close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
ورزش

سرود ایران در جام جهانی: از قمیشی، تا پسر ایرج!

۱۰ خرداد ۱۳۹۳
کاوه ناظمی
خواندن در ۸ دقیقه
سرود ایران در جام جهانی: از قمیشی، تا پسر ایرج!
سرود ایران در جام جهانی: از قمیشی، تا پسر ایرج!

هشت سال پیش در زمان آخرین حضور ایران در جام جهانی، جنگ عجیبی در حمایت از تیم ملی ایران از سوی خواننده‌های موسیقی پاپ به راه افتاده بود؛ برای این که آواز تماشاگران ایرانی در سه مسابقه‌ی دور اول جام باشند.

در روزهایی که ماهواره‌های دیجیتال تازه جاپای‌شان در خانه‌ی ایرانی‌ها محکم می‌شد، شبکه‌ی تازه‌تاسیس «ایران‌موزیک» از یک ماه مانده به برگزاری جام تا یک ماه پس از آن تقریبا تمام کنداکتور پخش خود را در اختیار خواننده‌های درون‌وطنی پاپ قرار داده بود که از مردان سرفراز ایران در میدان نبرد می‌گفتند و از پیروزی‌های پیش رو؛ حتا وقتی تکلیف معلوم شد و ایران با گرفتن یک مساوی از آنگولا بدترین عملکرد خود را در میان سه جامی که به آن راه یافته بود، به جا گذاشت.

این فقط مختص به داخل وطنی‌ها نبود. بیرون از ایران هم، طیف موسوم به لس‌آنجلسی‌ها، ترانه‌های شاد فوتبالی می‌خواندند و تا استادیوم محل برگزاری بازی‌ها هم ردشان را می‌شد زد. نتیجه؟ امروز، هیچ‌کس حتا یک ترانه از آن میان را (جز همانی که فیفا می‌خواست ایران به شکل رسمی معرفی‌اش کند و تصمیم‌گیران ورزش ایران چنین نکردند) به خاطر ندارد، اما تب، دوباره بالا گرفته است.

قصه از کجا شروع شد؟

اولین ترانه‌ی رسمی جام جهانی یک تک‌آهنگ بود که برای جام ۱۹۶۲ شیلی توسط لوس رمبلرس به اسپانیولی خوانده شد اما از آن روز تا آخرین سال‌های هزاره‌ی قبل، کم‌تر این ترانه‌ها جدی گرفته شد و از دهه‌ی ۹۰ میلادی بود که تبش به تک‌تک کشورهای حاضر در جام رسید.

به این ترتیب نخستین حضور ایران در این بزرگ‌ترین رخداد ورزشی چهارسال یک‌بار که به ۱۹۷۸ میلادی برمی‌گردد، نیازی به نماینده‌ای رسمی از سوی دولت ایران برای ارائه‌ی اثری موسیقایی ندارد.

درست یک سال قبل از رخداد انقلاب، و در دوره‌ای که موسیقی پاپ ایران اوج شکوفایی‌اش در دهه‌ی پنجاه را می‌گذرانده. برای صنعت موسیقی پاپ در دهه‌ی ۵۰ خورشیدی، فوتبال هم مثل تمام پدیده‌های دیگر مورد توجه، یک امکان به حساب می‌آمده؛ اما از این امکان، بیش‌تر در صنعت رسانه‌ای و بخش تبلیغات بهره‌برداری شده است. عکس‌های خوانندگان آن روزگار در کنار فوتبالیست‌ها یا حضور فوتبالیست‌ها در کنسرت‌ها و کاباره‌های مطرح تهران، از این جمله است.

در آن روزها، فوتبال و موسیقی پاپ، دوبار در سطح اول توجه، کنار هم می‌ایستند. یک‌بار وقتی «فرزین» در آلبوم معروف «گریه نکن» ترانه‌ای برای محبوب‌ترین تیم پایتخت یعنی پرسپولیس می‌خواند (با بیت معروف «مردم توی میدون‌ها... با هم می‌گن یک‌صدا... پروین پاطلایی... هنوز امید مایی») و بار دیگر زمانی که ضیا آتابای خطاب به ماریو زاگالو سرمربی آن روزهای تیم ملی کویت ترانه‌ای پر از کُری و با ادبیات استادیومی می‌خواند: اومده از برزیل زاگالو/ واسه‌مون می‌گیره ژست لولو/ شده مربی تیم کویت/ می‌خواست از ما ببره زاگالو.

