close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

احمدی نژاد رفت، احمدی نژادیسم هنوز اینجاست

۲۳ مرداد ۱۳۹۲
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
احمدی نژاد رفت، احمدی نژادیسم هنوز اینجاست
احمدی نژاد رفت، احمدی نژادیسم هنوز اینجاست

بحثهایی که این روزها در صحن مجلس شورا در جریان است توجه خیلیها را جلب کرده است. بعضی ها از زاویه طنز به بی اندامی ها و ژاژخایی برخی از نمایندگان نگاه می کنند، برخی با هراس به افول معیارها و ارزشهای اجتماعی در رفتار نمایندگان مجلس اشاره می کنند و نسبت به آن هشدار می دهند. و البته گروهی هم درباره تبعات سیاسی این خط کشیها و آثار آن بر فضای سیاسی کشور در دو سال باقی مانده از عمر مجلس نهم هشدار می دهند. با اینحال کمتر کسی درباره انگیزه های اقتصادی برخی از صریح اللهجه ترین منتقدان دولت صحبت می کند. نگاهی از پنجره منافع گروههای سیاسی به تحولات مجلس نشان می دهد که بسیاری از این منتقدان در حال تعیین مرزها و قدرت نمایی برای دفاع از منافع خود در ماههای آینده هستند. در نقشه اقتصادی امروز ایران افرادی مانند مهرداد بذرپاش و حمید رسایی نماینده گروهها و جریاناتی هستند که به مدت هشت سال بیشترین بهره را از امکانات دولتی و منابع یارانه ای برده اند و امروز با ورود دولت جدید به صحنه موجودیت و هویت سیاسی خود را در خطر می بینند. تلاش ایشان در مخالفتی چنین علنی و بی پرده، که انتقاد دوستان اصولگرایشان را در پی داشته است، تنها بخاطر باورهای ایدئولوژیکشان نیست. دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد شاهد ورود افرادی به عرصه های مدیریتی کشور بود که تنها در شرایط انقلابی می توانند مصدر امور گردند، با این تفاوت که انقلابی در کار نبود.

مهرداد بذرپاش نمونه خوبی از این نسل از مدیران است. این متولد 1359 و دانشجوی سابق دانشگاه صنعتی شریف که در سال دوم تحصیلش به عضویت بسیج دانشجویی درآمد. این رییس سابق مشاوران جوان احمدی نژاد در دوران شهرداریش در دوره ریاست جمهوری حامیش ابتدا مشاور رییس جمهور شد، سپس در 28 سالگی به مدیرعاملی پارس خودرو و سپس سایپا منصوب شد. یکی از اولین اقدامات او در این سمتها دادن تخفیف ویژه به اعضای نهاد ریاست جمهوری بود. او سپس با استفاده از امکانات شرکت سایپا و با کمکهای دولتی روزنامه خورشید را منتشر کرد که به دومین روزنامه حامی احمدی نژاد تبدیل شد. آخرین سمت او در دولت معاونت رییس جمهور و ریاست سازمان ملی جوانان بود که در ظاهر بخاطر انتقاد از اسفندیار مشایی از دولت اخراج شد. او با 277 هزار رای نماینده حوزه هشت میلیونی تهران در مجلس نهم شورای اسلامیست. مهرداد بذرپاش تنها فردی نیست که با میانبرهای سیاسی به لطف محمود احمدی نژاد به ثروت و نفوذ اجتماعی رسیده است. بسیاری دیگر، بویژه کسانیکه بنوعی با محمود احمدی نژاد و اعضای دولت او پیوند خانوادگی دارند، طی سالهای گذشته تجربه مشابهی دارند.  

احمدی نژاد رفت، احمدی نژادیسم هنوز اینجاست

بسیاری از ایشان ابتدا با انتصاب به سمتهای مدیریتی در شرکتهای دولتی یا شرکتهای تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی یا سازمان گسترش و نوسازی وارد چرخه فعالیتهای اقتصادی شده اند. سپس با حمایت اعضای دولت و نهاد ریاست جمهوری در اولویت اول دریافت اعتبارات بانکی و تسهیلات دولتی قرار گرفته اند. این ارتباطات اقتصادی منافع مشترکی این گروه را تقویت و گسترش داده است و حتی باعث شکل گیری لیستهای انتخاباتی این گروه شده است. دیدن نامهایی مانند مهرداد بذرپاش و اعضای خانواده احمدی نژاد، مرتضوی و سایر اعضای دولت در لیستهای انتخاباتی پیش از آنکه یک تلاش ایدئولوژیک باشد ثمره این پیوندهای اقتصادیست. انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری این پیوندها را بخطر انداخته است و منافع این گروه تازه بدوران رسیده را به چالش کشیده است. بویژه آنکه همه می دانند ادامه دست و دلبازیهای دوران احمدی نژاد بخاطر تحریمها و بدلیل بحران گسترده اقتصادی میسر نیست.

شاید به همین خاطر است که این گروه به سنگر جدیدی احتیاج دارد و باید یک باور سیاسی جدید به مجموعه ارزشهای جمهوری اسلامی اضافه نماید تا بتواند آنرا به ابزار دفاع از منافع اقتصادیش تبدیل نماید. استفاده این گروه از رویدادهای سال 1388 که نظام آنرا فتنه می خواند به همین منظور صورت می گیرد. دربرابر دولتی که برآیند جریانهای اصلاح طلب، میانه رو و محافظه کار نظام سیاسی ایران می باشد، این سنگر بیش از پیش مورد نیاز است. فراموش نکنیم مهرداد بذرپاشهای نظام ایران در دوران جنگ کودکان شیرخواره ای بیش نبوده اند، حال آنکه بسیاری از اعضای جریانهای حامی دولت جدید سابقه حضور در جبهه و انقلاب را دارا می باشند. حسن روحانی، درست یا نادرست، از معدود فرماندهان جنگ است که هر دو نشان فتح و نصر را دریافت کرده است. تکیه جبهه پایداری به "فتنه" پیش از آنکه تلاشی در دفاع از نتیجه انتخابات 1388 یا حمایت از رهبری نظام باشد تلاشیس برای پر کردن یک خلا و ایجاد اعتبار سیاسی برای کسانیکه نه سابقه انقلابی دارند، نه تجربه مدیریتی و نه دستاوردی چشمگیر.

نکته طنزآمیزی که تاریخ از این روزها بخاطر خواهد آورد همین تلاش در پر رنگ کردن "فتنه" برای حفظ موجودیت سیاسیست. در حالیکه گروههای اصلاح طلب و محافظه کار می کوشند شکاف ایجاد شده بین حاکمیت و مردم در سال 1388 را مرمت نمایند و به اتحاد ملی مفهوم دوباره ای بدهند، گروهی هستند که منافعشان در تداوم این شکاف و عمیقتر کردن آن است. اگر سخنرانیهایی را ملاک قرار دهیم که این روزها از تریبون مجلس می شنویم، باید اذعان کنیم این گروه عادت ندارد به هزینه اقداماتش برای هیچکس دیگر، نظام و ایران هر دو، بیاندیشد. درباره بی ثباتی ناشی از ادامه این روند و هزینه های آن نمی توان اغراق کرد. در حالیکه یک گروه به مرمت و التیام می اندیشد یک گروه دیگر در حال نمک پاشی به زخمهایی است که هنوز می توانند سرباز کنند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

بازداشت دو روزنامه نگار به خاطر چماق لری

۲۳ مرداد ۱۳۹۲
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۲ دقیقه
بازداشت دو روزنامه نگار به خاطر چماق لری