یک سال از آن آتش گرفتن جهنم گذشت؛ کمپ پناهجویان «موریا» که بزرگترین کمپ اتحادیه اروپا بود، پیش از هنگامه صبح سوخت و آتش گرفت. حالا یک سال میشود که وضعیت پناهجویان در یونان به مراتب بدتر شده است و آوارگی از سر و روی سرزمین و جزایرش میبارد.
در آن زمان، با خبری شدن آوارگی هزاران پناهجوی ساکن این کمپ، سیاسیون اتحادیه اروپا جلسهها برگزار کردند و جلوی دوربین رسانهها دم از کمک به آنها زدند؛ حرفهایی که بعد از گذشت یک سال مشخص شد، درب بر همان پاشنه قبلی میچرخد و دولتهای اروپایی تمایلی به نجات انسانها ندارند. هر آنچه آنها سیاستورزی کردند، در راستای آوارگی بیشتر و تحمیل فقر فزاینده به پناهجویان بوده است.
***
وقتی موریا در آتش سوخت، سیاسیون اروپا کمکهای مالی خود را روانه یونان کردند. دولتی که بیش از پیش با معضل پناهجویان دست به گریبان است و سیاستهایش هم فشل مانده. یونان به عنوان یکی از اولین کشورهای اتحادیه اروپا، با دریافت کمکهای مالی، قرار است پناهجویان را در خود جای دهد و جلوی رسیدن آنها را به اروپای غربی و مرکزی بگیرد.
در سپتامبر سال جاری قوانین جدیدی در یونان شکل گرفت؛ طبق این قوانین متقاضیان پناهجویی از امکانات مالی بیبهره میمانند و صرفا در کمپها جای داده میشوند و سه وعده غذا دریافت میکنند. آنهم در کمپهایی که نه امکانات بهداشتی دارد و نه امکانات معیشتی. پناهجویان در کمپهایی که جمعیت ساکنان آنها بیش از ظرفیت آنها است، در چادر و کانکس در هم میلولند؛ به امید آیندهای بهتر و در این میان کودکان و زنان بیش از سایر مهاجران در معرض خشونت و خطر و آلودگی قرار دارند.
شاید این حرفها تکراری باشد، اما آنچه هر روز بر دنیای پناهجویان آوار میشود، جمعیت فزاینده و کاهش امکانات است. هر اندازه وضعیت جهان رو به وخامت میگذارد، بر تعداد آوارگان زمین افزوده میشود و چشمها و گوشهای سیاسیون هم بیش از پیش بسته میشود. این در حالی است که در دسامبر ۲۰۱۹ «آکسفام» گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه اروپا بایستی خود را آماده پذیرایی از مهاجران و پناهجویان اقلیمی کند که با تغییرات جو زیستگاهی، در هر دقیقه صدها نفر آواره میشوند. در کنار این مساله باید ناامنیها را خصوصا در آسیای میانه و خاورمیانه و همچنین آفریقا در نظر گرفت که چهطور جنگهای داخلی و منازعات بینالمللی، انسانها را خانه به دوش میکند.
«بهروز اسدی» فعال سیاسی و فعال حقوق پناهجویان در سالگرد آتشسوزی موریا به یونان رفته است. او با ارسال ویدیوها و در گفتوگو با «ایرانوایر» شرایط پناهجویان را اسفبارتر از قبل توصیف میکند. اگرچه نهاد زیردست او در آلمان توانسته است کمکهایی به یونان بفرستد، اما این کمکها توان پاسخگویی به نیازهای هزاران انسان آواره را ندارد.
به گفته اسدی، پس از آتش گرفتن موریا، کمپ دیگری در شش کیلومتری اردوگاه سابق بنا شد که حالا به «موریا ۲» یا «کاراتپه ۲»، (تپه سیاه ۲) معروف شده است. این کمپ قرار بود به شکل موقت آوارگان را در خود جای دهد تا کمپی مجهز با امکانات بهداشتی و معیشتی در خور انسانها ایجاد شود. با گذشت یک سال اما نه تنها کمپی ساخته نشد؛ بلکه شواهد بیانگر دایمی شدن آن کمپ موقت است.
این فعال حقوق پناهجویان برای «ایرانوایر» توضیح داد: «راهحل یونان و اتحادیه اروپا این بود که کمپ موقت ایجاد کنند و در این کمپ چند روز پس از آتشسوزی بزرگ، نزدیک به ۱۰ هزار نفر جای داده شدند. همه پناهجویان به امید ساخت کمپ جدید به موریا ۲ آمدند. اما هیچ اقدامی طی این یک سال صورت نگرفته است. متاسفانه علیرغم پیگیریهای ما و دیگر نهادهای فعال در عرصه پناهجویان، سیاستهای امروز اروپا ادامه سیاستهای قبلیاش است؛ یعنی پناهجویان را دور نگه دارند. به خیال آنها پذیرفتن پناهجویان به معنای تشویق انسانهای بیشتری است که به سمت این قاره رهسپار شوند.»