تنها سند مکتوبی که امروز درباره‌ی ساخت یک ترانه‌ی ویژه‌ی حمایت از ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین وجود دارد، بریده‌ی یکی از مجلات عامه‌پسند آن روز است که در کنار عکسی از سیاوش قمیشی در آن آمده: «هفته‌ی گذشته سیاوش قمیشی آهنگساز معروف که برای خوانندگانی چون داریوش، ستار و ... آهنگ‌های معروفی ساخته است، آهنگ جدیدی در وصف تیم ملی ایران تدارک دیده که «آرژانتین ۷۸» نام دارد. قمیشی قصد دارد شعری نیز برای این آهنگش تدارک ببیند و این آهنگ را به دو زبان فارسی و انگلیسی ضبط نموده و در طول برگزاری مسابقات جام جهانی پخش نماید.»  دو هفته‌ی بعد همین مجله باز خبر می‌دهد: «لیلا فروهر خواننده محبوب و معروف رادیو و تلویزیون ملی سخت سرگرم تمرین یك ترانه‌ی جدید است كه شعر و آهنگ آن را یك آهنگساز معروف به‌خاطر مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین ساخته است. این هفته اطلاع یافتیم كه لیلافروهر كه خود از علاقه‌مندان ورزش فوتبال است، ترانه‌ی «آرژانتین ۷۸» را كه شعر و آهنگ زیبایی دارد و شعر آن در وصف قهرمانان فوتبال سروده شده است اجرا می‌نماید. خبرنگار سرویس هنری ما می‌نویسد لیلا فروهر هفته‌ی گذشته تصمیم به ضبط این ترانه گرفت اما به‌خاطر اجرای برنامه‌های هنری در كاباره‌ها و مجالس هنری دیگر موفق به ضبط این ترانه نشد و ضبط آن را به هفته‌ی آینده و پس از یك تمرین دیگر موكول نمود.» امروز اما، هیچ رد و نشانی از این همکاری مشترک لیلا فروهر و سیاوش قمیشی با عنوان «آرژانتین ۷۸» وجود ندارد.

نود و هشتِ آرام، دوهزار و ششِ جنجالی

سال ۱۳۷۷، یک سال پس از روی کارآمدن دولت اصلاحات سیدمحمد خاتمی و روزهای تازه پرگشودن دوباره‌ی موسیقی پاپ در ایران. جز پنج شش خواننده، بازار هیچ پاپ‌خوانی ندارد و اگر بحث ملی‌گرایی در میان باشد، هیچ گزینه‌ای جز علیرضا عصار در میان‌شان نیست. تنها ترانه‌ای که برای ایران در آن جام نوشته و خوانده می‌شود از آن عصار و گروهش است، و چندان هم در خاطر نمانده این ترانه چه سرنوشتی پیدا کرد. از آن روزها تا سال‌ها بعد، آهنگ رسمی بردهای فوتبال و رشته‌های دیگر ورزشی در صداوسیمای دولتی ایران ترانه‌ای با مطلع «ورزشکاران، دلاوران...» است و کسی هم به فکر جایگزین‌کردن آن نمی‌افتد.

در عوض پاپ‌خوان‌های بیرون ایران برای این جام سنگ تمام گذاشتند. مهم‌ترین کار، ترانه‌ی سه‌صدایی «قهرمانان وطن» بود که آن را داریوش، اندی و لیلا فروهر خواندند؛ انگار فروهر ۲۰سال بعد از آن تلاش ناکام، این‌بار به هدف‌ش می‌رسد و این ترانه بسیار بیش‌تر از اثر عصار در اذهان می‌ماند. فوتبال ایران به جام‌جهانی ۲۰۰۲ راه پیدا نکرد تا موسیقی پاپ همه‌گیرشده‌تر در داخل، از نمد این جام نتواند برای خود کلاهی دست‌وپا کند، و تمام این ظرفیت انباشته‌شده خودش را در جام جهانی ۲۰۰۶ خالی می‌کند.

این همان سالی است که فیفا تصمیم می‌گیرد برای جام جهانی آلمان دو آلبوم رسمی موسیقی منتشر کند. اولی ترانه‌های رسمی ۳۲ کشور حاضر در جام، و دومی ترانه‌هایی شاد از خوانندگانی که تیم کشورشان در جام جهانی حاضر است.

همان روزها شنیده می‌شود از فدراسیون فوتبال ایران خواسته شده تا «آرش» خواننده‌ی بین‌المللی و در بورس آن روزها را به‌عنوان خواننده‌ی سرود ایران معرفی کنند و روی حضور آرش و موفقیت تجاری کل آلبوم به واسطه‌ی حضور این خواننده هم حساب زیادی باز می‌کنند، اما ایران این درخواست را رد می‌کند و می‌گوید یکی از خوانندگان رسمی داخل ایران باید خواننده‌ی این سرود باشد.

نخستین انتخاب بار دیگر علیرضا عصار است؛ و این در شرایطی است که رسیدن امواج شبکه‌های ماهواره‌ای در ایران و همگانی‌شدن فضای اینترنت سبب می‌شود که به صورت موازی روزانه چندین آهنگ تازه از سوی چهره‌های شناخته‌شده و ناآشنا درباره‌ی تیم ملی و جام جهانی منتشر شود.

آرش ترانه‌ی «ما بچه‌های ایرانیم» را با همکاری دی‌جی علی‌گیتور که هر دو از نام‌های شناخته‌شده‌ی بازار بین‌المللی موسیقی هستند به بازار می‌فرستد و هم‌زمان آهنگ عصار هم آماده می‌شود و در درگیری میان حکومتی‌ها با فعالان فرهنگی، نکته‌ای که همه را شگفت‌زده می‌کند یکی‌بودن شاعر هر دو اثر مجاز و غیرمجاز از نظر حکومت داخلی ایران است: شاهکار بینش‌پژوه. چیزی که نشان می‌دهد فرق چندانی میان اثر ملی‌میهنی عصار و ترانه‌ی خوش‌آهنگ آرش وجود ندارد.

وقتی شرایط این‌گونه پیش می‌رود، در فاصله‌ی دو سه هفته تا شروع بازی‌ها مسئولان ایرانی به یک‌باره امیر تاجیک را صدا می‌کنند تا او بدون تمرین و ظرف یک روز راهی استودیو شده و ترانه‌ی ایران برای فیفا ارسال شود. اتفاقی که گویا در کشورهای دیگر هم نظیرش رخ می‌دهد و در نتیجه، فیفا عطای انتشار آلبوم اولی را به لقایش می‌بخشد چون به‌نظرشان سودآوری تجاری آهنگ‌هایی که کشورها ارسال کرده‌اند، نامحتمل است.

به جای آهنگ «ما بچه‌های ایرانیم» آرش هم آهنگ هیت دیگری از او به‌نام «تیکه‌تیکه کردی دل منو» در سی‌دی دیگر موردنظر فیفا در کنار آهنگ‌های خوانندگان و گروه‌های سرشناس نظیر «بلک آید پیز» قرار می‌گیرد و در زمان جام جهانی و با آرم این جام منتشر می‌شود. با این حال خیلی‌ها جام ۲۰۰۶ را با همین ترانه‌ی ساده و صمیمی «ما بچه‌های ایرانیم» آرش به خاطر می‌آورند؛ کاری که وظیفه‌ی اصلی یک ترانه از این نوع است.

۲۰۱۴؛ تبی که به جنگ ختم خواهد شد؟

روی کاغذ همه‌چیز درست بود. احسان خواجه‌امیری پسر ایرج (آوازه‌خوان قدیمی) از محبوب‌ترین پاپ‌خوان‌های امروز داخل ایران است، روزبه بمانی تقریبا اولین گزینه‌ی همه‌ی خواننده‌ها برای سفارش ترانه محسوب می‌شود و بهروز صفاریان هم نزدیک‌ترین شخص به فضاهای انرژیک در سبک آهنگ‌سازی‌اش.

با این حال «دروازه‌های دنیا» که تحریرهای آواز ایرانی را روی موسیقی سامبا قرار داده، از نخستین روز انتشار رسمی با انتقادهای تندوتیزی روبه‌رو شده و فضای رسانه‌ای داخل ایران این روزها بیش‌تر به یک میدان جنگ میان مدیران فرهنگی و فوتبالی شبیه است. خواجه‌امیری پس از شنیدن انتقادات گفته «هرکس فکر می‌کند کار بهتری می‌تواند بسازد، این گوی و این میدان...» و حرف‌های مسئول فرهنگی فدراسیون فوتبال هم چیزی در همین ردیف است: «از کجا مشخص است نفرات بعدی که سرود ملی را تولید می‌کنند، کارشان بهتر از این اثر بوده و مشکلی نداشته باشد؟»

به نظر می رسد کماکان در بر همان پاشنه می‌چرخد. از خواننده‌های زیرزمینی داخلی مثل امیر تتلو که تک‌آهنگ «منم یکی از اون یازده‌تام» را بیرون داده، تا خواننده‌های لس‌آنجلس‌نشین چون منصور که آهنگ «فوتبال» از او منتشر شده، از گروه‌های متفاوت موسیقی ساکن اروپا چون «عجم» (که کارشان تا این‌جا بهترین نمونه‌ی تلفیق موسیقی ایرانی با فضای استادیومی و فوتبالی است) تا آهنگ طنز تازه‌ای با محوریت «جعفر» (همان ترکیب مشهور ترانه‌ی «گودبای پارتی جعفر» که محبوبیت کمیکش مرزها را درنوردید)، تک‌آهنگ‌های مرتبط با تیم ملی فوتبال ایران و در حمایت از آن، هر روز منتشر می‌شود؛ و تازه، هنوز بیست روزی تا برگزاری نخستین بازی ایران در برزیل وقت باقی‌ست، و استودیوها و دفاتر موسیقی تا آن روز، جز ساخت آثاری با موضوع فوتبال و استفاده از این فضا، هیچ کار دیگری در دست ندارند. قطعا بازار تسویه‌حساب‌ها و جنگ داخلی در عرصه‌ی موسیقی ایران هم در این یک ماه بیش از این‌ها داغ خواهد شد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان گلستان

رانش زمین گلستان 600 نفر را گرفتار کرد

۱۰ خرداد ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
رانش زمین گلستان 600 نفر را گرفتار کرد