close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

نقش سپاه در اقتصاد ایران کمتر می شود؛ گفت و گو با مهرداد عمادی

۱ بهمن ۱۳۹۴
آیدا قجر
خواندن در ۸ دقیقه
مهرداد عمادی، اقتصاددان و مشاوراقتصادی اتحادیه اروپا
مهرداد عمادی، اقتصاددان و مشاوراقتصادی اتحادیه اروپا

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در آخرین سخنرانی خود گفت تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد مشکلات اقتصادی ایران مربوط به تحریم‌ها بوده و مابقی بستگی به مدیریت و برنامه‌ریزی دارد.

این سخنان در حالی بیان شده که دوران پسابرجام را می‌گذرانیم؛ برخی تحریم‌ها برداشته شده اند و بسیاری از مردم منتظر تغییرات اقتصادی در زندگی روزمره خود هستند. اما آیا مجموعه این تحولات روی وضعیت معیشت مردم نیز تاثیرگذار است؟‌ پرسشی سخت با پاسخ های متعدد.

«ایران‌وایر» در گفت‌و گو با «مهرداد عمادی»، اقتصاددان و مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، دیدگاه او را درباره این پرسش جویا شده است. در جریان گفت و گو، بحث به سایر حاشیه های این روزهای اقتصاد ایران هم کشیده شد.  

اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریم‌ها، در کوتاه مدت چه تاثیری می تواند روی وضعیت معیشت مردم داشته باشد؟

  • اگر در کوتاه‌مدت صحبت از هفته‌ها است، اثر فوری لغو تحریم‌ها را در زندگی ‌روزانه مردم کم‌تر خواهیم دید. به این خاطر که سفارش‌های جدید کالا یا سرمایه‌گذاری‌ در بخش‌های مختلف، زمان خواهد برد. اما در دو بخش ممکن است که این اثر سریع‌تر دیده شود؛ ابتدا در خریدهای خارجی و انتقال بهای پایین‌تر کالاهای خارجی از کشورهای اروپایی و غربی که فکر می کنم تا سه ماه دیگر در کلان‌شهرها دیده خواهد شد چون کلان‌شهرها نبض نزدیک‌تری به تجارت خارجی کشور دارند. در میان‌مدت نیز این سرمایه‌گذاری‌ها روی اشتغال و مسایل دیگر تاثیر خواهد داشت که ارزیابی جداگانه‌ای‌ دارد.

سرمایه‌گذاری‌ها را بااهمیت دانستید؛ با توجه به ناامنی‌های خاورمیانه، چرا ایران تا این اندازه مرکز توجه سرمایه‌گذاران شده است؟

 - میانگین درآمد در خاورمیانه بالا است. اگر مصر را که در شمال آفریقا واقع است، جدا کنیم، میانگین درآمد نزدیک به سه برابر میانگین درآمد غرب آسیا و آسیای جنوبی است. این مساله‌ مهمی ا‌ست چون شما بازار مهمی در حوزه کالاهای مصرفی دارید. در کنار این مساله، ایران زیرپایه‌های صنعتی مورد نیاز برای برداشتن گام‌های بعدی به سوی مرحله سوم صنعتی شدن را دارد. ما هر سال حدود ۳۵۰ هزار فارغ‌التحصیل دانشگاهی داریم و پس از روسیه و امریکا، سومین کشوری هستیم که بالاترین فارغ‌التحصیل‌های رشته‌های مهندسی را دارا است. اما در حال حاضر، با ۳۵ درصد بی‎کاری مواجه‌ هستیم. امکان تولید کالا با تکنولوژی‌های مدرن‌تر مثلا نسبت به اروپا ولی با دستمزدهای پایین، ایران را برای سرمایه‌گذاری، تولید، صادرات و مصرف داخلی جذاب‌تر می‌کند. متوسط دستمزد در ایران یک پنجم متوسط میانگین دستمزد اروپای غربی است. در عین حال، ایران کشوری ا‌ست با جمعیت ۷۵ میلیون نفر. این نگاه نیز در اروپا در حال رشد است که اگر شکوفایی اقتصادی در ایران ایجاد شود، پیامدهای آن در خارج از مرزها و برای کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان و عراق مثبت خواهد بود؛ همان‌طور که شکوفایی اقتصادی مثلا در آلمان باعث شده که همسایه‌های آن نیز بهره ببرند. از سوی دیگر، ایران منابع طبیعی بسیار غنی و گوناگونی دارد و جزو ۱۵ کشور غنی از نظر منابع طبیعی است. ما فقط نفت و گاز نداریم بلکه دامنه‌ بزرگی از منابع طبیعی در ایران هست که از بیش تر آن‌ها به درستی استفاده نشده است. در عین‌حال، ایران از نظر تجارت، چهارراه ارتباطی بین شمال آفریقا، اروپا و آسیا است. اگر تمامی این متغیرها را کنار هم بگذاریم، هزینه کار در ایران از نظر متغیرهای اقتصادی پایین است. البته موانع جدی نیز مثل انحصارهای اقتصادی وجود دارد.

یکی از ویژ‌گی‌ها را پایین بودن دستمزدها یا همان نیروی انسانی ارزان برشمردید، چنین توسعه‌ای مدل تجربه شده ترکیه، بنگلادش و اروپای شرقی نیست؟

  • پرسش بسیار مهمی‌ است. پاسخ من به آن به صورت مشروط، منفی است. اگر ما ایران را با بنگلادش یا هند و پاکستان مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم ما بیش تر از هند کارگر فنی در کلان‌شهرها داریم. در بنگلادش کارگران در صنایع پوشاک و نساجی خیلی ارزان‌تر هستند اما ما جمعیت دانشگاهی بالایی داریم. مهم تر این که منابع طبیعی آماده داریم. در بنگلادش منابع طبیعی باید وارد شود اما در ایران این منابع دم دست‌تان است. ما بیش از دو هزار کیلومتر بندر در جنوب ایران و بیش از ۴۵۰ کیلومتر ساحل در دریای خزر داریم.
    از سوی دیگر، در جنوب ایران کشورهای عربی خلیج فارس با درآمدهای بسیار بسیار بالا قرار دارند. قطر بالاترین درآمد سرانه را در دنیا دارد. در شمال، بازار روسیه را داریم با بیش از ۲۳۰ میلیون شهروند با درآمدی که به هر حال از ایران بالاتر است. مقدار قابل توجهی از سرمایه‌‌گذاری‌های سنگینی که در ترکیه برای صنعتی شدن این کشور انجام شده بود نیز از ترکیه خارج شد. این نکات کنار یک دیگر باعث کاهش هزینه انتقال کالا می‌شود و درعین حال، ایران نزدیکی نسبی با اروپا دارد. بله؛ بخشی از این مساله شبیه به مقایسه‌ای ا‌ست که شما داشتید ولی بیش از این شباهت، متغیر دیگری به عنوان منابع طبیعی در ایران وجود دارد که تشویق‌کنند‌ه است. به نظر من، در این پنج سال هیچ مورد دیگری در جهان نداشتیم که یک کشور به این شکل، فرصت طلایی برای سرما‌یه‌گذاری پروژه‌های صنعتی باشد.

آیا ما با انتقال تکنولوژی هم مواجه خواهیم بود یا صرفا بهره‌بردار تکنولوژی‌های دیگر باقی می‌مانیم؟

  • اگر رفتار ما در درون ایران با نگاه منفی و خصمانه نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی همراه باشد، پاسخ من به پرسش شما منفی است؛ یعنی حداکثر به صورت استفاده از تکنولوژی حاضر، انتقال تکنولوژی در خارج از ایران و واردات تکنولوژی همراه خواهد بود. انتقال تکنولوژی به این معنا است که آموزش نیروی انسانی آن کشور نیز برعهده گرفته می‌شود. از چین مثال می‌زنم و نه حتی از روسیه؛ دولت مرکزی چین نشان داد که شرایط کار در این کشور درازمدت خواهد بود به طوری‌که تمامی امکانات، تسهیلات و امنیتی که به سرمایه‌گذاران خارجی داده شد، پروژه‌ای بیش از 30 سال بود. اگر در ایران نیز چنین شود، برای خود کشورهای غربی بیش تر صرف می‌کند که به سرمایه نیروی کار ایرانی آموزش دهند؛ به عنوان مثال، به جای آن‌که موتورهای کوچک خودرو در اسپانیا یا جمهوری چک تولید شوند، به ایران منتقل می‌شوند. در نتیجه، اگر شرایط و سیستم انتقالی مناسب باشد، با توجه به نیروی کار ارزان و فراگیری سریع ایرانی‌ها، خیلی آسان می‌توان سقف صادرات را بالا برد.
    اما این مساله به شرایط اقتصاد سیاسی درون ایران بستگی دارد؛ اگر این مشت‌ تکان‌ دادن‌ها و مرگ بر این آن گفتن‌ها باز هم تکرار شود، این موضوع صرفا به شکل واردات تکنولوژی خواهد بود و بیش تر برای مصرف محلی و کمی مصرف نزدیک مرزها. ولی در همان حد باقی خواهد ماند. زمانی تکنولوژی به سرمایه‌گذاری نیرو انسانی تبدیل می‌شود که شرایط درون ایران برای سرمایه‌گذاری امن باشد و بیگانگی و دشمنی با سرمایه‌گذاران خارجی کم‌رنگ شود. سناریوی ایده‌آل برای ما این است و خواهیم دید در این صورت، ایران با جهش قابل توجهی در افزایش توان نیروی انسانی برای رشد پایدار مواجه خواهد شد؛ مساله‌ای که فقط با آمدن سرمایه‌ خارجی امکان‌پذیر نیست.

در اقتصاد ایران، سپاه پاسدارانِ تحت نظرِ رهبری نقش گسترده‌ای در پروژه‌های اقتصادی بازی می‌کند و آن‌چه در ایران شاهدش هستیم، اقتصاد رانتی‌ است. آیا در چنین شرایطیف مجالی برای رشد اقتصادی وجود دارد؟ رهبر اعتقاد دارد تنها 20 تا 30 درصد از مشکلات به تحریم ها مربوط می شد. می خواهم بگویم که او ممکن است نقش مهمی برای این تبادلات قایل نباشد.

  • واقعیت این است که آقای خامنه‌ای باعث ورود و گسترش نقش سپاه در اقتصاد ایران نشد. این تصمیم‌گیری در سطح کسانی اتفاق افتاد که در آن زمان، مسوولیت ارشد در سیستم داشتند. این گسترش و رشد بسیار خطرناک نقش سپاه در اقتصاد، در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است. اما سخنان اخیر آقای خامنه‌ای که داوطلبانه و بدون هیچ فشاری بیان شده، به نظر من بسیار مثبت است و نشان می دهد مشاوره اقتصادی درستی دریافت کرده است. در واقع، برای آن ۷۰ درصدِ باقی مشکلات بایستی ریشه‌یابی انجام شود. بیش از سه چهارم مشکلات داخلی ما در ایران به خاطر همین رانت‌ها است یا آن‌چه من «انحصار اقتصادی» می‌خوانم؛ همین‌طور مداخله  در واردات، پروژه‌ها، مناقصات مختلف و بنادر مخفی. مخفی نه از این نظر که کسی نداند بلکه از نظر اطلاعات و عدم پرداخت مالیات. سپاه امروز هدف اول ما در این موارد شده ولی ما بنیادها را در ایران فراموش می‌کنیم. در ایران بنیادهایی هستند که در بخش‌های ویژه، سهم بزرگ تری از سپاه دارند. هیچ‌کس هم از نظر بردن و آوردن و فروش کالا به آن‌ها کاری ندارد.
    برای آن‌که ما در 10 سال آینده ایران پیشرفت پایدار و توسعه صنعتی بسیار قابل توجهی داشته باشیم، نقطه شروع، همان مساله‌ای است که آقای خامنه‌ای پذیرفته است؛ این‌که ما باید به داخل خانه توجه و آن را مدیریت کنیم. بخش بزرگی از این مدیریت هم این است که نمی‌شود حضور سپاه را در اقتصاد ادامه داد. ادامه این روند و در پی آن، از دست دادن این فرصت اقتصادی برای ما منفی و برای کشور خطرآفرین است. فکر می کنم ما در آینده خواهیم دید نقش سپاه در اقتصاد کم‌تر خواهد شد چراکه اگر می‌خواهیم اقتصاد بهبود پیدا کند، از این مساله گریزی نیست. هرچند که من امیدوارم سپاه به عنوان یک نیروی نظامی که ابعاد سیاسی دارد، به کلی از اقتصاد ایران خارج شود.
    این بخش خصوصی است که با رقابت می‌تواند توسعه و رشد پیدا کند؛ مثل آن‌چه در کره جنوبی پیش آمد. در سال ۱۹۷۱ ایران و کره جنوبی از نظر جمعیت و تعداد مهندسان و کارشناسان، به یک‎دیگر نزدیک بودند. کره جنوبی درصد بیش تری کشاورز داشت اما امروز یکی از پنج کشور برتر صنعتی دنیا است. کره جنوبی‌ها خودشان را مدیریت کردند. آن‌ها هم اشتباه‌هایی داشتند اما به جای اصرار به ادامه اشتباهات، از آن یاد گرفتند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

نامه مصطفی معین به شورای نگهبان؛با سابقه 8 سال وزارت و 12...

۱ بهمن ۱۳۹۴
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
نامه مصطفی معین به شورای نگهبان؛با سابقه 8 سال وزارت و 12 سال نمایندگی، ردصلاحیت شده ام