«نیویورک تایمز»، روز گذشته در گزارشی تایید کرده که «علیرضا اکبری»، معاون اموربینالملل وزارت دفاع در دوره «علی شمخانی» که در سال ۱۳۹۸ بازداشت و به جاسوسی متهم و چند ماه پیش اعدام شد، جاسوس بریتانیا بوده و افشای اسرار هستهای ایران به مقامات اطلاعاتی بریتانیا را از سال ۲۰۰۴ آغاز کرده بوده.
با انتشار گزارش روزنامه نیویورک تایمز، بار دیگر نام علیرضا اکبری و مواضع او مطرح شده است. مواضعی که در نوع خود خاص و به تعبیری شاذ بود. این گزارش درباره مواضع فردی است که زمانی معاون سابق وزیر دفاع بوده و چند ماه پیش اعدام شده است
***
علیرضا اکبری در دهه ۸۰ که سمت معاون شمخانی را نداشت، در موضوعات مختلف مربوط به سیاست خارجی اظهار نظر میکرد و رسانهها مصاحبههایی از او با عنوان «رییس موسسه پژوهشهای راهبردی تصمیم» و یا تحلیلگر موضوعات بینالملل منتشر میکردند.
هرچند که او به شمخانی نزدیک بود و از «علی لاریجانی» در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی و مذاکرات اتمی در دوره او حمایت میکرد، اما برخی مواضعش شبیه به مواضع چهرههایی چون «سعید جلیلی» بود.
اکبری پیشنهادهای خاص خود را برای حل بحران اتمی ایران مطرح میکرد که تقریبا هیچگاه جدی گرفته نمیشد.
معاون شمخانی پیش از دهه ۸۰ و در بین افرادی که او را میشناختند نیز به این اظهارنظرهای خاص مشهور بود، اما این اظهارنظرها در فضای عمومی بازتاب پیدا نکرده و به رسانهها راه نیافته بود.
علیرضا اکبری در دوره وزارت دفاع علی شمخانی در دولت «محمد خاتمی»، معاون بینالملل این وزارتخانه بود و برچیده شدن دستگاههای «سیتیبیتی» یا نظارت بر انجام احتمالی آزمایشهای اتمی در ایران را، یکی از اقدامات خود ذکر کرده است. او بعدها نیز مصاحبههایی را دراینباره انجام داد.
موضوعی که ظریف در خاطرات خود به تلخی از آن نام برده و گفته بود که این اقدام (نصب دستگاههای سیتی بیتی) بر اساس سیاست شفافسازی جمهوری اسلامی ایران در حوزه هستهای از زمان ریاست جمهوری خامنهای دنبال شده بود. او گفته بود که معاهده سیتیبیتی با فشار کشورهای جنبش عدم تعهد، برای جلوگیری از هرگونه آزمایش هستهای توسط کشورهایی که توان هستهای دارند و در مقابل معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی که کشورهای فاقد توان هستهای را ملزم میکرد بهدنبال سلاح هستهای نروند، تصویب شد.
سخنان اکبری علیه ظریف، بعدها نیز ادامه یافت و او سخنان وزیر خارجه ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ را، «ذهنی و انتزاعی است» خوانده و نوشته بود که او «تصوری بسیار "سادهلوحانه از درک مخاطبین" نسبت به واقعیات امنیتی خودی دارد»
حمایت از پتانسیل دوم خرداد در سیاست خارجی و حمله به تیم مذاکره اتمی
علیرضا اکبری بهواسطه نزدیکی به شمخانی، بهصورت کلی حامی جریان موسوم به دوم خرداد محسوب میشد، اما سخنانش در حوزه سیاست خارجی در تضاد با سیاست دولت بود.
معاون سابق وزیر دفاع در سال ۱۳۸۲ گفته بود که «پتانسيلی كه شكلگيری دولت دوم خرداد ايجاد كرد، به روند تنشزدايی، یک روح تازه داد.»
او جهت گيری دوم دولت خاتمی در سیاست خارجی را قاعدهمندسازی روابط در خليج فارس و محيط منطقهای خواند و تاکید کرده بود: «تلاش برای بازسازی پرستيژ ايران در جهان و حل معضل ايالات متحده بهنفع منافع ملی ايران در ابتدای به دست گيری دولت، از ديگر جهت گيریهای خاتمی در سیاست خارجی است.»
