close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

محسن امیراصلانی، مردی که قربانی حضرت یونس شد

۳ مهر ۱۳۹۳
ماهرخ غلامحسین پور
خواندن در ۶ دقیقه
محسن امیراصلانی، مردی که قربانی حضرت یونس شد

درست در روزی که در آمریکا، رسانه های بین المللی در حاشیه انبوه سوالات شان درباره برنامه هسته ای و داعش، نیم نگاهی هم به مسائل حقوق بشر داشتند و در پی یافتن فرصتی برای سوال کردن از حسن روحانی بودند، در ایران خبر یک اعدام متفاوت توجه بسیاری را برانگیخت.

محسن امیراصلانی زنجانی، سپیده دم روز چهارشنبه دوم مهرماه در زندان رجایی شهر کرج به جرم توهین به حضرت یونس و بدعت در دین اعدام شد.

تا عصر سه شنبه، یکی از مسئولان زندان رجایی شهر به خانواده محسن امیراصلانی زنجانی تماس می‌گیرد و از آن‌ها می‌خواهد که برای آخرین دیدار با فرزندشان به زندان رجایی شهر مراجعه کنند، هیچ خبری مبنی بر زندانی شدن یا روند رسیدگی به پرونده این زندانی عقیدتی منتشر نشده بود.

خانواده محسن امیراصلانی کماکان  از این اتفاق در شوک به سر می برند، چون تصورشان بر این بود که با سکوت خبری پیرامون زندانی بودن او و مسکوت گذاشتن روند رسیدگی به  پرونده این زندانی عقیدتی، او به زودی به آغوش خانواده‌اش باز خواهد گشت.

چند ساعت بعد از اطلاع خانواده این زندانی عقیدتی از قریب الوقوع بودن اعدام فرزندشان، یک کاربر فیس بوکی که شرح ماجرا را از مادرش که از همسایگان خانواده امیراصلانی هستند شنیده، در صفحه فیس بوک خود به ماجرای محسن امیراصلانی و احتمال اعدامش اشاره می‌کند. در همین اثنا یک منبع آگاه از نزدیکان خانواده امیراصلانی با کمپین بین المللی حقوق بشر گفت‌و‌گو می‌کند و خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر نیز از انتقال محسن امیراصلانی به سلول انفرادی برای اجرای حکم اعدام خبر می‌دهد.

خبر بازداشت آقای اصلانی، قریب به هشت سال بعد از تاریخ بازداشت و همزمان با اجرای حکم اعدامش، در طول چهل و هشت ساعت گذشته رسانه‌ای شد. به خانواده محسن امیراصلانی از ابتدا  اطمینان داده شده که در صورت پرهیز از جنجال خبری و پیگیری ماجرا از مسیر قانونی، این زندانی اعدام نشده و پایان ماجرا خوش خواهد بود.

به نظر می‌رسد او که پدر یک کودک دو ساله بوده نسبت به مسائل مذهبی و تفسیر قرآن علاقمند بوده و برای شهروندان علاقمند به مسائل مذهبی کلاس‌های تفسیر قرآن برگزار می‌کرده و در نهایت به جرم  بیان عقیده و نظرات مذهبی اش در سال 1385 بازداشت شده و نه ماه را هم در سلول های انفرادی بند 209 زندان اوین سپری می کند تا پس از کش و قوس های فراوان پرونده اش، سرانجام روز دوم مهرماه در زندان رجایی شهر در سکوت خبری اعدام می شود.

یک منبع آگاه به روند پرونده محسن تنها یک روز پیش از اعدام او در گفت‌و‌گو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در این باره می گوید: «محسن جلسات تفسیر و قرائت جدید از قران در خانه‌اش داشت و تفاسیر خود را به شکل جزوه و کتاب در اختیار علاقمندانش قرار می‌داد. در طول سال‌ها جوانان زیادی در جلساتش شرکت می‌کردند که ظاهرا این مساله خوشایند وزارت اطلاعات نبوده، او به طور ناگهانی در سال ۱۳۸۵ توسط ماموران امنیتی دستگیر می شود».

به گفته این فرد، « محسن در ملاقات آخر با خانواده‌اش پرده از شکنجه‌های جسمی و روحی عدیده‌ای که متحمل شده برداشته و گفته که در طول چند ماه اخیر چندین بار او را برای اجرای حکم اعدام از بند عمومی به قرنطینه زندان منتقل کرده‌اند. هر بار تا ۵ صبح در قرنطینه بیدار و منتظر بوده تا درب سلول باز شود و و او را برای اعدام ببرند اما هر بار چند ساعت بعد‌تر از ۵ صبح او را دوباره به داخل بند منتقل می‌کرده اند. او گفته که بار‌ها با ترسیم مرگ شکنجه شده است.»

