close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

هنوز هم کار، کار انگلیسی ها است؟

۸ مهر ۱۳۹۳
مرجان نمازی
خواندن در ۶ دقیقه
هنوز هم کار، کار انگلیسی ها است؟

پدر- اولا که اصلا کار شاه رو انگلیس تموم کرد. خودش صندلی زیر پاش گذاشت، خودش هم از زیر پاش کشید. برای این که شاه حرف کسی را گوش نمی کرد. پس واقعا اون‌هایی که می گن انقلاب با انگلیس مشکل داشت، حواسشون نیست.

پسر- بابا به همه چی بدبینه. من که خیلی خوشحال شدم روحانی با انگلیسی ها دیدار کرد. باید دست از این شعارها بردارند دیگه. با همه باید مذاکره کرد.

پدر- مذاکره؟ این‌ها دیدن بدون هم نمی تونن؛ دیدن پول ها بلوکه شده؛ پول های نفت. گفتن بشینیم کنار هم عکس بگیریم و حرف بزنیم که پول ها را چه‌طوری در بیاریم و نصف کنیم. شما ببین که در همین مذاکرات هم انگلیس آخر امریکا رو خر می کنه که توافق رو انجام بده. واسه این که به فکر جیب خودشه.

پسر- به نظر من روحانی واقعا شجاع است. به حرف کسی کاری نداره و کار خودشو می کنه.

این گفت وگوی تاریخی – تحلیلی را نزدیکی های میدان فاطمی، از زبان «رشید»، صاحب یک چلوکبابی و پسرش «محمد» ثبت می کنم.

آن ها نیز چون انبوهی از ایرانیان، این روزها درباره دیدار حسن روحانی، رییس جمهور ایران و «دیوید کامرون»، نخست وزیر بریتانیا حرف می زنند؛ نخستین دیدار بالاترین مقام های اجرایی تهران-بریتانیا پس از انقلاب ایران در بهمن 1357.

به طور طبیعی برای مردم ایران که در طول همه این سال ها باور داشته اند «کار، کار انگلیس است»، تفسیر این حرکت که شاید همان تئوری تاریخی درست از کار در بیاید، مهم شده است. هر چند به نظر می رسد در کنار این ایده تاریخی، واقعیت های دیگری هم دارند خودشان را نشان می دهند.

«محمود» 60 ساله، یکی از کسبه قدیمی خیابان فردوسی که در تظاهرات سال های 57 نیز مشارکت داشته است به «ایران وایر» می گوید: «خوب یادم هست که انگلیس واقعا منفور بود. این شعاری هم که می‎گین، شعار نبود، واقعیت بود. بابای من از قدیمی های عطاری و بازار در فردوسی بود. می گفت ما امریکا رو هم سرش رو تو خمره بکنیم، باز این انگلیس سر ما رو تو خمره می کنه. امام باید این ها رو اخراج کنه.  
خب، واقعیت اون زمان این بود. ما انقلابی ها واقعا از انگلیس بدمون می‌اومد. اما حالا من یکی از اونا هستم و خیلی هم حال کردم از این که  نشستند با هم صحبت کردند. مگه غیر از این راهی هست؟ تا کی عربده کشی و قمه کشی و شعار. باید نشست و حرفا رو  رودر‌رو زد. جهان عوض شده؛ نه انگلیس اون انگلیسه، نه ما اون انقلابی.
البته این‌و بگم توهم نبود که انگلیس باعث و بانی بدبختی های ما است. باعث و بانی نبود اما در حق این ملت واقعا ظلم زیادی کرد. رضا خان رو آورد و خاک این ملت را تصرف کرد.  پدر بزرگ مادری من آژان شهربانی بود؛ سال 20. از قدیمی ها بود. می گفت این پدر سوخته ها واقعا ظلم کردند به حق ملت وقتی ایران رو گرفتند. بعد هم که کودتا. خب، توهمی نبود. من حرفم اینه که الان دنیا، دنیای دیگه ای. مگه ما می خوایم با تاریخ زندگی کنیم؟ این طور باشه که هندی ها باید الان به انتقام کاری که مرحوم نادر شاه با این ها کرد، یک بمب اتم بندازن رو سر ما.»

«کریستفور راندل»، رییس افتخاری «مرکز مطالعات ایران» در لندن و از اعضای سفارت بریتانیا در تهران زمان انقلاب در مقاله ای در خصوص باورهایی که ایرانی ها به رابطه بریتانیا با شاه و روحانیون داشته اند نوشته است: «اولین تئوری، این باور مضحک اما پرطرف‌دار بود که بریتانیا خودش انقلاب را به راه انداخته چون به موقعیتی که ایالات متحده برای خودش در ایران و با شاه ساخته بود، حسادت می‌کرد. یک تئوری دیگر این بود که بریتانیا ده‌ها سال است که با مرجعیت شیعه سَر و سِر دارد. گرچه ظاهرا مجموعه کل تماس‌های ما با مرجعیت شیعه، صرف چای سالانه سفیر انگلیس با امام جمعه تهران بود؛ کسی که خودش مستقیما از سوی حکومت پهلوی انتخاب می‌شد.»

دولت های ایران پس از انقلاب روابط پر فراز و نشیبی با بریتانیا داشته اند گرچه دو رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله روح الله خمینی و آیت الله علی خامنه ای به طور پیوسته همواره نسبت به بریتانیا بدبینی عمیقی داشته اند و مواضع خود علیه کاخ «باکینگهام» را با شدیدترین درجات تخاصم اعلام کرده اند.

آیت الله خمینی سوم آبان 1343 در سخنرانی که به بازداشت و تبعید وی منجر شد، در جمله ای مشهور که بعدها بسیار مورد استفاده انقلابیون قرار گرفت، گوشزد کرده بود که بریتانیا از امریکا بد‌تر است و برعکس؛ شوروی هم از هر دو بد‌تر.

این وضعیت وخیم در سال های اخیر به اوج رسید. در 29 خرداد 88، یک هفته پس از آغاز تظاهرات خیابانی شهروندان علیه تقلب در انتخابات، آیت الله خامنه ای از تریبون نماز جمعه بریتانیا را در راس کشورهای غربی – فراتر از ایالات متحده – که  علیه نظام فعالیت می کنند، دانست و گفت این دولت از همه خبیث‌تر است.

8 آذر 90، هم‌زمان با تحرکات مجلس هشتم برای کاهش سطح رابطه دیپلماتیک به کاردار، صدها تن از فعالان بسیج و حزب الله از دیوارهای سفارت این کشور در خیابان فردوسی و هم‌چنین باغ قلهک بالا رفتند و با افروختن آتش، اتاق های این دو محل را غارت کردند و حتی برای ساعاتی تعدادی از کارمندان آن را نیز به گروگان گرفتند. این موضوع باعث خروج سفیر بریتانیا از تهران شد.

آیت الله خامنه ای تا مرداد 91 برای موضع گیری درباره اقدام دانشجویان بسیجی صبر کرد و بعد به طور سربسته این اقدام را مورد مذمت قرار داد. حتی برخی سرداران سپاه هم‌چون «رمضان شریف»، مسوول روابط عمومی سپاه هم با احساساتی خواندن بسیجی ها، اقدام آن ها در فتح سفارت بریتانیا را نکوهش کرد.

«مسعود»، یکی از اعضای پایگاه مقاومت بسیج مسجدی در «تهران‌پارس»، روحانی را به دلیل دیدار با دیوید کامرون، خائن می خواند. وی به «ایران‌وایر» می گوید: «از این آقا که درس خوندۀ اون جا است، از این بیش‌تر هم انتظار نمی رفت. آقای مصباح خیلی وقت پیش نسبت به انگلیسی بودنش هشدار و پیغام داده بود. پارسال اوباما رو دید ( اشاره به دیدار تلفنی روحانی و اوباما)، امسال انگلیس رو دید، سال دیگه هم با اسراییل دیدار می کند. مطمئن باشید بچه مسلمونا ساکت نمی شینند. فقط به خاطر آقا سکوت کردیم. 200 سال است علیه این ملت جنایت می کنند، بعد این آقا می‌ره پاچه خواری. فرداش هم می‌گه ایران تروریست است.»

«ماندانا»، دانشجوی نقاشی در دانشگاه هنر اما رابطه با بریتانیا را به سود ایران می داند. پس از پایان کلاسش در «کافه سارا» واقع در خیابان ولی‌عصر با او دیدار می کنم: «به نظر من توهم توطئه ای در کار نیست؛ نه ما داریم، نه حاکمیت. مخالفای روحانی هم واسه توهم توطئه و تاریخ نیست که به روحانی برای دیدار با کامرون حمله می کنند. به همه کار او انتقاد دارند. چرا وقتی احمدی نژاد به اوباما نامه می نوشت، نزدنش. بابا! اصلا با روسیه رابطه دارند؛ روسیه که صد برابر انگلیس به این ملت بد کرده. ما هم که از خدامونه رابطه با انگلیس خوب شه. پارسال می خواستم برم پیش خاله ام به "نیوکاسل". هلک و هلک رفتم ترکیه ویزا بگیرم. دو میلیون پول خرج کردم، آخرش هم نگرفتم چون گیر دادند.»

این گفت و شنودها بخشی از گفت و گوی کوتاه «ایران وایر» با 20 شهروند ایرانی ساکن تهران است؛ انبوهی از نظرات متضاد و پیچیده که روی هم رفته دیگر خیلی اعتقادی به آن جمله معروف «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد که می‌گفت «کار، کار انگلیسی ها است»، ندارند.

به چلوکبابی بر می گردم، بحث محمد و رشید تمام شده و سرشان به کار خودشان گرم است؛ مانند حسن روحانی و دیوید کامرون که این روزها با فروکش کردن دامنه بحث ها، سرشان به کار خودشان است.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

گزارش شب مهاتما گاندی

۸ مهر ۱۳۹۳
اندیشه
خواندن در ۱۵ دقیقه
گزارش شب مهاتما گاندی