او با این حال پس از آن، از سیاست دولت خاتمی انتقاد کرده بود و گفته بود: «سياست خارجی قبلی نسبت به منافع ديگران یوزر فرندلی بود، اما سیاست خارجی امروز، نسبت به منافع خودمان بيشتر یوزر فرندلی است.»
اکبری همچنین درباره تیم مذاکره اتمی به ریاست «روحانی» در دولت خاتمی گفته بود: «هنوز هم معتقدند آنها هنر كردهاند كه بههر قيمتی نگذاشتند موضوع ما در شورای امنیت مطرح شود، بهرغم اينكه میگفتند بهمحض اينكه موضوع در شورای امنیت مطرح شود ما در سراشيبی خطر بزرگ قرار خواهیم گرفت، هنوز هم بعضی از همنظرهایشان يا خودشان اين رويه را دنبال میكنند.»
در میان مواضع اکبری، توصیه به خروج از ان.پی.تی مطرح شده است. او همچنین از همان سال ۱۳۸۲ در انتقاد از الحاق ایران به پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح هستهای معروف به «انپیتی» سخن میگفت و از جمله گفته بود: «پروتكل الحاقی نه تنها تبعيضآميز است، بلكه حاكميت و پرستيژ را نيز زير سوال میبرد.»
وقوع حمله نظامی اسراییل
در سال ۱۳۸۳ که هنوز خرابکاریهای اسراییل به مراکز اتمی ایران آغاز نشده بود، اکبری عملیات نظامی اسراییل علیه این تاسیسات را بلوف یا عملیات روانی خوانده بود و در عین حال گفته بود که این کشور توانایی این حمله را دارد.
او گفته بود:«اسراییل از نظر توان هوایی و هم به لحاظ قدرت موشکی، امکاناتی را در اختيار دارد كه بتواند با فاصله قابل ملاحظهای مثلا ۱۵۰۰ مايل، نقاط حساسی را هدف قرار دهد.
اکبری در سالهای بعد و همزمان با روی کار آمدن دولت «احمدینژاد»، تاکید داشت که ایران غنیسازی خود را تکمیل کند و تاکید داشت که اروپا مجبور به مصالحه خواهد شد.
او سال ۱۳۸۴ تاکید کرده بود که ایران «بدون شک و هرچه سريعتر» باید تاسيسات اصفهان را راهاندازی کند، «چرا كه اين مساله هیچ ارتباطی با بحث غنیسازی پيدا نمیكند، ضمن آنكه انجام غنیسازی هم تا درصدی خاص، مشکلی نخواهد داشت.»
او همچنین گفته بود: «ايران میتواند خط قرمز خود را داشتن چرخه كامل تكنولوژی هستهای و نه زنجيره سوخت قرار دهد، تا آن وقت شاهد انعطاف بيشتر غرب باشيم.»
قطعنامههای شورای امنیت؛ «عشوه نامتعارف»
سخنان علیرضا اکبری درباره قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، شبیه به مواضع احمدی نژاد و با ادبیات دیگری بود. احمدی نژاد این قطعنامهها را کاغذپاره میخواند و اکبری «عشوه نامتعارف.»
او در مهرسال۱۳۸۴ گفته بود: «ايران بدش نمیآيد برای يكبار، تابو شورای امنيت در افکار عمومی شكسته شود و اساسا غرب و اروپا، از گرايش ايران بهواسطه مساله هستهای خود به اين سمتوسو نگران است. تلاش ايران برای شكستن اين تابو و موفقيت در اين پروسه، نه تنها منفعت ايران را دربردارد، بلكه برای عموم كشورهای در حال توسعه حائز اهميت است.»
معاون سابق وزیر دفاع همچنین گفته بود: «بزرگترين هزينه و خسارت اروپا در صورت ارجاع مساله هستهای ايران به شورای امنيت، به انتها رسيدن و لغو مذاكرات هستهای از سوی ایران است.»
اکبری سال ۱۳۸۵ پیشنهاد کرده بود که در صورت صدور قطعنامه درباره برنامه اتمی ایران در شورای امنیت سازمان ملل، جمهوری اسلامی به دادگاه لاهه شکایت کند.
او كارشناسانی که این اقدام را بیفایده میخواندند نیز افرادی خوانده بود كه عمدتا گرايش و تخصص حقوقی دارند و از شناخت کافی از محيط سياسی يا سياسی - حقوق بينالمللی ندارند، و همچنین تفسیری محدود از ماده ۱۷ اساسنامه آژانس دارند.
اکبری در واکنش به قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت سازمان ملل را نیز، «عشوه نامتعارف» کشورهای غربی خوانده بود.
او در واکنش به قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل نیز گفته بود: «فقط در يک حالت اين توازن و تعادل برقرار میشود كه طی آن، ايران هرچه زودتر به يک نقطه مستحكم پيشرفت فنی دسترسی پيدا كند. اگر امروز ايران به مرحله توليد صنعتی در سوخت صنعتی برسد، در آن صورت ۱+۵ در يك شرايط موازنه با ايران به مذاكره میپردازد، اما در اين بين، مديريت شرايط و بحران تا عبور از نقطه توليد صنعتی بسيار مهم است.»
او مدتی قبل از صدور قطعنامه ۱۷۳۷ سازمان ملل، در عين اينكه تحريم را در «كوتاهمدت» غيرمفيد دانسته بود، اما اينگونه گفته بود كه تحريمها «در ميانمدت و بلندمدت فوايد خود را نشان میدهد.»
او سال ۱۳۸۶ گفته بود: «پس از تغيير در تركيب شورای عالی امنیت ملی كشورمان، درجه اعتنا به مذاكره با ۱+۵ بهشدت كاهش يافته است؛ مگر اينكه ايده جديدى از سوی ۱+۵ ارائه شود كه محور آن، تنها موضوع هستهای نباشد، بلكه به موازات موضوع هستهای در چارچوب كار با آژانس، حلوفصل جامع تمام مسائل در پی بازگشت رسمی موضوع به آژانس را مورد تاكيد قرار دهد.»
حمايت از مواضع احمدینژاد
اکبری همچنین از نامه محمود احمدینژاد به «جرج بوش»، رييسجمهور آمریکا حمایت کرده و گفته بود که «چه اشكالی دارد كه احمدینژاد به بوش بهعنوان رييسجمهور يک كشور كه مسووليت يک ملت را برعهده دارد، با ويژگیهایی كه از او میشناسيم، نامه نوشته و نکاتی را به او متذكر شود، ولو بوش را فرعون در نظر بگيريم.»
اکبری سال ۱۳۸۶ و همزمان با سفر احمدینژاد برای شرکت در نشست سازمان ملل ۱۱ سپتامبر را، موردی «مشكوک» توصيف كرد كه «بسيار مورد بهرهبرداری و استفاده آمريكا قرار گرفت.»
او در حمایت از مواضع احمدینژاد نیز گفته بود: «وقتی دكتر احمدینژاد مباحثی كه رگههايی از حقيقت در آن وجود دارد را مطرح و بهعنوان رييسجمهور راجعبه برخی مباحث نقادانه صحبت میكند، اين امر میتواند سوالاتی را در افکار عمومی مردم ايجاد كند و آمريكايیها دقيقا از همين مساله نگرانند.»
اكبری تير۱۳۸۶ در مصاحبه با خبرگزاری «فارس»، خواستار «رويكردهای هجومی» در سياست خارجی شده بود: «لاجرم بهترين دفاع، هجوم در برابر هجوم است. سياست خارجی ايران بايد از ابتدا هجومی میبود، اما در طول تقريبا ۲۰ سال گذشته برخی عوامل موثر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ايران فكر میكردند كه میشود با اربابان قدرت بينالمللی، به يك سازش دست يافت و اين سازش فقط از مسير كوتاه آمدن حاصل میشود.»معاون سابق شمخانی در اسفند۱۳۸۷ و چند ماه به انتخابات ۱۳۸۸، درباره احتمال صدور قطعنامهای ديگر درباره ایران گفته بود: «شايد در آمريكا كسانی باشند كه فكر كنند صدور قطعنامه میتواند اعتماد ملت را به يک جناح، كم و به جناح ديگری زيادتر كند.»
مخالفت با برجام و طرح «برجام پلاس»
مواضع اکبری در موارد متعددی نیز مخالف مواضع مقامات دولت روحانی بوده و با برجام نیز مخالفت کرده و در عین حال، از برجام پلاس حمایت کرده بود.
او گفته بود: «ما یک مذاکره سطح خلع سلاحی را تبدیل کردیم به یک مذاکره اقتصادی. ما قدرت ملی دادیم که بیاییم سوییفت بگیریم، سوییفت هم نگرفتیم. سوییفت یک کد بین بانکی بینالمللی است که مبادلات مالی را سرعت میدهد.»
او همچنین برجام را شبیه به قطعنامه ۵۹۸ خوانده بود که ایران فرصت تنفس داده است.
اکبری همچنین در مخالفت با لوایح مرتبط با گروه ویژه اقدام مالی یا «فتف» نیز سخن گفته بود.
او اعلام کرده بود که اجرای این مقررات، «امکان انتقال ارز به داخل را افزایش نمیدهد، و مسیر بانکی جدیدی را برای ورود ارز حاصل از هر نوع صادرات بهداخل، باز نمیکند، بلکه محدودیتزا است»
در ۲۲خرداد۱۳۹۸ نیز، یادداشتی از او درباره سفر نخستوزیر ژاپن به ایران منتشر شد. او نوشته بود: «برای ایران، همین که نخستوزیر ژاپن پس از ۴۱ سال برای نخستین بار با ماموریت یا پیام دولت آمریکا به تهران آمده، خود نشانه اقتدار و ابتکار راهبردی است.»
او درباره انتصاب «حسین سلامی» به سمت فرمانده کل سپاه پاسداران نیز نوشته بود: «روحیه سردار سلامی فوقالعاده انقلابی است، و شاکله ذهنی و ساختار فکری ایشان، بر "نبرد دائمی حق و باطل" استوار است، ذهنیت قوی مبتنیبر موضع هجومی در مواجهه حق و باطل، مهمترین ویژگی فکری ایشان، بهخصوص از دوره جانشینی ف.ک.سپاه، بوده است.»
مواضع درباره روسیه
نیویورک تایمز بهنقل از دو منبع ایرانی نزدیک به سپاه پاسداران، اعلام کرده که ایران با کمک روسیه کشف میکند جاسوسی که وجود سایت هستهای زیرزمینی مخفی ایران در دل کوههای اطراف تهران را افشا کرده، علیرضا اکبری بوده است.
اکبری درباره روسیه اظهارنظرهای چندانی نداشته و این مواضع تا حدودی منطبق بر سیاست های جمهوری اسلامی بوده است.
او در مهر۱۳۸۵ نیز گفته بود: «وضعيت فعلی همكاریهای دوجانبه ايران-روسيه، بهنظر من از قابليتها و ظرفيتهای ممكن به مراتب پايينتر است؛ به اين معنا كه اين دو كشور در زمينههای اقتصادی، تكنولوژيک و همچنين حوزههای سياسی و امنيتی، ظرفيتهای همکاری بهمراتب بالاتر از وضعيت موجود را دارند.»
معاون سابق وزیر دفاع در عین حال اعلام کرده بود که «روسها در انجام تعهداتشان کوتاهی و نوعی سياسیكاری اعمال كردهاند.»
مواضع درباره عربستان سعودی
علیرضا اکبری در دوره وزارت دفاع علی شمخانی در دولت محمد خاتمی نیز معاون بینالملل این وزارتخانه بود و امضای توافقنامههای امنیتی با کشورهای عربی را از جمله اقدامات خود ذکر کرده است.
با این حال، او سال ۱۳۹۵ خواستار مواجهه تند ایران با عربستان سعودی و «چشاندن مزه تلخ شکست به ایشان، در عرضه سیاست، دیپلماسی و در نهایت، در هر عرصه دیگری» شده بود.
او نوشته بود:«اگر زمانی، یک مقام عالی رتبه ایرانی، با لباس عربی و زبان عربی با ملک عبدالله یا شاهزاده سلطان نشست و برخاست کرد و همین امر، در تلطیف روابط و حصول نتایج، بسیار موثر بود، اینک و بالعکس، نشانه ضعف و آسیبپذیری ایران تلقی خواهد شد.»
مواضع اکبری در حوزه سیاست داخلی را میتوان شبیه به مواضع شمخانی دانست. او سال ۱۳۹۶، پنج دلیل را برای ادامه ریاست جمهوری حسن روحانی برشمرده و همچنین در مطلبی، از «اکبر هاشمی رفسنجانی» تجلیل کرده بود.
ثبت نظر