خانواده دختر قربانی ایرانشهری:ما هم بگذریم، اهالی شهر نمی گذرند

پرونده تجاوز به ٤١ زن در ایرانشهر با افزایش دو شاکی دیگر و بازداشت متهم دوم هم اکنون ابعاد گسترده تری یافته است.

این موضوع نخستین بار توسط مولوی «محمدطیب ملازهی»، امام جمعه اهل تسنن این شهر در خطبه های نماز جمعه عیدفطر مطرح شد. پس از آن بود که با طرح رابطه بین متهمان و نهادهای قدرت و ثروت، تهدید دادستان کل کشور به تحت تعقیب قرار دادن منبع خبر و بازداشت تعدادی از معترضان به جریان رسیدگی این پرونده در ایرانشهر، این موضوع ابعاد تازه تری به خود گرفت.

شماری از فعالان مدنی نگران شرایط روحی و روانی دختران قربانی و فشارهایی هستند که احیانا توسط خانواده های این افراد ممکن است بر قربانیان ماجرا اعمال شود. آن‏ها بر لزوم ارایه خدمات حمایتی و روان‏شناختی به این دختران تاکید می کنند.

مادر یکی از قربانیان به «ایران وایر» می گوید دخترش بعد از وقوع این ماجرای تلخ، شرایط روانی مساعدی ندارد و چندین بار اقدام به خودکشی کرده است.
با وجود اظهار نگرانی فعالان مدنی در مورد اعمال فشار از سوی خانواده قربانیان، خوش‎بختانه خانواده فرد مورد مصاحبه تلاش کرده اند با درک شرایط فرزندشان و هم‏دلی، از او حمایت کنند. آن‏ها می گویند دخترشان در این ماجرا نه تنها مرتکب اشتباهی نشده بلکه بیش‎ترین آسیب را متحمل شده است.

 

شما چه زمانی متوجه ماجرا شدید؟

• یکی از آشنایان ما زنگ زد. او به طور اتفاقی دیده بود که چند مرد جوان دخترم را با وجود مقاومتش، به داخل ماشینی کشیده و با خودشان برده اند. ما نگران شدیم و از همان دقایق اول شروع به جست‏وجو کردیم اما متاسفانه تا چندین ساعت از او بی خبر بودیم. در نهایت با یک تاکسی به خانه برگشت در حالی که شرایط جسمی و روحی بسیار بدی داشت و تا ساعت ها قادر نبود ماجرا را برای ما توضیح بدهد. او به شدت کتک خورده بود.

شما از او خواستید که ماجرا را پنهان کند؟

• نه؛ ما بلافاصله به کلانتری رفتیم و طرح شکایت کردیم. دختر ما کار اشتباهی نکرده بود که بخواهیم پنهان‏کاری کنیم. او دختر آرام و بسیار معقولی است. البته دخترم متجاوزانش را ندیده بود چون نقاب داشته اند. اما توانست آن ها را از روی صدایشان شناسایی کند.

بعدها وقتی ماشین متجاوزها کشف شد، در بدو امر تعداد زیادی سیم کارت که لابد مال همین قربانی ها بوده، پلاک های تقلبی، طناب، ماسک های مختلف، مموری کارت و سه گوشی تلفن و این چیزها را کشف کردند. حالا با چه رویی می خواهند مسیر پرونده را منحرف کنند؟

آیا به جرم‏شان اعتراف کرده اند؟

• بله. به سرقت و آدم ربایی مسلحانه و تجاوز به عنف 41 انسان بی گناه اعتراف کرده اند. اولین متهم که بازداشت شد، هم‏دستانش را که از افراد با نفوذ محلی بود، معرفی کرد. چند نفر تا به حال دستگیر یا بازجویی شده اند. «محسن قاضی»  که داروخانه دارد، «محمود.ی» که هم خودش بسیجی است و هم برادرش پاسدار است، «امید. ب» که پدرش بازنشسته ارتش است و «اصغر» که او هم در یکی از پایگاه های بسیج منطقه فعالیت می کند. این افراد نفوذشان در کلانتری ها و آگاهی منطقه بالا است. عموی محسن از افراد ذی نفوذ و از وابستگان نزدیک امام جمعه کهنوج است.در سپاه کهنوج هم نفوذ و روابط خانوادگی دارد. برادر یکی دیگر از این متهمان پاسدار است. به نظر می رسد که تکیه گاه آن‏ها به واسطه پول و ارتباطات دولتی که با سیستم دارند، خیلی قوی است. حالا یک عده جوان را که به حق نسبت به این اتفاق معترض بوده اند، دستگیر کرده و با خودشان برده اند. حتی محل نگه‏داری آن ها را هم کسی نمی داند. یکی از این بچه های دستگیر شده را آن قدر زده بودند که پدرش به من گفت واقعا تا دقایق اولیه فرزندم را نشناختم. به چه دلیل؟ جرم آن‏ها چه بوده؟

چرا با این که فرد متهم به تجاوز به 41 زن اعتراف کرده است اما فقط چند نفر شکایت کرده اند؟

• درست یا غلط، این هم بخشی از عرف و فرهنگ است. ما بدون تعلل نسبت به وضعیت دخترم شکایت کردیم. روز بعد آگاهی ما را فرستاد دادگاه و بعد از یک هفته، تازه به ما نامه پزشکی قانونی دادند. در حالی که معمولا این موارد را بلافاصله برای تشخیص باید به پزشکی قانونی بفرستند تا شواهد از بین نرود. پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرده اما جواب را با تاخیر برای دادگاه فرستاده است. به نظرم واقعا عمدی در این تعلل ها هست. تازه یکی از اعضای خانواده مرا بردند بازجویی و پرسیدند این شما بودید که به امام جمعه خبر دادید؟امام جمعه چه طور این حرف ها را زده است؟ چرا گفته اید 41 نفر؟ تنها دغدغه آن ها این است که چرا این خبر منتشر شده. هیچ کس نگران جرمی که رخ داده و نگران خانواده ها نیست.

