close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

شیخ نمر در اسناد ویکی لیکس، ۱۴ روایت

۱۵ دی ۱۳۹۴
ایران وایر
خواندن در ۱۳ دقیقه
شیخ نمر در اسناد ویکی لیکس، ۱۴ روایت
شیخ نمر در اسناد ویکی لیکس، ۱۴ روایت

سایت ویکی لیکس در مجموعه اسناد خود، گزارش هایی درباره شیخ نمر، روحانی شیعه که توسط دولت عربستان اعدام شد، منتشر کرده است. این گزارش مفصل در پی دیدار «جان کینکنون»، سرکنسول وقت آمریکا در عربستان با شیخ نمر منتشر شده است. این دیدار سال 2008 انجام شده، سالی که فعالیت های شیخ نمر در عربستان به اوج رسید و نقطه آغاز برخورد جدی دولت عربستان با او محسوب می شود.

 

خلاصه ملاقات

 

۱. در دیدار ۱۳ اوتِ «جان کینکنون» [سرکنسول وقت آمریکا در عربستان] با شیخ نمر، شیخ نمر می خواست فاصله خود را از مواضع و اظهاراتِ پیشینِ ضد آمریکایی و مدافع ایرانِ خود حفظ کند؛ و در عوض در صدد بود تا از لحن افراطی خود در موضوعاتی مثل رابطه ایران و عربستان و نیز سیاست خارجی آمریکا بکاهد. می گفت در فضای عمومی، از او چهره ای به مراتب افراطی تر از آن چه واقعاً هست تصویر می کنند. شیخ  در این ملاقات، از ایده ها و اندیشه های آشتی جویانه دیگری نیز حمایت کرد؛ ایده هایی مثل ترجیح سیاست های مبتنی بر ایده عدالت در برابر سیاست های مبتنی بر ایده هویت، آثار مثبت انتخابات، و نیز «آرمان های آمریکایی» مانند آزادی و عدالت. البته علی رغم این لحن ملایم و زبان میانه رو، شیخ نمر دوباره بر مخالفت سرسخت خود با آنچه خودکامگی رژیم ارتجاعیِ سعودی نامید تأکید کرد، و اظهار داشت که در هر ستیز و اختلافی میان «مردم» و حکومت، همواره جانب مردم را خواهد گرفت. او همچنان از حق جامعه شیعه عربستان برای استفاده کمک قدرت های خارجی، در صورتی که وارد جنگ [با حکومت] شود، دفاع کرد. شیخ نمر از پنده سنگینی که زبان تندش برای او تراشیده بود آگاه بود، و می گفت کلمات آتشینش شیعیان بیشتری را، به خصوص از میان جوانان، به خود جذب خواهد کرد.

 

پیشینه شیخ نمر

 

۲. شیخ نمر که همواره فردی جنجال برانگیز بوده، در این چند ماه اخیر، بیش از پیش توجه ها را به خود جلب کرده است چرا که با زبانی جسورتر از همیشه، خواهانِ پایان بخشیدن به تبعیض علیه شیعیانِ عربستان سعودی شده؛ و علاوه بر این، ظاهراً از رژیم ایران، بلندپروازی های هسته ای آن، و نقش فعال آن در منطقه نیز حمایت کرده است.

شیخ نمر بازیگر سیاسی طراز دومی در «استان شرقی» محسوب می شود، عمدتاً به این دلیل که به هیچ کدام از دو حزب سیاسی بزرگ در جامعه شیعیانِ استان شرقی وابسته نیست؛ یعنی نه مستقیماً به جنبش اصلاح (که اغلب «شیرازیون» [پیروان آیت‌الله محمد حسینی شیرازی] نامیده می شوند) وابسته است و نه به «حزب الله سعودی».  با وجود این، محبوبیت شیخ نمر در این منطقه رو به افزایش است، به خصوص در میان جوانان طبقات محروم تر عربستان. با این حال، زبان شیخ، هم در سطحی ملی و هم در سطحی بین المللی، هم در میان شیخ های سلفی و هم در میان مأموران اطلاعاتی، او را رسوا و بدنام کرده است، و بیم آن می رود که سخنان او به ناآرامی ها دامن بزند و چه بسا پای ایران را به عربستان باز کند.

 

۳. شیخ نمر از مقلدان پیشین آیت‌الله محمد حسینی شیرازی بوده و هم اکنون از مقلدان آیت الله محمد تقی مدرسی، مرجع تقلید در کربلا و رهبر معنوی حزب «سازمان عمل اسلامی»، است.  در دیدار با جان کینکنون، شیخ نمر از هر دو آیت الله به نیکی یاد کرد و آن ها را به این دلیل تحسین کرد که توانستند برای هدایت زندگی مردم، قدرت ذهن را با قدرت قرآن ترکیب کنند. شیخ نمر نگاه خود و آیت الله مدرسی را درباره حکومت اسلامی چیزی مابینِ «ولایت فقیه» و «شورای فقها» دانست که در اولی، هدایت کشور را یک رهبر دینیِ واحد به عهده می گیرد و در دومی، شورایی از رهبران دینی. شیخ نمر که نزدیک به ده سال در تهران  و «چند» سالی هم در سوریه تحصیلات حوزوی داشته، معتقد است که هر حکومتی باید شورایی باشد ولی میزان قدرت رسمی و قانونی ای که به ولی فقیه داده می شود باید بر اساس شرایط رهبران مذهبی و شرایط سیاسی زمان باشد.

 

هواداری

 

۴. وقتی سرکنسول از شیخ نمر می پرسد که آیا سخنان تندش به خشونت و یا به عکس العمل هایی در میان جامعه ناراضی شیعیان در عربستان دامن می زند، این طور پاسخ می دهد که  اگر ستیز و اختلافی رخ دهد، «جانب مردم را خواهد گرفت و هرگز با حکومت نخواهد بود». در ادامه می افزاید که گرچه همواره جانب مردم را خواهد گرفت، ولی این لزوماً به این معنی نیست که از تمام اعمال مردم، از جمله خشونت، دفاع خواهد کرد. او از منظر دینی، خود را در درجه اول شیعه، بعد مسلمان، بعد پیرو اهل بیت، و بعد پیرو انسانیت معرفی کرد؛ و بلافاصله افزود که از منظر سیاسی، در هر شرایطی، مدافع عدالت است. او، برای توضیح حرفش، به سیاست عراق اشاره کرد و گفت در عراق از آرمان ها و آرزوهای اعراب - چه سنی ها و چه شیعیان - دفاع نمی کند؛ از ترکمن های عراق هم حمایت نمی کند که به دنبال  قدرت گرفتن در شمال عراق اند. از نظر شیخ نمر، با توجه به اکثریت مطلق کردها در این منطقه، ناعادلانه است اگر کردها نتوانند به اکثریت قدرت دست یابند.

 

ایران و آمریکا

 

۵. بخش عمده توجهی که اخیراً معطوف به شیخ نمر شده است به دلیل مباحثی است که در خطبه ها و سخنرانی های خود و نیز در مصاحبه ای با وبسایت «اسلام آنلاین» مطرح کرده است. او در این سخنان، از ایران و بلندپروازی های هسته ای این کشور دفاع می کند و تقوی حکومت و مردم ایران را تحسین و تمجید می گوید. پس از مصاحبه با وبسایت «اسلام آنلاین»، در نامه ای به تاریخ ۲۶ ژوئیه به این وبسایت، شیخ نمر تلاش می کند تا مواضع خود را از ایران دور نگه دارد، و می گوید تقوی فقط از آنِ خدا است، و ملت ها صرفاً بر اساس منافع خود عمل می کنند. این نوع نگاه در دیدار جان کینکنون با شیخ نمر همچنان دیده می شد، کمااینکه شیخ در این دیدار نگاه بنیادینِ خود را درباره قدرت های خارجی، از جمله ایران، اظهار می کند. به گفته او، قدرت های خارجی به دنبال منافع خود هستند نه دین و تقوی.

