سهشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۱ هشتاد و هشتمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به مشارکت در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ برگزار شد.
در ابتدای این جلسه کیفرخواست نهایی توسط دادستانهای پرونده با شش محور به محضر هیات دادستانی ارایه شد که عبارت بودند از وقوع یا عدم وقوع اعدام های تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت، تشخیص و تایید اسامی اعدامشدگان، تشخیص و تایید هویت متهم، مشارکت یا عدم مشارکت متهم در اعدامها، آنالیز حقوقی روند و دلایل حقوقی بازداشت متهم و مجازات پیشنهادی دادستانها به دادگاه علیه او.
این کیفرخواست همچنین اعتراضات وکلای مشاور متهم را به دو بخش «اعتراض به ماهیت اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و انکار آن و اعتراض به استفاده از کلماتی مانند اعدام های دسته جمعی» در بر داشت.
حمید نوری در طول جلسات دفاع خود بارها وقوع اعدام زندانیان سیاسی در زندانهای ایران را انکار کرد و گفت افراد کشته شده در عملیات مسلحانه و در جبهههای جنگ ایران و عراق کشته شدهاند. او در بخشی از اظهاراتش اعدام دستهجمعی زندانیان را «داستان ساختگی منافقین و کمونیستها توصیف کرد اما در نهایت گفت حتی اگر اعدامی هم در آن روزها صورت گرفته اقدام درستی از سوی حکومت جمهوری اسلامی بوده است.
دادستان همچنین با اشاره به قوانین ایران پیش از انقلاب و تاریخچه سیاسی و مذهبی ایران گفت که پیش از انقلاب ایران قانون این کشور از قوانین حقوقی کشورهای فرانسه و بلژیک متاثر بوده اما پس از انقلاب و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی قوانین برآمده از شریعت به آن الحاق شده است.
او دولت ایران را «اسلامی و استبدادی» توصیف کرد و گفت این حکومت «برای از بین بردن اپوزیسیون همه کاری میکند و هیچ علاقه ای برای کمک به ما در انجام تحقیقاتمان نداشته است. اما نسبت به این پرونده علاقههای زیادی نشان داده شده، حتی از سوی رژیم ایران. ما به این نتیجه رسیدیم که حمید نوری در دادگاه حتی با مقامات حرف میزند و می خواهد شخصا جواب سی وسه سال دروغ را بدهد.»
دادستان در مورد صداقت و ایمان حمید نوری به حکومت ایران و رابطه اش با آنها گفت که او بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ایران برای اشتغال در دادگاه انقلاب درخواست همکاری کرده و این نشان میدهد که از همان اول به حمایت و حفاظت از چنین حکومتی علاقمند بوده است.
به گفته دادستان اصرار به استفاده مكرر از اصطلاحات تحقیرکنندهای مانند «منافقین» و «گروهک» از سوی متهم نشان دهنده این است که او با نظر و اعتقادات رژیم ایران در ارتباط با گروههای مخالف حکومت «همسو و همنظر» است.
هیات دادستانی در این کیفر خواست به شکل رسمی صدور «فتوا» از سوی آیتالله خمینی را تایید کردند. بنابه مستندات موجود در پرونده و شهادت شهود و کارشناسان بنیانگذار جمهوری اسلامی دستوری ارتباط با اعدام اعضای سازمان مجاهدین خلق صادر کرد و اجراء آن از نظر حقوقی الزامآور بود. آنها همچنین گفتند به این نتیجه رسیدهاند که اعضای سازمان مجاهدین خلق از نظر آیتالله خمینی «دشمنان اسلام » بوده و باید هرچه سریعتر اعدام میشدهاند. دادستان در ارتباط با فتوا به گزارش جفری رابرتسون و گزارش عفو بین الملل استناد کرد.
دادستان همچنین به اظهارات حمید نوری در خصوص انکار این فتوا در جلسات دفاع اشاره کرد و گفت متهم مدعی بود که چنین فتوایی وجود نداشته است این در حالی است که نامههای آیتالله منتظری بعنوان جانشین رهبر انقلاب مشخص میکند که او نسبت به اعدام ها انتقاد واضح و روشن داشته و بعدها در خاطراتش نیز آن را منتشر کرده است.
او همچنین به فایل صوتی افشا شده از آیتالله منتظری و گفتگو با برخی از اعضای هیات مرگ اشاره کرد و گفت: ««حتی از سوی حکومت هم کسی این فتوا را نفی نکرده و تنها آن را مخفی نگه داشته اند.»
دادستان از نامه منتظری گفت که خطاب به خمینی و اعضای هیات مرگ بوده و در آن اعدام ها را غیرمنطقی خوانده و محکوم کرده بود. او تاکید کرد که هجده تن از طرفداران منتظری نیز اعدام شدهاند.
هیات دادستانی در خصوص محل وقوع اعدامها در این کیفرخواست اعلام کردند که با توجه به مستندات ارایه شده آنها به این نتیجه رسیدهاند که اغلب اعدام ها در زندان گوهردشت رخ داده و زندانیان محبوس در زندان قزلحصار علیرغم شکنجههای فراوان اعدام نشدهاند بلکه اگر بنا بوده کسی از آن زندان اعدام شود او را به زندان اوین منتقل کردهاند.
دادستان گفت: «۳۸ شاکی و ۲۵ شاهد، تصویری کوتاه و مختصر از حوادث تابستان ۶۷ تعریف کرده اند، کسانی که یا خود زندانی بوده اند یا فردی از افراد خانواده شان را در این اعدام ها از دست داده اند.»
او در خصوص ادعای متهم در خصوص «مرخصی به دلیل به دنیا آمدن فرزندش در زمان وقوع اعدامها» گفت این ادعا به هیچ طریقی قابل تایید نیست.
حمید نوری علاوه بر این مدعی شده بود که هرگز در زندان گوهردشت نبوده و در دادیاری زندان اوین مشغول کار بوده است. او گفته بود تنها چند مرتبه در فاصله سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۲ به زندان گوهردشت «سر» زده است. دادستان گفت ادعای کار کردن او در زندان اوین را میپذیریم اما معتقد هستیم که از اواخر سال ۱۳۶۵ محل کار او زندان گوهردشت بوده است چرا که بسیاری از افراد از پاییز ۱۳۶۵ به بعد او را در اوین ندیده اند.
حمید نوری همچنین ادعا کرده بود که او با شخص دیگری که در زندان گوهردشت کار میکرده تشابه اسمی دارد. خودش او را ملاقات کرده و شخص موردنظر شاکیان و شاهدان این پرونده «حمید عباسی» است نه او.
دادستان در مورد تكرار شهادت ها، نشان دادن عکس متهم پیش از شروع دادگاه، موضوع چشم بند زندانیان و تشخیص هویت مقامات زندان از روی صدای آنها توسط زندانیان جان بدربرده از اعدام به تفصيل سخن گفت. او در مورد حافظه و نظر کارشناسان پرونده در این خصوص توضیح داد.
او ليست اعدام شدگان را بررسی کرد و در خصوص پنج زندانی که در برخی از اسناد و مدارک محل اعدام آنها مخدوش و زندان اوین اعلام شده یک به یک توضیح داد. این پنج تن عبارتند از حمزه شلالوند، محمد حسین برهانی. هادی فرهانی، حسین قزوینی، سعیدعلی وصلی و فرامرز جمشیدیان. دادستان براساس مدارک ارائه شده به دادگاه رسما اعلام کرد که اعدام این افراد بدون هیچ شک و تردیدی صورت گرفته و دادستانها محل اعدام را «زندان گوهردشت» اعلام می کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر