نوشیدنی، غذا، ماهواره؛ عوامل نفوذ فرهنگی غرب

مهرانگیز کار

خبرگزاری فارس نوشته است "نفوذ فرهنگی را باور کنیم" و لابد انتظار دارد ایرانیان با هر درجه فهم و آگاهی از جهان پیرامونی، آن را باور کنند. مثال های استفاده شده در بیانیه خبرگزاری چنان لق و بی پایه است، که مردم از آن در جای یک منبع جدید "جوک سازی" بهره مند می شوند و در فضای مجازی ناباوری خود را به صورت انواع جوک های تمیز و کثیف انتشار می دهند.

خبرگزاری فارس تلاش ورزیده به مطلبی که با هدف تملق گوئی به صادق آملی لاریجانی ریاست قوه قضائیه نوشته، عمق و معنا ببخشد و تاکید را بگذارد روی خوردنی و نوشیدنی. مثال هائی که خبرگزاری آورده این هاست:

"سرعت سرسام آور ترویج و تبلیغ محصولات غذائی که عمدتا وابسته به شرکت های چند ملیتی و با سرمایه گذاری صهیونیستی است، از دیگر مصادیق روشن نفوذ است. محصولات شناخته شده نوشیدنی و خوراکی که این روزها زمزمه ورود نمایندگی آنها به کشور به گوش می رسد، یک اتفاق ساده نیست بلکه بخشی از طراحی گسترده آنان برای ورود به حوزه فکر و اندیشه است. موج تبلیغات وسیع برای مصرف فرآورده های غذائی که سنخیتی با اغذیه اسلامی و ملی ما ندارد، در کنار ورود قاچاق محموله های خوراکی و نوشیدنی حرام، بدون شک با پشتیبانی امریکا و رژیم صهیونیستی و قدرت های بزرگ صورت می گیرد. عرضه محصولات حرام گوشت دریائی با انتشار نسخه های آشپزی با استفاده از چنین فراورده هائی نه تنها جاده صاف کن فرهنگ غربی است بلکه حساسیت های دینی نسبت به حلال و حرام و شریعت را نیز کمرنگ خواهد کرد. شاید ظاهر این امر فروش اغذیه حرام باشد اما در واقع توطئه ای است برای هدف قرار دادن لقمه حلال در سفره های مردم شریعتمدار ایران."

پیش تر به نقل از خبرگزاری مهر، صادق آملی لاریجانی  در جمع مسئولان قضائی کشور اظهار تاسف کرده بود که "زندگی مادی و توام با لذت های دنیوی از سوی غرب در حال تبلیغ و گسترش است...، اما توجه ما به نحوه زندگی معنوی و قرآنی به ما استقلال معنوی و فکری می بخشد..." وی راه اندازی 100 کانال ماهواره ای فارسی زبان را تلاش غرب برای از بین بردن درجات معنا دوستی ایرانیان برشمرد و تاکید بر نفوذ فرهنگی غرب را با این آمار توجبه کرد، اما نگفت به زبان همه ملت ها و اقلیت های ساکن بر جغرافیای جهان، کانال های ماهواره ای راه اندازی شده، به علاوه خود جمهوری اسلامی ایران با هدف "صدور انقلاب" همواره برای راه اندازی کانال های متعدد در حدودی که بضاعت داشته، از ماهواره برای تبلیغ و گسترش ایده های خود بهره برده است.

در یک مسابقه برای افشای موارد نفوذ فرهنگی، دو خبرگزاری فارس و مهر، سر در پی هم گذاشته اند تا مصادیق نفوذ را که در فرمایشات آقا مفقود بود و فقط به شکل کلی به مقابله با آن فرمان داده بود، کشف و به نام خود در تواریخ ثبت کنند.

در این مسابقه که هر یک تلاش دارد مراتب عبودیت و تملق خود را نسبت به آقا و منصوب او، رئیس قوه قضائیه بیشتر مطرح کند، مردم مفقود هستند. فارس طوری وانمود کرده که اصلا لقمه حرام از گلوی مردم شریعتمدار پائین نمی رود. مهر طوری وانمود کرده که حکومت کنونی فقط و فقط ناشر معنویت است و تبلیغ زندگی معنوی. گویا مهر القا می کند که ماهواره را امریکا و اسرائیل می برند در خانه های مردم و به آنها هدیه می دهند. گوئی دست حکومتی ها در ورود مکرر و بی وقفه انواع ماهواره در کار نبوده و با آن به صورت هنگفت سودآوری نکرده اند.

بگذریم، مطبوعات از سلسله فارس و مهر، نفوذ فرهنگی غرب را طوری تعریف می کنند که انگار مردم در برابر آن مجسمه های ساکت و بی حرکتی هستند که از خود اراده ای ندارند. هر غذای حرام و حلالی که غرب به آنها برساند می خورند و دین و ایمان شان کمرنگ می شود.

این یاوه ها در برابر اشتیاق تاریخی ایرانیان برای بهره برداری از دستاوردهای غرب، اعم از هنری، غذائی، رسانه ای و مانند آن، پشیزی ارزش ندارد. مردم ممکن است شریعتمدار باشند، ولی حجم پیتزائی که در ایران مصرف می شود و عموم هیئت حاکمه جمهوری اسلامی نسبت به آن ارادت می ورزند، کمتر از کشورهای غربی نیست. همین یک فقره، مکتب نفوذ شناسی فارس و مهر را به سخره می گیرد. تب و تاب مردم برای "مک دونالد" قابل توصیف نیست. ایرانیان از برکت اقلیت ارمنی، قرنی است یا بیشتر که طعم خوش انواع ساندویچ و ودکا را چشیده اند. همبرگر غذای محبوب ایرانیان است. اصلا مرزبندی سیاسی غذا و نوشابه خنده دار است. مثلا آبگوشت اسلامی و ملی است و پیتزا ضد اسلامی و ضد ملی است؟ این وسط خط و ربط غذاهائی که مطلوب مردم است با امریکا و اسرائیل چیست؟  با شرکتهای چند ملیتی چیست؟  جز آن است که از ترس عقب افتادن از قافله تجارت پس از تحریم، دستجاتی به کمک مطبوعات زیر سلطه مالی خود دارند دست و پا می زنند تا مبادا از اخذ نمایندگی مک دونالد و مانند آن محروم بمانند؟

سالها پیش از انقلاب، یک بهائی ثروتمند به نام "ثابت" پپسی کولا را وارد ایران کرد. از قم و مشهد سر و صدا بلند شد که پاسخی منطقی گرفتند. به آنها پیام رساندند که مردم در انتخاب نوشیدنی خود آزادی عمل دارند. اگر اکثریت مسلمان مثل شما نظر داشته باشند، طبعا بر پایه قانون عرضه و تقاضا، کارخانه تولید پپسی کولا بسته می شود. چنین نشد تا انقلاب از راه رسید و آقایان کارخانه ها و اموال ثروتمندان اقلیت بهائی را چپاول کردند. پپسی کولا جایش را داد به انواع کولاها. اما جوهره همان جوهره پپسی کولا ست. این مردم شریعتمدار که خبرگزاری فارس، خودش را ظاهرا برای آنها جر می دهد، می نشستند تلویزیون ثابت بهائی را تماشا می کردند و پپسی کولا هم می نوشیدند. البته جماعتی به فتاوی آقایان که هنوز حکومت را نگرفته بودند عمل می کردند. خبرهای موثق داریم که خیلی ها از همین جماعت، بدون پپسی کولا لقمه از گلو شان پائین نمی رفت و یواشکی می نوشیدند. با این همه برخلاف نظریه بافی های فارس و مهر، مردمی که عاشق پپسی کولا و تلویزیون ثابت شده بودند، بهائی نشدند و اندیشه و فکر آنها با پپسی کولا و یک کانال منحصر به فرد تلویزیونی، تغییر نکرد و بهائی نشدند. با نوشیدن و خوردن خوراکی های مدرن و تماشای تلویزیونی که صاحب آن بهائی بود، کسی بهائی نشد. اگر شده بودند که انقلاب اسلامی اتفاق نمی افتاد.

بنابراین، جار و جنجال های برخی مقامات در باره نفوذ فرهنگی امریکا و مصداقی کردن آن توسط مطبوعات خاص، با دو هدف پیش می رود:

1 – حفظ فضای ترس و ارعاب

2 – قدرت نمائی در بازار تجاری پس از تحریم با هدف ورود به حوزه های پر درآمد و رقابتی

در این قصه آن چه شگفتی می آفریند، این است که سخنان زیبای رئیس قوه قضائیه حتا یک مصداق عینی ندارد. مردم از حاکمان این رژیم سوای مال دوستی و اشاعه گرایش های ماتریالیستی، تبلیغ غیرمستقیم فساد و مال مردم خوری و انباشت ثروت های هنگفت، رفتاری ندیده اند که با معنویت و ارزش گذاری بر مفاهیم معنوی، و دوری جستن از طمع های دنیوی، شباهتی داشته باشد!