حرف های او دانست؛ گم شدن در تاریخ.

این رجزخوانی، طبعا مصرف خارجی و داخلی دارد. علی خامنه ای، بهمن 91 در یک سخنرانی عمومی درباره اهداف غرب از مذاکره گفته بود: «غرض شان یک کار تبلیغاتی است... بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا می کرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پای میز مذاکره؟»

سه سال پس از این سخنرانی، به نظر می رسد غرب در چنین کاری موفق شد و ایران طولانی ترین مذاکره با غرب، به ویژه امریکا را داشت ولی رهبر جمهوری اسلامی تلاش دارد اعلام کند با وجود چنین اجباری، تغییری در سیاست های کلان کشورش رخ نداده است: «مبارزه‌ با استکبار، مبارزه‌ با نظام سلطه تعطیل‌پذیر نیست... در مورد مصادیق استکبار، امریکا اتمّ مصادیق استکبار است... خودتان را آماده کنید برای ادامه‌ مبارزه‌ با استکبار» (دیدار با دانشجویان، 20 تیرماه 94)، «ما از حمایت دوستان‎مان در منطقه دست نخواهیم کشید... سیاست ما در مقابل دولت مستکبر امریکا هیچ تغییری نخواهد کرد» (خطبه های نماز عید فطر، 27 تیرماه 94)، «سیاست قدرت های استکباری در این منطقه، سیاست های خائنانه است... ما به فکر دنیای اسلامیم، ما به فکر امت اسلامی هستیم. مواضع ما با استکبار این‌جور در مقابل هم قرار دارد». (دیدار با مسوولان داخلی و سفرای کشورهای اسلامی در ایران، 27 تیرماه)

وجه دوم این تلاش به فضای داخلی باز می گردد. سکوت نسبی تندروها در فضای پساتوافق به خوبی نشان می دهد آن ها از این که در موقعیتی نیستند که مجموعه تلاش های دوساله شان برای اثرگذاری بر روند مذاکرات هسته ای و متوقف کردن آن به نتیجه برسد، سرخورده هستند و احتیاج به روحیه دارند.

«سعید جلیلی»، رییس سابق تیم مذاکره کننده ایران دوشنبه 22 تیرماه، یک روز پیش از اعلام توافق در اصفهان با اشاره به تشبیه تاریخی مذهبی توافق به صلح امام حسن، گفته بود: «صلح امام حسن به دلیل نبود یاران خالص بود.»

او چهارشنبه در سخنرانی علی خامنه ای حضور داشت و وقتی رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرد سیاست های ما در برابر امریکا تغییر نمی کند، مانند بسیاری از مردم حاضر در مصلی تهران تکبیر گفت؛ با خوشحالی و امیدواری.

تندروها هم‌چنین از این که توافق هسته ای، مرحله آغازین تعامل بین ایران و غرب، به ویژه ایران و امریکا باشد، نگران هستند. سایت «رجانیوز»، 17 تیرماه 94 در یادداشتی نوشت: «ساده انگارانه است اگر هنوز هم کسی تصور کند دولت یازدهم با هدف رفع تحریم ها سر میز مذاکره حاضر شده... هدف اصلی در سطح کلان تری تعریف شده و آن نهایت عادی سازی رابطه با امریکا است.»

آن ها هم می توانند پس از خطبه های نماز علی خامنه ای، خوشحال و امیدوار باشند که چنین هدفی در دسترس نیست.

این نمونه ها به ما می گویند حتی اگر علی خامنه ای را مخالف متن توافق هسته ای بدانیم و نارضایتی از بی توجهی به خطوط قرمز تعیین شده اش را بتوان رصد کرد، نمی توان در ارزیابی مجموعه واکنش های رهبر جمهوری اسلامی در هفته گذشته گفت او از داده و ستاده های توافق ایران و 1+5، خشمگین است. درست است که او برنامه هسته ای را فعلا از دست داده ولی دو شر بزرگ جهانی، یعنی تحریم و تهدید نظامی را هم فعلا دور کرده است.

در واقع، خشم توام با قاطعیت کنونی او، تلاش وافر برای مدیریت پیام های پساتوافق است. او نگران مخدوش شدن تصویر خویش است. می کوشد با لحنی عبوس به ناظران بگوید هم‎چنان در نقطه ثقل سیاست ایران ایستاده، به اندازه کافی شجاع است، هوای پتانسیل اجتماعی حامی خود در داخل ایران و شرکای منطقه ای را دارد، مانع از تحرک سیاسی و اجتماعی قوی به سود مخالفان سیاسی خود در ایران می شود و مایل است هویت سیاسی- تاریخی خویش که در ستیز با امریکا و دوستانش شکل گرفته را حفظ کند.

علی خامنه ای پیام های مبتنی بر تغییر چهره سیاسی خود در فضای پساتوافق را حتما یک برد یا گام به رو به جلو نمی داند. او مرداد 93 در یک سخنرانی در جمع دیپلمات های ایرانی – نسخه کامل این سخنرانی هنوز منتشر نشده – در مورد مذاکره با امریکا گفت: «ما را در افکار عمومی ملت‌ها و دولت‌ها به تذبذب [به معنای دو دل شدن، مردد شدن] متهم می‌کند.»

رهبر جمهوری اسلامی بهمن 91 در خطابه ای مشهور گفته بود: «من ديپلمات نيستم، انقلابيم. به همين علت صريح، صادقانه و قاطعانه حرف مي زنم.»

به نظر می رسد برای یک «انقلابی صادق»، هیچ چیز تلخ تر از این نباشد که به «تذبذب» متهم شود. خشم علی خامنه ای و مسوولیت ناپذیری او درباره توافق هسته ای وین و نیز برخورد سردش با جشن های خیابانی مردم ایران را از این زاویه بهتر می توان درک کرد.

او کماکان با شعارهای پوسترهای ضدامریکایی که مردم چند روز پیش از توافق هسته ای در راهپیمایی جمعه 19 تیرماه (روز قدس) در دست داشتند، هم‎دل‎تر نشان می دهد: «تا آخر ایستاده ایم ... مرگ بر امریکا.» 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

پاسخ به چند سوال رایج در مورد درگ کویین و درگ کینگ‌ها

۲۸ تیر ۱۳۹۴
رنگین‌کمانی
خواندن در ۶ دقیقه
پاسخ به چند سوال رایج در مورد درگ کویین و درگ کینگ‌ها