close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

هند می تواند الگویی برای مبارزه با تبعیض در ایران باشد

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
کامیار بهرنگ
خواندن در ۹ دقیقه
هند می تواند الگویی برای مبارزه با تبعیض در ایران باشد

گفت‎وگو با دکتر رامین جهانبگلو

 

هندوستان با تاریخی که سال ها مبارزه «خشونت‌پرهیز» علیه استعمار بریتانیا را تجربه کرده است، همواره نمونه ارزشمندی برای مبارزه های اجتماعی به شمار می رود. اما این مبارزه ها از زاویه های دیگری نیز قابل بررسی است که کم تر به آن توجه می شود. 

«ایران‎وایر»برای بررسی مسیر تلاش مردم هند در مبارزه با تبعیض، به سراغ دکتر «رامین جهانبگلو»، استاد دانشگاه تورنتو و برنده جایزه «صلح» سازمان ملل رفته است:

 

 جامعه هند سال ها برای استقلال خود مبارزه کرد و سرانجام در یک جنبش خشونت‎پرهیز، توانست به خواست خود دست پیدا کند. در جامعه استعماری، تبعیض به شکل های گوناگون خود را به مردم تحمیل کرده بود اما جامعه هند امروز توانسته است به ابزارهای گوناگون ضد تبعیض دست پیدا کند. شما زمینه های دست یابی به این ابزارها را چه گونه می بینید؟

- از آن جایی که هند یک گذشته استعماری دارد، مساله تبعیض یک پدیده جدید نیست. هندی ها در بهترین شکل مبارزه خود، یعنی با مبارزه خشونت‎پرهیز، از هر قومیت، زبان و دینی که بودند، با پدیده استعمار مقابله کردند. در همین دوران است که یک آگاهی نسبی در جامعه نسبت به تبعیض غیراستعماری نیز به وجود می آید. شما این آگاهی را در آثار «ماهاتما گاندی» و مسلمانان خشونت پرهیزی هم‎چون «جواهر لعل نهرو»، «عبدالغفار خان» و «مولانا آزاد» می بینید.

مساله مهم در این جا، تبعیضی است که ممکن بود میان هندوها و مسلمانان پیش آید. یک جنبه دیگر، تبعیض در به وجود آمدن «کاست» (Caste) بود که در جامعه هند، به ویژه در مورد «دالیت»ها (Dalit) وجود داشت. گاندی این موضوع را در مباحثه ها و گفت وگوهای بسیار با دکتر «امبدکار» (Dr. Bhimrao Ramji Ambedkar) که نماینده دالیت‎ها بود، حل کرد و مساله تبعیض برای آن ها نیز حذف شد.

نتیجه این مبارزه علیه تبعیض، در قانون اساسی پس از استقلال (سال ۱۹۴۷) خود را به نمایش گذاشت. این قانون از چند وجهه دارای اهمیت است:اول این که این قانون توسط کسانی نوشته شده است که خود مورد تبعیض قرار گرفته بودند. به اصرار گاندی، دکتر امبدکار در نوشتن این قانون نقش بسیار مهمی داشت. توجه داشته باشید، کسی که سال ها مورد تبعیض در جامعه هندو قرار داشته است، حالا در مقام معمار قانون اساسی هند قرار دارد. بنابراین، می شود گفت که قانون اساسی هند بیش تر جنبه های تبعیض را پوشش داده و با آن مبارزه می کند.
از طرفی، ما با یک قانون اساسی دموکراتیک و سکولار روبه رو هستیم. از سوی دیگر، باید به پراکندگی جمعیتی هندوستان هم توجه داشته باشیم. ما در مورد جامعه ای صحبت می کنیم که ۸۰۰ میلیون هندو و بیش از ۲۰۰ میلیون مسلمان دارد و مابقی شامل سیک، زرتشتی، مسیحی و دیگر ادیان هستند. قانون اساسی هند تلاش کرده است تمام جنبه های ممکن تبعیض را در نظر بگیرد و با استناد به همین قانون است که دولت های گوناگون در هند مجبور به امضا کنوانسیون های بین المللی شده است.

مساله مهم در این جا، دقیقا تبعیضی است که همین اقوام، ادیان و گروه ها می توانند بر یک‎دیگر اعمال کنند و این جا قانون است که جلوی آن ها را می گیرد.

البته مساله تبعیض علیه زنان جدی است اما نسل جوان هندوستان به استناد همین قانون اساسی و پشتیبانی دستگاه قضایی، به مبارزه جدی علیه آن اقدام می کند.

