close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

گیسو جهانگیری، برای دومین دوره، نایب رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر شد

۳ آبان ۱۳۹۸
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۷ دقیقه
گیسو جهانگیری و مهناز افشار در سفر به افغانستان
گیسو جهانگیری و مهناز افشار در سفر به افغانستان

«گیسو جهانگیری» فقط ۱۶سال داشت که ایران را به قصد پاریس ترک کرد. او در خانواده‌ای مترقی و مشروطه‌خواه بالیده است. بنا به روایت خودش، از کودکی شاهد گریه پدر و مادرش برای کشته شدگان ویتنام و سایر مظلومان دیگر جهان بوده است: «آن‌ها وقتی پاتریس لومومبا کشته شد، گریستند؛ وقتی در شیلی کودتا شد هم گریستند. من یاد گرفتم نسبت به همه آحاد بشر احساس هم‌بستگی کنم.»

او حوزه فعالیت خود را به دایره مرزهای سیاسی ایران محدود نکرده و با این ایده که جهان، دهکده و خواستگاه همه ما است، به تلاش برای احقاق حقوق بشر همت کرده است. البته به علت هم‌زبانی، با ساکنان مرزهای فرهنگی احساس هم‌دلی بیشتری داشته است. می‌گوید همواره خودش را فرزند این سرزمین‌ها دانسته است. 

پدر و مادر گیسو آن روزها انقلابی بودند و او هم نوجوانی بود که روند انقلاب را به چشم خودش می‌دید. آن‌ها با آن‌چه «دیکتاتوری شاه» می‌دانستند، مرز و فاصله داشتند. البته بسیار سریع متوجه شدند که انقلابی‌های نو هم با مردم اختلاف دارند و برای همین هم از سیستم جدید دل بریدند. 

گیسو از همان روزگار نوجوانی که در فرانسه درس می‌خواند، با بهره‌گیری از بستری که در آن زیسته و آن‌چه از تجربه والدینش آموخته بود، به طور خودجوش برای کمک به پناهندگان ایرانی و غیر ایرانی و کُردهایی که تحت فشار به اروپا هجرت کرده بودند، داوطلب می‌شد. با وجود گذر این همه سال، کماکان راهش از همان کوچه می‌گذرد. او می‌گوید نسبت به احقاق حقوق زنان نگران است و خودش را بخشی از جنبش زنان ایران می‌داند.

پیدا کردن گیسو که این روزها به دلیل «چهلمین کنگره فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر» در تایوان به سر می‌برد، آسان نبود. او این روزها به ایده‌های تازه‌تری در مورد تحقق رویاهای بشر و اعتلای حقوق زنان فکر می‌کند و برای سه سال آتی برنامه‌هایی دارد. 

«ایران‌وایر» با گیسو جهانگیری در مورد آن‌چه گذشته و آن‌چه در پیش رو است، گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید. 


آیا سمت نایب رییس فدراسیون جامعه‌های حقوق بشر انتخابی است یا انتصابی؟
- فدراسیون متشکل از ۱۹۲ سازمان از بیش از ۱۰۰ کشور جهان است و مقام نایب رییسی این فدراسیون برای یک دوره سه ساله و توسط رای مستقیم اعضا انتخاب می‌شود. من برای بار دوم و یک دوره سه ساله پیشِ رو برای این سمت انتخاب شده‌ام. 


کار این فدراسیون به زبان ساده چیست؟
- این ۱۹۲ سازمان بر پایه «بیانیه جهانی حقوق بشر» فعالیت می‌کنند. آن‌ها سعی دارند مسیر و بستر مناسب را برای عملی کردن موارد مطرح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر فراهم کنند. در هر جای جهان هم که باشند، از طریق نهادهای محلی مشغول به ثمر رساندن الویت‌های خودشان در همین چهارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند. اجازه بدهید با چند مثال ساده موضوع را برایتان تشریح کنم؛ مثلا برخی کشورهای آفریقایی از آن جایی که کشورشان درگیر جنگ بوده و امروزه هم با تبعات همان جنگ مواجه‌‌اند، با دادگاه بین‌المللی جزایی در ارتباط هستند و سعی می‌کنند روند «عدالت در گذار» یا «عدالت انتقالی» را طی کنند. آن‌ها از دادگاه بین‌المللی جزایی کمک می‌خواهند تا مرتکبین جنایات جنگی را به دادگاه بکشاند. در مورد افغانستان هم از دادستان کل دادگاه بین‌المللی جزایی درخواست شده‌‌ است که تحقیقات خود را در ارتباط با این کشور آغاز کند. دوستان‌مان در تونس نیز به طور خاص روی موضوع مشارکت سیاسی زنان و تغییر قوانین موجود به نفع آن‌ها تلاش می‌کنند. به عبارت ساده‌تر، اعضای فدراسیون برای رساتر شدن صداهای فراموش شده، تهیه گزارش‌ها یا دفاع از موکلین در مقابل دادگاه‌های محلی در تلاش هستند. 


این که شما ایرانی هستید اما تمرکزتان را صرفا به مرزهای سیاسی ایران محدود نکرده‌‌اید، جالب است.
- به باور من، مدافع حقوق بشر مرز نمی‌شناسد. من این باور را همان‌طور که در ابتدای مصاحبه هم گفتم، از پدر و مادرم آموخته‌ام؛ این که جهان، دهکدهٔ ما است. آن‌ها به من یاد دادند «جهانی» فکر و «محلی» اقدام کنم و من بی‌وقفه چنین کرده‌ام؛ در فرانسه با خانواده‌های بی‌خانمان سوری در حوالی پاریس، در قلب آسیا و در تاجیکستان جنگ‌زده، در افغانستان به همراه قربانیان جنگ و در مورد ایران که صدای مبارزهٔ زنان سرکوب‌شده را شنیده‌‌ام، همواره. من از دل یک خانواده معترض برخاسته‌ام. «جهانگیرخان صوراسرافیل» دایی مادر بزرگم بوده و خواستگاه من از چنین خانواده‌ای است. 


شما روزنامه‌نگار هم بوده‌اید؟
- بله. ۱۵ سال در نشریه «کوریر اینترنشنال» به‌عنوان روزنامه‌نگار کارشناس ایران، افغانستان و آسیای مرکزی کار کرده‌ام. 


تحصیلات‌تان هم در همین حوزه بود؟
- تحصیلات عالیه‌ام را در دانشگاه امریکایی پاریس و در دانشکده مطالعات پیشرفته علوم اجتماعی شروع کردم. بعدها در رشته مطالعات بین‌المللی و جامعه‌شناسی سیاسی با گرایش تخصصی در «جنگ»، «حقوق زنان» و «جمهوری‌های مسلمان پساشوروی» تحصیلاتم را ادامه دادم.
 

شما «بنیاد آرمان‌شهر» یا «اوپن ایژیا» (OPEN ASIA) را هم بنیان گذاشتید و هدایت می‌کنید. ممکن است بگویید حوزه‌های فعالیت این بنیاد چیست؟
- بیست و اندی سال پیش بود؛ درست در اوج روزهایی که تاجیکستان با جنگ مواجه شده بود. بنیاد آرمان‌شهر یا اوپن ایژیا در سال ۱۹۹۵ فعالیتش را آغاز کرد. سال‌های متوالی در تاجیکستان برای پاسخ‌گویی به مسایلی که جنگ برای زنان پیش آورده بود، مثل انواع خشونت‌های اجتماعی و خانگی، مطالعات و تحقیقات مفصلی انجام دادم. من که فعالیتم را به طور خودجوش برای کمک به پناه‌جویان آغاز کرده بودم، به عنوان پژوهش‌گر «سازمان دیده‌بان حقوق بشر» و سرپرست دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد در تاجیکستان مشغول به کار شدم. متد تحقیقاتی که در آن جا انجام دادم، توسط شاخه اروپا «سازمان بهداشت جهانی» به عنوان الگو و روش در سایر کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفت. بعدها دایره کار را به کشور جنگ‌زده افغانستان کشاندم. بنیاد آرمان‌شهر در افغانستان به دفاع از حقوق قربانیان، برقراری عدالت در دورهٔ گذار و احیای حقوق از دست رفته زنان و هم‌چنین راه‌اندازی کمپین‌های دادخواهی پرداخت. بعدها در سال ۲۰۰۶، یک مرکز نشر را هم به بنیاد افزودیم که تاکنون موفق شده است حدود ۳۰۰ هزار نسخه کتاب رایگان در این کشور چاپ و توزیع کند. 


هدف شما از انتشار کتاب‌ها چه بود؟
- آگاهی بخشی و این‌که سهمی هم در ترویج فرهنگ حقوق بشر و رساندن صداهای خاموش داشته باشیم، روایت‌های مردم آن حوالی را جمع‌آوری کنیم و دامنه ادبیات جهانی را به دایره مرزهای افغانستان بکشانیم.
البته بعدها آرمان‌شهر با کمک «خانهٔ فیلم رویا»، اولین «جشنواره فیلم زنان هرات» را پایه‌گذاری کرد. پنج دوره این فستیوال بین‌المللی تا به حال برگزار و تبدیل به پلتفرمی برای فیلم‌سازان منطقه، از جمله ایران و کشورهای همسایه شده است. 


آیا برای سه سال آتی در مورد زنان برنامه خاصی دارید؟
- بله. من در دو حوزه‌ مجزا برنامه‌هایی دارم؛ هم برای حقوق بشر به معنای عام و هم برای حقوق زنان به معنای خاص. به عبارتی، از هر کاری که برای رساتر شدن صدای مدافعان حقوق بشر و حقوق انسان از من و موقعیتم بربیاید، طبعا استقبال می‌کنم و کل فدراسیون را حول این موضوع، به ویژه در حوزه جغرافیای خودمان بسیج خواهم کرد.
از سوی دیگر، جلب توجه حساسیت عمومی به موضوع خشونت‌هایی که در جریان جنگ دامن زنان را می‌گیرد، بخشی از برنامه‌های آتی من است. من با زنانی از کشورهای دیگر درباره تجربه‌های متفاوت و روایت‌های گوناگون کارهای مشترکی انجام داده‌‌ام. با این‌که قوانین بین‌المللی از زنان آسیب دیده از جنگ دفاع می‌کنند اما معتقدم این موضوع به حیطه فرهنگ عمومی و حتی شاید بشود گفت به دایره سازمان‌های حقوق بشری هم چندان که باید، وارد نشده است. برای همین، مبارزه ما زنان، حتی مابین هم‌پالکی‌های خودمان که در حوزه‌های دیگر مشغول هستند، کماکان نهادینه نشده است. 


به دوران بازنشستگی هم فکر کرده‌اید؟ به روزهایی که آردتان را بیخته و الکتان را آویخته باشید؟
- تا زمانی که زنان به خاطر زن بودن خود حقوق مساوی نداشته باشند و به علت زنانگی مورد تهاجم خاص قرار بگیرند، برای فعالیت‌هایم پایانی نمی‌بینم. دقت کنید! همین الان که من و شما در حال گفت‌وگو هستیم، در طول یک ساعت آینده به طور متوسط شش زن به دست همسر یا خویشاوند مرد خود در سراسر جهان کشته می‌شوند. 

راه‌کارتان برای نهادینه کردن این ایده‌های زیبا چیست؟
- راه‌کارها بسیارند؛ مثلا ما باید بتوانیم با نسل جوان‌تر از خودمان ارتباط بگیریم و گفت‌وگو کنیم. حتی کشورهایی که داعیه دموکراسی دارند، دست‌آوردهایشان توسط نسل‌های جدید زیر سوال می‌روند. از سوی دیگر، حکومت‌های تاریک‌اندیش، متحجر و دیکتاتورها حقوق اولیه انسان‌ها به طور عام و حقوق حقه زنان و اقلیت‌ها را به طور خاص در نظر نمی‌گیرند. احقاق حقوق بشر یک حرکت جهانی است و پتانسیل نسل نو که هم‌پیمانان قدرتمند ما هستند، پتانسیلی قوی است که نباید از آن غافل شد. 


آیا امیدوارید که آن‌ها صدای نسل شما را بشنوند؟
- ما یاران زیاد و تکیه‌گاه‌های کمی داریم. به نظر می‌رسد یک سری قوانین بین‌المللی قابل استناد برای پیش‌بُرد این اهداف زیبا وجود دارد. سوال این‌جا است که نسل جوان آیا با همین دغدغه ما قدم برمی‌دارد؟ به نظر من جای امیدواری بسیاری وجود دارد. ما وظیفه داریم حافظه تاریخی خود را به نسل جوان‌تر منتقل کنیم و امید داشته باشیم که آن‌ها هم لطف کرده و به تاریخ ما و تجارب ما نگاهی بیاندازند و از برخی تجارب ما غافل نباشند.



 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

صدای سپیده قلیان از زندان: طاقتم تمام شده!

۳ آبان ۱۳۹۸
ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
صدای سپیده قلیان از زندان: طاقتم تمام شده!