قتل همسر به خاطر عضویت در شبکه های اجتماعی

استان وایر- مردی در تهران که همسر جوانش را به خاطر عضویت در شبکه های اجتماعی به قتل رسانده بود، عصر یک شنبه خود را به پلیس معرفی کرد.

به گزارش میزان، ساعت هشت صبح 27 اسفند گذشته کشف جسدی متعلق به یک زن جوان در محل سکونتش در خیابان «هفت چنار» از سوی اعلام شد. «مریم» از ناحیه دست مورد اصابت چند ضربه چاقو قرار گرفته بود اما علت اصلی مرگ وی، خفگی ناشی از انسداد شریان اصلی تنفسی اعلام شد.

پسر 22 ساله این زن جوان که در این خبرگزارش شده هنگام مرگ 35 ساله داشته است، به کارآگاهان گفته است: «شب 26 اسفند گذشته مادرم از من خواست تا به منزل خواهرم بروم تا او و پدرم بتوانند به صورت خصوصی در خصوص برخی اختلافاتشان صحبت کنند. من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم.  ساعت شش صبح  پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم. زمانی که وارد خانه شدم، با جسد مادرم روبه رو شدم که رشته ای طناب شکل به دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود.»

سرانجام ساعت 13 روز یک شنبه 15 فروردین «سیاوش» 40 ساله خود را به اداره دهم پلیس آگاهی تسلیم و در همان بازجویی اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد.

او گفت: «همسرم از چندی پیش و از طریق شبکه های مجازی در چند گروه عضویت داشت و این در حالی است که من با این گونه ارتباطات مشکل داشتم و مخالف آن هستم .از او خواسته بودم که از این شبکه و گروه‌ها خارج شود اما با این وجود، او هم چنان به ارتباطات مجازی خود ادامه می داد و همین موضوع زمینه اصلی آغاز درگیری های من با همسرم شده بود . حتی زمانی نیز از همسرم خواستم تا دیگر به محل کارش نرود اما او با این موضوع نیز مخالفت کرد و اصرار داشت تا هم چنان به سرکار برود. تمامی این کارهای مریم باعث شد با هم اخلاف عاطفی پیدا کرده و درگیر شویم. »

متهم افزود: «آن شب همسرم از پسرمان خواسته بود تا خانه نباشد تا بتوانیم با یک دیگر در خصوص اختلافاتمان صحبت کنیم. ابتدا با هم صحبت کردیم اما پس از دقایقی صحبت ها به نزاع و درگیری لفظی تبدیل شد.  حدود ساعت سه بامداد بود که من با ریختن ده ها قرص در داخل آب، از همسرم خواستم تا او آن را بنوشد اما او از این کار خودداری کرد. در حالی که بسیار عصبانی شده بودم، رشته ای را به دور گردنش انداخته و آن قدر نگه داشتم که جانش را از دست داد.  صبح روز جنایت با پسرم تماس گرفته و به او گفتم که به خانه بیاید و بعد از آن از تهران خارج شدم . طی این مدت در شهرهای مختلف می چرخیدم تا این که تصمیم گرفتم خودم را به پلیس تسلیم کنم.»