 

کمپین «#جرم نیست» در تلاش است تا با استفاده از هنر، نسبت به سلب حق تحصیلات عالیه بهائیان ایران آگاهی رسانی کند. چندی پیش یک نقاشی دیواری در نزدیکی کنسول گری بریتانیا در دهلی نو با همین موضوع کشیده شده است. به باور شما، جامعه هند با مساله نقض حقوق پایه ای بهائیان ایران و با توجه به این نقاشی دیواری، چه گونه برخوردی خواهد داشت؟

- ما در مورد یک جامعه مشخص صحبت می کنیم که در آن بهائیان به صورت آزادانه زندگی و تبلیغ می کنند. حتی در دهلی، معبد مشهور «لوتوس» را داریم که بسیاری از غیربهائیان بدون این که هیچ اعتقادی به آئین بهائی داشته باشند، به آن جا برای عبادت و بازدید می روند.

به باور من، وقتی یک هندو این نقش را روی دیوار می بیند، با آن احساس بیگانگی نمی کند. هندی ها هزاران سال است که با ادیان مختلف به یک هم زیستی رسیده و جامعه بدون خشونت را پایه گذاری کرده اند. از دل همین جامعه رنگارنگ است که صدها دین جدید به وجود آمده است و حتی ادیانی که در یک جغرافیای دیگر پدید آمده اند، در هندوستان گسترش پیدا می کنند. بزرگ ترین این ادیان را می توان «بودیسم» دانست که از هندوستان تبدیل به یک دین آسیایی و حالا یک دین مهم جهانی است. به بودیسم شما می توانید «جاینیسم» (Jainism) و «سیکیسم» (Sikhism) را اضافه کنید. مهاجرت پارسیان (زرتشتیان) بعد از حمله اعراب و حتی مسلمانان به هندوستان را هم می توانیم در نظر داشته باشیم. بنابراین، با توجه به همین روحیه، می توان فهمید که با چه دید و نگرشی به این نقاشی دیواری نگاه می کنند.

 

 این رنگارنگی جامعه چه گونه به وجود آمده است؟

برای روشن شدن فهم یک جامعه رنگارنگ، شاید ذکر یک داستان برای شما جالب باشد که یکی از پارسی (زرتشتی) هندی ها برای من تعریف کرد. وقتی زرتشتیان به هند مهاجرت می کنند، به منطقه «گجرات» (Gujarat) وارد می شوند. فرماندار این منطقه برای آن که به آن ها بگوید که در این منطقه جایی برای آن ها وجود ندارد، یک کاسه را پر از شیر می کند و با پیامی برای آن ها می فرستد. زرتشتی ها نیز در آن کاسه شیر، شکر می ریزند و پیام می دهند ما مانند این شکر در جامعه شما حل خواهیم شد. آن ها به این شکل، هم زیستی خود با جامعه هند را تقویت کردند. از سوی دیگر، همین روحیه در میان خود هندی ها هم تقویت شده است. جامعه هند به نظر من چنین خصوصیتی را دارد.

 

به باور شما، یک ایرانی وقتی تلاش جامعه هند برای حمایت از حق تحصیل بهائیان در ایران مشاهده می کند، چه برداشتی می تواند داشته باشد؟ به این مفهوم، آیا مبارزه با تبعیض می تواند یک پیام باشد یا تفسیرهای متفاوتی را به همراه دارد؟

از نظر من به عنوان یک ایرانی که در جامعه ای پر از تبعیض و تشنج زندگی کرده است و البته هم‎چنان هم می کند، نگاهی کاملا متفاوت با یک هندی به مساله تبعیض خواهد داشت. من می توانم امیدوار باشم که روزی جامعه ایرانی خالی از هرگونه تبعیض باشد اما با جامعه هندی که افراد آزادانه زندگی می کنند و بدون هیچ مشکلی می گویند من بهائی،هندو، سیک و حتی مسلمان هستم، بسیار متفاوت هستیم. شما تفاوت های موجود در جامعه هند را تنها در عرصه خصوصی مشاهده می کنید اما چه از لحاظ فرهنگی و چه قانونی، عرصه عمومی جایی برای تبعیض و تفاوت نیست.

اگر بازهم به همین نقاشی دیواری اشاره ای داشته باشم، باید بگویم که برای آن ها، این اقدام بیش تر از آن که یک اتفاق ناهنجار محسوب شود، بیش تر می تواند یک حس عاطفی ایجاد کند. برای هندی ها، مبارزه با تبعیض یک امر روزمره است ولی برای ما به عنوان ایرانی، این موضوع یک استثنا است.

 

با توجه به این که در جامعه هند از هندو و مسلمان گرفته تا پارسى و بهائى به طور يكسان حق تحصيل، كار و پيشرفت هند دارند، این امکان چه كمكى در پیشرفت جامعه هند كرده و وجود تبعيض عليه بعضى از گروه های دینی و قومی هم چون بهائیان در ایران، چه امكاناتى را براى پيشرفت و ترقى از این جامعه سلب كرده است؟

اصولا نبود تنوع فکری، در واقع، تکثر حزبی، قومی و دینی و نیز ایجاد فضایی که در آن بخشی از جامعه نتواند ابراز عقیده کند و نقشی آفریننده داشته باشد، همیشه به آن جامعه لطمه خیلی زیادی وارد می کند. این جا ما وقتی در مورد جامعه هند صحبت می کنیم و آن را به عنوان یک مدل برای جامعه ایران در نظر می گیریم، مجدد به موضوع هند بعد از استقلال و قانون اساسی باید اشاره کنیم که به کثرت گرایی دینی و قومی توجه کرده و همه شهروندان را در یک سطح قانونی قرار داده است. این قانون و چنین ابزارهایی است که موجب پیشرفت در زمینه های گوناگون جامعه شده است. مهم ترین این پیشرفت ها، مساله تقسیم قدرت میان ادیان و قومیت های مختلف است که شما این مدل را در بسیاری از کشورهای خاورمیانه ندارید. در هند شما می توانید رییس جمهوری مسلمان با نخست وزیری هندو داشته باشید. مثل دوره پیشین، شما می توانید رییس جمهوری مسلمان مانند «ابوبکر زین العابدین عبدالکلام» داشته باشید، درست زمانی که «مَنموهَن سینگ» که سیک است، نخست وزیر بود. در جامعه ایران، جدا از این که موضوع مبارزه با تبعیض در قانون اساسی کنونی نیامده است، در گذشته هم ما شاهد این تبعیض ها بوده ایم. همان طور که می دانید، در صدر مشروطیت هم بیش ترین مخالفت با اولین قانون بعد از انقلاب بر سر همین موضوع بود. آن جا هم همین بحث بود که کسانی که معرف سیاست ایران هستند، باید شیعه مذهب باشند و بقیه اقلیت های دینی نمی توانند نقش فعال و تاثیرگذاری در سیاست ایران داشته باشند. این موضوع موجب می شود بسیاری از پیشرفت هایی که ممکن است به واسطه چند فرهنگی ایجاد شود، با انحصار طلبی گروهی خاص که هم حقوق شهروندی را زیر پا می گذارد و هم مانع بسیار جدی در مقابل گسترش سیاسی و فرهنگی جامعه ایجاد می کند، جلوگیری شود.

 

 

توضیح و شرح برخی نام های متن:

«خان عبدالغفار خان» (باچاخان) از مسلمانان افغان بود که در هندوستان همراه با گاندی در مبارزه علیه استعمار انگلیس حضور داشت. او از مخالفان جداسازی هندوستان بود و در سال های بعد بارها در پاکستان بازداشت شد و سال ها در حصر خانگی به سر برد.

«مولانا ابوالکلام محی الدین احمد آزاد» (مولانا آزاد)، شاعر، سیاستمدار و مفسر بزرگ قرآن که مدتی هم رهبری «کنگره ملی هند» را برعهده داشت. او اولین وزیر فرهنگ بعد از استقلال هند و بعدها اولین وزیر آموزش و پرورش پاکستان بود. مولانا آزاد پایه گذار مدارس و دانشگاه های نوین هند به شمار می رود.

«بهیمراو رامجی آمبدکار» (بابا صاحب) حقوق دان، اقتصاددان، سیاستمدار و اصلاح گر اجتماعی هندی است. او یکی از مهم ترین رهبران جنبش رفع تبعیض از زنان و کارگران بود و به همین دلیل نیز اولین وزیر قانون و عدالت هندوستان پس از استقلال از بریتانیا شد. آمبدکار که در دانشگاه کلمبیا و مدرسه اقتصاد لندن تحصیل کرده بود، پس از استقلال هند، به عنوان رییس کمیته تدوین قانون اساسی انتخاب شد.

او برای رفع نظام چهار کاستی (طبقه ای) بسیار تلاش کرد تا دالیت‎ها که تا سال ها آن ها را «نجس» می دانستند نیز از حقوق اجتماعی بهره‎مند شدند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان مرکزی

یک پزشک در بیمارستان دولتی اراک از ادامه فعالیت منع شد؛ جراحی...

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه
یک پزشک در بیمارستان دولتی اراک از ادامه فعالیت منع شد؛ جراحی پای راست به جای پای چپ