به نظرتان این پرونده مسیر عادلانه را طی خواهد کرد؟

• به هر حال متجاوزها حامیان قوی دارند. روزی که دخترم را با یکی از افراد متجاوز روبه رو کردند، او جلوی قاضی پرونده بی هیچ پرده پوشی نیشخند زده و گفته بود زور بی خود نزن چون من بعد از 24 ساعت آزاد می شوم.

رسانه ها خبر داده اند امام جمعه هم به خاطر انتشار این خبر تحت فشار قرار گرفته است. این خبر درست است؟

• امام جمعه شهر ما، خط قرمز مردم محلی است. کاری نمی توانند از پیش ببرند چون مردم ساکت نخواهند نشست و آن وقت هیچ جور نمی توانند ماجرا را جمع کنند.این‏جا قیامت می شود اگر بخواهند مولوی ملازهی را آسیب بزنند.

ممکن است شما را برای رضایت تحت فشار بگذارند؟

• تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. فقط گفتند اگر این حرف ها و اطلاعات بیرون درز پیدا کند، برایتان گران خواهد شد. اما حتی اگر ما کوتاه بیاییم، مردم شهر کوتاه نمی آیند. باید برویم بمیریم اگر بخواهیم کوتاه بیاییم.

وضع روحی دخترتان چه طور است؟

• او به شدت آشفته است. امروز به سختی او را نشاندم روی تخت. به زور سرش را روی گردنش نگه می دارد. کلا شرایط روحی مناسبی ندارد. مشکل اصلی خانواده ها این است که اراده دولتی در پی ایجاد یک فضای جعلی است؛ این که مثلا وانمود کنند مشکل از دخترهای ما بوده است یا این‏ها با میل خودشان رفته اند. ای کاش آن قدر شجاعت داشتند و این قدر خباثت به خرج نمی دادند. مگر ممکن است تجاوز با رضایت فرد انجام بشود؟ کسی که بخواهد با رضایت کاری کند که سر و صدا نمی کند، یک جایی قرار می گذارد و می رود کارش را انجام می دهد. واقعا این‎ها در مورد شعور مردم چه طور فکر می کنند؟ مگر می شود کسی با رضایت خودش برود و کتک خورده برگردد و تا ساعت ها حتی نتواند حرف بزند؟ این‏ها می خواهند سرپوش بگذارند یا وانمود کنند که این تجاوز نبوده است. پس اگر تجاوز نبوده، چرا آدم ربایی می کردند؟ چرا ماسک داشتند؟ چرا پلاک های تقلبی داشتند؟ چرا کتک می زدند و قربانیان را با تاکسی در یک گوشه شهر رها می کردند؟ چه طور چنین چیزی به یک عقل سالم خطور می کند که این حرف ها را بزند؟

آیا آن‏ها قربانی هایشان را اتفاقی انتخاب می کرده اند؟

• خیر؛ لیست داشته اند از دخترها و آن ها را دنبال می کرده اند. برنامه ریزی داشته اند. دخترهایی را که آرام بوده و خانواده هایشان جایی نفوذی نداشته و بی سر و زبان بوده اند و دست‎شان جایی بند نبوده است را انتخاب می کرده اند. جالب است که بعد از تجاوز، طلا و پول و دارایی هایشان را هم می گرفتند و یک گوشه شهر رهایشان می کردند. از قربانی ها فیلم هم گرفته اند تا طرف نتواند در این مورد شکایت کند. تهدید می کرده اند که این فیلم‏ها را منتشر می کنند تا خانواده ها را سرافکنده کنند. یکی از دلایلی که تعداد کمی حاضر شدند شکایت کنند، این بود که از انتشار فیلم ها ترسیده بودند.

دستگیر شدگان همه به جرم های رخ داده اعتراف کرده اند؟

• یک نفر اعتراف کرده است اما بقیه جرم‏شان را هنوز به گردن نگرفته اند. یکی از متهمان که البته هنوز چیزی به گردن نگرفته و از وابستگان امام جمعه کهنوج است را با پنج میلیون سند زمین آزاد کرده اند! از بازداشتگاه زنگ می زنند که بیایید متهم‎تان را ببرید خانه. قصدشان این بوده که کاملا نامحسوس آزادش کنند. بعد که می بینند مردم معترض هستند، برایش احضاریه می فرستند ولی او خودش را معرفی نمی کند. او را دوباره در شهر زاهدان بازداشت کردند. حالا هم شنیده ام که قرار است با تشکیل یک پرونده دروغی پزشکی، شرایط آزادی او را فراهم کنند. خب این‏ها افراد با نفوذی هستند. یکی از زن‏ها را جلوی یک نگهبان با لباس سپاه و اسلحه دزدیده بودند تحت عنوان این که خلافی مرتکب شده و بازداشت است. بعد از دو روز رهایش کردند. شنیده ایم بین قربانی ها، یک زن شوهردار هم بوده است. این‏ها درد است. حالا نگرانی آقایان این است که چرا این خبر را منتشر کرده اید و چرا در موردش حرف می زنید.

 

مطالب مرتبط:

آن سوی خبر؛ پیگیری پرونده تجاوز به ٤١ زن در ایرانشهر

آن سوی خبر؛ افزایش نگرانی ها بابت رسیدگی به پرونده تجاوز ٤١ زن ایرانشهری