عباس دهقان، شهروندخبرنگار
تا بهحال گزارشهای متعددی برای جلب توجه افکار عمومی از شرایط اسفبار نگهداری زندانیان در زندانهای مختلف ایران منتشر شدهاند اما در بسیاری موارد، جابهجایی مقامات و مسوولان منصوب در راس امور زندانها شرایط را فاجعهبارتر کرده است. این جابهجاییها در کادر مدیریت هم عموما با افشاگریهای پرهزینه زندانیان سیاسی انجام شده است.
اما شرایط زندگی در زندانهای ایران به شهادت زندانیان، فاجعهبار و غیرانسانی است. این گزارش از شرایطی است که بعد از منصبدار شدن «زارعی» به عنوان رییس بند پنج زندان «تهران بزرگ» (فشافویه) جریان دارد. متاسفانه منابع «ایرانوایر» تا زمان انتشار این گزارش نتوانستهاند نام کوچک زارعی را پیدا کنند.
***
قوانین و بخشنامههای سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور پر هستند از تامین حقوق متهمان و حفظ کرامت انسانی آنها تا تامین حداقلهای نیازهای انسانی. اما مجریان این اصول با عدم رعایت حداقلهای قانونی، جدا از آن که سیاست زندانبانی را در ایران نمایان میکنند، شرایط زندگی زندانیان را بیش از پیش سخت کردهاند. به قول یکی از زندانیان فشافویه، گاهی «زندان در زندان» میشود.
زارعی: معتاد شوید بهتر است تا دمبل بزنید
«مصطفی» که کشتیگیر است و چندین عنوان قهرمانی کشوری و استانی دارد، میگوید: «با کرونا که بازار کساد شد، از چند نفر پول گرفتم و چک دادم که نتونستم برگردونم. حالا هم دارم حبس بیپولی میکشم.»
عنوان «قهرمان کشور» احترام مصطفی را بین زندانیها نگه داشته است. در مدت کوتاهی پس از ورود به زندان و تحمل فحاشی و تحقیر توسط زندانبان و تلخی از دست دادن جایگاه اجتماعی، معمولا ساکت و منزوی است و کمتر میشود او را در بند پیدا کرد: «دو سالی میشه که در زندانم. بدبختی زیاد کشیدم. دیگه ورزش نمیکنم. چند وقتی میشه که سیگار میکشم. زندان که باشگاه نداره ولی چند تا بطری آب و سطل ماست رو با ماسه پر کردیم به جای وزنه! اما زارعی، رییس بند با حفاظت زندان حمله کردن به هواخوری و افسر نگهبانها هم همه چیز رو با خودشون بردن. همه اعتراض کردیم. یکی گفت ما چهکار کنیم، معتاد بشیم؟ زارعی گفت معتاد بشید برای سازمان بهتره تا دمبل بزنید و گنده بشید!»
زارعی ریاست بند پنج زندان تهران بزرگ را برعهده دارد و به تازگی از سالن قرنطینه زندان به این بخش منتقل شده است. پست مدیریتی بند پنج زندان به دلیل وجود زندانیان با پرونده کلان اقتصادی و رشوههای بیحدوحساب بعضی از زندانیان مالی به مدیران قبلی و رونق تجارت پرسود مواد مخدر از محبوبیت بالایی در بین کادر مدیریتی زندان برخوردار است.
طبق اطلاع «ایرانوایر»، در سالهای گذشته «علی ازوجی» و «حجتالله پیروزفر» مدیران پیشین بند پنج زندان تهران بزرگ بودند. پس از برکناری علی ازوجی که با همان شیوه مورد اشاره، سازوکار کلان اقتصادی خود را در حوزه املاک برپا کرده است، حجتالله پیروزفر به سمت ریاست این بند منصوب شد.
قتل «علیرضا شیرمحمدعلی» زندانی سیاسی و «شاهین ناصری» شاهد شکنجههای «نوید افکاری» در حالی اتفاق افتاد که پیروزفر در زمان قتل شیرمحمدعلی سمت جانشین ریاست زندان را داشت و شاهین ناصری نیز در روزهای ابتدایی دوره مدیریت همین شخص در بند پنج به قتل رسید.
همزمان با شروع اعتراضات سراسری در پی قتل «مهسا [ژینا] امینی» و بازداشت معترضان، حجتالله پیروزفر که در میان زندانیان به اعمال خشونتبار شهرت دارد، به سمت ریاست بند شش زندان تهران بزرگ، یعنی یکی از بندهای محل نگهداری معترضان بازداشتی منصوب شد.
هدایت زندانیان به سمت مواد مخدر توسط زندانبان
در زندان برای رسیدن به آرامش و تحمل وضعیت، گزینههای چندانی وجود ندارد و زندانیها با شرایطی که در بندهای عمومی حاکم است، خیلی زود پیشنهاد مصرف مواد مخدر را از زندانی فروشنده دریافت میکنند. اما شیوه زندانبانها متفاوت است. آنها زندانی را هوشمندانه به سمت مصرف مواد مخدر هدایت میکنند.
در ابتدای امر، زندانی تازهواردی را که مغموم و افسرده باشد، تشویق میکنند که با روانشناس زندان صحبت کند. تازهوارد که قبلا توسط فروشندهها شناسایی و برای گرفتن اولین قرصها آماده شده و آموزش دیده است، به سراغ روانشناس میرود و با داستانسرایی درخواست داروی خوابآور میکند. روانشناس باتجربه زندان که دستی هم احیانا بر آتش دارد، زندانی را به عنوان کسی که دارو نیاز دارد، به روانپزشک ارجاع میدهد. مراجعه به روانپزشک اما سخت نیست و خیلی زود نسخهای با تجویز داروهای خوابآور بهنام زندانی صادر میشود. روزی یک عدد «کلونازپام»، «آلپرازولام» و یا «لارگاردین» تجویز همیشگی در زندان است.
زندانی اما دیگر به دام افتاده است و بعد از یک یا دو هفته مصرف روزانه، باید دوباره مسیر روانشناس و روانپزشک را طی کند تا به تعداد قرصها اضافه شود. معمولا بعد از مصرف روزی سه قرص کلونازپام و سه عدد آلپرازولام، پیشنهاد مصرف مواد مخدر پررنگ میشود. بعضیها با متادون که زندان در اختیار زندانی میگذارد، شروع میکنند و تعدادی هم فوری به سراغ مصرف شیشه میروند.
کسانی که توانایی تامین پول مواد را دارند، در قالب مشتری ادامه میدهند. ولی کاسبهای مواد در زندان، تازهواردی را که درگیر مواد مخدر شده و توانایی تامین پول مواد را ندارد و به قول معروف هنوز صورت و هیکلش نریخته است، انتخاب میکنند. این اشخاص به جای پول باید مواد مخدر را در بدن خود جاساز کنند که در ادبیات زندان به «انبارداری» معروف است.
زارعی و بند۵ فشافویه؛ زندان در زندان
«ارسلان» سابقهای چند ساله در زندان دارد و از قدیمیهای فشافویه است. آشپزی میکند و خانوادهای را که ۱۰ سال است کنارشان نیست، به همین طریق تامین میکند.
او شرایط بند پنج زندان تهران بزرگ را اینگونه شرح میدهد: «زارعی که شد رییس بند، اینجا زندان تو زندان شد. شده شیرهکشخانه از بس مواد زیاد شده. آدمای خودش رو از قرنطینه آورد اینجا. هرکسی به طریقی داشت خرج خانواده میداد، بیکار شد. زارعی آدمای خودش رو گذاشته. هیچکس نمیتونه از سالن بیرون بزند، به جز آدمای این آقا. برای آنها شغلهای الکی ساخته؛ مثلا یکی رو گذاشته مسوول تاسیسات سالن فرهنگی ولی همه برای اون کار میکنن. حتی بهداری نمیشه رفت، باید ۱۰ روز در صف بایستی و پول خرج کنی که تو رو به بهداری ببرن.»
اشاره ارسلان به شخصی است که او هم زندانی است. این شخص مسوول زندانیهایی است که بهکار گرفته میشوند و مجاز هستند که به بهانه کارهایی که انجام میدهند، مانند بارکشی مواد غذایی از فروشگاه مرکزی به فروشگاههای سالنها و یا تعمیر تجهیزات، به هر سالنی رفتوآمد کنند. همچنین مسوولان فرهنگی یا بهداری میتوانند آزادانه در کریدور زندان رفتوآمد کنند. این اشخاص با انتخاب زندانی معتمد زندان و با اجازه کتبی ریاست بند بهکار گرفته میشوند و تردد آنها در سالنها به راحتی امکانپذیر است.
ارسلان ادامه میدهد: «یک نفر رو به عنوان آقا بالاسر گذاشته و با همه وکیلبندها هم هماهنگن. مواد رو به یکی از سالنها میآرن و سکه میکنن [در زندان به تقسیم کردن مواد در اندازههای کوچک، سکه کردن میگویند]. بعد هم از طریق آدماشون به سالنهای دیگه میرسونن. اول فکر میکردیم زارعی خبر نداره اما وقتی هرکس اعتراض کرد به جای دیگهای منتقل و کفخواب شد، فهمیدیم این ریيس هم مثل قبلیها دستی در کار داره. طرف رو بعد از ۱۰ سال حبس، آوار و کفخواب میکنن! به وکیلبندها دستور داده هر انتقالی که آمد، نباید تخت داشته باشه.»
ثبت نظر