close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
ادیان

ایمان رشیدی شهروند بهایی؛ ۱۳۰ روز بلاتکلیفی در زندان یزد

۲۲ بهمن ۱۴۰۲
کیان ثابتی
خواندن در ۶ دقیقه
عمده‌ترین مشکل خانواده ایمان رشیدی، دوری پدر و فرزند از یکدیگر است؛ ایمان را در برابر چشمان فرزند خردسالش دستگیر کردند، در زمان دستگیری، سن فرزندش یک سال و نیم بوده است؛ «رَصین» در طی این چهار ماه، پدرش را فقط از پشت کابین و چند بار به‌صورت حضوری و بسیار کوتاه دیده است
عمده‌ترین مشکل خانواده ایمان رشیدی، دوری پدر و فرزند از یکدیگر است؛ ایمان را در برابر چشمان فرزند خردسالش دستگیر کردند، در زمان دستگیری، سن فرزندش یک سال و نیم بوده است؛ «رَصین» در طی این چهار ماه، پدرش را فقط از پشت کابین و چند بار به‌صورت حضوری و بسیار کوتاه دیده است

این گزارش درباره «ایمان رشیدی»، یکی دیگر از شهروندان بهایی بازداشت شده در ماه‌های اخیر است. او بیش از چهار ماه است که در زندان یزد نگه داشته شده، در‌حالی‌که بازجویی‌های او در ماه اول به پایان رسیده و آخرین دفاعیات خود را هم انجام داده است.

***

سرکوب و آزار شهروندان بهایی همچنان در ایران ادامه دارد. هر روز اخباری از دستگیری، دادگاه و اجرای حکم بهاییان در رسانه‌ها منتشر می‌شود. بازداشت‌های طولانی‌مدت و غیرقانونی ازجمله مواردی بوده که در طی یک سال گذشته، تنی چند از بهاییان بازداشت شده با آن مواجه بوده‌اند. 

«ساناز تفضلی»، با هشت ماه بلاتکلیفی در زندان وکیل آباد مشهد و «کیوان رحیمیان»، با هفت ماه بلاتکلیفی در زندان اوین، ازجمله این شهروندان هستند. ایمان رشیدی، یکی دیگر از شهروندان بهایی بازداشت شده است. او بیش از چهار ماه است که در زندان یزد نگه داشته شده است.

ایمان دارای یک کودک دو ساله است که پیش از بازداشت، این پدر و نوزاد به هم وابستگی زیادی داشتند، ولی‌به نظر می‌رسد با طولانی شدن بازداشت و محیط دیدارشان یعنی زندان، این رابطه در حال خراب شدن است. 

ایمان رشیدی کیست

ایمان رشیدی عِزآبادی در سال ۱۳۵۹ در شهر یزد متولد می‌شود. او کودکی و نوجوانی خود را در اصفهان و یزد گذرانده و پس از اخذ دیپلم، در یک کارگاه تراشکاری در یزد شروع‌به‌کار می‌کند. ایمان پدرش را در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی براثر تصادف از دست می‌دهد و مسوولیت خانواده پس از پدر، بر عهده او قرار می‌گیرد.

او مانند جوانان بهایی هم‌دوره‌ خود، از تحصیل در دانشگاه‌های ایران محروم است پس به بازار کار وارد می‌شود.  ایمان پس از چند سال شاگردی در کارگاه‌های تراشکاری، سرانجام با سرمایه‌ای که اندوخته است، کارگاه تراشکاری خودش را راه‌اندازی می‌کند، اما این کارگاه دوامی ندارد؛ زیرا او مجبور می‌شود وسایل و امکانات آن را پیش از رفتن به زندان قبل از سال ۱۳۹۳ بفروشد و کارگاه را با ضرر زیاد جمع کند. 

رشیدی در سال ۱۳۸۴ با «شبنم متحد»، یکی از جوانان بهایی یزد ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، یک کودکی به نام «رَصین» است که اکنون بیش از چهار ماه، از آغوش پدر دور است. 

اولین دستگیری و گذراندن سه سال زندان

در مرداد۱۳۹۱، ماموران وزارت اطلاعات در یک عملیات گسترده و هم‌زمان بیست شهروند بهایی را در شهرهای اصفهان، کرمان، اراک و یزد دستگیر کردند. ازجمله بازداشت‌شدگان، ایمان و همسرش، شبنم بودند.

ایمان پس از ۲۷ روز بازجویی در اداره اطلاعات یزد، با قرار وثیقه آزاد شد. شبنم نیز پس از چند روز آزاد شد.

شعبه یک دادگاه انقلاب یزد، بیست بهایی مزبور را به‌اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» محاکمه و محکوم کرد. ایمان براساس رای دادگاه به سه سال زندان محکوم شد. 

چند روز مانده به آغاز سال نو، در اواخر اسفند۱۳۹۲، ایمان و شبنم جهت گذراندن محکومیت‌ خودشان را به زندان یزد معرفی کردند. ایمان رشیدی در سال ۱۳۹۶ پس از پایان دوره محکومیت سه ساله بدون برخورداری از مرخصی یا آزادی مشروط، آزاد شد. شبنم یک سال پیش از آزادی همسرش از زندان آزاد شد. خانم متحد (رشیدی)، محکوم به دو سال زندان بود.

دستگیری ایمان رشیدی

صبح روز پنجشنبه۱۳مهر، زمانی که «شبنم رشیدی»، همسر ایمان، به‌همراه «رصین»، نوزاد یک سال و نیم خانواده برای خرید از منزل خارج شده بودند، ناگهان توسط سه اتومبیل ناشناس در خیابان نزدیک محل زندگی‌شان محاصره و متوقف می‌شوند. 

در ابتدا، سرنشینان اتومبیل‌ها خودشان را معرفی نکرده و کارت شناسایی یا حکمی نشان نمی‌دهند که موجب ترس و نگرانی شدید مادر و کودک می‌شوند. پس از حدود ده دقیقه، سرانجام شبنم متوجه می‌شود که آنان از اداره اطلاعات یزد هستند.

نیروهای امنیتی با شبنم و فرزندش به‌دنبال ایمان در نقطه‌‌ دیگری از شهر می‌روند و پس از بازداشت او، برای بازرسی به منزل‌شان می‌روند. آنان پس از تفتیش کامل منزل و ضبط کتب مذهبی و موبایل‌ها، ایمان را سوار اتومبیل کرده و به اداره اطلاعات منتقل می‌کنند. 

حضور افرادی ناشناس در منزل و بازرسی و به هم ریختن وسایل خانه و حضور آنان در اتاق کودک، به‌شدت «رصین» را پریشان می‌کند، به‌طوری که روشن کردن تلویزیون هم نگرانی و ترس او را کم نمی‌کند. ناآرامی‌های‌ طفل تا مدتی پس از خروج ماموران ادامه پیدا می‌کند. 

قابل ذکر است که در همان روزها، پنج شهروند بهایی دیگر هم در یزد دستگیر شده بودند. 

چهار ماه بازداشت موقت ایمان رشیدی

ایمان ۳۱ روز در اداره اطلاعات یزد تحت بازجویی قرار می‌گیرد. او در بازجویی‌ها با بیشترین فشار روانی روبه‌رو بوده، به‌طور مثال تهدید می‌شود که اگر پاسخ درست ندهی، همسرت هم بازداشت خواهد شد و کودکتان بی‌سرپرست می‌ماند. یا فقط دو دفعه تماس کوتاه تلفنی با همسرش داشته است، در‌حالی‌که پنج بهایی بازداشتی دیگر هر روز با منزل‌شان تماس می‌گیرند. 

در این مدت، همسر ایمان هم به‌همراه طفل نوزادشان به اداره اطلاعات احضار و بازجویی چند ساعته می‌شود.  

پس از دوره بازجویی، ایمان را به زندان یزد منتقل کردند و پس از ده روز ممنوعیت تماس و ملاقات، او را به بند ۱۵ که معروف به بند بلاتکلیف‌ها است، انتقال می‌دهند. او بیش از سه ماه است که در این بند نگه داشته شده و هر ماه، بازداشت او تمدید می‌شود. 

پنج بهایی دیگر که هم‌زمان با ایمان دستگیر شده بودند، همگی آزاد شده‌اند، ولی تاکنون با قرار وثیقه ایمان موافقت نشده است. بازپرس پرونده با بهانه‌هایی نظیر «همکاری نمی‌کند» یا «هنوز با او کار داریم»، از تعیین وثیقه برای آزادی ایمان اجتناب کرده است. 

قرار بازداشت آقای رشیدی چند روز پیش برای چهارمین مرتبه تمدید شد، در‌حالی‌که او آخرین دفاعیات خود را ده روز پیش انجام داده است. اتهامات منتسب به این شهروند بهایی، عبارت‌اند از «تبلیغ علیه نظام» و «فعالیت تبلیغی انحرافی بر ضد شرع اسلام» است.  

بازپرس پرونده به خانواده ایمان اظهار کرده که در این مرحله وکیل اجازه دسترسی به پرونده را ندارد. به همین دلیل، خانواده رشیدی از گرفتن وکیل خودداری کرده‌اند.

مشکلات خارج از زندان 

دستگیری‌های پی‌در‌پی و اجرای احکام زندان موجب شده تا بهاییان از وضعیت اقتصادی پایداری در زندگی‌شان برخوردار نباشند. شرایط سخت اقتصادی کشور که بخش بزرگی از مردم کشور را هم درگیر کرده، فشارهای اقتصادی بر شهروندان بهایی را دو چندان کرده است. 

ایمان رشیدی، یکی از هزاران شهروند بهایی در ایران است که از تحصیل در دانشگاه کشورش محروم شده، او به‌سختی توانسته کارگاه کوچک تراشکاری باز کند که آن را هم به‌خاطر زندان رفتن تعطیل می‌کند. او پیش از دستگیری، دارای درآمدی متوسط بوده و با ویزیتوری لوازم یدکی اتومبیل، زندگی خود و خانواده‌اش را می‌چرخانده؛ در چنین شرایطی، او را ناگهانی دستگیر کرده‌اند. مسوول پرونده از قبول قرار وثیقه برای آزادی موقت او برای سر‌و‌سامان دادن به زندگیش خودداری می‌کند. 

با دستگیری و طولانی شدن دوره بازداشت ایمان، همسر و طفل دو ساله‌ او منبع درآمد اصلی خانه و خانواده را از دست داده‌اند. آن‌ها این روزها با فشارهای اقتصادی زیادی دست به گریبان هستند. 

اما عمده‌ترین مشکل خانواده ایمان رشیدی، دوری پدر و فرزند از یکدیگر است. ایمان را در برابر چشمان فرزند خردسالش دستگیر کردند. در زمان دستگیری، سن فرزندش یک سال و نیم بوده و با گذشت چهار ماه، این کودک حدودا دو ساله شده است. رَصین در طی این چهار ماه، پدرش را به‌جز ماه اول که اصلا دیداری نداشتند، فقط از پشت کابین و چند بار به‌صورت حضوری و بسیار کوتاه دیده است. 

در‌حال‌حاضر، این نگرانی برای خانواده پیش آمده که باتوجه به رفتارهای کودک، او کم‌کم دارد از دیدار پدرش دوری می‌کند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

اگر انقلاب بهمن ۵۷ نمی‌شد، اقتصاد ایران بهمن ۱۴۰۲ چگونه بود؟

۲۲ بهمن ۱۴۰۲
آرش حسن‌نیا
خواندن در ۷ دقیقه
اگر انقلاب بهمن ۵۷ نمی‌شد، اقتصاد ایران بهمن ۱۴۰۲ چگونه بود؟