در بخش نخست این گزارش به برخی از صحبتهای محمدجواد ظریف، وزیر خارجه مستعفی ایران، در بیش از ۶ سال گذشته اشاره کردیم که نمونههایی بودند از تلاش مستمر ایشان برای لاپوشانی نقض حقوق بشر در ایران در گفتکوهای رسانهای و صحبتهایی که در کنفرانسهای خارج از ایران داشتند. در بخش دوم و پایانی این گزارش به چرایی این شیوه موضعگیری ظریف و ارزیابی آن از دید حقوقدانان و فعالان حقوق بشر میپردازیم.
اصرار ظریف بر تکرار ادعاهای خلاف واقع در مورد وجود آزادی و دمکراسی در ایران و انکار نقض سازمانیافته حقوق بشر در جمهوری اسلامی موجب شده است فعالان حقوق بشر محمد جواد ظریف را به دروغگویی عامدانه در این مورد متهم کنند و مخالفان سیاسیاش اعتبار سایر مواضع او را هم زیر سوال ببرند. اما آیا اصولا یکی از وظایف ذاتی وزرای خارجه کشورها دفاع از مواضع دولتهای متبوعشان در مجامع جهانی نیست؟
مانی مستوفی، وکیل حقوق بشر ساکن نیویورک میگوید ظریف به عنوان وزیر خارجه باید از سیاستهای کشورش در سطح بین الملل دفاع کنند اما ضرورتی ندارد در مورد نقض حقوق بشر دروغ بگوید: «ظریف میتواند بگوید که او می داند در مورد حقوق بشر در کشور مشکلاتی داریم و دولت من تلاش میکند با نزدیک شدن به جامعه جهانی این مشکلات را حل کند و بعد از آن میتوانست به وجود این مشکلات در کشورهای دیگر هم اشاره کند.»
مقامات ایرانی و از جمله آقای ظریف بارها مدعی شدهاند که تمرکز بر مساله نقض حقوق بشر در ایران و طرح دائمی پرسش از نقض حقوق بشر از ایشان و یا ذکر موارد نقض حقوق بشر در ایران در گزارشهای حقوقبشری شاهدی است بر سیاسیکاری علیه ایران و از همین منظر فاقد اعتبار است: «ظریف سوء استفاده ابزاری از مفاهیم والای حقوق بشری و بهره برداری ابزاری از سازوکارهای حقوق بشری سازمان ملل برای اعمال فشار بر کشورهای مستقل، صدور گزینشی قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران را تقبیح کرد.»
آقای مستوفی میگوید ظریف در سالهای اخیر در عین اینکه تلاش کرده نشان دهد در حوزه حقوق بشر آگاهی بالایی دارد، به طور مداوم نقض حقوق بشر در ایران را با زبانی خاص که متفاوت از زبان رایج ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی است توجیه کرده است: « ظریف در این سالها به شیوهای تهاجمی کوشیده است با طرح ایرادات در سیستم بینالمللی و برجسته کردن نقض حقوق بشر در سایر کشورها و متهم کردن سازمانها حقوق بشری و کشورهای دیگر به استاندارد دوگانه در دیدبانی حقوق بشر، پرسش از نقض حقوق بشر در ایران را به حاشیه براند.»
شاهین صادقزاده میلانی، مدیر اجرایی مرکز اسناد حقوق بشر ایران، میگوید اگرچه ظریف باید از مواضع کشورش در سطح بینالمللی دفاع کند اما دروغ گفتن در مورد نقض حقوق بشر در یک کشور لزوما وظیفه وزیر خارجه یک کشور نیست: «همیشه راههای دیگری هم برای پاسخگویی به پرسشهایی از این دست وجود دارد، هرچند برای من مساله عجیب اینجا نه دروغگویی وزیر خارجه ایران که توجیه این مواضع دروغ از سوی کسانی است که مسئولیت رسمی ندارند اما خود را موظف میدانند دروغهای ظریف در انکار نقض حقوق بشر در ایران را توجیه کنند.»
به طور کلی شیوه ظریف در پاسخ دادن به پرسش از نقض حقوق بشر در ایران چقدر در دنیای دیپلماسی مرسوم است و وزرای سایر کشورهایی هم که به نقض حقوق بشر متهم هستند آیا به همین ترتیب به پرسش از نقض حقوق بشر در کشورشان واکنش نشان میدهند. به نظر شاهین صادقزاده میلانی شاید بتوان گفت انکار یا شکلی از نادیده گرفتن و توجیه نقض حقوق بشر رویه مسئولان بیشتر کشورهایی است که نظامهای غیردموکراتیک دارند: « اما در کشورهای دموکراتیک حاکمیت قانون، رسانههای آزاد و افکار عمومی اجازه نمیدهند حکومت نقض حقوق بشر را توجیه کند، برای نمونه وقتی مساله زندان ابوغریب رسانهای شد، مسئولان حکومتی امریکا ناچار شدند قبول مسئولیت کنند و در موردش پاسخگو باشند.»
آقای مستوفی هم معتقد است بسیاری از کشورها در واکنش به نظر سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن در مورد نقض حقوق بشر در کشورهایشان میپذیرند که مشکل دارند و درخواست میکنند برای حل مشکل به آنها کمک شود: «همه کشورها همچون اسرائیل، امریکا، بحرین و یا ایران نیستند که به محض انتقاد از وضعیت حقوق بشر در کشورشان، طرف انتقاد کننده را به دروغ گفتن یا دورویی متهم کنند. این درست است که ایران تنها کشوری نیست که از این تاکتیک استفاده میکند، البته همه کشورهای دنیا تا یکی حدی از خودشان در این زمینهها دفاع میکنند اما نه در سطح و به شیوه ایران.»
ظریف گاهی در پاسخ به پرسش از نقض حقوق بشر در ایران به اصل تفکیک قوا در ایران استناد کرده و میگوید دولت متبوع او در این موارد بنا به قانون حق اعمال نظر ندارد. برای نمونه ظریف در رابطه با تداوم بازداشت و محکومیت نازنین زاغری، شهروند ایرانی بریتانیایی زندانی در ایران به بوریس جانسون موضوع اصل تفکیک قوا را یادآور میشود و تاکید میکند که مساله بررسی وضعیت خانم زاغری در اختیار قوه قضائیه ایران است، «اما او به دلایل انساندوستانه صحبتهای آقای جانسون را با مراجع قضایی ایران مطرح خواهد کرد.»
حسین رئیسی، حقوقدان و وکیل پیشین دادگستری در ایران و استادیار فعلی و مدرس حقوق بشر در دانشکده حقوق مطالعات حقوقی دانشگاه کالرتون آتاوا میگوید از آن رو که تعهدات بینالمللی به دست دولت امضا میشود و دولت موظف به اجرای آن است، وزارت خارجه هر کشور موظف است در همه مواردی که از سوی جامعه جهانی یا نهادهای بینالمللی مورد پرسش قرار میگیرد اطلاعات لازم را از نهادهای داخلی بگیرد و پاسخ مناسب را به پرسشهای طرح شده عرضه کند: «وزارت خارجه مسئول پاسخگویی به همه پرسشها از سیاستهای کشور در خارج از کشور است و طبیعتا در هر موردی که متضمن نقض یکی از قوانین و تعهدات بینالمللی حقوق بشری در ایران است این حاکمیت و دولت ایران است که مورد سوال قرار میگیرد و وزارت خارجه نمیتواند با توجیه استقلال قوا از پاسخ درست و دقیق به آن طفره برود.»
حسین رئیسی اضافه میکند که جواد ظریف در مقام وزارت خارجه ایران خوب میداند که حقوق بشر چگونه در ایران نقض میشود: «ظریف به تعهدات بینالمللی حقوق بشری ایران در چارچوب آن دسته از کنوانسیونهای سازمان ملل که ایران به آن پیوسته است به خوبی واقف است و از روند نقض حقوق بشر در ایران و قوانین داخلی مرتبط با آنها آگاهی کافی دارد اما وقتی نمیخواهد یا نمیتواند پاسخ روشن و درستی به نقض حقوق بشر در ایران بدهد، ناچار است تن به فریبکاری بدهد و از پاسخ صریح بگریزد.»
ظریف در آخرین حضور بینالمللی خود به عنوان وزیر خارجه جمهوری اسلامی در کنفرانس امنیتی مونیخ در پاسخ به پرسش لیز دوست خبرنگار بیبیسی در مورد پرونده فعالان محیطزیستی بازداشتی گفت او خود پروفسور حقوق بشر است و بیش از ۳۰ سال است حقوق بشر درس میدهد. آیا تدریس حقوق بشر به خودی خود واجد ارزش است و به فرد موقعیت حقوق بشری میبخشد؟
آقای رئیسی میگوید اینکه ظریف حقوق بشر تدریس کرده است به آن معنا نیست که حساسیت لازم حقوق بشری در ایشان به وجود آمده است: «به عنوان کسی که حقوق بشر را هم به صورت عملی تجربه کرده و در دادگاهها از آن دفاع کردهام و هم آن را به صورت نظری در دانشگاه تدریس میکنم میتوانم بگویم بر اساس رفتارهایی که از آقای ظریف دیدهام ایشان حقوق بشر را درونی نکردهاند، هیچگونه حساسیت حقوقبشری ندارد، به پرنسیبهای حقوق بشری وفادار نیستند و در مقابل نقض حقوق بشر موضع روشن و صریحی نمیگیرد.»
اصولا اینکه یک سیاستمدار موقعیت آکادمیک حقوق بشری داشته باشد میتواند به موجه شدن استدلالهایش در مورد وضعیت حقوق بشر در کشورش منجر شود. آقای صادقزاده میلانی معتقد است تکذیب نقض حقوق بشر از سوی ظریف در حالیکه شواهد غیرقابل انکاری در مورد نقض گسترده حقوق بشر در ایران وجود دارد اعتبار آکادمیکی را که مدعی است در حوزه حقوق بشر دارد از بین میبرد: «به نظرم در درستی اینکه ایشان حقوق بشر تدریس کردهاند احتمالا تردیدی نیست اما مواضع ایشان در انکار نقض حقوق بشر در ایران موقعیت آکادمیک و شرافت حرفهای او را به عنوان معلم زیر سوال میبرد.»
اینکه ظریف به باور فعالان و سازمانهای معتبر حقوق بشری در انکار نقض گسترده حقوق بشر در ایران بارها دروغ گفته است آیا موجب نشده است ادعاهای دیگر او در فضای دیپلماتیک جدی گرفته نشود؟ مانی مستوفی معتقد است ظریف وظیفه مشخصی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد و طرفهای مقابل او هم میدانند کجا دست او باز است و تا کجا میتواند جلو بیایید اما: «حوزه حقوق بشر برای جمهوری اسلامی ایران خط قرمز است و ایران به این نتیجه رسیده است که با سیستم بینالمللی در این مورد به هیچ عنوان همکاری نکند و حاضر نیستند در این مورد حتی یک قدم به جلو بردارند چون فکر میکنند اگر در این مورد نرم نشان دهند داخل کشور را از دست میدهند.»
هنوز تکلیف استعفای محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، مشخص نشده است، اما انچه که تکلیفش مدتهاست مشخص شده است تداوم سیاست نقض حقوق بشر در ایران و انکار آن از سوی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و سایر مقامات ایران در خارج از کشور است. چنانکه امروز لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور ایران، در چهلمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در شهر ژنو بیآنکه یک کلمه در مورد وضعیت حقوق بر در ایران بگوید به طور مفصل از سیاستهای غرب انتقاد کرد.
مطالب مرتبط:
کارنامه آقای وزیر؛ حقوق بشر، پاشنه آشیل ظریف- بخش اول
مجتبی واحدی: ظریف برنامه استعفا نداشت
علیرضا نامور حقیقی: ظریف نمره قبولی میگیرد
جلیل روشندل : حضور بشار اسد در تهران با دیپلماسی ظریف در تضاد بود
گلابیهایی که روی درخت برجام ماندند و گندیدند؛ اثرات اقتصادی جواد ظریف
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر