«جعفر ابراهیمی»، معلم زندانی و از اعضای کانون صنفی معلمان ایران، از ۱۲شهریور۱۴۰۲، همراه با شمار دیگری از زندانیان سیاسی، به زندان قزلحصار تبعید شده است. او پیشاز این انتقال نیز بهدلیل مشکلات متعدد جسمی، وضعیت نامناسبی داشت و سلامتی او در معرض تهدید بود. گزارش پیشرو، پیگیری وضعیت این کنشگر صنفی و دیگر زندانیانی است که همراه با او، در شرایطی اسفبار در زندان قزلحصار محبوس شدهاند.
***
«جعفر ابراهیمی تنها یک فعال صنفی نیست. او معلمی با بیش از ۲۰سال سابقه خدمت در آموزشوپرورش است. کل این مدت را در مناطق حاشیهای جنوب تهران گذرانده است. در میان دانشآموزان او، بسیاری از مهاجران افغانستانی و مهاجرینی که بهدلیل بحرانهای بیکاری و مسائل محیطزیستی در سایر استانها به حاشیه تهران مهاجرت کردهاند، حضور داشتند. او در نقش کلیدی خودش بهعنوان معلم، با این کودکان مهاجر، بهخوبی ارتباط میگرفت. او فعال حقوق کودکان و عضو انجمن یاری هم بود تا کودکانی را که بههر دلیلی امکان حضور در مدارس را نداشتند، پوشش دهد.»
این بخشی از صحبتهای «شیوا عاملیراد»، یکی از فعالان صنفی معلمان است. او مورد شرایط جعفر ابراهیمی در زندان قزلحصار به «ایرانوایر» میگوید: «از ۱۰اردیبهشت۱۴۰۱ که جعفر ابراهیمی زندانی شده، مدت زیادی را در انفرادی گذارند و بعد به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. او شرایط بسیار سختی را از سر گذراند و بیماریاش شدت گرفت. در ماههای اخیر هم، با عدم رسیدگی پزشکی موثر در زندان آزار دیده است. وکیلش موضوع بیماری او را پیگیری کرده و موفق شده پرونده را به پزشکی قانونی بفرستد. با توجه به نظر پزشکان، جعفر نیازمند مراقبت ویژه است. آزمایشهای او باید بهصورت روزانه انجام شود، یا اینکه مقدار داروها تعویض شود. این شرایط طبعا در داخل زندان میسر نیست. او، سال گذشته هم بهدلیل وخامت حال، از زندان به بیمارستان منتقل شد، اما او را بعد از دو روز بستری در بیمارستان، به زندان بازگرداندند.»
خانم عاملیراد در پاسخ به این پرسش که بیماری آقای ابراهیمی از چه زمانی و چرا شروع شده است میگوید: «از سال ۱۳۸۸ تحت فشارهایی که در زندان به او وارد شد، دچار مشکلات گوارشی شد. بیماری او در شرایط خاص مثل استرس و تغذیه نامناسب عود میکند.»
به گفته این فعال صنفی معلمان، تا پیشاز تشدید بیماری، خانواده و وکیل جعفر ابراهیم بهصورت مداوم پیگیر مسائل پزشکی او بودهاند: «جعفر ابراهیمی مرتب به بهداری زندان مراجعه کرده، پزشک بهداری هم دارویی تجویز کرده که بهشدت سطح ایمنی بدن او را پایین آورده و به همین سبب، بدنش در معرض ابتلا به سایر بیماریها قرار گرفته است. این دارو به گفته پزشک باید در محیط ایزوله مصرف شود، بااینهمه، نه با مرخصی پزشکی و نه با مرخصی او موافقت نشده است.»
جعفر ابراهیمی در چندماه گذشته متوجه شده که قند خوناش بسیار بالا رفته و به دیابت هم مبتلا شدهاست. شیوا عاملیراد دراینباره میگوید: «دیابت تحت تاثیر استرس بالا رفته، چراکه سابقه بیماری دیابت در خانواده او وجود ندارد. او در زندان دچار تاری شدید شده که او را در وضعیت خطرناکی قرار میدهد.»
انتقال به زندان قزلحصار؛ قتلگاهی هولناک
دو هفته پیش، جعفر ابراهیمی با جمعی از زندانیان بند ۴ در اعتراض به وضعیت تلفن زندان و مشکلات آن چون همچون هزینههای بالا، مانیتورینگ و قطع شدن مکرر تماس، سه روز از تلفن بند استفاده نکردند. خانواده او و نزدیکانش در این سه روز خبری از او نداشتند، اما با پیگیری از سایر زندانیان متوجه شرایط جسمی وخیم او شدهاند. شیوا عاملیراد میگوید: «جعفر در آن سه روز بهدلیل وضعیت بد جسمی از هوش رفته و مدتی تحت درمان با سرم قرار داشته است. عدم تحمل کیفر بهدلیل تشدید بیماری در نامه پزشکی قانونی او آمده، و باید از حق مرخصی و درمان بهرهمند شود.»
خانم عاملیراد در پاسخ به این پرسش که تبعید غیرمنتظره به زندان قزلحصار بر چه مبنایی انجام شده است میگوید: «۱۲شهریور، آقای ابراهیمی را به بهانه انتقال به بهداری زندان و پیگیری پرونده پزشکی قانونی، از بند خارج کردند. وقتی از بند خارج شده، تعداد دیگری از زندانیان را میبیند که با شرایط مشابهی به بهانههای مختلف از بند خارج شدهاند. ماموران تلاش میکنند به آنها دستبند و پابند بزنند. با تحقیر و توهین و اعمال زور، آنها را سوار ماشین میکنند. بهدلیل مقاومت آنها برای دستبند و پابند، هنوز آثار کبودی ناشی از آن، بر مچ دست و پاهایشان باقی است. هیچ توضیح یا حکم قضایی به آنها ارائه نشد. زندانیان گفتهاند اگر اطلاع داشتیم، خودمان وسایل ضروریمان را جمع کرده و سوار ماشین میشدیم. تازه وقتی سوار ماشین میشوند، متوجه میشوند که مقصد قزلحصار است.»
اعتصاب از دریافت غذای زندان
پیشتر یک منبع مطلع به ایرانوایر گفته بود عدم ثبتنام زندانیان منتقل شده به قزلحصار، موجب شده که در ابتدا زندان از تحویل آنها خودداری کند. مقامات زندان گفته بودند «شرایط لازم را برای زندانیان جدید را نداریم»، اما در نهایت، آنها به قسمتی از این زندان که «سلول امن» نامیده میشود، منتقل شدهاند. سلولهای انفرادی بسیار کوچکی که در هرکدام از آنها ۳ تا ۴ نفر ساکن هستند. جعفر ابراهیمی و همراهانش روز اول غذایی از زندان دریافت نکردند، اما در روز دوم، تعدادی از زندانیان اهل سنت که زیر حکم اعدام هستند به آنها کمک کرده و خوراکیهایی مثل بیسکویت، کیک و پنیر در اختیارشان گذاشتهاند.
به گفته خانم عاملیراد «تغدیه این ۱۳ نفر در ابتدای انتقال به قزلحصار از این طریق تامین شده است، اما در سه روز گذشته این خوراکیها را هم دریافت نکرده و در اعتصاب غذا هستند. این اعتصاب غذا، اعتصابی نیست که خودشان تصمیم گرفته باشند. اگر تنقلاتی در دسترس باشد، از آن استفاده میکنند، ولی غذای زندان را نمیگیرند.»
به گفته این فعال صنفی، «وقتی که وکیل آقای ابراهیمی با رییس زندان اوین صحبت کرد، به او گفته شد که در جریان تبعید نبوده و رییس سازمان زندانها دستور این انتقال را داده است. اما وقتی که زندانیان در قزلحصار با رییس سازمان زندانها صحبت کردهاند، پاسخ شنیدهاند شما شلوغ کردید، ما هم تبعیدتان کردیم. او وعده فراهم کردن بعضی امکانات را به آنها داده که مورد قبول زندانیان واقع نشده است.»
این فعال صنفی معلمان، خواستههای جعفر ابراهیمی و دیگر زندانیان را «بازگشت به زندان اوین و مختومه شدن پروندههایی که علیهشان باز شده» عنوان کرده، و میگوید: «آنها گفتهاند تا برآورده نشدن این دو خواسته، به هیچ عنوان غذای زندان را تحویل نخواهند گرفت و چون هیچ کارت بانکی همراهشان نیست، امکان خرید از فروشگاه زندان را هم ندارند.»
برای جعفر ابراهیمی و کامیار فکور، صبح روز انتقال به زندان قزلحصار، پروندهای در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین در سامانه ثنا ثبت شده و در پیگیریهای وکلا، متوجه شدند که دو اتهام «بر هم زدن آسایش و اخلال در نظم زندان» و «بیاحترامی به مقامات و مسوولان زندان» به آنها نسبت داده شده است.
قرار گرفتن در پروسه مرگ خاموش
شیوا عاملیراد تایید میکند که زندانیان تبعید شده به قزلحصار، «جدا از عدم دسترسی به غذا و تلفن، جای خواب مناسب هم ندارند. سلولشان بسیار کوچک است و ترجیح میدهند به سلولهای انفرادی۲۴۰ و ۲۰۹ اوین بازگردند.»
مشکل دیگر این زندانیان به گفته خانم عاملیراد، «عدم امنیت جانی» عنوان شده است: «در این سلولها، افرادی با جرائم مرتبط با خشونت، زیر حکم اعدام هستند. این گروه زندانیان، در سلولهای عمومی آشوب برپا کرده و بههمین دلیل به انفرادی منتقل شدهاند. اگرچه در سلول آنها قفل است؛ اما رییس زندان به بقیه زندانیان گفته "این افراد بهدنبال بهانهاند. بهخاطر تعویق حکم اعدام، هر کاری میکنند. وقتی اینها از سلول خارج میشوند، شما داخل بمانید." این مساله نگرانی زیادی ایجاد کرده، چراکه سابقه این دست اتفاقات پیشتر هم وجود داشته است. بههمین دلیل هنگام خواب، یکی دو نفر از زندانیان کشیک میدهند. آنها از امکان استفاده از هواخوری هم محرومند. با توجه به وضعیت جسمی آقای ابراهیمی، این شرایط برای او آسیبزا و خطرناک است. در واقع، قرار دادن او در یک پروسه مرگ خاموش محسوب میشود.»
این فعال صنفی معلمان درباره رفتار سرکوبگرانه حکومت در مواجه با فعالان صنفی معتقد است: «اگر به عقب بازگردیم و تاریخچه فعالیت صنفی معلمان را ببینیم، یک اراده جمعی و ظرفیت بالایی برای داشتن تشکل مستقل صنفی را شاهدیم. این اصلا برای حاکمیت خوشایند نیست. بههمین دلیل، با استفاده از انواع روشهای سرکوب همچون تعلیق، اخراج، تهدید و هیات تخلفات اداری و تشکیل پرونده قضایی، میخواهد معلمان کنشگر را حذف یا ساکت کند؛ اما تا این لحظه موفقیتی نداشتهاند. معلمان، مداوم بر حق داشتن تشکل مستقل و آزادی زندانیان خود اصرار میکنند. بازداشت معلمان در اراده همکاران ما کاملا بیاثر است. هیچ زمانی این روشها منجر به عقبنشینی معلمان نشده است. اگر قرار بود معلمان با این هزینهها بترسند، نباید شاهد تداوم فعالیت کنشگران صنفی میبودیم.»
این فعال صنفی معلمان در پایان با اشاره به اینکه جعفر ابراهیمی فعال حقوق کودکان و عضو انجمن یاری هم بوده تا کودکانی که بههر دلیلی امکان حضور در مدارس را نداشتند را حمایت کند، میگوید: «آقای ابراهیمی همانقدر که پیگیر مطالبات صنفی بوده، مواردی چون حق داشتن تشکل و تشکلیابی و آموزش زبان مادری را هم پیگیری کرده است. یکی از خطوط اصلی فعالیت او، مبارزه با خصوصیسازی آموزش در ایران است. موضوعی که با طبقاتی کردن آموزش در حکومت دنبال شده. اینها دغدغه اصلی اوست، او از اولین معلمانی است که مقابل خصوصیسازی آموزش ایستاده است.»
جعفر ابراهیمی براساس آخرین حکم صادره شده بهدلیل فعالیت صنفی، پساز تجمیع احکام، از ۸ سال و نیم زندان در دو پرونده، پنجسال حکم قابل اجرا دارد. اما براساس قانون تجمیع احکام، در فروردین۱۴۰۳ حکم او تمام خواهد شد. شیوا عاملیراد بر این باور است که حاکمیت قصد دارد با این پروندهسازی جدید، مانع آزادی او بعد از پایان حکم شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر