close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
اخبار

روایت کیانوش سنجری از نهمین تجربه زندانی شدنش در اوین

۲۶ آبان ۱۴۰۱
خواندن در ۳ دقیقه
کیانوش سنجری نخستین بار در ۱۷ سالگی و در جریان اعتراضات دانشجویی تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد و چندین ماه در انفرادی بود. و از آن زمان تاکنون نه بار بازداشت و با محکومیت‌های مختلف در زندان اوین محبوس شده است
کیانوش سنجری نخستین بار در ۱۷ سالگی و در جریان اعتراضات دانشجویی تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد و چندین ماه در انفرادی بود. و از آن زمان تاکنون نه بار بازداشت و با محکومیت‌های مختلف در زندان اوین محبوس شده است

«کیانوش سنجری»، فعال دانشجویی و روزنامه‌نگار مستقل که چهار روز پیش دوباره دستگیر شده بود، تجربه نهمین‌بار زندانی شدنش در زندان اوین را در قالب یک رشته توییت روایت کرد.

کیانوش سنجری که چهار روز پیش به دادسرای اواین احضار و بازداشت شده بود، روز گذشته به قید وثیقه آزاد شد و تجربه این چند روز در زندان اوین را در قالب یک رشته توییت روایت کرد. سنجری گزارشی کوتاه از برخورد و مواجهه‌اش با زندانیان سیاسی اوین، از جمله دراویش زندانی، وکلا، «محمد نوری‌زاد»، «حسین رزاق»، «محمد رسول‌اف» و ... نوشته است.

«متن کامل روایت شخصی کیانوش سنجری بدین شرح است:

نهمین ورودم به زندان اوین، جایی که در آن بزرگ شده بودم، در غروب یکشنبه کسالت‌بار آغاز و در غروب چهارشنبه غم‌آلود پایان یافت:

در دادسرای امنیت تفهیم اتهام و با استناد به مطالبی که نوشته بودم، به تبلیغ علیه نظام متهم شدم. در پاسخ نوشتم که من برای آزادی و شکوفایی میهنم می‌نویسم.

وثیقه نداشتم و به زندان رفتم. شب اول را در قرنطینه سپری کردم. یکی فریاد می‌زد متادون می‌خواهم و یک زندانی سیاسی لبش را در یک اعتراض دوخته بود. شب دوم، به قرنطینه ۲ بند ۴ منتقل شدم. ابتدا مینی‌بوس به طرف اندرزگاه ۷ و ۸ رفت تا زندانی‌هایی که از قرنطینه به آن‌جا منتقل می‌شدند را پیاده کند. از بالای در بزرگ ورودی، قسمت‌هایی از سقف سوخته‌‌ی بند ۷ را  دیدم و تصاویر آن شب سیاه به خاطرم آمد. حالا داشتم از نزدیک آثار آن فاجعه را می‌دیدیم. مینی‌بوس دور زد و برگشت به بند ۴. کنار ۲۰۹؛ بازداشتگاهی که قبلا ۴ بار در آن محبوس بودم.

در بند ۴ در اتاق کناری‌‌ام با «محمد شریفی مقدم»، «عباس دهقان» و «مصطفی عبدی»، دراویش زندانی پرونده گلستان هفتم چای نوشیدم و گپ زدم. «مهدی محمودیان» و حسین رزاق آمدند و احوال‌پرسی کردیم.

از هم‌اتاقی با زندانی‌های جرایم کلاهبرداری‌های مالی کلافه بودم. چاره نبود. روز سه‌شنبه حیاط سالن ۳ را پیدا کردم. با «محمد حبیبی»، عضو کانون صنفی معمان، محمد رسول‌اف، سینماگر و «میلاد ارسنجانی»، از بازداشت شدگان ۱۳۹۸ و اعتراض‌های اخیر، احوال‌پرسی کردم. «جعفر پناهی»، فیلمساز هم با لباس ورزشی در حیاط قدمی زد و رفت.

روز چهارشنبه در حیاط سالن ۱ فوتبال بازی کردن «علی یونسی» و «امیرحسین مرادی»، دو دانشجوی نخبه‌ی دانشگاه شریف را به تماشا نشستم. در کتابخانه از «امیرحسین خالقی»، فعال محیط زیست کتاب به امانت گرفتم و مشغول خواندن روزنامه شدم.

گزارشی از انتقال دوستم «حسین رونقی» به بهداری زندان منتشر شده بود. می‌خواستم روزنامه را در جایش در قفسه بگذارم. «سیامک نمازی»، ایرانی-امریکایی زندانی، قفسه مخصوص را نشانم داد و گفت اینجا بگذار؛ بدون کلام پس و پیش دیگری بین ما.

چهارشنبه بر طبق روال زندان، همراه چند نفر دیگر به بهداری منتقل شدم. در انتهای سالن، در بخش بستری بسته و حسین رونقی در یکی از اتاق‌هایش تحت مراقبت بود. حضور یک مراقب در پشت آن در محسوس بود.

یکی نام «محمد نوری‌زاد» را صدا زد. او را در حالت بی‌هوشی و چشمان بسته و صورت تکیده بر روی برانکاردی که به اتاق پی‌سی‌آر منتقل شد، دیدم. چقدر پیر و فرسوده شده بود. درِ اتاق بسته شد و نفهمیدم که چکار کردند. دقایقی بعد صدایشان را شنیدم که گفتند ببریدش به داخل آمبولانس. نفهمیدم کجا بردنش.

پزشک ویزیتم کرد و برگشتم به بند. در اتاق بچه‌های درویش مشغول نوشیدن چای بودم که صدایم زدند که آزادی. در سال ۸۰ احساس مشابهی داشتم؛ خداحافظی از بچه‌هایی از جریان‌های مختلف فکری در سالن۳ بند ۷، دلتنگم کرد. اینبار هم چنین شد.

ساعت ۵ و ۱۵ دقیقه از بند ۴ پیاده به سمت در ورودی رفتیم. غروب غم‌انگیزی بود. گنجشک‌ها روی شاخه‌های سربه فلک‌ کشده‌‌ی درختان چنار در محوطه ورودی زندان آواز می‌خواندند؛ انگار از سر دلتنگی و اجبار. از باغچه پشت در ایست و بازرسی (در دوم) در کنار دیوارهای بلند و سیم‌های خاردار، یک شاخه گل به یادگار چیدم که در هوای بیرون از آن دیوارها پژمرد.»

کیانوش سنجری نخستین بار در ۱۷ سالگی و در جریان اعتراضات دانشجویی تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد و چندین ماه در انفرادی بود. و از آن زمان تاکنون ۹بار بازداشت و با محکومیت‌های مختلف در زندان اوین محبوس شده است.

او پس از سپری کردن آخرین دوره محکومیت خود، فروردین امسال از کشور خارج شد و به آمریکا رفت، اما پس از مدتی به ایران بازگشت. سنجری در ماه‌های اخیر به اطلاع‌رسانی در شبکه‌های اجتماعی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی ادامه داد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

کشته شدگان ایذه به هفت نفر رسید: دو کودک در میان کشته‌ها

۲۶ آبان ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
کشته شدگان ایذه به هفت نفر رسید: دو کودک در میان کشته‌ها