close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

صبح قیامت؛ چرا همه از هیولای بورس می‌ترسند؟

۱۹ شهریور ۱۳۹۹
علی رنجی‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
بورس تهران هنوز سرپا است. حتی اگر بیش از این هم سقوط کند، باز چند سر و گردن از بازار مسکن، طلا و ارز بالاتر است، اما به همین نسبت حساسیت عمومی هم به نوسان‌های بورس بالا است.
بورس تهران هنوز سرپا است. حتی اگر بیش از این هم سقوط کند، باز چند سر و گردن از بازار مسکن، طلا و ارز بالاتر است، اما به همین نسبت حساسیت عمومی هم به نوسان‌های بورس بالا است.
یکی از نگران‌کننده‌ترین اخباری که دیروز منتشر شد، خبر احتمال انتقال منابع «صندوق توسعه ملی» به بورس است.
یکی از نگران‌کننده‌ترین اخباری که دیروز منتشر شد، خبر احتمال انتقال منابع «صندوق توسعه ملی» به بورس است.
«علی ربیعی»، سخنگوی دولت، دیروز اعلام کرد: «از اول هفته آینده سپرده‌گذاری یک درصد از دارایی‌های صندوق توسعه ملی صورت خواهد گرفت.
«علی ربیعی»، سخنگوی دولت، دیروز اعلام کرد: «از اول هفته آینده سپرده‌گذاری یک درصد از دارایی‌های صندوق توسعه ملی صورت خواهد گرفت.

تقریبا ۷۰ درصد جمعیت ایران با نگرانی اخبار بورس را دنبال می‌کنند. بسیاری از این افراد طی چند هفته گذشته وارد بازار شده‌ و در این مدت نسبتا ضرر هم کرده‌اند، اما نوسان و بالا و پایین شدن ذات بازار سرمایه است. ارزش سهام بالا و پایین می‌روند، در یک بازه زمانی کوتاه رشد شدیدی می‌کند، اما به یک‌باره سقوط می‌کند. بازار خودش را اصلاح می‌کند و... اما این حرف‌ها برای اهالی بورس باد هوا است. آن‌ها دنبال تضمینی می‌گردند که مطمئن شوند ارزش سرمایه‌شان نه‌تنها در برابر تورم حفظ می‌شود، بلکه به نسبت دلار، طلا، مسکن و هر دارایی‌ سرمایه‌ای دیگری رشد پیدا می‌کند.

بورس تهران هنوز سرپا است. حتی اگر بیش از این هم سقوط کند، باز چند سر و گردن از بازار مسکن، طلا و ارز بالاتر است، اما به همین نسبت حساسیت عمومی هم به نوسان‌های بورس بالا است. سقوط چند درصدی ارزش سهام، باعث شکل گرفتن صف‌های طولانی فروش می‌شود. نه فقط خریداران عادی یا به اصطلاح حقیقی‌ها، بلکه حقوقی‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری هم نگران‌اند مبادا دیر از مهلکه در بروند و آوار بورس روی سرشان خراب شود.

اما چه کسی می‌تواند رشد بازار سرمایه را در ایران تضمین کند؟ آیا دولت می‌تواند با تزریق پول جلوی سقوط بورس را بگیرد؟‌ در این صورت دود این کار به چشم چه کسانی فرو خواهد رفت؟

تغییرات شاخص بورس

شاخص کل بورس ایران دیروز به پایین‌ترین حد خود در ۷۰ روز گذشته رسید. دادههای سایت مدیریت فناوری بورس تهران نشان می‌دهد شاخص کل از روز ۱۱ تیر امسال تا دیروز هرگز کمتر از یک‌میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نبود، تا این که سرانجام روز سه‌شنبه ۱۶شهریور ۱۳۹۹ به یک‌میلیون و ۵۷۰ هزار واحد رسیده است.

شاخص دیروز در مقایسه با شاخص روز ۱۹ مرداد، نشان از سقوط ۲۵ درصدی بازار سرمایه در کمتر از یک ماه دارد. این به معنی آن است که گروه زیادی از سرمایه‌گذارانی که در طول یک ماه گذشته وارد بورس شده‌اند، در این مدت زیان کرده‌اند، اما این زیان در مقابل رشد افراطی بازار در تیر و مرداد، قابل توجه نیست.

بورس تهران دیروز دقیقا در نقطه‌ای ایستاد که ۷۰ روز پیش در آن قرار داشت. این البته به هیچ وجه نقطه بدی نیست. درست است که ارتفاع بورس از اورست ۱۹ مرداد پایین‌تر آمده، اما همچنان در اوج قله‌های مرتفع هیمالیا است.

اگر وضعیت را به نسبت آخر خرداد، یا اول سال یا پارسال همین نقطه نگاه کنیم، بازدهی بازار بورس تهران همچنان خیره‌کننده است. بازدهی بورس به نسبت ۳۱ خرداد ۲۰ درصد است. عدد شاخص کل ۳ برابر بزرگ‌تر از شاخص اولین روز کاری بورس در سال ۱۳۹۹ و ۵ برابر بزرگ‌تر از شاخص کل پارسال همین روز است. این میزان بازدهی نه‌تنها در مقام مقایسه با تورم، بلکه در مقام مقایسه با سایر بازار ارز و طلا و مسکن حیرت‌انگیز و چه بسا غیرعادی است.

محاسبات چهار نفر از ۲۵ اقتصاددانی که نامه چند روز پیش‌شان به وزیر اقتصاد در محافل اقتصادی خبرساز شده بود، نشان می‌دهد «رشد دلاری بازار بورس در ۱۰ سال اخیر ۲۱۵ درصد بوده، در حالی که در همین دوره رشد دلاری بازارهای جایگزین مثل مسکن منفی ۱۱ درصد و بازار طلای جهانی با همه فراز و نشیب آن تنها مثبت ۵۵ درصد بوده است.»

چنین حجمی از رشد در بازار سرمایه کشوری که در ۱۰ سال گذشته رشد خالص اقتصاد آن صفر بوده، حیرت‌انگیز و غیرعادی است و همین غیرعادی بودن است که بورس را ترسناک و نگران‌کننده می‌کند.

دولت پول به بورس تزریق کند یا نکند؟

یکی از نگران‌کننده‌ترین اخباری که دیروز منتشر شد، خبر احتمال انتقال منابع «صندوق توسعه ملی» به بورس است. «علی ربیعی»، سخنگوی دولت، دیروز اعلام کرد: «از اول هفته آینده سپرده‌گذاری یک درصد از دارایی‌های صندوق توسعه ملی صورت خواهد گرفت. از سال ۹۴ یک مجوز قانونی وجود داشت که صندوق توسعه ملی یک درصد از دارایی خود را در صندوق تثبیت بازار سپرده‌گذاری کند. تا کنون این موضوع ابهام داشته و اجرا نشده است، اخیرا ابهام آن رفع شده است و این‌جا اعلام می‌کنم از اول هفته آینده این سپرده‌گذاری صورت خواهد گرفت.»

صندوق تثبیت بازار، صندوقی است که در سال ۱۳۹۵ با هدف «تثبیت، کنترل و کاهش مخاطرات... و جلوگیری از ایجاد و تداوم ترس فراگیر در زمان وقوع بحران‌های مالی و اقتصادی و...» تاسیس شده است. در اساسنامه صندوق به یک درصد منابع صندوق توسعه ملی هم اشاره شده است، اما معلوم نیست این صندوق دقیقا در شرایط کنونی چه کار خواهد کرد. آیا وضعیت حال حاضر بازار سرمایه وضعیت بحران مالی و اقتصادی است؟ در این صورت آیا صندوق تثبیت اقدام به خرید گسترده سهام خواهد کرد تا بازار را بالا بکشد؟

البته کسی نمی‌داند در حال حاضر منابع صندوق توسعه ملی چه‌قدر است که اگر یک درصد آن به بازار بورس که ارزش فعلی آن بیش از ۷ میلیون میلیارد تومان است (۷ به علاوه ۱۵ صفر) تزریق شود چه اتفاقی بیفتد، اما تردیدی نیست که هر یک دلاری که از صندوق توسعه ملی بیرون بیاید و تبدیل به ریال شود، به حجم نقدینگی اضافه می‌شود. در شرایطی که رشد اقتصادی صفر و منفی است، هر یک ریال منجر به تورم می‌شود. تورم هم مثل خوره به جان جامعه می‌افتد و به‌خصوص به طبقات کم‌درآمد آسیب‌های جبران‌ناپذیر وارد می‌کند.

اما اگر دولت به بورس پول تزریق نکند چه می‌شود؟ در واقع باید بپرسیم اگر سهام‌داران مطمئن نشوند و از سقوط بترسند و پول‌شان را بیرون بکشند چه اتفاقی رخ خواهد داد. در این صورت سیل پول نقد همه بازارها را نابود خواهد کرد. تنها کافی است وضعیت بازار ارز، طلا‌و خودرو را در یکی، دو روز گذشته نگاه کنیم تا ببینیم تحت تاثیر تحولات خفیف بازار بورس چه تکان شدیدی خورده‌اند، آن وقت همه نگران از این خواهیم شد که اگر تحولات خفیف تبدیل به تحولات شدید شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر سیل میلیون میلیاردها تومان پول راه بیفتد چه ویرانی به جای خواهد گذاشت؟ وضعیت سهام‌داران ریز و درشت چه خواهد شد؟ بر سر تهی‌دستان و آن‌هایی که اصلا بیرون گود نشسته‌اند چه خواهد آمد؟ در این صورت نه فقط اقتصاد، بلکه همه ساختارهای موجود فرو می‌پاشند.

این همان آخرالزمانی است که اقتصاددانان پیامبرگونه وقوع آن را بشارت می‌دهند. معلوم نیست، روز مبادا کی خواهد بود، اما پیامبران می‌دانند بالاخره روزی شیپور صبح قیامت، در سرزمینی که سال‌ها است اقتصاد در آن سرکوب شده است، به صدا در خواهد آمد.

 

مطالب مرتبط:

بازار بورس ایران؛ هیچکدام از وعده های دولت روحانی محقق نشد

اختلالات اضطرابی؛ آنچه نوسان قیمت ارز و سهام به روز سرمایه‌گذران می‌آورد

آیا آخرالزمان بورس فرا رسیده است؟

تب داغ بورس بازی در ایران و ریسک پرمخاطره شهروندان

نوار قلبی بورس؛ چرا حال بازار سرمایه خوش نیست؟

بورس تهران و شیشه های شکسته امید

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

چرا امریکا دو وزیر لبنانی را تحریم کرد؟

۱۹ شهریور ۱۳۹۹
عماد الشدياق,  
فاطمه العثمان
خواندن در ۵ دقیقه
چرا امریکا دو وزیر لبنانی را تحریم کرد؟