«شیخ علی تهرانی»، شوهر خواهر «علی خامنهای» که رفتنش به عراق بارها زمینه ساز کنایه مخالفان سیاسی درون حکومت به او بوده است، پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ درگذشت؛ فردی که خود را در جایگاه سران انقلاب میدید اما در عمل سمتی جدی نگرفت و جزو منتقدان حکومت شد و به عراق رفت، سپس به ایران بازگشت و زندانی شد.
برخی از مخالفان خامنهای حضور شیخ علی تهرانی در عراق و بازگشت او به ایران را به رخش میکشیدند و حتی برخی دوستانش نیز با او در این باره شوخی میکردند؛ از جمله مشهور است که خامنهای در جلسهای با حضور تعدادی از مقامها و فرماندهان نظامی، نگرانی خود را از احتمال اسیر شدن فرزندش که آن زمان در جبهههای جنگ ایران و عراق بود، مطرح کرده و «اکبر هاشمی رفسنجانی» به شوخی گفته بود طوری نیست اگر اسیر شود، نزد عمهاش میرود.
درباره شیخ علی تهرانی چه میدانیم؟
***
«علی مرادخانی النگه» یا «ارنگه» گفته در محله «سرچشمه» تهران به دنیا آمده اما پدرش خانواده را به روستای پدری خود در «النگه» بازگردانده بود.
او گفته که از ۱۶ سالگی به تهران رفته و به تحصیل در حوزه مشغول شده و پس از یک سال، به قم رفته بود.
شیخ علی تهرانی همدوره «مصطفی خمینی» در حوزه علمیه قم بود. گفته بود که «روحالله خمینی» تمایل داشته است او در قم بماند اما به مشهد رفته و ازدواج کرده بود.
تهرانی پیش از انقلاب به «آشیخ علی آقا» شهرت داشت. او یکی از نامدارترین روحانیون انقلابی در خراسان بود که آثارش مورد توجه روحانیون انقلابی بودند.
به گفته «حسن یوسفی اشکوری»، دین پژوه، گرایش به عدالت اجتماعی و نوعی سوسیالیسم اسلامی در افکار و آثار تهرانی برجسته بود و برخی روحانیون جریان راست مذهبی او را به تاثیرپذیری از مارکسیسم متهم میکردند.
شیخ علی تهرانی همچنین از مدافعان «علی شریعتی» بود که روحانیون سنتی به شدت مخالفش بودند.
او پیش از انقلاب بازداشت و به سیرجان و سقز تبعید شد و پس از انقلاب با وجود این که در مجلس خبرگان قانون اساسی بهعنوان نماینده مردم خراسان حضور داشت اما به مرور با روحانیون «حزب جمهوری اسلامی» به اختلاف برخورد.
برخی معتقدند که تهرانی جایگاه خود را بالاتر از چهرههایی چون خامنهای و «عباس واعظ طبسی» میدانست و انتصاب واعظ طبسی به تولیت آستان قدس رضوی و یا انتصاب خامنهای به عنوان امام جمعه تهران و عضو «شورای انقلاب» باعث ناراحتی او شده بودند. با این حال، در خاطرات خود گفته که از سمتهای حکومتی گریزان بوده و پیشنهاد واعظ طبسی برای گرفتن سمتی در آستان قدس که در جایگاه معاون او بوده را نپذیرفته است.
۲۴ فروردین سال ۱۳۵۸، آیتالله خمینی به تهرانی ماموریت داد که بر تشکیل دادگاههای انقلاب اسلامی در شهر مشهد و شهرهای دیگر استان خراسان و احکام آن نظارت داشته و به تعبیری، حاکم شرع این دادگاهها باشد.
جاهطلب و فاقد معلومات خواندن خامنهای
شیخ علی تهرانی سپس به عنوان عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، از خراسان انتخاب شد. او در خاطرات خود گفته که به دعوت دانشجویان تسخیرکننده اشغال سفارت امریکا، به محل این سفارت رفته و پس از آن در مصاحبههایی گفته بود که برخی از اعضای حزب جمهوری اسلامی با سفارت امریکا در تهران رابطه داشتهاند. این موضوع برای آنها سنگین تمام و موضوع ارتباط «محمد بهشتی» با سفارت امریکا در فضای عمومی مطرح شد.
هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای درباره این موضوع گفته بود: «اولا که آن آقا رندی کرده بود و ننوشته شد که کجا گفته بود، نوشته بود دو نفر از این آقایان هم در سفارت پرونده دارند و اسم کسی را نبرده بود که به طور کلی دروغ است. ایشان گفته بود که من خدمت امام دادم. هیچ چیز به امام داده نشد. دروغ است.»
شیخ علی تهرانی در خاطرات خود گفته بود که منظورش از این دو نفر، «محمد حسینی بهشتی» و «عبدالکریم موسوی اردبیلی» بودهاند.
شیخ علی تهرانی همچنین در نامهای به آیتالله خمینی، خامنهای را جاهطلب خوانده و به انتصاب او به عنوان امام جمعه تهران انتقاد کرده بود.