 

۶. شیخ نمر در خطبه های اخیر خود، علاوه بر حمایت از ایران، شعارهای  ضد آمریکایی هم سر می داد؛ مثلاً می گفت آمریکا «می خواهد دنیا را تحقیر کند». در دیدار سرکنسول آمریکا، شیخ نمر از این ایده ها فاصله می گیرد و می گوید مهر زیادی به مردم آمریکا دارد. شیخ نمر می گفت که آمریکا در مقایسه با بریتانیا و قدرت های استعماری اروپا و اتحاد جماهیر شوروی، «استعمار» خوش‌خیم‌تری دارد، و با مردم بهتر رفتار می کند و کشورهای موفق تری از آن [استعمار] به جا مانده است. او برای توضیح حرف خود، آلمان غربی را با آلمان شرقی مقایسه کرد، و از ژاپن نیز به عنوان مثالی از ملت‌سازی آمریکا یاد کرد. به اعتقاد شیخ، نیات آمریکا در خاورمیانه در مقایسه با قدرت‌های استعماری پیشین در منطقه، نیات بهتر و سودمندتری بوده، گو اینکه از نظر او، آمریکا شتباهات فاحشی در عراق مرتکب شده است.

 

۷. شیخ نمر همچنین اظهار داشت که مسلمانان شیعه، حتی بیش از اهل تسنن، متحدانی طبیعی برای آمریکا محسوب می شوند چراکه تفکر شیعه، آن طور که در امام علی دیده می شود، مبتنی بر عدالت و آزادی است؛ و این ها اندیشه های محوریِ آمریکا هستند. شیخ نمر برای اثبات حرف خود، به این نکته اشاره می کند که شیخ های سنی اغلب به نام خدا، فتواهایی در جهت گسترش خشونت و دفاع از قتل و کشتار صادر می کنند، حال آن که رهبران راستین شیعه، از نظر او، هرگز چنین تاکتیک هایی در پیش نمی گیرند چراکه مستقیماً با روحیه تشیع در تضاد است. در این دیدار، شیخ نمر، علاوه بر قیاس میان آرمان های تشیع و آرمان های آمریکا، دانش تاریخیِ بسیار بالای خود را از سیاست خارجی آمریکا نیز نشان داد. مثلاً از طرح های آمریکا در خاورمیانه در زمان ریاست جمهوریِ «کارتر» با لحنی مثبت صحبت کرد؛ و از رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز به خوبی مطلع بود.

 

۸. با اینکه شیخ نمر در دیدار خود با سرکنسول آمریکا از ایران عبور کرد و تا حدی هم از آمریکا با لحن مثبتی صحبت کرد، ولی از مواضع پیشین خود درباره حق شیعیان سعودی برای استفاده از کمک قدرت های خارجی در زمان جنگ و اختلاف عقب ننشست. شیخ به کویت و عربستان اشاره کرد که از ارتش آمریکا برای مقابله از خود در مقابل یک نیروی عربی از داخل عراق استفاده می کنند؛ و نیز از مردم دارفور یاد کرد که با تکیه بر مداخله قدرت های خارجی توانستند از فرستادن هموطنان خود به جنگ در سودان جلوگیری کنند. شیخ نمر با اشاره به این موارد، اظهار کرد که جامعه شیعه [سعودی] نیز این حق را دارد که در صورت بروز اختلاف با دیگر سعودی ها، به کمک خارجی متوسل شود. شیخ در توضیح خاستگاه های این کمک خارجی به ایران اشاره ای نکرد، و در عین حال مشخص نکرد که در چه مرحله ای از اختلاف ها و خصومت ها، مداخله خارجی موجه خواهد بود.

 

حکومت عربستان سعودی

 

۹. شیخ نمر، گذشته از باور خلل ناپذیر خود بر حق استفاده جامعه شیعه از کمک های خارجی، همچنان حکومت عربستان سعودی و اقدامات آن را به شکلی مصمم و جدی محکوم می کند. یکی از پیام های اصلی شیخ در این دیدار این بود که حکومت ها نهادهایی ارتجاعی اند. برای مثال، شیخ می گوید کشورهای اروپای شرقی استقلال خود را از طریق سقوط نظام شوروی و آشوب و اغتشاش به دست آوردند، نه این که شوروی ها به آن ها پیشنهاد آزادی های بیشتری داده باشند. این یکی از ارکانِ تفکر شیخ نمر است، و در واقع همین باور است که توضیح می دهد چرا او این قدر زبان تند و گزنده ای دارد و با اقدامات و اعمال تند نیز خصومتی ندارد. شیخ معتقد است که حکومت عربستان سعودی، به ویژه، حکومتی ارتجاعی است و همیشه نیز در طول تاریخ چنین بوده است. به اعتقاد شیخ نمر، حکومت عربستان هیچ گاه رفتار و موضع خود را تغییر نداده است ولی در عوض، همواره تغییر را به زور اعمال کرده است. شیخ می گوید از ماجرای تصرف مسجد الحرام و انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و نیز شورش های شیعیان در استان شرقی در همان سال گرفته  تا فشارهای خارجی بر عربستان پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، وحشت داخلی پس از حملات سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ به این کشور، و نیز ظهور تلویزیون های ماهواره ای و اینترنت، مشی حکومت عربستان در تمام این ماجراها عوض نشده است.