او که فارغ التحصیل رشته روان‌شناسی بوده ولی به مباحث مذهبی علاقه وافری داشته، در یکی از جلسات تفسیر قرآن در میان علاقمندانش گفته بوده که حضرت یونس پدر ژپتو نبوده که بخواهد در دل نهنگ بیرون آمده باشد و همین تفسیر باعث شده که یکی از اتهامات مندرج در پرونده او «توهین به حضرت یونس» باشد.

بر اساس اخباری که از روز گذشته تا به حال در مورد وضعیت پرونده این زندانی عقیدتی منتشر شده و گفت‌و‌گوی دویچه وله با یکی از نزدیکان محسن امیراصلانی، ابتدا که او را به جرم بدعت و قرائت تازه از دین دستگیر می‌کنند، قاضی و بازپرس اولیه پرونده معتقد به صدور قرار منع تعقیب بوده‌اند. اما دادستان با این درخواست قاضی مخالفت می‌کند و او در دادگاه بدوی به جرم بدعت در دین به تحمل چهار سال و ده ماه زندان محکوم می‌شود.

پس از آن حکم دادگاه بدوی با اعتراض محسن به دو سال و چهار ماه حبس کاهش پیدا می‌کند. در طول رسیدگی به پرونده اتهامات جدیدی از جمله اتهام ارتکاب فعل حرام به اتهام بدعت در دین اضافه شده و با طرح اتهامات تکراری، پرونده او به شعبه پانزده دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی ارسال می‌شود و این بار قاضی صلواتی برای محسن حکم اعدام صادر می‌کند، مجددا با اعتراض محسن امیراصلانی نسبت به صلاحیت دادگاه انقلاب برای رسیدگی به پرونده‌اش، این بار پرونده او به دادگاه کیفری استان تهران ارسال می‌شود که در دادگاه کیفری نیز حکم اعدام محسن با تایید سه قاضی از پنج قاضی پرونده تایید می‌شود. اما رای اعدام با ارسال پرونده او به دیوان عالی کشور به علت کمبود دلایل و فقدان وجاهت قانونی برای اتهامات طرح شده، نقض شده و باز هم پرونده به دادگاه کیفری استان برمی گردد و باز هم حکم اعدام تایید می‌شود.

در ‌‌نهایت با اعتراض وکیل محسن، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال می‌شود و این بار دیوان عالی کشور و پس از آن رئیس قوه قضاییه نیز با توسل به ماده 18 حکم اعدام او را تایید می‌کنند. بر اساس ماده 18 دادگاه عمومی و انقلاب، آرای قطعی محاکم و دیوان عالی کشور توسط رئیس قوه قضایی به عنوان رای قطعی و نهایی تایید یا نقض می شود.

روند رسیدگی به این پرونده به دلایل متفاوتی از جمله اعمال ماده 18 ، رفت و برگشت مکرر پرونده بین دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری استان از یک سو و دیوان عالی کشوری از سوی دیگر و نگاه قاضی قابل توجه است. بر اساس گزارش خبرگزاری دویچه وله، قاضی صلواتی در اولین حکم خود در مورد متهم می‌نویسد که او «دانشجوی انصرافی، سرباز فراری و فرزند یک شخص ساواکی است». حکم اعدام این متهم عقیدتی  در کشاکش رفت و برگشت پرونده بین شعبه‌های مختلف دادگاه  و دیوان عالی کشور سه بار نقض شده و در ‌‌نهایت شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور با توسل به ماده ۱۸ حکم را به اجرای احکام زندان رجایی شهر ارسال کرده و حکم در سپیده دم روز دوم مهرماه در  زندان رجایی شهر اجرا می شود.

بعید به نظر می رسد رسانه های جهانی درباره اعدام محسن امیراصلانی از حسن روحانی سوالی بپرسند ولی چنین رویدادهایی به خوبی نشان می دهد که کلیت پرونده حقوق بشر در ایران همچنان پر از ابهام و تلخی است، پیچیده تر و مفصل تر از پرونده هسته ای.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان خوزستان

۵۰۰ دانش آموز سویسه کلاس ندارند/بخشدار دست به دامان خیران شد

۳ مهر ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
۵۰۰ دانش آموز سویسه کلاس ندارند/بخشدار دست به دامان خیران شد