close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

گزارش اختصاصی درباره چهره امنیتی رئیس جدید صداوسیما

۲۴ آبان ۱۳۹۳
پروانه معصومی
خواندن در ۱۰ دقیقه
گزارش اختصاصی درباره چهره امنیتی رئیس جدید صداوسیما

محمد سرافراز، رئیس تازه صداوسیما، علیرغم نقش پررنگی که در چگونگی پوشش اخبار بخصوص در شبکه های برون مرزی صدا و سیما داشته به ندرت در محافل و تحلیل های سیاسی از او نام برده می شود. سرافراز از قدیمی ترین مسوولین رسانه ای جمهوری اسلامی است، اما شخصیت تودار و پنهان کار او و نیز سیاست های به شدت بسته و امنیتی در سیستم تحت امرش باعث شده کمتر افکار عمومی با نام او تا پیش از انتصابش به سمت ریاست صدا و سیما آشنا باشد.

محمد سرافراز در سال 1387 دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاهی در بیروت گرفت. پدر سرافراز بعنوان نماینده ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی ایران و در سازمان هواپیمایی کشور کار کرده و دو برادر او به نام های جواد و علی پس از انقلاب کشته شده اند. جواد در جریان بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال 1360 و علی در جنگ ایران و عراق در سال 1365. محمد سرافراز هم در جنگ حضور داشته و به گفته یکی از نزدیکانش در یکی از عملیات ها مجروح شده.

او اوایل دهه هفتاد عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت شد و در همان زمان به واسطه سعید امانی (پدر خانمش) به موتلقه اسلامی نزدیک شد، اما رابطه او با موتلفه ظاهرا چندان دوام نیاورد. پس از ورود به صدا و سیما، به واسطه سوابقش خیلی زود مدارج ترقی را طی کرد و در مرداد ماه 1373 به معاونت برون مرزی صدا و سیما منصوب شد. از آن زمان با پیروی بدون قید و شرط از رهبر جمهوری اسلامی جایگاه محکمی در صدا و سیما و نظام پیدا کرد.

نقطه اوج فعالیت های سرافراز در صدا و سیما تاسیس شبکه هایی به زبان های عربی (العالم)، انگلیسی (پرس تی وی) و اسپانیایی (هیسپان تی وی) بود. با توجه به تسلط بسیار کم به زبان های عربی و انگلیسی، او این شبکه ها را با استفاده از افراد نخبه و متخصص تاسیس و پس از راه اندازی خود زمام امور را به دست می گرفت.

نکته جالب توجه در عزل و نصب های سرافراز، عدم پایبندی او به اصول و اعتقادات یا عرف مرسوم در صدا و سیما بود. او در انتخاب مدیران میانی اش بیش از پایبندی به اصول و شعائر اسلامی به حرف شنوی آنها و فرمانبرداری مطلق بها می داد. از نمونه این انتصابات می توان به انتصاب ستاره قانع به عنوان مدیر بین الملل و حمیدرضا عمادی به عنوان مدیر نیوزروم پرس تی وی نام برد که هیچکدام به اصول اسلامی پایبند نبودند اما کاملا مطیع و گوش به فرمان بودند. از دیگر انتصابات بحث برانگیز سرافراز یکی از مدیران دفتر تهران شبکه پرس تی وی به نام م. د بود که چند هفته قبل از آن به دلیل آزار و اذیت جنسی یکی از کارکنان زن اخراج شده بود.

ماموریت پرس تی وی در ابتدای تاسیس «مقابله با هجمه رسانه های بیگانه» و «مقابله با حضور نظامی آمریکا در منطقه» توصیف شده بود و در این جهت مدیریت این شبکه بدون در نظر گرفتن اصول روزنامه نگاری و بی طرفی دستور انتشار خبرهای تایید نشده و گاه دروغ را می داد. از آن جمله می توان به استفاده از عکس های یک فیلم پورنو ساخت آمریکا که در آن بازیگران فیلم لباس سربازهای آمریکایی را به تن کرده بودند، اشاره کرد.

سرافراز بدون توجه به منبع عکس ها و علیرغم هشدار سردبیران نسبت به اصالت آنها، دستور انتشار این عکس ها در وبسایت و پخش آنها در تلویزیون پرس تی وی به عنوان سند تجاوز سربازان آمریکایی به زنان زندانی در عراق را داد.  برای دیدن عکسها اینجا و اینجا را کلیک کنید.

بعدها که عدم اصالت این عکس ها ثابت شد، سرافراز از مدیران خواست عکس ها را از روی خروجی شبکه بردارند ولی متن خبر که ادعای تجاوز سربازان آمریکایی را مطرح می کرد همچنان در وبسایت پرس تی وی باقی ماند و سرافراز به هیچ عنوان بابت این اشتباه فاحش از بینندگان عذرخواهی نکرد.

نمونه دیگر، انتشار خبرهای متعدد و تایید نشده درباره حمله های هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در سومالی بود. پرس تی وی به کرات ادعا می کرد که تعداد زیادی غیرنظامی در اثر این حمله ها در سومالی کشته شده اند، در حالی که خبرنگار این شبکه در موگادیشو این گزارش ها را رد می کرد. گزارش مکرر این اخبار موجب شد روزنامه گاردین در بریتانیا گزارشی درباره ادعاهای دروغین پرس تی وی درباره این حمله ها منتشر کند.

در آستانه انتخابات 1388، شبکه های تحت امر سرافراز برای نشان دادن بی طرفی کامل زمان یکسانی را به چهار رقیب انتخاباتی اختصاص می دادند. اما یک روز پس از اعلام نتایج، سرافراز پرس تی وی را برای تخریب دو رقیب اصلی محمود احمدی نژاد یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سرکوب اعتراضات به شکل بی سابقه ای بسیج کرد.

وقتی اعتراض های مردمی به نتایج انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری سال 1388 آغاز شد در ابتدا رسانه های تحت امر سرافراز این خبر را پوشش ندادند، اما بعد از اینکه اخبار اعتراضات در صدر اخبار رسانه های بین المللی قرار گرفت، پرس تی وی هم به صورت بسیار کنترل شده و محدود این اخبار را پوشش داد.

در برخی موارد، متن خبر بصورت مستقیم توسط شخص سرافراز به سردبیر دیکته و تاکید می شد از تصاویری استفاده شود که جمعیت کمتری از تظاهرکنندگان در آن دیده می شد.

سرافراز همچنین یکی از بازوهای جمهوری اسلامی برای پیشبرد سناریوی امنیتی نظام بعد از انتخابات 1388 در عرصه بین المللی بود. بجز پخش اعترافات اجباری از معترضان به نتایج انتخابات 1388، شبکه های تحت امر او با هماهنگی نیروهای امنیتی، زندانی های عقیدتی و سیاسی دیگر را هم مجبور به اعتراف در برنامه هایی علیه خود در جهت اهداف جمهوری اسلامی می کردند. از آن جمله می توان به مصاحبه شبکه پرس تی وی با یوسف ندرخانی کشیش و زندانی عقیدتی ایرانی که به دلیل گرویدن به مسیحیت به اعدام محکوم شده بود و همینطور خانم سکینه محمدی آشتیانی که به سنگسار محکوم شده بود اشاره کرد. با تغییر روش پوشش خبرها و تاکید سرافراز بر سرکوب هرگونه اعتراض، برخی از نیروهای داخلی و خارجی پرس تی وی اخراج و برخی دیگر با پای خود این شبکه را ترک کردند. به دلیل همین رفتارهای غیرحرفه ای، اتحادیه اروپا نام سرافراز و یکی از مدیران وی به نام حمیدرضا عمادی را به فهرست ناقضان جدی حقوق بشر در ایران اضافه کرد.

یک سال پیش از انتخابات، پرس تی وی با پرداخت هزینه ای بالا موفق شده بود روی پلاتفورم اسکای بریتانیا قرار گیرد و این بدین معنی بود که خانواده های بریتانیایی می توانستند بطور مستقیم و نه از طریق ماهواره برنامه های پرس تی وی را مشاهده کنند. سرافراز و دیگر مدیران پرس تی وی بابت این موفقیت به خود می بالیدند چون همزمان با پارازیت اندازی روی ماهواره های فارسی زبان در داخل و جلوگیری از انتشار آزاد اخبار می توانستند تصویری را که خود می خواستند از جمهوری اسلامی به دنیا نشان دهند. اما این شادی چندان دوام نیاورد. پخش اعتراف های اجباری زندانیان از جمله اعتراف های اجباری خبرنگار نیوزویک مازیار بهاری باعث شد نهاد ناظر بر شبکه های بریتانیا آفکام برنامه های این شبکه را تحت نظر گرفته و  در پی شکایت بهاری این شبکه را صد هزار پوند جریمه کند. پرس تی وی از پرداخت جریمه سر باز زد چون که اولا معتقد بود کار اشتباهی نکرده و دوما فکر می کرد حتی اگر جریمه را پرداخت کند از پلاتفورم اسکای برداشته خواهد شد. این اتفاق بالاخره افتاد. بعد از خروج از پلاتفورم اسکای، تصمیمات ادیتوریال پرس تی وی بیش از قبل تندروانه و بی ملاحظه شد، بطوریکه این شبکه دیگر از پخش گزارش های بدون منبع و تصاویر خشن و غیر قابل پخش ابایی نداشت. دیگر مدیران صدا و سیما، سرافراز و مجموعه مدیران پرس تی وی را بابت به هدر دادن پول هنگفتی که برای پخش در بریتانیا پرداخت شد و مدیریت غلط پرونده بهاری همچنان سرزنش کرده و این شاید تنها نقطه سیاه مدیریتی در پرونده سرافراز در جمهوری اسلامی است.

همزمان با خیزش های مردمی در چندین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا، شبکه های برون مرزی صدا و سیما دوباره برای پیشبرد مقاصد سیاسی مورد استفاده رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفتند. پرس تی وی که با استقبال بسیار زیادی به پیشباز انقلاب در تونس رفته بود بزودی با مشکل بزرگی مواجه شد و آن خیزش مردمی در سوریه بود که به شدت توسط رژیم بشار اسد سرکوب شد. به دستور سرافراز، این شبکه ها اشخاصی مسلط به زبان عربی را استخدام و آنها را مامور یافتن ویدئوهای اعتراض های مردمی در عربستان، بحرین و یمن کرده بودند. این افراد اما به هیچ عنوان اجازه انتشار یا بازپخش ویدئوهای اعتراض های مردمی در سوریه را نداشتند. خبرنگاران پرس تی وی در دمشق ارتباط مستقیم و بسیار نزدیکی با نیروهای امنیتی سوریه و خبرنگاران این شبکه در بیروت بصورت مستقیم با رهبران حزب الله لبنان در تماس هستند.

در حوزه سیاست داخلی هم سرافراز از معتمدان بیت رهبر ایران علی خامنه ای است و توجهی بسیار ویژه به پوشش اخبار مربوط به رهبر ایران دارد. بخش های خبری و وبسایت پرس تی وی صرفنظر از محتوای گفته های خامنه ای، موظف هستند از صحبت های او گزارش خبری تهیه کنند. سرافراز در بخشنامه ای به سردبیران شبکه ی پرس تی از آنها خوسته رهبر ایران را به هیچ عنوان با ضمیر اشاره "He" مورد خطاب قرار ندهند و هر بار لقب او را با عنوان «رهبر انقلاب اسلامی» "The leader of the Islamic Revolution"  ذکر کنند و نه «رهبر جمهوری اسلامی ایران».

مدیران اداری شبکه های تلویزیونی که سرافراز مدیریت آن را بر عهده داشته در عین حال از بزرگترین ناقضان قانون کار در ایران هستند. با کارکنان این شبکه ها هیچگونه قراردادی امضاء نمی شود و با گرفتن امضاهای صوری از‌پرداخت عیدی، کارانه و سنوات آنها خودداری می شود. چنانچه کسی در این مورد اعتراض کند یا از امضا نامه ای که در آن به دروغ نوشته شده که عیدی، کارانه و سنوات خود را گرفته سرباز بزند اخراج می شود. حقوق کارمندان بخش برون مرزی البته به نسبت دیگر بخشهای صدا و سیما بالاتر است اما این کار به قیمت تخلف از قانون کار و پرداخت نکردن حق بیمه و دیگر مزایای کارمندان انجام می شود. بعلاوه بدلیل نبود هیچگونه قرارداد بین کارفرما و کارمند، سرافراز می تواند نیروهای تحت امرش را هر لحظه که اراده کند اخراج کند.

روش مدیریتی سرافراز تمرکزگرا است و بر همین اساس علاقه دارد در جزئیات امور دخالت داشته باشد. برای مثال، او تمامی مطالب مهم روز که قرار است در مورد آن در شبکه بحث شود و یا تمامی برنامه هایی را که قرار است در مورد ایران پخش شود را باید خودش تایید کند. روش مدیریتی سرافراز بیشتر شامل تنبیه و مجازات می باشد و این سیاست مدیران، سردبیران و دبیران شبکه های خبری تحت امرش را از قدرت تصمیم گیری به صورت کامل خالی کرده است. بر همین اساس برخی اخبار بصورت کامل پخش نمی شود و پخش برخی گزارش ها که ممکن است مناقشه برانگیز باشند تا یکروز به تاخیر می افتند تا مورد تایید شخص سرافراز قرار گیرد.

چنین روش مدیریتی ای می تواند به بقا و رشد او در جایگاه جدیدش هم کمک کند، هر چند دامنه فعالیت شبکه های داخلی به گونه ای است که ممکن است قدرت مانورش به اندازه کافی نباشد.

چالش دیگر او به مدیران سابق باز می گردد. به نظر می رسد او مهم ترین چالش را در گام نخست با باند علی دارابی، عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی خواهد داشت. ایده های این در یک تحلیل کلان دور از هم نیستند ولی قدرت نفوذ مافیای دارابی در صداوسیما به اندازه ای هست که هر مدیری را بهراساند. با این حال شرط اصلی هراس از این و هراساندن آن نیست، برای سرفراز ماندن او در صداوسیما، باید آیت الله خامنه ای را نهراساند، به هر شیوه ممکن. این کار را محمد سرفراز خیلی خوب بلد است. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

درگذشت مجید بهرامی،بازیگر تئاتر و سینما، در سی و شش سالگی

۲۴ آبان ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه
درگذشت مجید بهرامی،بازیگر تئاتر و سینما، در سی و شش سالگی