 

۱۰. مثال هایی که شیخ نمر می آورد فراوان اند: ناتوانیِ بیش از پیشِ حکومت عربستان از ممنوعیت ورود مباحث دینی به این کشور صرفاً به دلیل تکنولوژی است، چراکه تکنولوژی عدم دسترسی به اطلاعات مذهبی را عملاً ناممکن می کند؛ آزادی های اندکی که اخیراً شیعیانِ قطیف به دست آورده اند - مثلاً امکانات بیشتر آن ها در برگزاری مراسم عاشورا - نتیجه تنش هایی است که حاصل ظهور شیعه گرایی در عراق و نیز در ایران است؛ شوراهای شهر و روستا پاسخی است به دفاع آمریکا از دموکراسی و آزادی در مقابل ثبات در خاورمیانه. شیخ نمر داستانی بسیار شخصی را هم تعریف کرد. می گفت وقتی در سال ۲۰۰۶ توسط «المباحث» [پلیس مخفی سعودی] بازداشت شد، مقامات او را کتک زدند و با او رفتار بسیار بدی داشتند. به گزارش شیخ، مردم «عوامیه» [روستایی در قطیف]، جواب هیچ یک از نامه ها و تقاضاهای رسمی شان را [در خصوص بازداشت او] از جانب استانداری استان شرقی نمی گرفتند. به گفته شیخ، تنها زمانی سوء رفتارهای مقامات پایان گرفت که شهروندان تظاهراتی برپا کردند و «هیچ واهمه ای» نسبت به حکومت عربستان به دل راه ندادند؛ و چنین بود که شیخ نمر به تدریج از حبس آزاد شد.

 

۱۱. شیخ نمر طرح «گفتگوی بین ادیان» را به عنوان یکی از سیاست های حکومت عربستان سعودی، طرحی ساختگی و قلابی می داند؛ ترفندی برای روابط عمومی با مخاطبانی خارجی. او برای اثبات حرف خود به سرکوب شیعیان استان شرقی اشاره می کند. به علاوه، شیخ معتقد است که بیانیه ضد شیعی که اوائل ماه ژوئن توسط ۲۲ شیخ سلفی صادر شده بود با موافقت مقامات حکومت سعودی بوده است. به اعتقاد نمر، بسیاری از این ۲۲ تن به شدت به حکومت نزدیک اند، و بنابراین نمی شود که بیانیه بدون موافقت و نظارت حکومت منتشر شده باشد. وقتی سرکنسول از شیخ می پرسد که آیا از نظر او، بعضی از اعضای خاندان سلطنتی حقیقتاً به تساهل و مسامحه های بیشتری معتقد اند، شیخ پاسخ می دهد که او میان اعضای خاندان آل سعود فرقی قائل نمی شود، و حکومت را تنها با رفتار و اقداماتش ارزیابی می کند، که از نظر او، هر نشانه ای از اعتدال و مدارا را زیر پا می گذارد.  البته شیخ این را هم می گوید که امید اندکی وجود دارد که نسل های جوان تر که بیش از پیش برای تحصیل به خارج می روند و با جوامعی با تساهل بیشتر آشنا می شوند، مدارا و تساهل را به عربستان بازگردانند. 

 

۱۲. شیخ نمر با این که مدافع ایده انتخابات در جامعه سعودی است و آن را رشد مهمی می داند، ولی  شوراهای شهر و روستا را به دلیل بی کفایتی سیاسی شان به باد انتقاد می گیرد. آن ها را نهادهای بی اثری می داند که فقط وظایف بسیار اولیه را انجام می دهند که البته برای انجام همین وظایف هم اقتدارِ لازم ندارند. شیخ به این نکته اشاره می کند که بودجه ای که  شورای شهر به شهر «درعیه»، اقامتگاه پیشین خاندان آل سعود، اختصاص می دهد بیشتر از بودجه قطیف است حال آن که جمعیت قطیف چندین برابر درعیه است. او با اشاره به این مسأله می خواهد نشان دهد که حکومت های محلی یکی دیگر از نمودهای سیاست های تبعیض آمیز رژیم است.

 

توضیحات

 

۱۳. حرف ها و نظرات خصوصیِ شیخ نمر با اظهارات عمومی او همخوان اند؛ در هر دو مورد، حکومت عربستان سعودی را نادیده می گیرد، از حق شیعیان سعودی برای توسل به مداخله قدرت های خارجی دفاع می کند، و این که دست کم ایده ناآرامی ها و شورش های خشونت آمیز را محکوم نمی کند. در مورد موضوع حساسیت برانگیز ایران، شیخ تلاش کرد تا از تصویر خود به مثابه عامل ایران دوری گزیند. در مورد آمریکا نیز بیش از همیشه زبان به تعریف گشوده بود؛ حتی شاید در روایت خود از سیاست خارجی آمریکا در جنگ دوم جهانی، جنگ سرد، و  دولت کارتر آرام تر از چیزی بود که پیش از این تصویر شده بود. با اینکه کاملاً قابل تصور است که شیخ نمر لحن سخنان خود را درباره این موضوعات در حضور یک دیپلمات آمریکایی تغییر داده باشد، ولی سرعت، شور و حرارت، و قطعیتی که با آن صحبت می کرد خبر از باور راستین او می داد، و نه محاسبات و  ملاحظات خشک سیاسی. در هر صورت، به نظر این طور می آید که اندیشه ها و نظرات او از درون متناقض اند. با اینکه ممکن است در سطحی نظری، بخواهد خود را از ایران دور نگه دارد و از حق شیعیان سعودی برای استفاده از کمک های خارجی دفاع کند، در سطحی عملی و دوفاکتو، ایران فعلاً بدون شک تنها کشوری است که می تواند برای تضعیف سلطه حکومت عربستان، با شیعیان این کشور همکاری کند - در آینده، تنها بازیگر احتمالیِ دیگر یک عراق شیعی است. شاید همین واقعیت بوده که بعضی از تحلیلگران محلی را به این نظر سوق داده که شیخ نمر ابایی نداشت که در یک شورشِ فرضیِ محتمل به عاملان ایران بپیوندد.

 

۱۴. برای پیشبینیِ رفتار آتیِ شیخ نمر توجه به این نکته مهم است که او خود از افزایش محبوبیتش آگاه است، و بسیاری دیگر نیز در جامعه [شیعیان سعودی] بر آن صحه می گذارند. عده ای نیز گفته اند که شیخ تا چند سال پیش شخصیتی مذهبی بود که چندان توجهی به مسائل سیاسی نداشت و هنوز هم در صحنه سیاست محلی، فردی است که در رده دوم قرار دارد. کسانی که سرکنسول درباره شیخ نمر از آن ها سؤال کرده مرگ آیت الله شیرازی رالحظه ای می دانند که شیخ نمر را به موضع گیری های سیاسیِ بیشتری واداشته است. سیاسی شدنِ او نتیجه این آرزوی او بوده که در جامعه شیعیان سعودی، تأثیر بیشتری از خود به جا بگذارد. با فرضِ این که هدف اصلی شیخنمر این است که حقوق شیعیان را به آن ها را بازگرداند و تأثیر بیشتری از خود به جا بگذارد، به نظر می رسد که برنامه او این است که قویاً به دنبال اصلاحات باشد و به ناآرامی ها و نارضایتی ها دامن بزند، با ناراضیان ومخالفان از در دوستی در آید، و به برداشت خود از عدم ثبات وفادار بماند که از چشم او تنها راه برای ایجاد تغییر راستین در سلطنت سعودی است.

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

رد صلاحیت ۱۶ داوطلب کاندیداتوری درقم

۱۵ دی ۱۳۹۴
خواندن در ۱ دقیقه
رد صلاحیت ۱۶ داوطلب کاندیداتوری درقم