close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

عاشقانه امیر و مرجان، از زندگی سگی فیس بوکی تا بند ۸ اوین

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
عاشقانه امیر و مرجان، از زندگی سگی فیس بوکی تا بند ۸ اوین
عاشقانه امیر و مرجان، از زندگی سگی فیس بوکی تا بند ۸ اوین

 

امیر گلستانی٬ ادمین صفحه‌ی «زندگی سگی» در فیس‌بوک٬ ۲۹ مرداد ماه ۱۳۹۲ توسط ماموران اطلاعات سپاه در محل کار خود در شهر بابلسر بازداشت و به بند دو الف سپاه منتقل شد. او هنگام بازداشت مدت ۷ ماه بود که صفحه‌ خود را به دلیل «همسرش - مرجان - و عشق به تشکیل زندگی با او» بسته و فعالیتی در شبکه‌های اجتماعی نداشت. اما ماموران هنگام بازداشت٬ در پاسخ به اعتراض این زندانی سیاسی مبنی بر عدم فعالیت فیس‌بوکی گفته بودند که «از یک‌سال پیش تو را تحت نظر داشتیم». در آن زمان ۲ ماه از نامزدی امیر و مرجان می‌گذشت. در پی بازداشت وی٬ ماموران با در اختیار داشتن رمزهای عبور این کاربر در شبکه‌های اجتماعی٬ با دوستان فیس‌بوکی او ارتباط گرفته و آن‌ها را نیز بازداشت کردند.

پرونده‌ آن‌ها به عنوان «۸ فیس‌بوکی» معروف شد و متهمان برای اتهام «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» محکومیت قطعی دریافت کردند و هر ۸ نفر به جز محمد امین اکرمی معروف به "فرید" به «توهین به مقدسات» محکوم شدند.

 این افراد شهروندانی عادی و بدون فعالیت سیاسی بودند که با حکم دادگاه به زندانیان "سیاسی" تبدیل شدند. خانواده‌های‌ آنان نیز درباره بازداشت و سپس صدور حکم دادگاه برای آن‌ها٬ سکوت اختیار کردند.

یکی از نزدیکان امیر گلستانی٬ زندگی این زندانی سیاسی را که در فیس‌بوک به «تنهاترین مرد» معروف است٬ برایم روایت کرد. به گفته‌ی او احکامی که برای این متهمان صادر شده به «حکم ترس» شهرت یافته: «مایه‌ی عبرتی برای دیگر فعالان شبکه‌های اجتماعی».

متهمان پرونده «۸ فیس‌بوکی» تا پیش از بازداشت هیچ‌یک دیگری را ندیده و آشنایی با هم نداشتند و تنها از طریق فیس‌بوک با یکدیگر در ارتباط بودند.

به گفته‌ی این فرد نزدیک به امیر گلستانی٬ او پیش از زندگی در بابلسر٬ در میدان منیریه تهران در مغازه‌ فروش لوازم ورزشی پدر خود مشغول بود اما به دلیل اختلاف‌هایی که با پدرش داشت٬ تهران را ترک کرد: «امیر اصلا سیاسی نبود. او فقط از سرزنش‌های مداوم خسته شده بود. هیچ‌وقت ارتباط خوبی با پدرش نداشت. او فریادهای اعتراضی و خستگی‌اش را با نوشته‌هایش در "زندگی سگی" فریاد می‌زد. فریادی بر سر تمام محدودیت‌ها و خصوصا رفتارهای تند پدرش. خشم و اعتراض به سوختن زندگی‌اش را با اعتراض به روش اداره‌ی کشورش خالی می‌کرد. او خیال می‌کرد اگر راه برای جوانان در کشورش بازتر بود٬ آن‌ها در این حد محدود و مجبور به اطاعت از خانواده نمی‌شدند و می‌توانستند روی پای خود بایستند و برای خود مستقل باشند. می‌توانستند به عشق‌شان برسند و حتی از این‌که بگویند عاشق شده‌اند٬ نمی‌هراسیدند».

در بیست و یک‌ ماهی که از حبس امیر می‌گذرد٬ مرجان هر هفته چهارشنبه‌ها به ملاقات او می‌رود. اما پدر امیر که هنوز مرجان را به عنوان عروس خود نپذیرفته، در این مدت تنها دو بار به ملاقات پسرش رفت: «مرجان که همچنان مورد بی‌مهری خانواده‌ی همسرش است٬ دلیلی شد برای آن‌که پدر امیر به ملاقات پسرش نرود. تنها دو بار رفت آن‌هم با صدای بلند و درگیری نصفه‌ کاره تمام شد. در حالی‌که مرجان تنها مایه‌ی امید امیر در زندان است و برای همین می‌تواند روزها و شب‌های سخت حبس را دوام بیاورد».

تنهایی امیر اما در زندان هم همراه اوست. او بارها در زندان از سوی دیگر متهمان این پرونده مورد آزار قرار گرفت: «آن‌ها امیر را باعث بازداشت خود می‌دانند. اول امیر بازداشت شد و بعد بقیه‌ی آن‌ها». چندی پیش که این زندانیان به بند ۸ منتقل شدند٬ نسبت به شرایط این بند اعتراض کردند. خدابخشی٬ معاون دادستان تهران و دادیار ناظر بر امور زندانیان سیاسی زندان اوین نیز دستور داد که آن‌ها را به بند ۷ منتقل کنند. اما علی‌رغم خبرها٬ تمامی آن‌ها منتقل نشدند و امیر گلستانی همچنان در بند ۸ در کنار متهمان مالی٬ مواد مخدر و دزدان دریایی سومالیایی به سر می‌برد. شاید به همین دلیل او را «تنهاترین مرد» لقب داده‌اند.

بنا به اظهارات این فرد نزدیک به گلستانی٬ این زندانی سیاسی از زمان انتقال به بند ۸ محل خواب ندارد و شب‌ها را در راهروی بند به صبح می‌رساند: «به همین دلیل هر روز صبح باید زودتر از دیگران بیدار شود و تا شب یک جای مشخص ندارد. تمام مدت روی پاست. البته به تازگی رییس زندان اجازه داده که اولین تختی که خالی شود٬ برای امیر باشد. در این بند روزانه تنها/ فقط/ صرفا دو ساعت آب گرم وجود دارد و به همین دلیل بیشتر زندانیان با آب سرد حمام می‌کنند».

امیر و مرجان هیچ‌کدام فعال سیاسی نیستند؛ مرجان شاعری‌ست که شعرهای خود را برای همسر در بندش می‌سراید: «وضعیت مرجان دردناک است. او تحت فشار روحی بدی قرار دارد و حالا پس از سال‌ها زندگی مستقل مجبور شده پیش خانواده‌اش بازگردد. تمام زندگی مرجان به دوشنبه‌های ملاقات بستگی دارد. خورد و خوراکش را از دست داده. او فقط کار می‌کند و عاشقانه شعر می‌سراید. تنها شادی او هم مانند امیر به ملاقات بستگی دارد».

امیر و مرجان ازدواج دوم یکدیگر هستند. هر دوی آن‌ها از اولین ازدواج خود یک فرزند ۱۲ ساله دارند. پس از آن‌که در دادگاه بدوی٬ گلستانی به ۲۰ سال و ۹۱ روز حبس تعزیری محکوم می‌شود٬ مرجان «برای آن‌که عشقش را ثابت کند» غیابی و بدون حضور امیر به عقد او در می‌آید: «امیر تمام این ماه‌ها به خاطر عشقی که به مرجان دارد٬ تنهایی و سختی زندان را می‌گذراند و بنا به خواست او٬ در زندان سکوت کرده و وارد درگیری‌ها نمی‌شود. بیشتر به زندانیان دیگر کمک می‌کند و فعلا هم که در بند ۸ ٬ تنهاست. آن‌ها فقط منتظرند که ۵ سال باقی‌مانده هم تمام شود تا بالاخره خانه‌ی رویاهای خود را بسازند».

محکومیت امیر گلستانی در دادگاه تجدیدنظر به ۷ سال حبس کاهش پیدا کرد. اولین ملاقات آن‌ها ۳ ماه و ۱۰ روز پس از بازداشت امیر انجام شد: «تنها آرامش ان‌ها در حال حاضر ملاقات‌های ۲۰ دقیقه‌ای در روزهای چهارشنبه  است؛ از پشت شیشه و میله‌های آهنی».

امیر گلستانی را در بند ۳۵۰ اوین «باغبان» خطاب می‌کردند؛ چراکه «تمام هواخوری این بند را گل‌کاری کرده بود». این زندانی مدت ۱۷ ماه را در این بند گذراند و سپس در پی سیاست کاهش زندانیان و طرح تعطیلی بند ۳۵۰ ٬ پس از قطعی شدن حکمش او را به بند ۸ منتقل کردند. گلستانی مانند دیگر متهمان پرونده‌ «۸ فیس‌بوکی» پس از بازداشت به بند ۲ الف سپاه منتقل شد. او مدت ۱۱۰ روز را در انفرادی گذارند و تحت فشارهای بازجویی به اعتراف تلویزیونی مجبور شد: «بچه‌ها را قربانی کردند تا دیگران را بترسانند. می‌خواستند زهر چشمی باشد برای بقیه‌ کاربران شبکه‌های اجتماعی».

به گفته‌ی این شخص نزدیک به گلستانی٬ پس از آن‌که قاضی مقیسه احکام طولانی مدتی برای متهمان این پرونده صادر کرد٬ قاضی پورعرب - رییس دادگاه تجدیدنظر - جلسه‌ای با متهمان٬ وکلایشان خانواده‌هایشان و نماینده‌ای از  سپاه تشکیل داد. در این جلسه متهمان از نوشته‌های خود در فیس‌بوک ابراز ندامت کردند و گفتند که تصوری از این‌که نوشته‌هایشان «می‌تواند در این حد بزرگ باشد» نداشتند. قاضی پورعرب در این جلسه احکام دادگاه بدوی را «غیرقانونی» خواند و «دفاعیات وکلا را قبول کرد». ۷ ماه پس از صدور حکم اولیه٬ دادگاه تجدیدنظر احکام این متهمان شکست و تمامی متهمان این پرونده به جز "مهدی ری‌شهری" به جرم «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به ۷ سال زندان محکوم شدند.

۵ سال دیگر از محکومیت این زندانی "سیاسی" باقی مانده. امیر و مرجان قرار است که اولین روز از زندگی مشترک خود را پس از اتمام این دوره آغاز کنند، عاشقانه هایشان ادامه دارد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

پرسپولیس فاتح داربی هشتاد شد

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
ایران وایر
خواندن در ۴ دقیقه
پرسپولیس فاتح داربی هشتاد شد