close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

مطالبه تحریم صداو سیما؛ تلاش شهروندان عادی از پشت دیوارهای بلند سانسور

۷ بهمن ۱۳۹۷
مریم دهکردی
خواندن در ۹ دقیقه
کاربران چهارشنبه شب ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ ساعت ۱۹ به وقت تهران، به دعوت و پیشنهاد اکانت «عجیب زاده» که با نام مستعار در توئیتر فعالیت می‌کند؛ تحریم جهانی صدا و سیما را از مراجع بین‌المللی مطالبه کردند
کاربران چهارشنبه شب ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ ساعت ۱۹ به وقت تهران، به دعوت و پیشنهاد اکانت «عجیب زاده» که با نام مستعار در توئیتر فعالیت می‌کند؛ تحریم جهانی صدا و سیما را از مراجع بین‌المللی مطالبه کردند

با پخش تلویزیونی اعترافات اجباری «اسماعیل بخشی»، «علی نجاتی» و «سپیده قلیان» از صداوسیمای جمهوری اسلامی بار دیگر توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی به سابقه این دست اتفاقات در تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی جلب شد. جهت‌دار بودن فعالیت‌های این سازمان و رویکرد امنیتی آن در مقابل اعتراضات و انتشار اعترافات تلویزیونی گرفته شده از فعالان سیاسی- اجتماعی و مطبوعاتی در سه دهه گذشته،  باعث شد تا گروهی از کاربران توئیتر، چهارشنبه شب ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ ساعت ۱۹ به وقت تهران، به دعوت و پیشنهاد اکانت «عجیب زاده» که با نام مستعار در توئیتر فعالیت می‌کند؛ تحریم جهانی صدا و سیما را از دولت‌ها و مراجع بین‌المللی مطالبه کنند. آن‌ها توییت‌های خود را با هشتگ (IraniansWantIRIBban) منتشر کرده  و سابقه این اقدامات صدا و سیما و جمهوری اسلامی را به چالش کشیدند.

عجیب زاده پیش از شروع این کمپین در توییتر خود نوشت:«پخش اعترافات اجباری در صدا و سیما نباید بدون هزینه بماند. برای تحریم صدا و سیما کمپین خواهیم کرد.» او یکی از کسانی است که دستگاه‌های حکومتی آن‌ها را ربات می‌دانند. ایران وایر با او درباره این کمپین گفت ‌و گو کرده است.

 

این اولین بار نیست که حقوق شهروندان توسط صدا و سیما نقض می شود. چه شد که این بار با پخش اعترافات اجباری اسماعیل بخشی و خانم قلیان به فکرکمپین تحریم افتادید؟

  • این البته نخستین بار نیست که چنین کمپینی شکل می‌گیرد و فرای آن، پخش اعترافات اجباری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان موضوع این کمپین نبوده، بلکه انگیزه آن بوده است. عمدۀ چالش میان صدا و سیما و بخش کثیری از مخالفان و منتقدان آن، از این نشأت می‌گیرد که اساساً این سازمان ذیل تعریف یک رسانۀ استاندارد نمی‌گنجد و رسالتی مادون آنچه از یک رسانه انتظار می‌رود را به دوش می‌کشد.
    وظیفۀ یک رسانۀ خبری، خبررسانی است نه خبرسازی، حال آنکه سازمان صدا و سیما بازوی تبلیغاتی ایدئولوژی حاکم بر ایران است؛ نهادی که کارکرد بنیادینش دشمن‌سازی، تبلیغ بنیادگرایی شیعی، توجیه ماجراجویی‌های منطقه‌ای، سرکوب پرسشگری، نقد و عدالت‌خواهی، توجیه تروریسم با جعل ارزش‌های اخلاقی و نقض حقوق بشر با تکیه بر فرهنگ دین‌بنیاد از جمله ترویج کودک‌همسری یا هوموفوبیا است. تلاش برای بازداشتن یک ارگان تبلیغاتی که خط مشی خود را هماهنگ با دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی درون ساخت حکومت می‌پیماید، در واقع کوششی برای ایجاد فرصت برای ظهور رسانه‌های آزاد است. پیش از این هم بارها افکار عمومی در ایران نسبت به رفتارهای غیر اخلاقی صدا وسیما از جمله پخش اعترافات اجباری و جعل واقعیت از طریق دروغ بستن به کسانی که فرصتی برای دفاع از خود نمی‌یابند واکنش نشان داده است.هنوز زمان زیادی از کمپین مشابه دیگری که با هشتگ #BanIRIB  که به سیاست‌های صدا و سیما اعتراض داشت، نگذشته است. فکر می‌کنم اشاره به این موضوع مهم باشد که اعتراض به فعالیت‌های غیر اخلاقی و نابخردانۀ صدا و سیما همواره وجود داشته است، اما گسترش نفوذ شبکه‌های اجتماعی باعث شده‌ تا کمپین اخیر با اقبال بیشتری مواجه گردد و بیشتر به چشم بیاید.


هشتگ پیشنهادی شما موفق شد به هدفی که داشتید دست یابد؟

  • پیش از آغاز این کمپین، اشاره داشتم که اقدام سخیف صدا و سیما در پخش اعترافات اجباری بازداشت‌شدگان دستگاه‌های امنیتی نباید بدون هزینه بماند. هدفی که ما از این کمپین دنبال می‌کنیم زمانی محقق شده است که دیگر شاهد تکرار چنین نمایش‌های منحطی نباشیم. همراهی کاربران متعدد با این هشتگ اما نشانه‌ای روشن دارد و آن این است که هشتگ مزبور می‌خواهد صدای خاموش بخشی از جامعۀ ایران که به دلیل سانسور همیشگی و عدم وجود تریبون‌های آزاد، ناشنیده می‌مانند، به گوش دیگران برساند. برآیند آنچه که ما از این کمپین دنبال می‌کنیم این است که صدا و سیما صلاحیت لازم برای یدک کشیدن نام «رسانه ملی» را ندارد و مردم ایران به عنوان صاحبان واقعی و ولی‌نعمتان آن، خواستار فشار بین‌المللی برای تعییر رویۀ این مجموعه هستند. تحریم‌هایی که می‌توانند تبعاتی نظیر قطع دسترسی صدا و سیما به ماهواره‌ها و پیامد آن توقف پخش برنامه‌های برون‌مرزی، محدود شدن امکانات مالی و فراتر از آن اعمال محدودیت بر امکان تبادلات مالی آن سازمان داشته باشند. امری که نه تنها به توقف یا تحدید این رسانه به خرید حق پخش برنامه‌ها و به تبع آن نزول درآمد کلانی که همواره از راه تبلیغات و پخش آگهی به دست می‌آورده می‌شود، که می‌تواند امپراتوری مالی آن را به سبب تحریم شرکت‌های اقماری‌اش نظیر سیماچوب، سروش، جام جم و... تضعیف کند. همچنین،تحریم‌های بین‌المللی می‌توانند به منع فروش تکنولوژی و تجهیزات منجر شوند که هم توان این سازمان در ارسال پارازیت بر ماهواره‌ها را تقلیل می‌دهدوهم فرصت بروز رسانه‌هایی آزادتر و مستقل‌تر را ایجاد می‌کند.


استقبال کاربران در توئیتر از این اقدام چطور بود. ممکن است آماری در اختیار ما بگذارید؟ پراکندگی کاربران چگونه بود آیا همراهی از داخل ایران قابل توجه بود؟

  • همراهی طیف‌های گستردۀ کاربران توییتر در این کمپین چندساعته، ورای انتظار خود من بود. در چند ساعتی که کاربران ایرانی توییتر در ایران و خارج از ایران از هشتگ #IranianswantIRIBban استفاده کردند، قریب به سیصدهزار توییت مستقل نگاشته شدند. با توجه به فیلتر بودن توییتر در ایران و استفادۀ عمدۀ کاربران ایرانی از فیلترشکن‌ها، متأسفانه نمی‌توان تفکیک دقیقی میان کاربران داخل و خارج از ایران قائل شد، اما آنچه که در توییتر مشاهده می‌شد همراهی کسر متنابهی از کاربران با وابستگی‌های فکری گوناگون یا حتی متضاد بود که نشان از دل خون عموم کاربران توییتر از صدا و سیما و سیاست‌هایش است.در عین حال نقش کاربران برانداز در این کمپین پررنگ‌تر از سایرین بود.


ظاهرا سازمان عدالت برای ایران هم پرونده ای برای نقض حقوق بشر در صدا و سیما تهیه کرده است. به فکر این نیستید که کمپین را از طریق سایر نهادها و مجموعه هایی که در این حوزه تلاش میکنند گسترش داده  و با آنها در این زمینه همراه باشید؟

  • بخش بزرگی از کاربرانی که این کمپین را همراهی کرده‌اند به دلیل ملاحظات امنیتی، گمنام بوده و نام‌های مستعاری دارند. در عین حال، نه من خود را نمایندۀ آنها می‌دانم و نه آنها این نمایندگی را به من سپرده‌اند؛ بنابراین قصد ندارم تا از جانب جمع به این پرسش پاسخ دهم. عطف به سوالی که پیشتر پرسیدید، آنچه حائز اهمیت است نیل به هدفی است که این کمپین برای آن شکل گرفته است؛ یعنی تغییر رفتار و فراتر از آن تغییر محتوای سیاست‌ها و برنامه‌های صدا و سیما. به شخصه دست هر فرد، نهاد، گروه یا کمپینی که در راستای این مقصود گامی برمی‌دارد ،می‌فشارم و این اطمینان را دارم که در این دیدگاه هم تنها نیستم.


به غیر از طوفان توئیتری قصد ندارید خواسته تحریم را به مجامع بین المللی یا دولتهای خارجی و میزبانان ماهواره ای برنامه های صداوسیما مطرح کنید؟

  • من و عمدۀ کاربران دیگری که با این هشتگ و هشتگ‌های مشابه همراهی کرده‌ایم و از طریق آن حرف‌هایمان را بیان داشته‌ایم، شهروندان عادی جامعه و کاربران سادۀ فضای مجازی هستیم. امکانات ما محدود و مقصور به ظرفیت‌هایی است که یک شبکۀ اجتماعی در اختیار ما می‌نهد، فلذا امکان فعالیت سیاسی و ایجاد ارتباط با مقامات و نهادهای بین‌المللی لااقل فعلاً میسر نیست. بازشدن دست ما، در جایگاه کاربران فضای مجازی و رساندن صدای ما به گوش نهادهای بین‌المللی مستلزم کمک رسانه‌هایی مانند شماست و امیدوارم در آینده بیشتر شاهد همراهی و همیاری شما و همکارانتان در سایر رسانه‌ها باشیم.
    در عین حال،جامعۀ هدفی که برای این کمپین مد نظر من و سایر سازماندهی‌کنندگان آن بوده، مخاطب موثر غیر ایرانی بوده است. امروزه همۀ دولت‌های پیشروی دنیا برای تعیین سیاست‌های خود، افکار عمومی کشورهای رقیب یا دشمن را سنجش می‌کنند و با گسترش شبکه‌های اجتماعی، بخشی از این افکارسنجی معطوف به این شبکه‌ها شده است. چنانکه مقامات ارشد برخی از کشورها پیشتر به کمپین‌های دیگر کاربران ایرانی در توییتر واکنش نشان داده‌اند و حتی صریحاً بیان کرده‌اند که مطالبات عمومی جامعۀ ایران را از توییتر رصد و دنبال می‌کنند. در عین حال این کمپین در نقطۀ آغازینِ خود، بر ترغیب مقامات بلندپایۀ بین‌المللی و رسانه‌های ذی‌نفوذ برای اعمال فشار جهانی به مجموعه صدا و سیما معطوف شد، حال آنکه قصد ما بر این نیز بود که به صورت غیر مستقیم از طریق اندیشکده‌هایی که در مقام مشاورت به صاحبان مناصب سیاسی، داده‌های شبکه‌های اجتماعی را آنالیز می‌کنند، پیام خود را به مقامات بین‌المللی انتقال دهیم.

 
اعضای این کمپین آیا برای جمع آوری امضا و ارسال این درخواست به مدیران شبکه های اجتماعی که صدا و سیما علیرغم فیلترینگ از آنها جهت انتشار مواضع خود استفاده می کند برنامه ای دارند؟

  • چنین امکانی وجود دارد و البته حرکت‌هایی هم شده است. شنیده‌هایم حاکی از این هستند که یکی از صفحه‌های خبرگزاری صدا و سیما در یکی از شبکه‌های اجتماعی، پیامد پخش مستند طراحی سوخته معلق گردیده است.

طرفداران و مقامات نظام، شما برگزارکنندگان و مشارکت کنندگان طوفانهای توئیتری را ربات میخواند؛ نظر شما چیست؟

  • فارغ از اینکه شبکۀ اجتماعی توییتر ساز و کار هوشمند و مشخصی برای حذف اکانت‌های سازمانی و بات‌ها دارد، اثبات چنین ادعایی بر عهدۀ مدعی است و در واقع بهتر است که مدعیان پاسخگوی این پرسش باشند.خالی از لطف نیست اگر اشاره بدارم که در چند غربالگری اخیری که توییتر برای تعلیق حساب‌های کاربری مجعول داشته است، عمده حساب‌هایی که معلق شده‌اند همان کاربرانی بوده‌اند که در قالب رفتارهایی سازمانی به گسترش محتوای مطلوب حکومت ایران می‌پرداخته‌اند.
    چنین اظهاراتی چندان تازگی ندارند. نه فقط وابستگان جمهوری اسلامی که تقریباً همۀ مقامات و هواخواهان نظام‌های سیاسی خودکامه همواره به دنبال انکار مخالفان خویش هستند. آنها از طریق انکار مخالفان در واقع سعی در انکار بحران مشروعیت خود دارند. مشروعیت جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ چهل ساله آن به اذعان مقاماتش هرگز به اندازۀ پس از دی‌ماه ۹۶ زائل نشده است. طبق نظرسنجی رسمی دولت جمهوری اسلامی در زمستان ۹۶ ، بیش از ۷۵درصد مردم کشور از نظام حکومتی نارضایتی دارند و حدود سی درصد آنها این نظام را اصلاح‌ناپذیر دانسته و خواهان براندازی آن هستند. بسیار شگفت‌انگیز است که حکومت ایران سهم این بخش از جامعه در شبکه‌های اجتماعی را به انکار نشسته است. آیا مردم معترضی که در ایذه و قهدریجان و دورود و نود شهر دیگر به خیابان آمدند و فریاد اعتراض سر دادند هم ربات بودند؟ آیا کارگران هفت‌تپه، فولاد، آذراب، هپکو و... که در اعتراض به دریغ شدن حقوق معوقشان و واگذاری واحدهای کلان صنعتی به رانتخواران و وابستگان حکومتی اعتراض کرده‌اند، یا معلمان و فرهنگیانی که ذخیرۀ بازنشستگی‌‌شان توسط آقازادگان نابود شده است هم ربات هستند؟ آیا کامیون‌دارانی که امنیت سفرشان،هزینۀ ماجراجویی‌های منطقه‌ای رهبران جمهوری اسلامی شده یا کشاورزان ورزنه و اژیه که سهم‌آبه‌شان فدای سیاست‌های اشتباه مدیریت آب گردیده است؛ هم ربات هستند؟ جمهوری اسلامی اگر جوابی در خور و دفاعی منطقی و قابل قبول در برابر انتقادات مخالفانش می‌داشت، ناچار به تلاش برای تخطئه و انکار موجودیت آنها نمی‌شد. منحصر شدن دفاعیات جمهوری اسلامی در گسیل تهمت‌هایی نظیر «ربات» و «وابسته به عربستان و اسرائیل و آمریکا و مارکسیسم و برادرزن صدام و...» به معترضانش، خود بزرگترین اعتراف به خالی بودن دست حکومت و زوال محتوای آن است. حکومت جمهوری اسلامی باید بپذیرد که این صدای بخشی از جامعۀ ایران است که همزیستی خود با این نظامِ خانوادگیِ الیگارشیکِ فاسد و اوباش‌سالار را برنمی‌تابد. خیر، ما شهروندان عادی جامعه ایران هستیم که از پشت دیوارهای بلند سانسور، خواهان تغییری بنیادی در سرنوشت کشور ونسل‌های آینده‌مانیم.

مطالب مرتبط:

کارزار شکایت از صداوسیما به‌خاطر پخش اعترافات تلویزیونی

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

آن سوی خبر

کلاف سر در گم استفاده پزشکان از دستگاه کارت‌خوان

۷ بهمن ۱۳۹۷
میلاد پورعیسی
خواندن در ۵ دقیقه
کلاف سر در گم استفاده پزشکان از دستگاه کارت‌خوان