اظهارات «علیرضا پناهیان»، معاون فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاهها در رابطه با تعطیلی آموزشوپرورش در ایران، با واکنش فعالان صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان روبرو شده است.
پناهیان که پس از حمله حماس به شهروندان اسراییل و واکنش این کشور در همایشی تحتعنوان «حریفت منم» سخنرانی کرده است، در سخنان خود، با بیان اینکه «ما واقعا زندگیمان گره خورده به همه مظلومین دنیا»، گفته است: «این مطلبی است که باید فهم کرد، باید آموزش داد. اگر آموزشوپرورش نتواند این را به کودکان ما آموزش بدهد -که در این چهل سال نتوانست آموزش بدهد - باید این آموزشوپرورش را تعطیل کرد».
«ابوالفضل رحیمی شاد»، یکی از فعالان صنفی معلمان در یادداشتی که در کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران منتشر کرده با خطاب قرار دادن علیرضا پناهیان نوشته است: «آقای پناهیان کاش میفهمیدید».
او در بخشی از این یادداشت نوشته است«هرچه کردم سخنم را بدون درود آغاز کنم، ادب معلمی به من اجازه نداد. درود خود را نثار انسانهای فهیمی میکنم که همیشه برای دانستن درست و درست عمل کردن تلاش میکنند. آقای پناهیان، خواستم برایتان با دلیل توضیح دهم که آنچه چند روز پیش در حرفهایتان درباره ضعف عملکرد و کژکارکردی آموزشوپرورش و دیگر نهادهای مرتبط با حوزه تعلیم و تربیت - تقریبا در شکل و ظاهر- به درستی اشاره کردهاید؛ اولا: در چه معنا و با چه مختصاتی درست است. ثانیا: دلیل وجود این کژکارکردی که اتفاقا شما نیز در فرایند منتهی به آن؛ به اندازه حلقه کوچک نزدیک به انتهای زنجیر سهم دارید، چیست».
آقای رحیمی شاد که چندی قبل از سوی هیات تخلفات اداری به پذیرفتن حکم تقلیل گروه و بازنشستگی پیش از موعد مجبور شده است نوشته: «اما وقتی میدانم بههیچوجه قصد فهمیدن و آگاه شدن ندارید؛ منزلت استدلال را پایین نمیآورم و در این مورد سخنی نمیگویم. چون، اگر غیر از این بود، ابتدا شما باید با یک کارشناس آموزشوپرورش وارد گفتوگو میشدید و آنچه در ذهن دارید را در جایگاه یک شهروند برخوردار از حق پرسشگری - نه با تبختر همیشگی برخوردار از جایگاه خطیب ویژه البته از نظر خودتان - و با استفاده از فرصت - نه ببخشید حق - همیشگی حضور در "رسانه ملکی"، که ابتدا قرار بود ملی باشد؛ در یک برنامه در قالب پرسش از کارشناس مطرح میکردید و پاسخ می گرفتید. بعد از آن، اگر قانع نمیشدید، البته با کمی تلاش، برای کنترل عصبانیت آشکارتان که یک واکنش طبیعی پس از شکست و ناکامیهای پی در پی جریان سیاسی و ایدئولوژیک مقبول شما در همراه ساختن توده حامی ولو به اندازه حداقل لازم برای پرکردن کادر دوربین - به ویژه در یک سال اخیر - پشت تریبون قرار میگرفتید و اقدام به فرافکنی و مقصر جلوه دادن دیگران میکردید. و [بعد] مدعیانه و طلبکارانه دهان میگشودید و با استفاده از تکنیکهای خطابه -که به قدر کفایت در آن مهارت دارید- اندک باقی مانده حامیتان را تهییج میکردید. و [بعد] با تحریک آنها به سردادن شعار، تایید تبلیغاتی میگرفتید [تا] اندکی بر ترس و نگرانیهای بهجا و طبیعیتان غلبه میکردید».
این کنشگر صنفی در بخش دیگری از این یادداشت خطاب به پناهیان نوشته است: «خیلی نگران خودتان و دوستانتان نباشید. چون دیوارهای سست و کژ بالارفته، بهزودی بر سر همهمان آوار خواهد شد. چه بر سر شما و همه آنهایی که با نظر و عملشان این دیوارهای کژ را بنا کردند -و هنوز هم حاضر نیستند با تغییر نظر و عمل از میزان تلفات این آوار قطعی بکاهند- و چه آنهایی که در همه این سالها مصلحت اندیشانه و منفعت طلبانه بالا رفتن این دیوارهای سست و کژ را با سکوت به تماشا نشستند تا؛ خام خیالانه و سادهلوحانه از پیامدها و هزینههای دامنگیر حقگویی فرار کنند. حتی شوربختانه چه بر سر آنهایی که در طی این سالها بر ترسشان غلبه کردند و با احساس مسوولیت سکوت را شکستند؛ تاوان حقگویی و حقطلبیشان را نیز پرداخت کردند. أقای پناهیان، امروز زمان "کی بود، کی بود، من نبودم" گذشته است. دیگر روش همیشگی امثال شما و بزرگانتان که برای خلاصی از بحران، دنبال معرفی مقصر - البته با دادن آدرس اشتباه به مردم- بودید، هیچ فایدهای برای هیچ کس ندارد. امروز، اگر فرصتی باقی مانده باشد، فقط و فقط فرصت کاستن از میزان تلفات و آسیبهای ناشی از این آوار قطعی است. کاش تا پیش از این آوار، فرصت لازم برای استفاده از رسانه همیشه ملکی امثال شما، در اختیار امثال من هم قرار میگرفت تا میتوانستیم به قدر وسع از میزان این آسیب و تلفات کم کنیم».
علیرضا پناهیان کیست؟
علیرضا پناهیان، متولد ۲۸فروردین۱۳۴۴، از روحانیون شیعه ایرانی محسوب میشود که محبوب رهبر جمهوری اسلامی و از سخنرانان مراسمات عمومی بیت رهبری محسوب میشود. او بهواسطه همین نزدیکی بهعنوان «رییس اتاق فکر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها» منصوب شده است. آقای پناهیان از بهمن۱۳۸۹ که «قرارگاه عمار» تاسیس شده، در سمت نایبرییس آن فعالیت کرده است. او بهصورت همزمان بهعنوان عضو هیات امنای دانشگاه هنر و معاونت فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاهها و مسوول نهاد رهبری در دانشگاه هنر هم فعالیت کرده است.
وبسایت «رجانیوز»، پیشتر علیرضا پناهیان را در میان۴۰ دانشآموز محرم و همراه سیاسی نزدیک به «محمدتقی مصباح یزدی» معرفی کردهاست. نایبرییس قرارگاه عمار، در تحصیلات حوزوی خود، شاگرد روحانیونی چون «سیدعلی خامنهای»، «حسین وحید خراسانی» و «جوادی آملی» بوده و از سخنرانان اصلی مراسمات رسمی است که در حضور رهبر جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود.
پناهیان در این سخنرانی که در روزهای اخیر برگزار شده، با بیان اینکه «ما واقعا زندگیمان گره خورده به همه مظلومین دنیا»، گفته بود: «این مطلبی است که باید فهم کرد، باید آموزش داد. اگر آموزشوپروش نتواند این را به کودکان ما آموزش بدهد که در این چهل سال نتوانست آموزش بدهد، باید این آموزشوپرورش را تعطیل کرد».
او با مثال زدن «جوان صهیونیست که میگوید فلسطینیها در ملک عاریتی هستند و هر لحظه بخواهیم بیرونشان میکنیم و ما قوم برگزیده هستیم و یک دین تحریف شده و غیرانسانی را ترویج میدهد»، گفته بود: «ولی دانشآموز ایرانی چه باید بگوید که نمیگوید؟ آموزشوپرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزشوپرورش که تاکنون در این چهل سال وظیفه خود را قطعا انجام ندادهاید. هر دانشآموز ایرانی باید بگوید، همه مظلومان جهان، منتظر ما ایرانیها هستند تا ما آنها را نجات بدهیم. حوزه علمیه! اگر هر بچه مسجدی این جملات را نگوید و از عمق جان باور نداشته باشد، در مقابل آن جوان صهیونیستی که خاخامها او را تربیت کردند، شما رسالت خود را انجام ندادهاید. و آن این است که هر جوان مذهبی بگوید من جهان را آزاد نکنم، آرام نخواهم گرفت.»
ثبت نظر