سیاستهایی که کشورهای مختلف در کنار سیاستهای عمومی اتحادیه اروپا اتخاذ و عملی کردهاند نیز حاکی از همین امر است. ترکیه مرزهای خود را با ایران بسته است، میان یونان و این کشور نیروهای بیشتری مستقر شدهاند و دیوارکشی راه افتاده است. از سوی دیگر کشتیهای یونان مدام قایقهای پناهجویان را در دریا، به سمت ترکیه برمیگردانند. در کنار همه این موارد، تخصیص بمبهای صوتی در مرزها هم افزایش یافته است. بمبهایی که با انفجار، به جسم و روح پناهجویان آسیب میزنند. تمام این سیاستها بابت جلوگیری از ورود پناهجویان به اتحادیه اروپا است.
به گفته اسدی، کمپ «کاراتپه ۲» یا همان «موریا ۲» طی این یک سال تغییری نکرده است: «عمدتا پناهجویان در چادر زندگی میکنند. تنها کاری که انجام شده، ایجاد کانالهایی در کمپ است تا در صورت بارش باران، سیل به راه نیفتد. مثلا خواستهاند از شورش پناهجویان جلوگیری کنند. در حالیکه این کانالها هم لایروبی نمیشوند و پر از زباله هستند، با بوی بد و آلودگی بسیار.»
کمپ جدید یکساله، تا دو سال پیش میدان تیراندازی ارتش یونان بود.
چشمدیدهای اسدی حکایت از کاهش زندگی خیابانی در جزیره «لسبوس» دارد که محل این کمپ است. تا پیش از آتشسوزی بزرگ، هزاران پناهجو در اطراف کمپ اصلی، در جنگلها زندگی میکردند که عمدتا زیر نظر سازمان ملل یا کشورهایی مثل هلند بود. اما همگی جمع شدهاند: «زندگی خیابانی در جزیرهها وجود ندارد. در جزیره ۲۱ درصد پناهجویان زنان هستند و ۲۹ درصد آنها کودکان. اما اکثر پناهجویان از جزیره به سرزمین اصلی که همان شهرهای بزرگ مثل آتن و تسالونیکی است، منتقل شدهاند. آوارگی پناهجویان آنجا شروع شده است. به آنها پولی هم برای کرایه خانه داده نمیشود. تمام حقوق پناهجویان پس از شش ماه قطع میشود.»
در آتن اما زندگی خیابانی شدت یافته است. پارک «ویکتوریا» که محل تجمع پناهجویان است، این روزها مملو از جمعیت شده است. بیشتر پناهجویان اهالی افغانستان هستند، سپس سوریه و بعد آفریقا. پیشتر هم سازمان ملل گزارش داده بود که افغانستانیها بیشترین شمار پناهجویان به سمت اروپا را شامل میشوند. حالا با روی کار آمدن دوباره طالبان، به نظر میرسد که شمار آوارگان افغانستانی بیشتر هم بشود.
در این میان، کمپ «الئانوس» که پیش از آتشسوزی بزرگ از جمله کمپهای کمجمعیت بود و تا حدودی شرایط نسبتا بهتری در مقایسه با دیگر کمپها داشت، حالا خود به جهنمی دیگر تبدیل شده است. ظرفیت این کمپ ۶۰۰ نفر است و به گفته بهروز اسدی، حالا بیش از ۴ هزار پناهجو را در خود جای داده است که اغلب در چادر زندگی میکنند. از سوی دیگر، حصارکشیها دورتادور کمپها افزایش یافته است؛ به طوریکه به نظر میرسد سیاست کمپهای بسته در یونان اجرایی شده است.
در کمپهای بسته، پناهجویان به راحتی اجازه عبور و مرور ندارند و بایستی تا مشخص شدن تکلیف خود در میان حصارها زندانی باشند.
بهروز اسدی یادآور میشود که کمکهای نهاد زیر نظر خود را به یونان رسانده است؛ اما با این وجود، میزان نیاز پناهجویان به شرایط انسانی، بسیار بیشتر از این کمکها است: «به عنوان مثال دستگاه سیتیاسکن به بیمارستان تقدیم کردیم. بیش از هزار شیشه غذا برای نوزادان و شش هزار ماسک پخش کردیم. مواد ضدعفونی آوردیم و وسایل ارتوپدی. بسیاری از پناهجویان مشکل حرکتی دارند؛ فلج هستند یا در مسیر فلج شدهاند. واکرهای چرخدار برایشان آوردیم. اما شمار آنها روزبهروز بیشتر میشود و شرایطی که در آن نگهداری میشوند، همچنان غیرانسانی است.»
به تعبیر سازمان صلیب سرخ جهانی، پناهجویان آسیبپذیرترین قشر جامعه انسانی هستند. آنها حتی بیشتر از بیخانمانهایی که لااقل هویت و ملیتی دارند، در معرض آسیب قرار میگیرند. اما آیا گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن آنها وجود دارد؟ آیا کسی در جهان به فکر کودکانی است که دریچه چشم آنان به آوارگی و فلاکت باز شده است؟ آیا کسی به فکر زنانی هست که در معرض خشونتهای مختلف از جمله تجاوز قرار دارند؟ آیا در جهان امروز، آوارگی و بیخانمانی صدایی دارد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر