شایا گلدوست
در پی نشست روز جمعه ۲۱ بهمن۱۴۰۱ که هشت چهره سرشناس مخالف جمهوری اسلامی در نشستی با عنوان «آینده جنبش دموکراسی ایران» گرد هم آمدند، جمعی از کنشگران جامعه الجیبیتیکیوپلاس نیز با نوشتن نامههایی سرگشاده به هر کدام از اعضای این نشست که دارای پیشینه فعالیت سیاسی هستند، ضمن معرفی مانیفست جامعه «الجیبیتیکیوپلاس» ایران و افغانستان که شامل بندهای مطالباتی جمعی از اعضای این جامعه است، از آنها درخواست کردند تا به حقوق افراد جامعه رنگینکمانی ایرانی و افغانستانی داخل ایران توجه لازم را داشته باشند.
در این نشست که در دانشگاه «جورج تاون» شهر واشنگتن دیسی برگزار شد، با وجود تمامی اختلاف نظرها و دیدگاههای سیاسی مختلف، بر همبستگی و همصدایی همه مخالفان حکومت جمهوری اسلامی، برای گذار از آن تاکید شد. شاهزاده «رضا پهلوی»، «حامد اسماعیلیون»، «مسیح علینژاد» و «نازنین بنیادی»، در این جلسه حضور داشتند. «شیرین عبادی»، «عبدالله مهتدی»، «گلشیفته فراهانی» و «علی کریمی» نیز با پیامهایی ویدیویی همبستگی و اتحاد خود را با جنبش سراسری ایران نشان دادند.
این نامهها به صورت مشخص خطاب به حامد اسماعیلیون، شیرین عبادی، عبدالله مهتدی، مسیح علینژاد و رضا پهلوی بوده و به صورت مشترک در تمام نامهها اشاره شده است که این متن، از دل جامعه الجیبیتیکیوپلاس ایرانی و افغانستانی داخل و خارج از ایران برخاسته و گامی موثر برای ایجاد همبستگی عمومی است.
«ژاکاو نیک» ترنس نانباینری، کوئیر فمینیست و کنشگر ترنس و نانباینری از داخل ایران در گفتگو با «ایرانوایر» میگوید که این نامهها با مشارکت هسته اولیه تنظیمکننده مانیفست جامعه رنگینکمانی ایران و افغانستان، متشکل از ده نفر در داخل ایران و پنج نفر در خارج از ایران نوشته شده است، وی ادامه میدهد:
«نوشتن و ارسال این نامهها زیر مجموعه برنامه ارتباط با اعضای اپوزیسیون ایران و چهرههای شاخص مخالف رژیم جمهوری اسلامی، در جهت ایجاد امکان گفتوگو و معرفی مانیفست این جامعه بود. منتهی پس از نشست دانشگاه جورجتاون به صورت نامههای سرگشاده و عمومی شکلی ویژه به خود گرفت، چرا که اولا ما، به عنوان جمعی از اعضا جامعه الجیبیتیکیوپلاس در چنین برهه زمانی حساسی نیاز به اعلام حضور دوباره داشتیم و دوما الزام نقد و ایجاد گفتوگو حول هدف مشترکی که در نشست دانشگاه جورجتاون نیز مورد اشاره قرار گرفت، احساس میشد.»
این نامهها مشتمل بر درخواست مدنظر داشتن مسائل حقوق بشری و از جمله حقوق اعضای جامعه رنگینکمانی بوده است. به علاوه در نامه خطاب به «مسیح علینژاد» نقدهایی مطرح شده بود. نقدهایی به دیدار و حمایت از برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی که پیشینهای رنگینکمانیستیزانه داشتهاند. بیان این نقدها موجب آزردهخاطر شدن عدهای شد، اما «ژاواک نیک» میگوید که از نظر من این نقدها، صرفا نقد به رویکرد بود و لازمه تغییر در رویکرد و بهبود، نقد شدن و نقد کردن است. بنابراین در نقد غرضورزی شخصی وجود ندارد.
«من به شخصه به عنوان یک کوئیرفمینیست همواره وظیفه خود میدانم که در برابر حملات میساژنیک به مسیح علینژاد، تقلیل شخصیت او و هیچانگاری فعالیتهایش بایستم، اما در عین حال باز به عنوان یک کوئیرفمینیست، به نظرم نقد -چه نقد درون فمینیستی و چه نقد در بسترهای دیگر- برای تغییر، بهبود و پویا بودن الزامی است.»
اما انتظار اعضای جامعه رنگینکمانی داخل ایران، زیر فشار و سرکوبهای دولت حاکم، از اپوزیسیون و جامعه رنگینکمانی خارج از کشور، در این برهه زمانی چیست؟ «ژاواک» در پاسخ به این پرسش میگوید:
«مایلم از جانب خودم، به عنوان عضوی از جامعه الجیبیتیکیوپلاس و یک کوئیرفمینیست، به شکل عمومی به این پرسش پاسخ دهم؛ انتظار من به عنوان یک ترنس نانباینری کُرد ساکن ایران، از کلیت جامعه و افرادی که در داخل ایران هستند و زمانی در داخل ایران بودهاند و اکنون ساکن کشورهای دیگر هستند، به صورت کلی یک چیز است؛ ایجاد امکان برای گفتمان فعال. باور دارم رژیم جمهوری اسلامی با شگردهایی چون تابوانگاری مسائل متعدد یا ترویج پروپاگاندا، مدام بر از بین بردن امکان گفتمان فعال کوشیده است. بنابراین در بازه حساس کنونی، ایجاد امکان برای گفتمان فعال، عین تمرین و تلاش برای ساختن آیندهای متکی بر موازین حقوق بشری است.»
او معتقد است که ایجاد این امکان در گرو ایجاد فضای امن است و ایجاد فضای امن در گرو بهرسمیت شناختن و احترام متقابل. با بهرسمیت شناختن و احترام متقابل جایگاه افراد در سلسله مراتب قدرت مشخص شده و با آگاهی نسبت به این جایگاه تلاش برای ایجاد فضای امن هم مثمرثمر واقع خواهد شد.
جامعه رنگینکمانی، جامعهای که در تاریخ و به صورت نظاممند از گفتمانهای متعدد حذف شده است. مخصوصا بین اعضای این جامعه در داخل ایران، با توجه به شرایط موجود کمترین امکان برای حضور در گفتمان و کمترین تریبون ممکن را دارند، بنابراین از سایرین، از جمله اعضای این جامعه در خارج از کشور که تریبون گستردهتری دارند و اعضای اپوزیسیون، انتظار میرود، به دور از تصاحب فضا، امکان گفتوگوی پویا و فعال را برای اعضای این جامعه در داخل ایران ایجاد کرده و سعی کنند تریبونی را در اختیار آنها قرار دهند.
اما با وجود همه سرکوبها و عدم دسترسی جامعه رنگینکمانی داخل ایران به فضایی برای به دست آوردن حقوق خودشان مبارزه کرده و میکنند، مخصوصا در ماههای اخیر همراه با خیزش «زن، زندگی، آزادی.»
«ژاواک نیک» به درستی به این نکته اشاره میکند که مبارزه جامعه رنگینکمانی داخل ایران فراتر از آن چیزی است که به طور معمول کنشگری تعریف میشود، او اعتقاد دارد:
«به قول «فوکو» هر جا که قدرت باشد، مقاومت هم هست. مقاومت اعضای این جامعه فراتر از کنشگری با تعاریف رایج، در بطن زندگی روزمره آنها جریان دارد. ما در جهانی مردسالار زندگی میکنیم و از ابتدای زندگی در خانواده، نخستین نهاد اجتماعی، با پدرسالاری مواجه میشویم. در بستر مردسالاری هنجارهایی شکل گرفته که ما را به سبب هویت جنسی / عاطفی، جنسیت و هویت جنسیتی دیگری سازی کرده و در موقعیت فرودست قرار میدهد. بنابراین مبارزه ما در نخستین مرحله در رویارویی با این هنجارها و در بطن زندگی روزمره ما که با مردسالاری عجین شده شکل میگیرد.»
در چند ماه اخیر مبارزات اعضای این جامعه در داخل ایران که به ایجاد «موج رنگینکمان» منجر شده است، نمود واضحی از این مسئله است. بوسه در ملاعام، دیوارنویسی و برافراشتن پرچمهای این جامعه جزو کارهایی است که لابهلای همین هنجارها به شکل نظاممند از این جامعه سلب شده و در طی حاکمیت آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی جرمانگاری شده است، اما جامعه رنگینکمانی با قدرت حضور و موجودیت خود را نشان میدهد.
اما در این مسیر آنچه بسیار اهمیت دارد همسو و در یک راستا بودن مطالبات جامعه رنگینکمانی داخل و خارج از ایران است، آیا امروز شاهد این اتفاق هستیم؟
«ممکن است که افراد این جامعه در خارج از کشور زمانی در داخل کشور بوده باشند و تجربیات مشترک زیادی از زیست داخل ایران را داشته باشند. به علاوه من فکر میکنم در عین حال که امکان وجود امتیاز زیستن در شرایط مساعدتری در خارج از ایران وجود دارد، اما مسئله جایگاه اجتماعی فرد تکوجهی نبوده و وجوه متعددی دارد. به همین دلیل من فکر میکنم امکان همراستایی مطالبات وجود دارد، منتهی همانطور که اشاره کردم لازمه ایجاد این همراستایی ایجاد امکان گفتوگو است.
امید من به اشتیاق آدم برای تغییر و بهبود است. ما سابقه زیستن و مقاومت در سختترین شرایط را داریم، بنابراین در آینده با هر شرایطی من امید دارم که افرادی از جامعه الجیبیتیکیوپلاس برای احقاق حقوق خود سکوت نخواهند کرد.»
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر