close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

سرنوشت مبهم دست‎فروش ۱۱ ساله‌؛ اسماعیل ۵۳ روز پیش گم شده است

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
در رسانه‌های داخلی این طور نوشته شده که وقتی اسماعیل به خانه برنمی گردد مادرش به کلانتری ۱۴۹ امامزاده حسن مراجعه کرده و اعلام مفقودی می‌کند.
در رسانه‌های داخلی این طور نوشته شده که وقتی اسماعیل به خانه برنمی گردد مادرش به کلانتری ۱۴۹ امامزاده حسن مراجعه کرده و اعلام مفقودی می‌کند.

«اسماعیل»، پسرک ۱۱ساله تبعه افغانستان که برای تامین مخارج خانواده مهاجرش دست‎فروشی می‌کرد، از روز هفتم فروردین ماه از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.

یکی از همسایگان اسماعیل که در منطقه «آذری» تهران، حوالی بازار «امام‎زاده حسن» زندگی می‌کند، می‌گوید او پسر بسیار آرامی است که بیش از سنش می‌فهمد و هیچ وقت مزاحمتی برای همسایه‌ها و کسبه محل نداشته است.

در رسانه‌های داخلی این طور نوشته شده است که وقتی اسماعیل به خانه برنمی‎گردد، مادرش به کلانتری ۱۴۹ امام‎زاده حسن مراجعه و اعلام مفقودی می‌کند. اهالی محل در مورد تاریخ گم شدن پسرک اطلاعات متناقضی می‎دهند؛ یک نفر می‌گوید او در یکی از نخستین روزهای اردیبهشت ماه به خانه برنگشته و عده دیگری می‌گویند در روزهای عید گم شده است.

در اطلاعیه‎ای که توسط خبرگزاری‌های داخلی هم‎چون «فارس» و «مشرق» منتشر شده، تاریخ بازنگشتن این دست‌فروش کوچک به خانه روز هفتم فروردین اردیبهشت و تاریخ مراجعه مادرش به پلیس، روز سوم اردیبهشت ماه، یعنی نزدیک به یک ماه پس از مفقود شدن او عنوان شده است. فاصله معنادار بین این دو تاریخ، یک سوال مهم پیش می‎آورد که چرا خانواده او در این فاصله طولانی از مراجعه و اطلاع‎رسانی به پلیس پرهیز کرده‎اند؟

«نغمه شلمزاری»، دانشجویی که داوطلبانه برای آموزش کودکان محروم این منطقه با سازمان‌های غیردولتی حامی کودکان همکاری می‌کند، به «ایران‎وایر» می‌گوید هنوز موفق به تماس با خانواده اسماعیل نشده اما کاملا با مختصات منطقه آشنا است:«از آن جایی که بسیاری از کودکان دست‎فروش در این منطقه شناسنامه و مدارک اقامت قانونی ندارند، بیم آن می‌رود که مادر اسماعیل هم به این دلیل زودتر از آن چه که باید به پلیس مراجعه نکرده و می‌ترسیده است که از طرف نیروی انتظامی بابت اقامت غیرقانونی مورد بازخواست و حتی استرداد قرار بگیرد.»

نغمه شلمزاری می‌گوید اگر یک روز هنگام غروب به بازار امام‎زاده حسن مراجعه کنید، با انبوه کودکان دست‎فروشی مواجه می‌شوید که اغلب مهاجرند و هر گوشه این خیابان در حال تلاش برای جلب توجه مشتری‌های گذری هستند:«این محله جای استقرار دست‎فروشانی است که دستانی نحیف و کوچک دارند. اغلب این کودکان دست‎فروش از مهاجران افغانستانی هستند که همان حوالی و در خانه‌های کوچک و محقر محله‌های "یافت‎آباد"، "خزانه"، "شهرک ولی‎عصر" یا "نعمت‎آباد" سکونت دارند و بیش‎ترشان حتی اوراق هویت و شناسنامه ندارند. برخی از آن‎ها حتی برای باندهای خیابانی کار می‌کنند.»

نغمه از یک مشاهده شخصی تکان دهنده می‌گوید: «یک شب که برای رسیدگی به یک خانواده که مادرشان بیمار است به این منطقه آمده بودم و دیروقت شب بود، وقتی از خانه خارج می‌شدم، نبش خیابان "ابوذر"، یک ماشین مدل بالای شاسی بلند ایستاد و یک پسر بچه دست‎فروش با میل و اراده خودش در پشتی ماشین را باز کرد و سوار آن ماشین گران‎قیمت شد. به شدت کنجکاو شده بودم و آن‎ها را تعقیب کردم. یک کیلومتر آن سوتر این بار یک دختر دست‎فروش با لباس ژنده سوار ماشین شد. هیچ کس آن بچه‌ها را برای سوار شدن مجبور نکرده بود. به خوبی می‌شد فهمید که آن ماشین گران‎قیمت و مدل بالا در حال جمع‎آوری کودکان دست‎فروش و متکدی است. راننده ماشین از داخل آینه متوجه تعقیب و کنجکاوی من شد و مرا سر یک پیچ جا گذاشت و گم شد.»

به نظر می‌رسد پیدا کردن رد پای اسماعیل در شلوغی بازار امام‌زاده حسن آسان نیست. این بازار به خیابان شلوغی اطلاق می‌شود که فاصله بین دو راهی «قپان» تا بازار مبل یافت‎آباد را در بر می‎گیرد؛ منطقه‎ای که در سراسر روز هم به عنوان یک قطب خرید و فروش و هم به علت وجود یک بقعه مذهبی به همین نام، محل مراجعه مردم بسیاری از سایر محله‌های تهران است.

مشخصه این منطقه، مغازه‌های سنتی تو در تو، ازدحام دست‎فروش‌ها، بساطی‌ها و ارزان فروشی‎ها است؛ دست‎فروشانی که لباس‌های دست دوم، عطر و خنزرپنزر عرضه می‌کنند و هر کدام با ترفندی متفاوت می‌خواهند جنس‎های خود را به مشتری قالب کنند.

عبور و مرور از کوچه‌های فرعی همان حوالی هم‏چون کوچه‌های منتهی به «امین‎الملک» و «سیدجوادی» که به مراکز خرید بزرگی هم‎چون پاساژ «وحدت» و بازار «رضا» منتهی می‌شود، سخت و دشوار است. در چنین شرایطی اسماعیل کوچک گم شده و هرگز به خانه برنگشته است.

«رحیم»، از اهالی محله آذری می‌گوید اسماعیل یک مدت هم در متروی تهران جنس می‌فروخت؛ اشیای کوچکی هم‏چون هدفون، دستگیره، عروسک‌های پلاستیکی، آدامس، روکش تلفن، فال، اسباب بازی‌های کوچک و اجناس کم بهایی از این قبیل.

در اطلاعیه پلیس آگاهی تهران نوشته شده که پسرک گم‏شده یک تی‎شرت سبزرنگ، شلوار روشن و صندل بندی به پا داشته است. آن‎ها نه تنها عکس او را منتشر کرده‌‌ بلکه حتی از تمامی مراکز پزشکی قانونی، بیمارستان‌ها و اماکنی که ممکن است ردی از اسماعیل کوچک در آن جا پیدا بشود، استعلام کرده و نتیجه نگرفته‏اند.

خانم دکتر «فریال» که به کودکان مهاجر به طور داوطلبانه کمک می‌کند، احتمال استرداد این کودک توسط پلیس را محتمل می‌داند. او در مورد این که در صورت استرداد این کودک، چه طور ممکن است پلیس در مورد گم شدن او اطلاعیه صادر کند، می‌گوید: «مواردی از این قبیل هم قبلا وجود داشته است. زیرا سیستمی که مهاجران را مسترد می‌کند، ربطی به اداره آگاهی ندارد و آن‏ها از اطلاعات هم‏دیگر بی خبر هستند.»

او می‌گوید این روزها هر کجا یک مهاجر غیرقانونی می‌بینند، او را بازداشت می‌کنند: «فرد گرفتار شده فقط در صورتی از ون مهاجرگیری خارج می‌شود که کارت آمایش داشته باشد؛ کارتی که نشانه قانونی بودن اقامت است. اگر مهاجران دستگیر شده کارت آمایش نداشته باشند، آن‎ها را به منطقه‎ای در سه راه افسریه منتقل می‌کنند به نام "گردنه تنباکویی". آن‏ها در آن‏جا نگه‏داری می‌شوند تا والدین این کودکان یا خانواده‎های این افراد به اردوگاه گردنه تنباکویی مراجعه کنند و معلوم بشود که اقامت آن‎ها قانونی بوده است یا نه.»

فریال می‌گوید این احتمال دور از ذهن نیست که این کودک را حین فروش اجناسش، دستگیر و به گردنه تنباکویی منتقل کرده باشند: «شاید هم او به خاطر این که خانواده‌اش را لو ندهد، در این مورد سکوت کرده باشد. حتی به همین دلیل هم می‌شود سکوت مادرش را توجیه کرد.»

 او البته همه این‎ها را احتمالات مفروضی می‌داند که قبلا در مواردی برای برخی کودکان رخ داده و به همین دلیل از نظر او محتمل است.

آن چه مسلم است، با وجود انتشار تصویر اسماعیل توسط اغلب خبرگزاری‌های داخلی و استمداد اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ از شهروندان، تا زمان نگارش این گزارش از وضعیت این کودک اطلاعی در دست نیست.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

احضار خواننده زن و راهنمای گردشگران در ابیانه

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
احضار خواننده زن و راهنمای گردشگران در ابیانه