او نوشته بود: «با فردی که امام جمعه تهران کردهاید (آقای خامنهای)، برای دوستان، جاهطلبی او روشن است؛ نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقه تقوایی مستحکم و با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت میشوند، صلاح است تجدیدنظر نمایند و با افراد بینظر مشورت نمایید، نه با افراد جاهطلب و دستاندرکار.»
خامنهای نیز در پاسخ به او گفته بود: «علی تهرانی متاسفانه دستخوش توطئه شده است، زیرا ایشان یک فرد سادهلوح است که افرادی با نقشههای حساب شده توطئهای را طرح کردند و از ایشان به عنوان جزیی از عناصر اجرایی این توطئه استفاده کردند.»
او در یک نشست دانشجویی در پاسخ به سخنان شیخ علی تهرانی گفته بود: «بعضی از حرفهایی که ایشان زدهاند، اتهام نیست، دشنام است. [این که] فلانی آدم جاهطلبی است، این دیگر تهمت نیست، این یک فحش و دشنام دادن است.»
مطرح کردن تابعیت غیر ایرانی رقیب بنیصدر
شیخ علی تهرانی همچنین اسناد غیر ایرانی بودن اجداد «جلالالدین فارسی»، نامزد حزب جمهوری اسلامی برای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری را افشا کرد. این موضوع باعث حذف فارسی شد و تاثیر زیادی بر پیروزی «ابوالحسن بنیصدر» داشت.
او از منتقدان نحوه شکلگیری دوره اول مجلس شورای اسلامی هم بود که روحانیون حامی آیتالله خمینی در آن اکثریت را کسب کردند.
شیخ علی تهرانی معتقد بود که حامیان آیتالله خمینی در این انتخابات، گروههای مخالف، از جمله «سازمان مجاهدین خلق» را با تقلب حذف کردهاند.
او گفته بود که ۲۵ خرداد سال ۱۳۶۰، نامهای انتقادی خطاب به آیتالله خمینی نوشته و پس از آن بازداشت شده و هشت ماه زندانی بوده است.
گفته بود پس از آزادی نیز به نوعی محصور و ممنوع الخروج بوده تا این که سال ۱۳۶۳ از طریق سیستان و بلوچستان به پاکستان رفته و خود را به سفارت عراق رسانده بود.
شیخ علی تهرانی در «رادیو بغداد» سخنانی را علیه آیتالله خمینی و حکومت بیان میکرد.
سال ۱۳۶۴ نیز همسر و پنج فرزند شیخ علی تهرانی به صورت قاچاق از ایران خارج شده و به عراق رفتند.
بازگشت به ایران و زندان
او در خاطرات خود نوشته که پس از کشتار شیعیان عراق توسط «صدام حسین»، شرایط نیز برایش سخت شده بود.
شیخ علی تهرانی اسفند سال ۱۳۷۳ به تهران بازگشت و بازداشت و سپس به ۲۰ سال زندان محکوم شد. او سال ۱۳۷۹ در دیدار با اعضای هیات مجلس برای بازدید از زندانها گفته بود که خودکشی کرده و در خاطرات خود نیز گفته بود که اعتصاب غذا کرده است.
تهرانی در دورههایی از زندان به مرخصی میآمد ولی پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و بازداشت برخی از روحانیون، از جمله «عبدالله نوری»، او نیز به زندان بازگردانده شد.
در این میان، برخی از مخالفان خامنهای نیز به او کنایه میزدند که شوهر خواهر خودش در دوره جنگ ایران و عراق به عراق رفته و علیه حکومت سخن میگفته است. این کنایهها در بازگرداندن تهرانی به زندان بیتاثیر نبودند.
یوسفی اشکوری گفته بود که او در زندان در دهه ۸۰ به همراه برخی روحانیون سخنانی علیه آیتالله خمینی میگفته که باعث ناراحتی برخی از دیگر روحانیون زندانی، از جمله عبدالله نوری میشده است؛ از جمله این که تهرانی تهدید به خودکشی کرده و دیگر زندانیان به شوخی گفته بودند اگر بمیرد، در دنیای دیگر به نزد آیتالله خمینی میرود و او پاسخ داده بود: «من به بهشت میروم و خمینی به جهنم!»
در دهه ۸۰، رسانههای حکومتی نوشتند شیخ علی تهرانی آزاد شده است و در خانهای در حوالی خیابان «گرگان» تهران زندگی میکند.
سال ۱۳۹۵ نیز انتشار مصاحبهای از او در ویژهنامه مربوط به آیتالله «محمدهادی میلانی» که گفته بود آیتالله خمینی پس از اولین بازداشت خود تعهدنامهای مبنی بر عدم دخالت در سیاست امضا و به نوعی با «ساواک» سازش کرده بود، خبرساز شد و انتقاد رسانههای حکومت را به دنبال داشت.
سال گذشته نیز «فریده مرادخانی»، دختر او پس از آن که شعری در ستایش «فرح پهلوی» خواند، بازداشت و با وثیقه آزاد شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر