مردم به طور طبیعی جذب درگیری میشوند و اخبار آن را دنبال میکنند. پروپاگاندا از همین مزیت درگیری استفاده میکند و میکوشد با تاکتیک «حمله به مخالفان» اهداف خود را دنبال کند. از این رو حمله به مخالفان یکی از تاکتیکهای شناخته شده پروپاگانداست. در این تاکتیک فعالان رسانهای و تبلیغی میکوشند مشروعیت، اعتبار و دقت و شخصیت مخالفان را زایل و عقاید آنها را زیر سوال ببرند. در این تاکتیک، هدف از ایجاد درگیری و دوقطبیسازی جامعه، سرکوب و سانسور ایدهها و اطلاعات پیچیدهتر و جلوگیری از ورود رسانههای مستقل به کشف حقیقت است؛ یعنی دستگاه پروپاگاندا با حمله به مخالفان و طرح ایده انحرافی میکوشد، حواس عموم را از پرداختن به اصل ماجرا، منحرف و ذهن آنها را درگیر و مشوش سازند تا حقیقت پنهان بماند.
برای روشن شدن مساله نگاهی داریم به گزارشهای خبرگزاری فارس از چگونگی حمله فیزیکی به خانم «گوهر عشقی»، مادر «ستار بهشتی» که در بازداشت به قتل رسید.
شش روز پیش انتشار تصاویر صورت زخمی خانم گوهر عشقی در شبکه های اجتماعی و اظهارات او مبنی بر حمله دو موتورسوار به او موجی از نفرت را در جامعه ایجاد کرد. شب گذشته ۲۵آذر۱۴۰۰، خبرگزاری فارس در ساعت ۲۱:۲۷ دقیقه ویدیویی به نقل از صداوسیمای جمهوری اسلامی منتشر کرد با عنوان: حقیقت روشن میشود/ رسوایی دیگر برای ضدانقلاب این بار در ماجرای «گوهر عشقی»
همانطور که از تیتر همین گزارش هم برمیآید، این خبرگزاری نه در پی کشف حقیقت، بلکه آشکارا کوشیده با توسل به تاکتیک «حمله به مخالفان»، افکار عمومی را از کشف حقیقت منحرف و درگیر دوقطبی «چه کسی راست میگوید؟» سازد.
این گزارش، ویدیویی از سازمان صداوسیما را پخش میکند که نشان میدهد دوربینهای مداربسته یک کارگاه ساختمانی، در محل دقیق زخمی شدن خانم گوهر عشقی، چگونگی افتادن خانم عشقی روی میلگردهای انبار شده در کنار خیابان و ورود رهگذران و شاهدان عینی و در نهایت ورود آمبولانس و انتقال او به بیمارستان را نشان میدهد.
این گزارش ویدیویی که بهسان «بازسازی صحنه جرم» که معمولا توسط کارآگاهان اداره آگاهی برای بررسی تخصصی یک رویداد مجرمانه ساخته میشود، تهیه شده و صداوسیما افراد حاضر در صحنه و آمبولانس و ... را برای تهیه این گزارش به صحنه آورده و میکوشد اثبات کند، تمام روایتی که به نقل از خود خانم گوهر عشقی توسط رسانهها مخابره شده، دروغ محض است. (نگارنده در این گزارش قصد داوری و طرح ایرادات فنی وارده به این ویدیو ندارد و تنها از منظر سواد رسانهای میکوشد این رویداد را تحلیل کند.)
این خبرگزاری از صبح روز ۲۶ آذر، با مبنا قرار دادن این گزارش ویدیویی، یک کمپین ترویجی برای حمله به مخالفان تدارک دیده و تا ساعت ۷ شب به وقت تهران حداقل ۵ گزارش دیگر با این عناوین منتشر کرده است:
- سوگواری اصلاحطلبان برای دروغ گوهر عشقی و فراموشی مواضعشان در ماجرای میترا استاد
- بیصداقتی پیرزن و عبای پیرمرد
- دبیر دفتر تحکیم وحدت: بابت مواضع نادرست درباره ماجرای گوهر عشقی از افکار عمومی عذرخواهی کنید
- گوهرعشقی، دروغ، رسانه
- رسانههای بیگانه در ماجرای گوهر عشقی بیش از گذشته از اعتبار افتادند
گزارشهایی که باید آنها را گامهای تکمیلی برای تحقق تاکتیک «حمله به مخالفان» دانست.
اما پرسش این است که چرا دستگاه پروپاگاندا حکومت تا این اندازه خود را مقهور قدرت رسانهای مخالفان میبیند و از ایجاد کمترین تغییر در افکار عمومی ناتوان است؟ و چرا تاکتیک «حمله به مخالفان» بیش از آنکه به ضرر مخالفان باشد، علیه حکومت عمل میکند؟
در پاسخ به این پرسش ها باید گفت:
۱- اعتبار رسانهای یکشبه ساخته نمیشود.
مهمترین سرمایه رسانهها، اعتبار آنها است. رسانههای حکومتی به دلیل قربانی کردن استقلال رسانهای، اولویت دادن ارزشهای ایدئولوژیک به ارزشهای خبری و اخلاقی، ترجیح دادن فعالیتهای ترویجی به نفع حکومت و قدرت، به ایفای رسالت رسانهای یعنی انتشار حقیقت، نمیپردازند و چنان از اعتبار خالی میشوند که قادر به پیروزی در نزاعهای رسانهای نیستند. اعتبار رسانهای در طول زمان ساخته میشود، مخاطبان در مواجه با تولیدات رسانه به عقبه و تاریخ یک رسانه نگاه میکنند. وقتی یک رسانه بیاعتبار شد، نمیتواند انتظار داشته باشد، مردم حقیقت را از او بپذیرند. یعنی حتی اگر این ویدیو ۱۰۰ درصد حقیقت بود، که نیست؛ باز بخش عمدهای از افراد جامعه را متقاعد نمیکرد، چون آنها اعتباری برای ادعاهای چنین رسانههایی قائل نیستند.
۲- جانبداری مجال همراهی عمومی را نمیدهد.
بیطرفی یک اصل در کار رسانهای است. زمانی که یک رسانه توجیه سیاستهای حکومت را در دستور کار خود قرار میدهد و هر اتفاقی با هر عمقی از جنایت را توجیه میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد که دیگر عموم مردم به او اعتماد کنند. جانبداری و نقض اصل بیطرفی در رسانهها، جایی برای اعتماد به آنها باقی نمیگذارد.
۳- روزنامهنگاری تحقیقی را باید به رسانههای مستقل سپرد.
سپردن حسابرسی به شرکتها و حسابرسان مستقل، یک اصل کلیدی شفافیت و راه کشف حقیقت است. چراکه نتایج یک حسابرسی زمانی قابل اعتنا است که توسط حسابرسان حرفهای، مستقل و خوشنام حاصل شده باشد. همین مساله در روزنامهنگاری تحقیقی نیز صادق است؛ به این معنا که نتایج یک گزارش تحقیقی زمانی معتبر است که توسط یک روزنامهنگار مستقل و خوشنام انجام شده باشد. وقتی در پروندهای مثل حمله فیزیکی به یک مادری که پسرش را در زندان از دست داده و در طول سالهای گذشته به نمادی از حقطلبی تبدیل شده، حکومت متهم ردیف اول است، سپردن انجام تحقیقات به فعالان رسانهای حکومت (خبرنگار صداوسیما)، یعنی آب در هاون کوبیدن. صداوسیما از کمترین صلاحیت، برای انجام روزنامهنگاری تحقیقی در چنین پروندهای برخوردار نیست. این گزارش نشان میدهد که «اتاق فکر» یا به عبارت صحیحتر «اتاق جنگ» حکومت، از این هوشمندی نیز برخوردار نیست که چنین تحقیقی را به اسم یک نهاد ظاهرا مستقل منتشر کند، تا باورپذیرتر شود.
۴- با نفرتپراکنی نمیتوان آبرو خرید.
دستگاه پروپاگاندا میکوشد با حمله به مخالفان و نشانه گرفتن اعتبار، مشروعیت، آبرو و شخصیت مخالفان، بیآبرویی خود را جبران کند؛ ولی غافل از اینکه، این تاکتیک ممکن است در روحیه دادن به موافقان و همراهان کارساز باشد، ولی به دلیل ذات «نفرتپراکنی» این تاکتیک، در نهایت بیش از آنکه به نفع حکومت و قدرت باشد، به ضرر حکومت است، چراکه نفرت مردم را به حکومت بیشتر و با دوقطبی کردن جامعه، همبستگی اجتماعی را کاهش و مشروعیت نظام را بیش از پیش مخدوش میسازد.
شاید درک همین مساله سبب شده که حتی «جام جم آنلاین»، رسانه آنلاین سازمان صداوسیما نیز این گزارش را منتشر نکند. آخرین ویدیوی منتشر شده توسط جام جم آنلاین (تا لحظه نگارش این گزارش در روز ۲۶ آذر) روز ۲۳ آذر به بررسی بودجه سال ۱۴۰۰ اختصاص دارد:
برخلاف خبرگزاری فارس که بسیار پررنگ به این ویدیو پرداخته است، در صفحه اول خبرگزاری تسنیم و مهر نیز هیچ خبری از انتشار این فیلم نیست.
پروپاگاندا همیشه در تطهیر چهره قدرت موفق نیست. استفاده نادرست از تاکتیکهای پروپاگاندا در بیشتر مواقع، بیش از آنکه اهداف و منافع حکومت را تامین کند، علیه حکومت عمل میکند. خبرگزاری فارس و همکاران، با نفرتپراکنی میکوشند، خود را پیروز نبرد رسانهای نشان دهند؛ ولی پیروزی از آنِ رسانهای است که توانسته اعتماد عمومی را جلب و اعتباری نزد افکار عمومی برای خود دست و پا کند.
مطالب مرتبط:
مرور رسانهها؛ وقتی علی خامنهای دستپخت خود را دوست ندارد
مرور رسانهها؛ رجا نیوز و داستان جعلی یک قتل
مرور رسانهها؛ وقتی سوژه کلام آقاست، خودسانسوری از نان شب واجبتر است
مرور رسانهها: جعل و سانسور؛ روایت روزنامهها از خشونت با معترضان در اصفهان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر